zakhmag.blogfa.com
زخمهزخمه - دفتر شعرهای من
http://zakhmag.blogfa.com/
زخمه - دفتر شعرهای من
http://zakhmag.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
16
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.391 sec
SCORE
6.2
زخمه | zakhmag.blogfa.com Reviews
https://zakhmag.blogfa.com
زخمه - دفتر شعرهای من
zakhmag.blogfa.com
زخمه - حیف آن همه روزها...
http://www.zakhmag.blogfa.com/post/30
حیف آن همه روزها. من با همه حرف می زنم الا تو. حیف آن همه روزها که طی شد با تو. یک مجلس ختم هم تدارک دیدم. یا من به عزات می نشینم یا تو! نوشته شده در یکشنبه هشتم فروردین ۱۳۹۵ساعت 17:17 توسط مصطفی بردبار. می روم پیش آنکه دل دادم. لطفا درصورت تمایل به استفاده از مطالب این وبلاگ ذکر منبع را هم فراموش نکنید. تا چشم کار می کند جای تو خالی است. وب انجمن ادبی طلوع. داکت بزرگنمایی تصویر موبایل. آموزش تعمیر لپ تاپ. انتخاب کلید و پریز.
زخمه - پیر شاهدباز
http://www.zakhmag.blogfa.com/post/38
رو به یاران کرد دیشب پیر شاهدباز ما. گفت:"می ترسم که روزی فاش گردد راز ما. هرکسی دنبال چیزی هست و ما دنبال هیچ. اینچنین از ما جدا شد شیخ سنگ انداز ما. وقتی از بالا به حال خود نظر می افکنیم. نیست غیر از اشک حسرت هیچکس دمساز ما. ما ازاول مرگ را شیرین و دلکش یافتیم. دیدنی هست از زمین تا آسمان پرواز ما. پنج بیتش کردم و حالا تمامش می کنم". رو به یاران کرد دیشب پیر شاهدباز ما. نوشته شده در شنبه نهم مرداد ۱۳۹۵ساعت 17:19 توسط مصطفی بردبار. می روم پیش آنکه دل دادم. تا چشم کار می کند جای تو خالی است.
زخمه - اطمینان
http://www.zakhmag.blogfa.com/post/32
گل بودم و عاشقانه می رقصیدم. پژمردم و بر عاقبتم خندیدم! هرگز به کسی نباید اطمینان کرد. وقتی که بزرگ تر شدم فهمیدم! نوشته شده در شنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۵ساعت 14:28 توسط مصطفی بردبار. می روم پیش آنکه دل دادم. لطفا درصورت تمایل به استفاده از مطالب این وبلاگ ذکر منبع را هم فراموش نکنید. تا چشم کار می کند جای تو خالی است. وب انجمن ادبی طلوع. داکت بزرگنمایی تصویر موبایل. آموزش تعمیر لپ تاپ. انتخاب کلید و پریز.
زخمه - مانی...
http://www.zakhmag.blogfa.com/post/43
افسانه سیاهت باران اشک و آهت. چشمان سبز و ایران لب تشنه نگاهت. عهدی که با تو بستیم تا آخر ایستادیم. اقرار کرده بودند طفلان سر به راهت. چاه است اگرکه راهت راهت همیشه جاوید. با خون خود نوشتند افتادگان چاهت. صد سال با تو آری یک لحظه بی تو هرگز. خورشید لرزه برداشت از رهروان ماهت. اگرچه زندیگ اما چه غمگداز است. باران اشک و آهت افسانه سیاهت. نوشته شده در شنبه هفدهم مهر ۱۳۹۵ساعت 14:40 توسط مصطفی بردبار. می روم پیش آنکه دل دادم. لطفا درصورت تمایل به استفاده از مطالب این وبلاگ ذکر منبع را هم فراموش نکنید.
زخمه - برگ و باد
http://www.zakhmag.blogfa.com/post/27
دوس ندارم هیشکی وبالم بشه. بهش بگین که بیخیالم بشه. میخوام که تو تنهاییام بپوسم. لب رو میخوام چیکار کنم ببوسم. همین که یه ذره خوشم کافیه. همین که سیگار بکشم کافیه. پیش من از عاشقی حرفی نزن. چیزای بی معنی نگو هی به من. من نمی خوام تو خواب و رویا باشم. حال می کنم اینجوری تنها باشم. حال می کنم که درسامو میخونم. عاشقی بد دردیه من میدونم. بیان بپرسین اونا که عاشقن. چه زهره ای دارن و چی می کشن. یه دل دارم همون رو خونش کنم. شعرو باید دیگه تمومش کنم. آدما این زندگی برگ و باده. حسرت و بیچارگی توش زیاده.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
انجمن ادبی طلوع - نقد و بررسی اشعار ، 5
http://notebook1367.mihanblog.com/post/54
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. نقد و بررسی اشعار ، 5. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. جمعه 26 تیر 1394 ساعت 10:56. خانوم مهدیه جاویدان ). نقد و بررسی شعر غم زلیخا. به ادامه مطلب رجوع کنید :. راه گم کرده و در کوچه دل در به درم. شبی ظلمانی ام و چشم به راه سحرم. ای ستارگان به یغما ببریدم که دگر. من زطواف زمین راه به جایی نبرم. به زوال من تنها ننگر که یک شب. همه جامه چو زلیخا ز تن تو بدرم. من درین ورطه ی عشقت ز خودم تبعیدم. ناز کن کین من مجرم همه نازت بخرم. غمم این است که ساغر شده یارم اما. بجوید عمر...
انجمن ادبی طلوع - حبیب غریبی ، 20
http://notebook1367.mihanblog.com/post/65
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. حبیب غریبی ، 20. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. سه شنبه 6 مرداد 1394 ساعت 22:26. خیال بافی های من ). به ادامه مطلب رجوع کنید :. سرخط نوشته هایم از خیال بافی های ذهن مغشوش باد میبرد. باد میبرد سرگشته از خط های کج. نوشته هایم تکراریست ،. نوشته هایم تکراریست در قعر چاه بی آب تلنگر می زند ،. مینوشم از کاسه خیال بافی ها. مینویسم از خط های بی پایان ،. نوشته هایم تکرار پایان فیلمی سیاه سفید. که مچاله می شود پایین راه رو تنگ ،. که از دور دست ها فریاد بی صدا سر میدهد ،.
انجمن ادبی طلوع - حسن اسماعیلی ، 1
http://notebook1367.mihanblog.com/post/73
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. حسن اسماعیلی ، 1. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. شنبه 17 مرداد 1394 ساعت 20:28. مجموعه دوبیتی های عاشقانه. جناب آقای حسن اسماعیلی ). به ادامه مطلب رجوع کنید :. همه ما در این دنیای فانی رهگذریم. همچو ابر که در آسمان میگذرد ، میگذریم. امشب شبی است که به وصال یار میرسم. شب نیز همچو ساقی در پی می ، گذریم. خرم آن کس که در میخانه به یاری برسد. وز خاطر معشوق خود تا صبح به پای فشاری برسد. سرمست کسی که زخاطر معشوق می مینوشد. خرم آن کس در مستی وزوقت نماز به هوشیاری می رسد.
انجمن ادبی طلوع - مطالب ابر
http://notebook1367.mihanblog.com/post/tag/سمیرا
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. برگ های این بیراهه. شاعرنویسنده .پژوهشگر و روزنامه نگار. خدا اینجاست در قلب ما انسانها. تودورانی هستیم که حشریت گوه زده به بشریت. بوی عود و عطر گلاب. موج های فیروزه ای. حرف های باران خورده. فریاد تلخ تر از سکوت. شعر و مطالب ادبی. صدای سکوت اندیشه ها. نوشته های عماد پروانه حسینی. گالری عکس حرفه ای. انجمن ادبی آرنگ پشتکوه بختیاری. پرواز تا خدا *قرارگاه آسمانی شهیدعلیرضاحجتی*. سرویس افزایش آمار بازدیدکننده. ارسال ش...
انجمن ادبی طلوع - نقد و بررسی اشعار ، 6
http://notebook1367.mihanblog.com/post/64
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. نقد و بررسی اشعار ، 6. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 20:34. خانم مهدیه جاویدان ). نقد و بررسی شعر عمر. به ادامه مطلب رجوع کنید :. یک عمر به پای تو دویدم ، نرسیدم. در ظلمتم و به صبح سپیدم ، نرسیدم. در حسرت تو سوختم و آخر هر کار. جانم به لب آمد به تو نویدم ، نرسیدم. تو مانند سرابی که میبینمت اما. به هر چه که میبینم و دیدم ، نرسیدم. من طالب مرگم که در این تباهم. هر آنچه سود و مفیدم ، نرسیدم. تفعل بزدی گفتی که خوب است. در عشق تو ام. ظلمت زده ،...
انجمن ادبی طلوع
http://notebook1367.mihanblog.com/post/36
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. برگ های این بیراهه. شاعرنویسنده .پژوهشگر و روزنامه نگار. خدا اینجاست در قلب ما انسانها. تودورانی هستیم که حشریت گوه زده به بشریت. بوی عود و عطر گلاب. موج های فیروزه ای. حرف های باران خورده. فریاد تلخ تر از سکوت. شعر و مطالب ادبی. صدای سکوت اندیشه ها. نوشته های عماد پروانه حسینی. گالری عکس حرفه ای. انجمن ادبی آرنگ پشتکوه بختیاری. پرواز تا خدا *قرارگاه آسمانی شهیدعلیرضاحجتی*. سرویس افزایش آمار بازدیدکننده. ارسال ش...
انجمن ادبی طلوع - حبیب غریبی ، 22
http://notebook1367.mihanblog.com/post/77
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. حبیب غریبی ، 22. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 14:33. نخل ها ایستاده می میرند ). تقدیم به شهید اهل قلم. به ادامه مطلب رجوع کنید :. که عاشقانه سفر میکرد. بدون بال همسفر ابرها می شد. و پلاکش از جنس دی جی. قمر ماه ی بود. که برگردش خورشید می درخشید ،. من هفت آسمان را دخیل بسته ام. و از میان تسبیح پاره شده اش. سه بار می گویم گل سرخ. راوی قصه هایم نماز آخرش را ایستاده خواند. جمعه 3 مهر 1394 19:59. زیبا بود دستون درد نكنه. حبیب تخلص مهدی غریبی.
انجمن ادبی طلوع - مطالب ابر
http://notebook1367.mihanblog.com/post/tag/حسن
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. برگ های این بیراهه. شاعرنویسنده .پژوهشگر و روزنامه نگار. خدا اینجاست در قلب ما انسانها. تودورانی هستیم که حشریت گوه زده به بشریت. بوی عود و عطر گلاب. موج های فیروزه ای. حرف های باران خورده. فریاد تلخ تر از سکوت. شعر و مطالب ادبی. صدای سکوت اندیشه ها. نوشته های عماد پروانه حسینی. گالری عکس حرفه ای. انجمن ادبی آرنگ پشتکوه بختیاری. پرواز تا خدا *قرارگاه آسمانی شهیدعلیرضاحجتی*. سرویس افزایش آمار بازدیدکننده. ارسال ش...
انجمن ادبی طلوع - مطالب حبیب تخلص مهدی غریبی
http://notebook1367.mihanblog.com/post/author/1351937
در جشن جنوبی چشمانت بقعه ای خواهم ساخت. کوچه باغ شعر ، 46. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. شنبه 8 آبان 1395 ساعت 19:03. مهدی حسینی ، بهرام طاهر پور ، مهری طهماسبی دهکردی ، کیومرث تیموری ، زهره قاسمی ، مهرناز آزاد ، الهام عزیزی مقدم ، حبیب غریبی. به ادامه مطلب رجوع کنید :. کوچه باغ شعر ، 45. نویسنده: حبیب تخلص مهدی غریبی. شنبه 8 آبان 1395 ساعت 18:46. دانیال رحمانیان ، گیتی رسائی ، عماد حسینی ، جواد الماسی ، سمانه شجاعی ، ابوالفضل سنبلی بیدگلی ، سیده لاله رحیم زاده ، مینا فوقانی. به ادامه مطلب رجوع کنید :.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
16
ولایت عشق2
الهي هب لي کمال الانقطاع اليک. روی عکس کلیک کنید.). آشنا، غریبه، دوست، رفیق، داداش، هم درد، استاد، کوچیکتر، بزرگتر، همتون حلالم کنید. بعضیا با این کار به آرزوهاشون رسیدن. خوش بحالشون. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393ساعت 17:21 توسط محمد جواد خراشادی زاده. مال منی و مال توام حرف است. هرکس بیا برای خودش باشد.
زَخـــــــــــــم عِشـــــق!
ز خم ع شق! ديگه نمي نويسم . . . سه شنبه بیست و چهارم بهمن 1391. بگو چه مخدری بود. كه اينهمه نبودنت را. یکشنبه بیست و دوم بهمن 1391. چرا که روی نوار قلبی ام. پیوسته نام تو بود. و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . . تو را تجویز کرده است! بیا ، تا دیر نشده . ღ YaSi ღ ‘. جمعه بیستم بهمن 1391. مشغول هر کاری که باشم . خاطره ها که هجوم می آورند . بی اختیار از حرکت باز می مانم. و تمام وجودم بی صدا می شود . نه اینکه لال می شوم . نه . من فقط در آن لحظه به احترام دل مرده ام سکوت می کنم ! ღ YaSi ღ ‘. جمعه بیستم بهمن 1391.
درد دل
مهرباني را وقتي ديدم. که کودکي مي خواست. آب شور دريا را با آبنبات. کوچکش شيرين کند . نوشته شده در سه شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۸۶ساعت 6:24 توسط F and N. بر خاک بخواب نازنين،تختي نيست. آواره شدن ,حکايت سختي نيست. از پاکي اشکهاي خود فهميدم . لبخند هميشه راز خوشبختي نيست. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:47 توسط F and N. نوشته شده در چهارشنبه دهم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:57 توسط F and N. نوشته شده در چهارشنبه دهم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:49 توسط F and N. از نظرات همه ی شما ممنونم. بیشتر به من سر بزنید. نفس می کشم .
زخم
شعر های سپید مزخرف من
شعر های سپید مزخرف من. هرکدوم از آدما یه کلمه از شعرام هستن. کجای زمان ایستاده ایم؟ اندوه ، خط ممتدی که تا انتهای. تمام خط چشم ها می رسد. تا تو زیباتر بخندی. کجای زمان ایستاده ایم؟ درست همان جایی که هیچکس مارا نخواهد دید. همان جایی که عطش اولین بوسه را از ما گرفت. لب های تو طعم جدایی نمی داد. تمام آرزو ها برگردن لخت. هیچ جایی را نشان نمی دادند جز آغوشت. آیینه گرم پاک کردن تو بود. شیطان زیرپوش خدا را دزدید. تو چشم هایت را بستی. 1777;۳٩٤/٦/۱۳. دوست دارم در آغوش بکشانمت. دستم را برموهایت ببرم. چه فرقی می کند.
زخمه
من تشنه تر از همیشه ام آبم کو. از عشق تو بچه میشوم تابم کو. رویای قشنگ نوزده سالگی ام. هرشب به تو فکر می کنم خوابم کو. نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۳۹۵ساعت 20:54 توسط مصطفی بردبار. افسانه سیاهت باران اشک و آهت. چشمان سبز و ایران لب تشنه نگاهت. عهدی که با تو بستیم تا آخر ایستادیم. اقرار کرده بودند طفلان سر به راهت. چاه است اگرکه راهت راهت همیشه جاوید. با خون خود نوشتند افتادگان چاهت. صد سال با تو آری یک لحظه بی تو هرگز. خورشید لرزه برداشت از رهروان ماهت. اگرچه زندیگ اما چه غمگداز است. آرزوهای رفته بر بادم.
زخــم عـتـیـق
بیداری زمان را با من بخوان به فریاد . شاید آخرین وجب خاکم را از من بستانی،. شاید جوانیم را در زندان بگذرانم،. شاید بر میراث نیاکانم دست یابی،. وسایل ظرفها. کاسههایم،. شاید سرودهها و کتابهایم را بسوزانی،. شاید گوشت تنم را خوراک سگها کنی،. شاید کابوس ترس و دلهره را بر روستامان بر جای گذاری،. اما با تو ای دشمن آفتاب هرگز سازش نخواهم کرد. و تا آخرین قطره خون رگهایم پایداری خواهم کرد! شاید شعله شبانهام را خاموش کنی،. شاید مادرم را از بوسهای بینصیب کنی،. شاید مردمم و پدرم و پسربچه و دختربچهای را ناسزا گویی،.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
زخم بند
اعدام ۳ پسر شیطان صفت در ملاءعام. جوان که خانمی را به عنوان مسافر سوار کرده و در بیابان های اطراف هشتگرد مورد تعرض جنسی قرار داده بودند، صبح امروز در ملاعام به دار مجازات آویخته شدند. ۳ جوان خانمی را به عنوان مسافر سوار کرده و در بیابان های اطراف هشتگرد پس از سرقت اموال، مورد تعرض جنسی قرار داده که پس از تایید حکم اعدامشان از سوی قوه قضائیه صبح امروز در ملاعام به دار مجازات آویخته شدند. این سه جوان به جرم "زنای به عنف" پای چوبه دار رفتند. نوشته شده در جمعه نهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 13:36 توسط.
زخم دل
روزگاریست دلم تنگ نگاه تو شده است . تو کجا یاد منی اشک به چشمان من است. ساقی امشب، باده غم در کفم ریخت. سوز دل گفت و غمی در ساغرم ریخت. جام اول بهر ایزد من زدم وای. هر چه خوردم خون شد و از دیده ام ریخت. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۸۹ساعت 20:25 توسط میثم. به ستوه آمد ا ین دل ز حیای بی حیایان. به هراس داده ام دل به وفای بی وفایان. نوشته شده در شنبه بیستم شهریور ۱۳۸۹ساعت 20:48 توسط میثم. خداوندا میازارم به گیسویی. خداوندا میازارم به گیسویی. که دل را بسته ام، بر زلف آهویی. تقدیم به عسل خانوم.
