zakhm-eshgh.blogfa.com
زَخـــــــــــــم عِشـــــق!زَخ م عِش ق! - ...
http://zakhm-eshgh.blogfa.com/
زَخ م عِش ق! - ...
http://zakhm-eshgh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.344 sec
SCORE
6.2
زَخـــــــــــــم عِشـــــق! | zakhm-eshgh.blogfa.com Reviews
https://zakhm-eshgh.blogfa.com
زَخ م عِش ق! - ...
زَخـــــــــــــم عِشـــــق!
http://www.zakhm-eshgh.blogfa.com/archive
ز خم ع شق!
زَخـــــــــــــم عِشـــــق! - 37 day ...
http://www.zakhm-eshgh.blogfa.com/post/47
ز خم ع شق! یه نفر . . . باعث می شه که حس کنی ,. چیزی که تو رو روی زمین نگه داشته ,. جاذبه ی زمین نیست ! ღ YaSi ღ ‘. شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۱.
زَخـــــــــــــم عِشـــــق! - 50 day...
http://www.zakhm-eshgh.blogfa.com/post/60
ز خم ع شق! مشغول هر کاری که باشم . خاطره ها که هجوم می آورند . بی اختیار از حرکت باز می مانم. و تمام وجودم بی صدا می شود . نه اینکه لال می شوم . نه . من فقط در آن لحظه به احترام دل مرده ام سکوت می کنم ! ღ YaSi ღ ‘. جمعه بیستم بهمن ۱۳۹۱.
زَخـــــــــــــم عِشـــــق! - 46 day...
http://www.zakhm-eshgh.blogfa.com/post/56
ز خم ع شق! تا دوباره دیدنت ,. این تخت خواب را وارونه خواهم خوابید . . . خیانت است به تو . . سر بر کنار خیالت گذاشتن. ღ YaSi ღ ‘. دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۱.
زَخـــــــــــــم عِشـــــق! - 42 day...
http://www.zakhm-eshgh.blogfa.com/post/52
ز خم ع شق! یعقوب یآבم בآבه اس ت،. בلبرت وقتی ڪنآرت نیست. ڪور بوבט بهتر است! ღ YaSi ღ ‘. پنجشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۱.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ياس پرپر
http://www.wooayni.blogfa.com/87122.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. نامه ای دارم از فاصله ها. چند شب بود که من خواب تو را می دیدم. خواب دیدم که فراری هستی. می گریزی از شهر. پاسبانان همه جا عکس تو را می کوبند. جارچی ها همه جا نام تورا می خوانند. مردم و تیر و تفنگ. متهم: قاتل گلهای سفید. جایزه: یک گل سرخ. و تو می دانی من عاشق گلهای رزم. دوست دارم بنویسی به کجا خواهی رفت. مردم شهر چرا در پی تو میگردند. نوشته شده در شنبه دهم اسفند ۱۳۸۷ساعت 18:12 توسط دختران كوير. عاشقتم تا بي نهايت. دختر لبخندي زد و گفت ممنونم.
ياس پرپر
http://www.wooayni.blogfa.com/88053.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. مثل بچه های با هوش همه چیز هایی را که دوستشان داری. خراب می کنی ,. دوستیمان را می گویم -. مثل بچه های خنگ ,. فکر می کنم همه چیز را می شود با چسب دوقلو . نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۸ساعت 19:40 توسط دختران كوير. در بيكرانه ي زندگي دو چيز افسونم مي كند، آبي آسمان كه مي بينم و مي دانم كه نيست و خدا كه نمي بينم و مي دانم كه هست. مي نويسم با چشماني كه اين بار خيس نيستند! باراني بايد تا رنگين كماني برآيد! قدرت و شتاب ماشین خود را افزایش دهید.
ياس پرپر - قصه - ولنتاین - از کجا شروع شد؟ دقیقا از گل و ماه و ستاره !
http://www.wooayni.blogfa.com/post-34.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. قصه - ولنتاین - از کجا شروع شد؟ دقیقا از گل و ماه و ستاره! حدودای 1700 سال پیش در روم (اونوقت ها شما هنوز به دنیا نیومده بودین! حاکمی بنام کلودیوس بوده که فکر میکرده سربازای مجرد از متاهل ها قویتر هستن. واسه همینم ازدواج رو ممنوع میکنه تا سربازاش نتوننن ازدواج کنن و بقول خودش قوی بمونن. هر کسی هم که سرپیچی میکرده کشته میشده. این وسط یک کشیش به نام ولنتاین. برای سربازای رومی خطبه عقد میخونده! ولنتاین چه میکند دخترا و پسرا؟ قیمت کادو خیلی مه...
ياس پرپر
http://www.wooayni.blogfa.com/87112.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. پيرمردي صبح زود از خانهاش خارج شد. در راه با يک ماشين تصادف کرد و آسيب ديد. عابراني که رد ميشدند به سرعت او را به اولين درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: بايد ازتو عکسبرداري شود تا جايي از بدنت آسيب نديده باشد. پيرمرد غمگين شد و گفت عجله دارد و نيازي به عکسبرداري نيست. پرستاران از او دليلش را پرسيدند. حتي مرا هم نميشناسد! پيرمرد با صدايي گرفته، به آرامي گفت: اما من که ميدانم او چه کسي است!
ياس پرپر
http://www.wooayni.blogfa.com/89033.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا . دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن؟ فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم! نوشته شده در یکشنبه شانزدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 21:15 توسط دختران كوير.
ياس پرپر - برای عشق...
http://www.wooayni.blogfa.com/post-39.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. برای تو می نویسم. برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست. برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست. برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است. برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی. برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی. برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است. تو را دوست دارم. نگاهت را کلامت را وآغوش مهربانت را. تو را دوست دارم به اندازه ی تمام رنگ های زیبا ی دنیا. به اندازه ی تمام زیبایی های دنیا.
ياس پرپر
http://www.wooayni.blogfa.com/87103.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. چگونه پیش آمدیم من و تو اینهمه راه. که برسیم به اینجا. آری ببین که فاصله نگاه های تو تا من ،. کوتاهتر از فاصله بین چشم های من است. باز شده به اخلاص کوله پشتی هامان این وسط. من و تو چه سوغات آوردیم؟ تو از سردترین قسمت دنیا ،گرمترین نفس را. و من از معتدل ترین شعر اینهمه آشفتگی. دیوانه ام بخوان معشوق. نوشته شده در دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۸۷ساعت 11:36 توسط دختران كوير. مي نويسم با چشماني كه اين بار خيس نيستند! باراني بايد تا رنگين كماني برآيد!
ياس پرپر - !...FOR U
http://www.wooayni.blogfa.com/post-38.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. به پاي تو سوختن. وچه تلخ و غم انگيز است:. دور از تو بودن. به عشق و دنياي تو نرسيدن. نوشته شده در جمعه بیست و ششم تیر ۱۳۸۸ساعت 1:48 توسط دختران كوير. در بيكرانه ي زندگي دو چيز افسونم مي كند، آبي آسمان كه مي بينم و مي دانم كه نيست و خدا كه نمي بينم و مي دانم كه هست. مي نويسم با چشماني كه اين بار خيس نيستند! باراني بايد تا رنگين كماني برآيد! قدرت و شتاب ماشین خود را افزایش دهید. عاشقي جرم قشنگي ست. عشق من دوستت دارم. هفته سوم خرداد ۱۳۸۹.
ياس پرپر - فاصله ها!!!
http://www.wooayni.blogfa.com/post-37.aspx
تنگ ديدارت هستم اگرچه خودم از درون حصار تنهايي ام برايت مي نويسم. نامه ای دارم از فاصله ها. چند شب بود که من خواب تو را می دیدم. خواب دیدم که فراری هستی. می گریزی از شهر. پاسبانان همه جا عکس تو را می کوبند. جارچی ها همه جا نام تورا می خوانند. مردم و تیر و تفنگ. متهم: قاتل گلهای سفید. جایزه: یک گل سرخ. و تو می دانی من عاشق گلهای رزم. دوست دارم بنویسی به کجا خواهی رفت. مردم شهر چرا در پی تو میگردند. نوشته شده در شنبه دهم اسفند ۱۳۸۷ساعت 18:12 توسط دختران كوير. مي نويسم با چشماني كه اين بار خيس نيستند!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
Son Profil - Zakhisa - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. La position des blocs a été enregistrée. Ce profil t'a plu? Ven 29 mai 2015. Signe astro : Cancer. Poster sur mon blog.
welcomguys! – by zakhiya19
November 11, 2016. Jepara , mungkin tak asing bagi kita mendengar sederet kata tersebut karena kita pasti mendengar dari sosok pahlawan wanita yaitu RA. Kartini yang lahir di Jepara, dan kali ini saya adalah Robiatus Zakhiya bisa dipanggil Zakhiya yang dulunya gak terlalu membanggakan Jepara dan menganggap Jepara itu biasa saja. Sejak beberapa bulan ini, semenjak menjadi… Continue reading Jeparaku. Saya membaca di Wattpad. July 15, 2015. I,ll Think of You 1 (seokyu). May 14, 2015. May 15, 2015.
در تب و تاب رفتنم . . .
در تب و تاب رفتنم . . . دل های پاک خطا نمیکنند , فقط سادگی میکنند . . . کلاغ میبارد از آسمان گویا! جون میده شبها طاق باز رو به آسمون دراز بکشی. دست دراز کنی و بی اجازه مآهو بغل کنی . . . زین پس دلنوشته هایم تحت شرایطیست خآص! عرض کردیم محض "خاطر" یا بهتر است بگویم: "آرامش خاطر" خاله خان باجی ها. به حساب تنه ايي و درد دل. گوشه ي خيالم را . بوس ه بوس ه. نه عاشقم نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن! واس دل خودم مینویسم. قلم نازنین بانو . . . اخمهای توبالاترین ل ذت دنیاست. ای بهانه تمام لوس شدن های من! نسل درد و دل ...
زخم سیـب...
این وبلاگ جهت دسترسی آسان به مداحی ها و سبک های مداح اهل بیت کربلایی کریم بیانی. تعیین شده،البته منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم. در پناه چادر خاکی حضرت رقیه(س). شماه تماس مدیر برنامه:(09388384845). آیت الله العظمی سیستانی). آیت الله العظمی وحید خراسانی). کربلایی علی کاوند(شاعر اهلبیت). مهدی مومنی تمار(شاعر اهلبیت). سبک و شعر شعف(مجتبی دسترنج). محفل زائران اباالفضل ع. فاطمیه خط مقدم ماست. روضه کربلائی کریم بیانی. بسم رب العشق رب العالمین. باعرض سلام به پیشگاه اقدس ومنور حضرت بقیةالله العظم(روحی فداء).
ولایت عشق2
الهي هب لي کمال الانقطاع اليک. روی عکس کلیک کنید.). آشنا، غریبه، دوست، رفیق، داداش، هم درد، استاد، کوچیکتر، بزرگتر، همتون حلالم کنید. بعضیا با این کار به آرزوهاشون رسیدن. خوش بحالشون. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393ساعت 17:21 توسط محمد جواد خراشادی زاده. مال منی و مال توام حرف است. هرکس بیا برای خودش باشد.
زَخـــــــــــــم عِشـــــق!
ز خم ع شق! ديگه نمي نويسم . . . سه شنبه بیست و چهارم بهمن 1391. بگو چه مخدری بود. كه اينهمه نبودنت را. یکشنبه بیست و دوم بهمن 1391. چرا که روی نوار قلبی ام. پیوسته نام تو بود. و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . . تو را تجویز کرده است! بیا ، تا دیر نشده . ღ YaSi ღ ‘. جمعه بیستم بهمن 1391. مشغول هر کاری که باشم . خاطره ها که هجوم می آورند . بی اختیار از حرکت باز می مانم. و تمام وجودم بی صدا می شود . نه اینکه لال می شوم . نه . من فقط در آن لحظه به احترام دل مرده ام سکوت می کنم ! ღ YaSi ღ ‘. جمعه بیستم بهمن 1391.
درد دل
مهرباني را وقتي ديدم. که کودکي مي خواست. آب شور دريا را با آبنبات. کوچکش شيرين کند . نوشته شده در سه شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۸۶ساعت 6:24 توسط F and N. بر خاک بخواب نازنين،تختي نيست. آواره شدن ,حکايت سختي نيست. از پاکي اشکهاي خود فهميدم . لبخند هميشه راز خوشبختي نيست. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:47 توسط F and N. نوشته شده در چهارشنبه دهم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:57 توسط F and N. نوشته شده در چهارشنبه دهم مرداد ۱۳۸۶ساعت 8:49 توسط F and N. از نظرات همه ی شما ممنونم. بیشتر به من سر بزنید. نفس می کشم .
زخم
شعر های سپید مزخرف من
شعر های سپید مزخرف من. هرکدوم از آدما یه کلمه از شعرام هستن. کجای زمان ایستاده ایم؟ اندوه ، خط ممتدی که تا انتهای. تمام خط چشم ها می رسد. تا تو زیباتر بخندی. کجای زمان ایستاده ایم؟ درست همان جایی که هیچکس مارا نخواهد دید. همان جایی که عطش اولین بوسه را از ما گرفت. لب های تو طعم جدایی نمی داد. تمام آرزو ها برگردن لخت. هیچ جایی را نشان نمی دادند جز آغوشت. آیینه گرم پاک کردن تو بود. شیطان زیرپوش خدا را دزدید. تو چشم هایت را بستی. 1777;۳٩٤/٦/۱۳. دوست دارم در آغوش بکشانمت. دستم را برموهایت ببرم. چه فرقی می کند.
زخمه
من تشنه تر از همیشه ام آبم کو. از عشق تو بچه میشوم تابم کو. رویای قشنگ نوزده سالگی ام. هرشب به تو فکر می کنم خوابم کو. نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۳۹۵ساعت 20:54 توسط مصطفی بردبار. افسانه سیاهت باران اشک و آهت. چشمان سبز و ایران لب تشنه نگاهت. عهدی که با تو بستیم تا آخر ایستادیم. اقرار کرده بودند طفلان سر به راهت. چاه است اگرکه راهت راهت همیشه جاوید. با خون خود نوشتند افتادگان چاهت. صد سال با تو آری یک لحظه بی تو هرگز. خورشید لرزه برداشت از رهروان ماهت. اگرچه زندیگ اما چه غمگداز است. آرزوهای رفته بر بادم.
زخــم عـتـیـق
بیداری زمان را با من بخوان به فریاد . شاید آخرین وجب خاکم را از من بستانی،. شاید جوانیم را در زندان بگذرانم،. شاید بر میراث نیاکانم دست یابی،. وسایل ظرفها. کاسههایم،. شاید سرودهها و کتابهایم را بسوزانی،. شاید گوشت تنم را خوراک سگها کنی،. شاید کابوس ترس و دلهره را بر روستامان بر جای گذاری،. اما با تو ای دشمن آفتاب هرگز سازش نخواهم کرد. و تا آخرین قطره خون رگهایم پایداری خواهم کرد! شاید شعله شبانهام را خاموش کنی،. شاید مادرم را از بوسهای بینصیب کنی،. شاید مردمم و پدرم و پسربچه و دختربچهای را ناسزا گویی،.