bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: November 2006
http://bixaneman1.blogspot.com/2006_11_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. چهارشنبه، آذر ۰۸، ۱۳۸۵. کجایی مامان؟. چیه؟ چرا اون جا قایم شدی؟ دهه! چرا خودتو خیس کردی؟" به خودمان شاشیده بودیم. یک دشت سرباز. یک دشت شاش. جای شرمندگی نبود. حق داشتیم. مگر نه؟ منتظر بودیم. آمدند. طیاره ها آمدند. خمپاره ها آمدند. توپخانه می کوبید. آی می کوبید آقا. سربازها تکه تکه تکه می شدند. تکه تکه سربازها روی دشت ولو می شد. روی دشت ولو می شد. روی دشت " تحمل کن پسرم! من روی دیوار دارم می خندم. جمعه، آبان ۱۹، ۱۳۸۵. برای زن شوهر دار. پستان های زن ها کافیست تا س...
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: January 2008
http://bixaneman1.blogspot.com/2008_01_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. یکشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۶. 1- می شود این حکم نسبتن کلی را در باره کمپینی ها صادر کرد که این جمع بیشتر به دوره های زنانه دوره قاجار و پهلوی شباهت دارد. بیشتر محض جمع شدن و مهمانی دادن و خاله زنکی و تفریح کردن! اما باز هم پاسخی به کلیت انتقاد به این نوع رفتار نداده ای. می شود هی بر این توجیه پای بفشری که این یکی به خاطر زنانه بودنش مقبول نیست و آن دیگری چون صرفن زنانه نیست مقبول است. از این زنانه زنانه کردنشان، از این جداسازی شرقی خرانه، از این پس...شايد ديگر همه اين...
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: March 2007
http://bixaneman1.blogspot.com/2007_03_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. جمعه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۶. وقتی به عکس تو و جوانی های مرد میانه سال نگاه می کنم، گاهی وقت ها به این فکر می افتم که اتفاقات آن روز واقعن به نفع کدامتان تمام شد؟ نه! درست است که تو مردی و زندگی آدم یعنی همه چیز. درست است که در قمار آن روز تو مطلقن همه چیزت را از دست دادی. اما آدم که سیر اتفاقات را دنبال می کند یک وقت هایی جدن به این فکر می افتد که شاید در این قمار نا خواسته تو بیشتر سود برده باشی! شنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۵. هیچ نظری موجود نیست:. مشاهده نمایه کامل من.
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: May 2007
http://bixaneman1.blogspot.com/2007_05_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. چهارشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۶. انگار از سن تو دیگر آن قدر گذشته که نشود امیدوارت کرد. خب آدم عصبانی می شود دیگر! اصلن ما ها غرامت ندانم کاری " نه! ندانم کاری واژه مناسبی نیست! تو هم بیخود خودت را خسته نکن! هر کسی راه خودش را می رود. تو توی سراشیب نومیدی و من ادامه راه هردوتان . پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). در صورت فیلتر شدن می توانید با عضویت در خبرنامه از آدرس جدید مطلع شوید. مشاهده نمایه کامل من.
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: April 2011
http://bixaneman1.blogspot.com/2011_04_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۰. Long live the revenge. توی کدام فیلم بود؟ یادم نمی آید! جای انگشت های بریده را با آتش فندک ماشین می سوزانم تا خون ریزی فرتی نکشدشان. بعد با اره برقی تکه تکه می کنمشان. یا مثل آن پسر نژاد پرست در امریکن هیستوری اکس که سیاه پوست زخمی را مجبور کرد تا لبه جدول را گاز بگیرد و بعد با تمام وزن با آرنج روی کله اش پرید و کله اش را ترکاند، کله تک تک شان را کنار جدول می ترکانم. با پتک! دخترک گفت: "بگذارید کمکتان کنم" و زیر بازوی پیره مرد را گرفت.
zanestan.es
پیوندها
http://www.zanestan.es/links
سخن از آزادی ناتمام است. پنجره ای از آن خود. چهره ی زن هنرمند در جوانی. کانون مدافعان حقوق زنان. وبلاگ گروهی سازمان غیر دولتی اسپارترا. وبلاگ نشریه فمینیستی دور باطل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران. ندای کمپین در زنجان. تریبون فمنیستی ایران (فیلتر). مرکز امور زنان و خانواده. جامعه زنان انقلاب اسلامی. انجمن زنان پژوهشگر تاریخ. زن در متون مقدس. شبکه سراسری همکاری زنان. بنیاد پژوهش های زنان. دفتر مطالعات و تحقيقات زنان. عصر نو- صفحه زنان(فيلتر).
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: December 2006
http://bixaneman1.blogspot.com/2006_12_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. جمعه، دی ۰۱، ۱۳۸۵. گرسنگی، تو ، کلاغ ها. این روزها همه فکر و ذکرم شده بود گرسنگی. هزار تومن ته جیبم بود و یک هفته تمام پیش رو. آویزان این و آن بودم و اگر کسی نبود می خوابیدم تا گرسنگی یادم نباشد. بد دردی است این گرسنگی. آن سال ها لااقل گرسنگی نکشیده بودیم. " مامان! سیاوش خوب می شه؟ . آره پسرم! دکتر گفته باید تقویتش کنیم. پسته و بادوم و از این چیزا که بهش بدیم خوب می شه. بیا! چیه؟ . اینا گرونه؟ . آره پسرم! اون وقت ما گدا می شیم؟. نه! بابات یه کاری می کنه دیگه!
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: January 2007
http://bixaneman1.blogspot.com/2007_01_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. شنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۵. من و تو و مردانگی ام. زن همسایه ضجه می زد. مامان می گفت همه جای تنت باد کرده بود. عزیز می گفت " این دختره بالاخره یه بلایی سر خودش میاره. کله ش باد داره." بیچاره عزیز! همیشه نگرانت بود. اما نگرانی اش خیلی طول نکشید. حالا باد سرت به من به ارث رسیده. ولی با تو فرق دارم. خیلی زیاد. میان این همه مرد، یکی نمی آمد، لااقل گوشه خلوتی گیرت بیاورد، به تو بگوید:" رفیق! تو مردی، تا من سال ها بعد در خیابان ها دنبال زن های ده – پانزده سال بزر...پای قبر ع...
bixaneman1.blogspot.com
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن: December 2007
http://bixaneman1.blogspot.com/2007_12_01_archive.html
دلت را و دکمه هایت را و همه جایت را باز کن. شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۶. ما شرقی ها متمدن بشو نیستیم. من تشنه ام . پن: انقدر ننوشتم که قلمم خشکیده. ته قلمم گوز هم نمانده برایتان بنویسم. پست‌های قدیمی‌تر. اشتراک در: پست‌ها (Atom). در صورت فیلتر شدن می توانید با عضویت در خبرنامه از آدرس جدید مطلع شوید. مشاهده نمایه کامل من.
