shenelaabi.blogfa.com

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 28)مهمان شبنم فصل پانزدهم

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-30.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). 28)مهمان شبنم فصل پانزدهم. داشت باد می وزید ،حس می کردم با من لجش گرفته و دارد به خاطر این اشتباه. تنبیهم می کند یا اصلا می خواهد مانع از رفتنم شود ، یاد سال اول ابتدایی ام. وقتهایی که هنگام وزش باد به مدرسه می رفتم افتادم ، آن موقع ها حس می کردم. اگر کمی خودم را شل نگه دارم باد قدرتش را دارد که از زمین بلندم کند. وحالانه شالی به سرم بود نه کلاهی که گرم نگهم دارد کلاهم در کیفم بود. سهیل من...

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 42

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-46.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). بابت پیروزی آقای روحانی واقعا خوشحالم. ولی از دست این جشنای رنگ و بوی شیطانی عصبانی. چرا با رقصیدن زنهای بدحجاب و برخی کارهای زننده. چهره ی اصلاح طلبان را زشت می کنید. با این کارها واقعا فکر می کنم هرچه در سال 88 برسرتان آمد. چرا آدمها نمی فهمند که همگی خواهند مرد و تن فروشی هیچ عایدی برای آخرت انسانها ندارد. ما دین و اسلام را دوست داریم ما حامیان اصلاح طلبان باید بدانیم. و خود اعتدال گراست.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 30)مهمان شبنم فصل هفدهم

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-32.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). 30)مهمان شبنم فصل هفدهم. به خانه که رسیدم هوا داشت تاریک می شد. واز چراغهای خاموش خانه گویا بود که کسی. خانه نیست کلیدم را در آوردم و در را باز کردم. سکوت غم انگیزی بر فضای خانه حاکم بود. چراغ راهرو را که زدم دیگر از دیدن. موکت پاره مان خجالت نکشیدم. اصلا چه اهمیتی داشت اینکه خانه ی معصوم ما از آن خانه های. اعیانی نبود آرامشی که این خانه به من می داد را هرگز در ماشین. سهیل:دیگه تکرار نمی شه.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 29)مهمان شبنم فصل شانزدهم

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-31.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). 29)مهمان شبنم فصل شانزدهم. به پارک که رسیدیم از ترس این که مبادا ماموری بگیردتمان. از ماشین پیاده نشدیم ،. سهیل گفت:چیزی می خوری؟ سهیل خوب شبنم خانم اینم از امروزمون باورم نمیشه حالا. تو دوست دخترم شده باشی! هیچی نگفتم یک لحظه دلم خواست همه ی اینها اتفاق نیافتاده بود و سرم. را پایین انداخته بودم که سهیل چانه ام را گرفت و سرم را بالا برد. هوری دلم ریخت و خودم را عقب کشیدم. با تعجب گفت: چی.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 37)

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-41.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). شال کرمی سرش بود وموهای مشش به طرز نامرتبی. آرایش ملایمی داشت حدود بیست و پنج شش سالی نشان میداد. ولی اندام نهیفش کوچکتراز چهره اش به نظر میرسید. شلوار جین آبی و بارانی پایینتر از زانوی قهوه ای به تن داشت. شاید در نگاه اول خیلی زیبا به نظر نمی رسید. ولی خوب که در چشمان سیاهش زل می زدی زیبایی چشمانش بی نظیر بود. بله دکتر داشت به زیبایی چشمان زن فکر می کرد و زن. زن خیلی عصبانی از جایش بلند شد.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - لبخند ساختگی41

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-45.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). همیشه نسبت به ندا و احساسش به خودم مردد بودم. ندا دختر قد بلند و خوش اندامی بود. زیاد می شد که نگاهم با او گره بخورد. حس می کردم اوست که عامل این گره نگاهمان است. هر وقت نگاهش می کردم بعد از چند ثانیه که سنگینی نگاهم را حس می کرد. طوری خاص نگاهم می کرد، گونه هایش سرخ می شد. نمی خندید ولی قیافه اش شاداب می شد. یعنی من دوستش داشتم؟ یعنی او دوستم داشت؟ کاری که با دیگر پسرهای کلاس نمی کرد.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 40)پست تکراری

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-44.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). داشت با دوربینش از بچه ها فیلم برداری می کرد. چند لحظه دوربین را به طرف من گرفت برای اینکه. بی توجه جلوه دهم از پنجره به بیرون خیره شدم. کنار جاده پسر بچه ای را دیدم که با لباسهای مندرس. داشت دنبال سگی می دوید. به سرعت از کنار آن پسر بچه رد شدیم. به دنبال آن زنی با چادر گل گلی در حالی که سطل قرمزی به دستش بود. نمی دانستم به کجا می رود. باز از کنار اوهم رد شدیم. با خود گفتم:چه آب زلالی دارد.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 36)داستان زن تنها

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-40.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). Sun 23 Sep 2012. هدی و هادی -. بسم الله الرحمن الرحیم. همیشه اوج داستانهایم را به شکل زن جوانی می دیدم که در جاده ای به رنگ غروب. و سایه های بنفش درختان وقتی کوله باری از فداکاری را پشت سر گذاشته. گریان به سوی آزادی فرار می کند. از آن شد که نام همه ی داستانهایم را سایه های براق بنفش گذاشتم. داستان هدی و هادی و به دنبالش داستان مهمان شبنم هم به اتمام رسید. مطالب نه خاطره هست نه واقعی.

hodahadi.blogfa.com

Link Dump

http://www.hodahadi.blogfa.com/links

خاطرات و دیگر هیچ.

hodahadi.blogfa.com

سایه های بر‍‍ّاق بنفش - 39)

http://www.hodahadi.blogfa.com/post-43.aspx

سایه های بر اق بنفش. دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی .رمانهایی از محبوب (محبوب معنی اسمم هست). می دانستم موقع شب به خیر گفتنش رسیده. ولی چیز دیگری نوشته بود :. می تونم یه سوالی بپرسم فقط جون من راستشو بگو. فهمیدم مکالمه ی سردعصرم کار خودش را کرده. تو از بیماری من ناراحتی؟ هه معلوم بود که ناراحتم ولی بیشتر از آن از اینکه در آغاز به من نگفته بود ناراحت بودم. من که با عشق شروع نکرده بودم وتنها شرایط دروغی به نظرم بد نیامدو گفتم باشه. چه بسا اگر حقایق را می دانستم خیلی ساده نه گفته بودم.