sedayesokoot.blogfa.com
دنیای مندنیای من -
http://sedayesokoot.blogfa.com/
دنیای من -
http://sedayesokoot.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
16
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.391 sec
SCORE
6.2
دنیای من | sedayesokoot.blogfa.com Reviews
https://sedayesokoot.blogfa.com
دنیای من -
Error 404 - Page not found
http://www.sedayesokoot.blogfa.com/Profile
صفحه ای با این آدرس پیدا نشد!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8504.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. بلغور ذرت با شكر و قطره هاي اشك! از وقتي كه شيرفروشه با تو فرار كرده. مشغول خوردن بلغور ذرت با شكر و قطره هاي اشك هستم. اون، همه آرزوهامو دزديد. و فراموش كرد سرشيرهارو بگذاره. براي همين اينجا مي شينم و نمي دونم چي كار كنم. كمي قهوه با شكر و قطره هاي اشك مي خورم. قطره هاي اشك و ليمو ترش تو چايم مي اندازم. محلول هم زدني اشك و مالت اشك مي سازم. وهمه چي طعم نمك به خودش مي گيره. تا روزي كه شما دوتا برگردين پيشم. ترجمه ترانه اي از شل سيلوراستاين.
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8501.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. من هرگز يك گاو برهما را به زنجير نكشيده ام! هرگز با كسي دوئل نكرده ام! هرگز سوار بر يك قاطر حلقه به گوش چموش،. از بيابان گذر نكرده ام! هرگز براي دزديدن يك جواهر نفرين شده،. از دماغ يك بت بزرگ بالا نرفته ام! من هرگز با كشتي خودم،. از آبهاي جوشنده شور گذر نكرده ام! و هرگز جان شير بزرگي را نجات نداده ام،. كه بعدها او جان مرا نجات دهد! هرگز با كمك يك پيچك بزرگ،. در جنگل گشت زنان مثل ميمون،. فرياد نزده ام: آ ا آ ووو ! هرگز شطرنج باز مشهوري نبودم! هرگز آقاي گل نشده ام! فكر نمي كنم بت...
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8510.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. اگر می خواهی با من ازدواج کنی. اگر مي خواهي با من ازدواج كني، اين چيزها را بايد انجام دهي. بايد يادبگيري چطوري سوپ مرغ عالي درست كني. بايد جورابهايم را وصله كني. بايد نازم را بكشي. بايد خوبي ياد بگيري چطوري پشتم را بخاراني. بايد كفشهايم را برق بياندازي. وقتي من استراحت مي كنم حياط را جارو كني. وقتي برف و تگرگ مي آيد جلو در را پارو كني. وقتي حرف مي زنم ساكت باشي. وقتي هي . كجا داري مي ري؟ با تشکر از محمد رضا که مطالب جدیدی از عمو شلبی رو برام فرستاد.
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8710.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. یک گلوله برفی برای خودم درست کردم. آنقدر گرد و خوشگل که فکرش را هم نمی توانی بکنی. بعد فکر کردم برای خودم نگهش دارم. و پیش خودم بخوابانمش. برایش لباس خواب درست کردم. یک بالش هم برای زیر سرش. دیشب دیدم گذاشته رفته. اما پیش از رفتن جایش را خیس کرده بود! نوشته شده در دوشنبه سی ام دی ۱۳۸۷ساعت 23:53 توسط كسري.
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8505.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. محشرترين شيرجه ای که تا به حال ثبت شده. به خانم مليسای جنگل نشين تعلق داره. مليسا جست زد از رو تخته پرش و پريد تو هوا. چرخيدو بعد از چهار پشتک رفت اون بالا بالا ها. سری پيچ و تاب دادوموهاشو افشان کرد. سی و چهار شيرجه ی جک زد وپشتک وارو. وقتی اومد پايين بعد از نه و يک چهارم پشتک عالی. استخر را ديد اون پايين که خشک و کاملا خالی بود. شل سيلور استاين- -. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۵ساعت 0:13 توسط كسري.
عمو شلبي - شیرجه بی نظیر!
http://www.shelby.blogfa.com/post-7.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. محشرترين شيرجه ای که تا به حال ثبت شده. به خانم مليسای جنگل نشين تعلق داره. مليسا جست زد از رو تخته پرش و پريد تو هوا. چرخيدو بعد از چهار پشتک رفت اون بالا بالا ها. سری پيچ و تاب دادوموهاشو افشان کرد. سی و چهار شيرجه ی جک زد وپشتک وارو. وقتی اومد پايين بعد از نه و يک چهارم پشتک عالی. استخر را ديد اون پايين که خشک و کاملا خالی بود. شل سيلور استاين- -. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۵ساعت 0:13 توسط كسري.
عمو شلبي
http://www.shelby.blogfa.com/8511.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. كه در پياده رو افتاده،. يك قطعه مقوايي پازل. كه در آب باران خيس خورده،. ممكنه يك دكمه آبي. از كت خانمي باشه. كه توي لنگه كفش زندگي مي كرده. مي تونه لوبياي سحر آميز باشه. يا چيني در پيرهن مخمل قرمز يك ملكه. يا يك گاز از سيبي كه. نامادري سفيدبرفي بهش داد. مي تونه تور يك عروس باشه. يا يه شيشه كه درشور باز كني غول زشتي بيرون مي آد. مي تونه تكه اي از لباس ساحره غرب. موقعي كه بخار مي شد باشه. مي تونه جريان عميق قطره اشكي. روي صورت يك فرشته باشه. احتمال هر چيزي بودن رو نداره.
عمو شلبي - گلوله برفی
http://www.shelby.blogfa.com/post-11.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. یک گلوله برفی برای خودم درست کردم. آنقدر گرد و خوشگل که فکرش را هم نمی توانی بکنی. بعد فکر کردم برای خودم نگهش دارم. و پیش خودم بخوابانمش. برایش لباس خواب درست کردم. یک بالش هم برای زیر سرش. دیشب دیدم گذاشته رفته. اما پیش از رفتن جایش را خیس کرده بود! نوشته شده در دوشنبه سی ام دی ۱۳۸۷ساعت 23:53 توسط كسري.
عمو شلبي - بلغور ذرت با شكر و قطره هاي اشك!
http://www.shelby.blogfa.com/post-6.aspx
داستانهاي شل سيلور استاين. بلغور ذرت با شكر و قطره هاي اشك! از وقتي كه شيرفروشه با تو فرار كرده. مشغول خوردن بلغور ذرت با شكر و قطره هاي اشك هستم. اون، همه آرزوهامو دزديد. و فراموش كرد سرشيرهارو بگذاره. براي همين اينجا مي شينم و نمي دونم چي كار كنم. كمي قهوه با شكر و قطره هاي اشك مي خورم. قطره هاي اشك و ليمو ترش تو چايم مي اندازم. محلول هم زدني اشك و مالت اشك مي سازم. وهمه چي طعم نمك به خودش مي گيره. تا روزي كه شما دوتا برگردين پيشم. ترجمه ترانه اي از شل سيلوراستاين.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
16
طنین جیغ کلاغ
جایی نزدیک نبض تو. نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:29 توسط مه ناز امینی. بیشترین تکرار زیبایی ست. نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:26 توسط مه ناز امینی. کم نمی شوی ازلحظه ها. مثل شعله های آتش. می چسبی به من! نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:24 توسط مه ناز امینی. صاحب شیرینترین لبخند جمع هستی،. اوقات من تلخ است! نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم آذر 1393ساعت 15:22 توسط مه ناز امینی. همه ى درد سرم، سنگىنى هواى توست! نوشته شده در پنجشنبه یکم آبان 1393ساعت 1:1 توسط مه ناز امینی. دست وپا می زند.
صـدای سخـن عشـق
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند. فرازهايي از نيايش بيست و چهارم صحيفه سجاديه. دعاي امام سجاد (ع) در حق پدر و مادرشان عليهما السلام:. الهي در برابر ايشان صدايم را آهسته و كلامم را خوشايندشان و خويم را نسبت به ايشان نرم و قلبم را نسبت به ايشان عطوف و مرا نسبت به آنها دوستي مهربان و دلسوز گردان. الهي به آن سبب كه مرا پرورش دادند و گرامي داشتند پاداشي درخور به آنها عطا فرما و همانگونه كه در كودكيم محافظتم نمودند حفظشان نما. نوشته شده در شنبه 21 خرداد1390ساعت 18:7 توسط محمدی.
صدای سخن عشق...
طعنه بر ما مزن ای دوست که خود معترفیم .دف زنان برسر بازار به رسوایی خویش. اول : سخنی با خدای خوبم. سلام ای پروردگار زیبایی هاو خوبی ها. خدای مهربان، بنده ای از دیار خاکی ات هستم و میدونم بنده چندان خوبی هم نیستم .ازطرفی خیلی اهل عرض اندام و ابراز وجود در آستان متبرکت نیستم ، يه جورايي كسي رو هم ندارم سفارشمو بكنه! پس خواهشا هوامو داشته باش و اون پایین پایینا ، جزء اون ريزترين و كم مقدارترينها ، منو هم ببین . یه موقع دستای سردمو رها نکنی که نمی دونم چی به سرم میاد. و اینگونه تا نوای خوش عشق. زنی که خود را...
صدای سخن عشق
نگو از تنها شدن دلم گرفته، تنها نیستی ، اون بالا خدا نشسته. قلم شد مشت و جوهر آب دیده به لوح سینه هجران کشیده. نوشتم نامه ای با آه و زاری برای مه وشی زیبانگاری. بنام آنکه مهرت در دلم ریخت همو که عشق تو با جانم آمیخت. سلام ای دلبرم ای نازنینم سلام ای تاج سر ای مه جبینم. سلام ای سرو قد ای گلعذارم خبر خواهی اگر از حال زارم. ملالی نیست جز درد جدایی کجایی ای گل نازم کجایی؟ نه پنهانی که پیدایت نمایم نه پیدایی تماشایت نمایم. همه سوزم همه سوزم همه سوز به عشقت ای عزیز عالم افروز. تعجیل در فرجش صلوات. امروز من ايس...
The Sound Of Silence
The Sound Of Silence. همه آن چيزي كه بايد از زندگي آموخت تنها يك كلمه است : ميگذرد . باید تو رو پیدا کنم. باید تو رو پیدا کنم. شاید هنوزم دیر نیست. تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست. با اینکه بیتاب منی بازم منو خط میزنی. باید تو رو پیدا کنم. تو با خودت هم دشمنی. کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه. اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه. دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور. وقتی به من فکر میکنه حس میکنم از راه دور. آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره. عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره.
دنیای من
در میان مردمان یا همیشه مرد باش. یا دم از مردی نزن یکسره نامرد باش. دوشنبه بیست و نهم مهر 1392 ] [ 11:19 ] [ شهرزاد ] . امشب باز دیوانگی ام بالا زده. نه هیچ چیز و نه هیچ چیز دیگر. این دیوانگی رو تسکین نمیدهد! دوشنبه بیست و نهم مهر 1392 ] [ 9:13 ] [ شهرزاد ] . کل دنيآ رآ هم کہ בآشتہ بآشے . . . بآز هم בلت ميخوآهב . . . بعضے وقتهآ . . . فقط بعضے وقتهآ . . . برآے يک لحظہ هم کہ شבه . . . همہ בنيآے يک نفر بآشے. دوشنبه بیست و یکم اسفند 1391 ] [ 16:39 ] [ شهرزاد ] . ان که تا لحظه خاموشی گفت :. آب کتری جوش اومده؟
صــــدای ســکو ت
و تو خاموشی کرده ای پیشه . من سماجت . تو یکچند . من همیشه . سه شنبه 21 دی 1389. این روزها چقدر شبیه قصه های تو شدم . پ ن : خودت گفتی بنویس. نوشته شده در ساعت 06:23 ب.ظ توسط : صدای سکوت. یکشنبه 18 مهر 1389. بگذار با تو بماند. خورشیدی که میان دستهایت گذاشتم. شروع هر چیزی بود. که با تو تمام شد. به بارانی شسته خواهد شد. میان رویاهای من ،تا صبحدم قدم میزنی. رازها را نوازش میکنی. همه چیز را می دانی. جبران خلیل جبران *. Ici, Ici j'ai connu la nuit. J'ai reçu la pluie. Parfois, touché le silence. به نگاه خیس تو.
پرشین بلاگ
صدای سکوت
این صدای حنجره نیست . این صدا صدای سکوت است.صدای بی صدایی.صدای بودن اما حرف نزدن. من شاعر یا نویسنده نیستم . من یک انسانم و پر از احساس . در این وبلاگم احساساتم رو می نویسم. سیزده سالم بود که احساساتم را نوشتم و هنوز همان دختر سیزده ساله پر احساسم. من از دوردستها نیستم. من از همین خاکم. یکی از میان همین آشنایان. آنجا که می نویسم,. آنجا که می اندیشم,. آنجا که زندگی میکنم . تنها گناهم انگار تفاوت است. من در میان بهشتم ,. تنها مجازاتم انگار تفاوت است . اما دلی دارم و حسرت درناها. خوشا رها کردن و رفتن. نه لر...
صدای سکوت
حال و هوای نیهیلیسم. برای خالی نبودن عریضه! دسته بندی آدم ها. باز دلم بوی محرم گرفت. شام غریبان یاس کبود. یادداشت های تب دار من! مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد! بانک قالب های فارسی وب. سه نقطه - مرصاد. ستاره صبح - فاطمه. دنیای کاغذی من - ثنا. رایحه معرفت - سالمینا. وعده گاه - مریم آسمانی. خط خطی های من - زهرا. روزهای قاصدکی - قاصدک. روزهای ارغوانی - آبجی جون. تا خدا راهی نیست. - حنانه. حال و هوای نیهیلیسم. باز هم عصرهای دلگیر. باز هم حال و هوای نیهیلیسم. باز هم سکوت، سکوت، سکوت . برای خالی نبودن عریضه!