sedayesokhan.blogfa.com
صـدای سخـن عشـقص دای سخ ن عش ق - از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ..... یادگاری که در این گنبد دوار بماند
http://sedayesokhan.blogfa.com/
ص دای سخ ن عش ق - از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ..... یادگاری که در این گنبد دوار بماند
http://sedayesokhan.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
8
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.172 sec
SCORE
6.2
صـدای سخـن عشـق | sedayesokhan.blogfa.com Reviews
https://sedayesokhan.blogfa.com
ص دای سخ ن عش ق - از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ..... یادگاری که در این گنبد دوار بماند
صـدای سخـن عشـق
http://www.sedayesokhan.blogfa.com/9003.aspx
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند. فرازهايي از نيايش بيست و چهارم صحيفه سجاديه. دعاي امام سجاد (ع) در حق پدر و مادرشان عليهما السلام:. الهي در برابر ايشان صدايم را آهسته و كلامم را خوشايندشان و خويم را نسبت به ايشان نرم و قلبم را نسبت به ايشان عطوف و مرا نسبت به آنها دوستي مهربان و دلسوز گردان. الهي به آن سبب كه مرا پرورش دادند و گرامي داشتند پاداشي درخور به آنها عطا فرما و همانگونه كه در كودكيم محافظتم نمودند حفظشان نما. نوشته شده در شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۰ساعت 18:7 توسط محمدی.
صـدای سخـن عشـق
http://www.sedayesokhan.blogfa.com/archive.aspx
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند.
صـدای سخـن عشـق
http://www.sedayesokhan.blogfa.com/posts
فرازهايي از نيايش بيست و چهارم صحيفه سجاديه. شنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۰. دوشنبه دوم خرداد ۱۳۹۰. یکشنبه یکم خرداد ۱۳۹۰. سلامی به بوی خوش آشنایی. چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰. Powered by BLOGFA.COM.
صـدای سخـن عشـق
http://www.sedayesokhan.blogfa.com/9002.aspx
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند. سلامی به بوی خوش آشنایی. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام، این صدای سخن عشق است که از گوشه ی تنگ دیوان خواجه ی شیراز بیرون خزیده و آماده است تا با ما مدتی در این کلبه ی صمیمی و دور از غل و غش روزگار بگذراند. صداي سخن عشق نيازمند ياراني است كه در سختي هاي روزگار مونس جانش باشند و آنگاه كه نياز افتد جامي بگردانند و سيراب و سرمستش كنند. الا يا ايها الساقي ادر كاسا و ناولها كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكلها.
صـدای سخـن عشـق - پـدر بـزرگ...
http://www.sedayesokhan.blogfa.com/post-2.aspx
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند. به نام حضرت دوست. همه از پدربزرگم تعريف مي كنند. مي گويند: آدم خوبي بود، خوش اخلاق بود، درستكار بود و! مي گويند: همه ي آشنايان از او راضي بودند، خدايش بيامرزد! كاش نمي مرد و زنده بود. من باور نمي كنم! می گویند ولی من باور نمي كنم! باور نمي كنم چون خوب مي دانم كه اينجا هركسي مي ميرد عزيز مي شود! و همين لحظه هاست كه نفرت، جاي جاي قلبم را مي گيرد. دلم از كينه پر مي شود و فرياد مي كشم از اينكه من نيز روزي عزيز خواهم شد!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
8
رهگذر - از همه زندگیم...
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-69.aspx
دمیكه از میان پنجرهی خیس از باران. نگاه میكنم و میبینم. راهی روان به دوردست. میكارم سرخس كودكی ام را. رؤیای شكوفهای رخشان میبینم. دوباره چهرهی قدیمی را باز میشناسم. میشنوم صدای خودم را. نوشته شده در جمعه نوزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 10:30 توسط فائزه اولادی. من مداد کوچکی هستم در دست خدای نویسنده ، که. نامه ای عاشقانه برای جهان. من همانم که از خاک آمده ام. سکوت را می پذیرم. دلم برایت تنگ شده است. کاش بر سکوت عاشق بودم. مرا به خاطر بیاورلحظه ای که دیگر در کنارت نیستم. گشت زدن که می روی. در همین یک قدمی.
رهگذر - چه کسي واقعاً خدا را دوست دارد!
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-54.aspx
چه کسي واقعا خدا را دوست دارد! مردي در عالم رويا فرشته اي را ديد که در يک دستش مشعل و در دست ديگرش سطل آبي گرفته بود و در جاده اي روشن و تاريک راه مي رفت. مرد جلو رفت و از فرشته پرسيد: اين مشعل و سطل آب را کجا مي بري؟ فرشته جواب داد: مي خواهم با اين مشعل بهشت را آتش بزنم و با اين سطل آب، آتش هاي جهنم را خاموش کنم. آن وقت ببينم چه کسي واقعا خدا را دوست دارد! نوشته شده در شنبه یکم خرداد ۱۳۸۹ساعت 11:9 توسط فائزه اولادی. من مداد کوچکی هستم در دست خدای نویسنده ، که. نامه ای عاشقانه برای جهان. سکوت را می پذیرم.
رهگذر - در هفت جا نفس خویش را حقیر دیدم!
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-71.aspx
در هفت جا نفس خویش را حقیر دیدم! نخست: هنگامیکه به پستی تن میداد تا بلندی یابد . دوم: آنگاه که در برابر از پاافتادگان، میپرید. سوم: آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید. چهارم: آنگاه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او. دست به گناه میزنند، خود را دلداری داد. پنجم: آنگاه که از ناچاری، تحمیل شدهای را پذیرفت و شکیباییاش را. ناشی از توانایی دانست. ششم: آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد، حال آن که یکی از نقابهای. هفتم: آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت.
رهگذر - چشم به راه خواهم ماند
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-58.aspx
چشم به راه خواهم ماند. تا اشكهایم چون قطرههای رسیده. چشم به راه تو میمانم. بر شولای شب مانده. زنان ریزنقش پیر و فرتوت به كوهها. میروند تا بمیرند- - -. من هم خواهم رفت. و باز خواهم گشت. كاجی صد ساله بر سر راهت. شبح زنی كه دوستش میداشتهای. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ساعت 9:56 توسط فائزه اولادی. من مداد کوچکی هستم در دست خدای نویسنده ، که. نامه ای عاشقانه برای جهان. من همانم که از خاک آمده ام. سکوت را می پذیرم. دلم برایت تنگ شده است. کاش بر سکوت عاشق بودم. گشت زدن که می روی. در همین یک قدمی.
رهگذر - ریشه در خاک
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-62.aspx
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد. و اشک من ترا بدرود خواهد گفت. نگاهت تلخ و افسرده است. دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است. غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است. تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی. تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی. تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است. تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است. تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران. تو را این خشکسالی های پی در پی. تو را از نیمه ره بر گشتن یاران. تو را هنگامه شوم شغالان.
رهگذر - می خواهم فراموشت کنم
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-72.aspx
می خواهم فراموشت کنم. بیشتر از همه دوست می داشتی. را به یاد من می آورد. می خواهم فراموشت کنم. نوشته شده در شنبه نهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 9:56 توسط فائزه اولادی. من مداد کوچکی هستم در دست خدای نویسنده ، که. نامه ای عاشقانه برای جهان. من همانم که از خاک آمده ام. سکوت را می پذیرم. دلم برایت تنگ شده است. کاش بر سکوت عاشق بودم. مرا به خاطر بیاورلحظه ای که دیگر در کنارت نیستم. گشت زدن که می روی. در همین یک قدمی. چشم به راه خواهم ماند. نقشه را خوب ببین! تو از یادم نمی روی. کودکی که خدا از او عکس می گرفت!
رهگذر - گاهی...
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-53.aspx
گاهی برای بهانه ای که ندارم. مداد رنگی هایم را می تراشم. پروانه ای می کشم. که گل از گونه هایم بشکفد. بال هایشان تکان می خورد. و باور می کنم. رنگ بندی زندگیم را تکمیل کرده ام. گاهی که گلدان ها شکسته اند. وگل ها می خشکند. که دوسوم بدنم تبخیر می شود. ودرد مسیر رگ هایم را می گیرد. پیش از آنکه دفترم را ببندی. ورق های زندگیم را. بی حواس ترین زن دنیا شده ام. که اشتباهی بهانه تو را تراشیده است. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 8:40 توسط فائزه اولادی. من مداد کوچکی هستم در دست خدای نویسنده ، که.
رهگذر - حافظ
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-65.aspx
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد. هركس كه اين ندارد حقا كه آن ندارد. با هيچكس نشاني زان دلستان نديدم. يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد. هر شبنمي در اين ره صد بحر آتشين است. دردا كه اين معما شرح و بيان ندارد. سرمنزل فراغت نتوان زدست دادن. اي ساروان فرو كش كاين ره كران ندارد. چنگ خميده قامت ميخواندت به عشرت. بشنو كه پند پيران هيچت زيان ندارد. اي دل طريق رندي از محتسب بياموز. مست است و در حق او كس اين گمان ندارد. احوال گنج قارون كايام داد بر باد. در گوش گل فرو خوان تازرنهان ندارد. نامه ای عاشقانه برای جهان.
رهگذر - یلدا
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-70.aspx
چه می توانم بگویم. آنگاه که کلمه قاصر است. از بیان حجم دوست داشتن. چه می توانم بگویم. آنگاه که عقل قاصر است. از درک حرف های دل. چه می توانم بگویم. آنگاه که چشم نمی بیند. چه می توانم بگویم. وقتی عشق به میدان می آید. چه می توانم بگویم. در گردباد دوست داشتن. چونان پر کاهی می رود. می رود تا فقط تو بمانی در خیال من. و من برای تو. من این شب های بلند را دوست دارم. و بلندترین شب سال را بیشتر. تو دقیقه ای بیشتر در خیال من می مانی. ببین چگونه قناری ز شوق می لرزد. نترس از شب یلدا. نامه ای عاشقانه برای جهان.
رهگذر - پلنگی آمد و چشم مرا برد!
http://www.faselehaaa.blogfa.com/post-66.aspx
پلنگی آمد و چشم مرا برد! نگاهش کردم و قلب من آزرد. کسی سیب دلم را ناگهان خورد. میان خواب آهو بودم انگار. پلنگی آمد و چشم مرا برد. به فال تو گلی پرپر بیفتد. دلت با عشق روزی در بیفتد. در این قحطی برای چشمهایت. دل ما زیر بار غصه خم؟ به چشم ما فقط یک لحظه نم؟ و حتی مرگ را کوچک شماریم. و هرگز عشقمان را دست کم؟ زهر در می رسد ماتم برایم. هجوم لشکری از غم برایم. همین دلتنگی ات بر زخم من شد. به جای نوشدارو سم برایم. هوای ابری و مرطوب چشمت. دلم را می برد مغلوب چشمت. قوانین نگاهم را به هم زد. سکوت را می پذیرم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
صدای سیاه
تو چه می دانی که دلتنگی چیست! نوشته شده در جمعه ۳۰ مهر۱۳۸۹ساعت 17:1 توسط کلاغ سفید. مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم. یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم. یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره. یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم. یاد گرفتم تو زندگیم به اون که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز دلشو به بهونه ای بشکنم., , . نوشته شده در شنبه ۹ مرداد۱۳۸۹ساعت 23:10 توسط کلاغ سفید. نوشته شده در پنجشنبه ۷ مرداد۱۳۸۹ساعت 13:57 توسط کلاغ سفید.
صدای سکوت
بطلان تناسخ(دکتر رضا شریعتی) قسمت اول. بطلان تناسخ و عدم امكان جزا در دنيا. ثانيا : اگر تناسخ را هم به دلايلي نپذيرفتيم، چه ايرادي دارد كه خداوند، معاملة نقدي كرده و هر كسي را متناسب با عملش در همين عالم، پاداش يا كيفر دهد، تا نيازي به عالم ديگر به نام عالم قيامت نباشد؟ در اين صورت، هر كسي هم به جزاي اعمال خود رسيده و هم به عدالت و حكمت خداي سبحان، آسيبي نرسيده است. نتيجه اين كه: برهان حكمت و عدالت، ملازم قطعي با جهان ديگر نيست، غرض اجراي عدالت و حكمت است كه در همين عالم ميسر است. هرگاه روح آدمي بعد از م...
همکلاسی
For my best friends. ما فقط تو را داریم. خاطرات یک دو شغله. گالري عکس هاي زیبا. خرید اینترنتی شارژ ایرانسل. زیباترین شعر های عاشقانه. سایت اجتماعی فارس عرب. این روزها گفتن دوستت دارم! آنقدر ساده است که می شود آن را از هر رهگذری شنید اما فهمش یکی از سخت ترین کار های دنیاست . سخت است اما زیبا! زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی . هر دور گردی "لیلی" نیست هر رهگذری "مجنون" و تو شریک زندگی هرکسی نخواهی شد! چهارشنبه پانزدهم مرداد 1393 ] [ 0:33 ] [ مسیحا ]. دیدی که سخت نیست. شب ها بدون من.
ممله
مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. با اخبار شرق اصفهان در خدمت شما هستیم. نظرتون درمورد وبلاگ چیه؟ دختر نه . عشقولی. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. 2013 Mihanblog.com Design by MihanBlog.
طنین جیغ کلاغ
جایی نزدیک نبض تو. نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:29 توسط مه ناز امینی. بیشترین تکرار زیبایی ست. نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:26 توسط مه ناز امینی. کم نمی شوی ازلحظه ها. مثل شعله های آتش. می چسبی به من! نوشته شده در شنبه بیستم دی 1393ساعت 0:24 توسط مه ناز امینی. صاحب شیرینترین لبخند جمع هستی،. اوقات من تلخ است! نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم آذر 1393ساعت 15:22 توسط مه ناز امینی. همه ى درد سرم، سنگىنى هواى توست! نوشته شده در پنجشنبه یکم آبان 1393ساعت 1:1 توسط مه ناز امینی. دست وپا می زند.
صـدای سخـن عشـق
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر . یادگاری که در این گنبد دوار بماند. فرازهايي از نيايش بيست و چهارم صحيفه سجاديه. دعاي امام سجاد (ع) در حق پدر و مادرشان عليهما السلام:. الهي در برابر ايشان صدايم را آهسته و كلامم را خوشايندشان و خويم را نسبت به ايشان نرم و قلبم را نسبت به ايشان عطوف و مرا نسبت به آنها دوستي مهربان و دلسوز گردان. الهي به آن سبب كه مرا پرورش دادند و گرامي داشتند پاداشي درخور به آنها عطا فرما و همانگونه كه در كودكيم محافظتم نمودند حفظشان نما. نوشته شده در شنبه 21 خرداد1390ساعت 18:7 توسط محمدی.
صدای سخن عشق...
طعنه بر ما مزن ای دوست که خود معترفیم .دف زنان برسر بازار به رسوایی خویش. اول : سخنی با خدای خوبم. سلام ای پروردگار زیبایی هاو خوبی ها. خدای مهربان، بنده ای از دیار خاکی ات هستم و میدونم بنده چندان خوبی هم نیستم .ازطرفی خیلی اهل عرض اندام و ابراز وجود در آستان متبرکت نیستم ، يه جورايي كسي رو هم ندارم سفارشمو بكنه! پس خواهشا هوامو داشته باش و اون پایین پایینا ، جزء اون ريزترين و كم مقدارترينها ، منو هم ببین . یه موقع دستای سردمو رها نکنی که نمی دونم چی به سرم میاد. و اینگونه تا نوای خوش عشق. زنی که خود را...
صدای سخن عشق
نگو از تنها شدن دلم گرفته، تنها نیستی ، اون بالا خدا نشسته. قلم شد مشت و جوهر آب دیده به لوح سینه هجران کشیده. نوشتم نامه ای با آه و زاری برای مه وشی زیبانگاری. بنام آنکه مهرت در دلم ریخت همو که عشق تو با جانم آمیخت. سلام ای دلبرم ای نازنینم سلام ای تاج سر ای مه جبینم. سلام ای سرو قد ای گلعذارم خبر خواهی اگر از حال زارم. ملالی نیست جز درد جدایی کجایی ای گل نازم کجایی؟ نه پنهانی که پیدایت نمایم نه پیدایی تماشایت نمایم. همه سوزم همه سوزم همه سوز به عشقت ای عزیز عالم افروز. تعجیل در فرجش صلوات. امروز من ايس...
The Sound Of Silence
The Sound Of Silence. همه آن چيزي كه بايد از زندگي آموخت تنها يك كلمه است : ميگذرد . باید تو رو پیدا کنم. باید تو رو پیدا کنم. شاید هنوزم دیر نیست. تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست. با اینکه بیتاب منی بازم منو خط میزنی. باید تو رو پیدا کنم. تو با خودت هم دشمنی. کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه. اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه. دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور. وقتی به من فکر میکنه حس میکنم از راه دور. آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره. عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره.
دنیای من
در میان مردمان یا همیشه مرد باش. یا دم از مردی نزن یکسره نامرد باش. دوشنبه بیست و نهم مهر 1392 ] [ 11:19 ] [ شهرزاد ] . امشب باز دیوانگی ام بالا زده. نه هیچ چیز و نه هیچ چیز دیگر. این دیوانگی رو تسکین نمیدهد! دوشنبه بیست و نهم مهر 1392 ] [ 9:13 ] [ شهرزاد ] . کل دنيآ رآ هم کہ בآشتہ بآشے . . . بآز هم בلت ميخوآهב . . . بعضے وقتهآ . . . فقط بعضے وقتهآ . . . برآے يک لحظہ هم کہ شבه . . . همہ בنيآے يک نفر بآشے. دوشنبه بیست و یکم اسفند 1391 ] [ 16:39 ] [ شهرزاد ] . ان که تا لحظه خاموشی گفت :. آب کتری جوش اومده؟
صــــدای ســکو ت
و تو خاموشی کرده ای پیشه . من سماجت . تو یکچند . من همیشه . سه شنبه 21 دی 1389. این روزها چقدر شبیه قصه های تو شدم . پ ن : خودت گفتی بنویس. نوشته شده در ساعت 06:23 ب.ظ توسط : صدای سکوت. یکشنبه 18 مهر 1389. بگذار با تو بماند. خورشیدی که میان دستهایت گذاشتم. شروع هر چیزی بود. که با تو تمام شد. به بارانی شسته خواهد شد. میان رویاهای من ،تا صبحدم قدم میزنی. رازها را نوازش میکنی. همه چیز را می دانی. جبران خلیل جبران *. Ici, Ici j'ai connu la nuit. J'ai reçu la pluie. Parfois, touché le silence. به نگاه خیس تو.