haminkhobe.blogfa.com
همین خوبههمین خوبه - من او..... و همین لحظه ها ....همین خوبه
http://haminkhobe.blogfa.com/
همین خوبه - من او..... و همین لحظه ها ....همین خوبه
http://haminkhobe.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
1.9 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
8
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.873 sec
SCORE
6.2
همین خوبه | haminkhobe.blogfa.com Reviews
https://haminkhobe.blogfa.com
همین خوبه - من او..... و همین لحظه ها ....همین خوبه
haminkhobe.blogfa.com
همین خوبه - بچم دلش مینیمال های ساده زندگی می خواست
http://www.haminkhobe.blogfa.com/post/215
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. بچم دلش مینیمال های ساده زندگی می خواست. از اول هفته برای تنوع و رهایی از روزمرگی دلم ی چیزهایی می خواست. اما قطعا خرید کردن نبود. چون ی روز عصر رفتم خرید ولی حوصله نداشتم. دیشب بعد از کار با دلخوری برگشتم خونه. و با طولانی شدن حرف نزدنم و بی تفاوتی هام مستر جویای احوالم شد. و من هم از نداشتن هیجان و تنوع در زندگی براش لکچر دادم. اولش کمی فکر کرد و موکول کرد به فردا شب ولی من مصر بودم که همین امشب . کودک درون ام چقدر طفلکی هستی و چ زود بزرگ شدی و من نفهمیدم چطور!
همین خوبه - دارم بخار میشم
http://www.haminkhobe.blogfa.com/post/218
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. نمیدونم چرا ولی حس خوبی با محیط اینجا ندارم. درست مثل همون حسی که نسبت به خونه واقعیم دارم و دوست دارم به یک خونه بهتر نقل مکان کنیم. ای کاش همه چیز مادی نبود که انگار داره لذت های غیر مادی رو هم زیر سایه خودش له میکنه و بی تفاوت رد میشه. در تدارک سفر هستم برای تعطیلات عید فط ر و به شدت به سفر نیاز دارم ولی سفری که جاده اش طولانی نباشه و زود به مقصد برسیم.کاش برنامه ریزی ام به سرانجام برسه و بریم. کاش تو هیچ نوشته ای غم نباشه. نوشته شده در شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۴ساعت 14:0 PM.
همین خوبه
http://www.haminkhobe.blogfa.com/1394/04
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. نمیدونم چرا ولی حس خوبی با محیط اینجا ندارم. درست مثل همون حسی که نسبت به خونه واقعیم دارم و دوست دارم به یک خونه بهتر نقل مکان کنیم. ای کاش همه چیز مادی نبود که انگار داره لذت های غیر مادی رو هم زیر سایه خودش له میکنه و بی تفاوت رد میشه. در تدارک سفر هستم برای تعطیلات عید فط ر و به شدت به سفر نیاز دارم ولی سفری که جاده اش طولانی نباشه و زود به مقصد برسیم.کاش برنامه ریزی ام به سرانجام برسه و بریم. کاش تو هیچ نوشته ای غم نباشه. نوشته شده در شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۴ساعت 14:0 PM.
همین خوبه
http://www.haminkhobe.blogfa.com/1392/08
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. شروع سه سالگی ما. نوشته شده در دوشنبه ۲۷ آبان۱۳۹۲ساعت 22:37 PM. 1-وسایل خیاطی که مربی گفته بود خریدم. 2- ناهار رفتم خونه مام جون و با مامان الگو در اوردیم.یکی من و یکی مادر. 3- پدر شوهری رفت بیمارستان و بعد کلی سونو و سی تی اسکن و آزمایش امشب بستری شده. 4- همسر پیشش می مونه. 5-گفتم باشه تنها می مونم.تو بمون( حس بدیه.داره نهایت تلاشش برای پدرش میکنه تا بعدها.پشیمون نشه). 7-سویی شرت طوسی رنگ که روت عکس کیتی داری.دوس دارم بپوشمت الان. سه تا برای خود خودم. من از وقتی همسری می...
همین خوبه
http://www.haminkhobe.blogfa.com/1394/01
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. پنجشنبه ها روز بسیار خوب و طلایی است که قبلا هیچ فرقی با روزاهای دیگه نداشت ولی در این دوره از زندگی پنجشنبه ها با سر کار رفتن از مقام طلایی به برنز تبدیل شد. نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ فروردین۱۳۹۴ساعت 9:52 AM. بچم دلش مینیمال های ساده زندگی می خواست. از اول هفته برای تنوع و رهایی از روزمرگی دلم ی چیزهایی می خواست. اما قطعا خرید کردن نبود. چون ی روز عصر رفتم خرید ولی حوصله نداشتم. کودک درون ام چقدر طفلکی هستی و چ زود بزرگ شدی و من نفهمیدم چطور! با غرغر های درونی بالاخره آماد...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
سفر - 2 - بی پروا نوشت
http://margazideh.blogsky.com/1394/04/29/post-861/سفر-2
غافل خوره تیر . . . دوشنبه 29 تیرماه سال 1394 ساعت 16:54. همیشه دنبال چیزهای عجیب غریب میگردیم برای دیدن. چیزهایی که بار اولمان باشد می بینیم و برایمان تازگی داشته باشد، چیزهایی که دیدنشان تجربه ی تازه و جالبی است در نوع خود. این تعطیلات را با خواهرم رفتیم الموت و یکی از تازگی هایش موجود عجیبی بود که کم کمک دارد خودش را نشانم می دهد و رخ می نمایاند. ماجرا از آن قرار که ما که الموت بودیم برادرم با خانواده ی همسرش از راه رسیدند. خیلی راحت گفتم خوب ساده درست کنیم بی زعفران! اما ناخدا گفت که نه ع ع ع ع ع!
بعد از شب هزار و یکم
http://www.1002shab.blogsky.com/1394/04/08/post-18
بعد از شب هزار و یکم. جایی رو می شناسید برای سفارش تشک پنبه ای نوزاد که کارش سریع و خوب باشه؟ جریان بد قولی آقای فروشنده تشک یادتون هست که، خوشخاب براش گرفتم اما خوب نیست و می خوام پنبه ای بگیرم.). ورم پای چپم هنوز خوب نشده و درد هم داره. دکترم اول نگران شد و فرستادم سونو اما بعد که نتیجه سونو رو دید و متوجه شد لخته خونی توی پام نیس گفت ایراد نداره. اما خیلی درد داره. کسی مشابه این تجربه رو داشته؟ بغد چند وقت خوب شدید؟ وقت نمی کنم از دخترک عکس و فیلم خوب و قشنگ بگیرم. کلی عذاب وجدان دارم. سلام آیدا جون&#...
داستان پایانی روسیه - مهربانوت
http://mehrbaanoot.blogsky.com/1394/04/16/post-883/داستان-پایانی-روسیه
این وبلاگ یک مخاطب خاص دارد. در ادامه سفر دل انگیزمان رفتیم موزه ارمیتاژ که یکی از بزرگترین موزه های دنیا بود با کلی اثر هنری و تاریخی و فرهنگی و جایی که بزرگترین کلکسیون طلای مربوط به شرق اروپا و غرب آسیا بود. وارد و طبق معمول با صف های بسیار طولانی مواجه شدیم. نمی دانم یک ساعت شد یا نه که توی کشتی و بودیم و بعد پیاده و وارد یک فضای سرسبز دیگری در کنار آب ها شدیم که یک قصر باشکوه و بسیاری فواره در میان داشت. کلا توی صف ایستادن در هر جای دیدنی مساله ای عادی بود اما اینکه کدام صف برای کجا بود غیرعادی بود!
مثل مسکن می ماند نقاشی - بی پروا نوشت
http://margazideh.blogsky.com/1394/05/05/post-863/مثل-مسکن-می-مانند-نقاشی-ها-
غافل خوره تیر . . . مثل مسکن می ماند نقاشی. دوشنبه 5 مردادماه سال 1394 ساعت 09:21. خودم را بیشتر دوست دارم وقتی کاریهای بیشتری برای انجام دادن داشته باشم. برنامه ریزی منسجمی برای انجام همه شان! خودم را بیشتر دوست دارم اگر کمتر بخوابم. یبشتر نقاشی کنم و کتاب بخوانم و سریال ببینم. بیشتر بدو بدو کنم. و بیشتر نقاشی بکشم! نوشته شده توسط پروانه. دوشنبه 5 مردادماه سال 1394 ساعت 09:33. قربون شما برم من. دوشنبه 5 مردادماه سال 1394 ساعت 11:45. مزایایی دارد این سر شلوغ بودن. ازجمله نداشتن وقت برای افکار مزاحم.
من و آرزوهام - بی پروا نوشت
http://margazideh.blogsky.com/1394/04/01/post-851/من-و-آرزوهام
غافل خوره تیر . . . دوشنبه 1 تیرماه سال 1394 ساعت 08:59. مثل یه جوجه ی عنتر وهم و خیال می بافم و آرزوهامو رنگ به رنگ کنار هم می چینم و آخرش از خودم و از دختر سی ساله ای که عنقریب وارد سی و یک سالگی می شود خجالت می کشم. کاسه کوزه هایم را جمع می کنم و اندکی تامل و بعدش هیچ بعید نیست همه ی قصه را دوباره از سر بگیرم. بعد میروم تو آشپزخانه ای که همه چیز هایش چوبی است و مابقی هم هر چیزی که هست رنگ غالبش سفید باشد. اتاق خواب با یک تخت جیرجیرکی که یکبار دیدم چوبکده دکور زده بود و مثل لالایی تکان تکان می خورد!
ابهام بزرگ - مهربانوت
http://mehrbaanoot.blogsky.com/1394/05/17/post-890/ابهام-بزرگ
این وبلاگ یک مخاطب خاص دارد. امروز وقت اصلی تقدیم هدیه اش بود اما شب قبل در یک دورهمی کوچک در خانه پدری همسر، این اتفاق مبارک را گرامی داشتیم و همسر با تمام آرزوهای قلبی خودش شمع های کیکش را فوت کرد و به طور رسمی وارد یک سی و چهار سالگی مبهم و احتمالا پیچیده شد . تنش و روانش به سلامت و آسوده باشد که در همسری هیچ کاستی و کاهلی نکرد. روزهای حاملگی خیلی زود سپری می شوند و یکهو ته دل آدم را خالی می کنند! آدم فکر می کند خیلی تا اسفند مانده اما مگر تا همین مرداد تولدمان کلی نمانده بود! روزهای شگفت انگیز مادری.
چهار ِسبز زنگ ! - مهربانوت
http://mehrbaanoot.blogsky.com/1394/04/23/post-884/چهارِ-ِسبز-زنگ-
این وبلاگ یک مخاطب خاص دارد. صد سال هم بگذرد، وقتی روز سالگرد ازدواجت رسیده باشد، باز هم یک حال عجیبی داری و مدام تداعی می کنی آن سال در این لحظه چه ها می کرده ای و کجا بودی و چقدر ذوق داشتی از عروس و داماد شدنت! امروز درست چهار سال از عروسی و دامادی ما دوتا می گذرد. چهار سالی که سال های سختی در پیشینه اش داشت و خاطراتش کمک می کرد سپیدی رخت عروسی م بیش از هر رنگ سفید دیگری به چشمم بدرخشد و گل ها و سنجاق ها و تورهای آویز شده توی موهام زیباتر از تمام سنجاق سرهای عروس های دنیا باشد. چند هفته پیش بود که نیمه...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
8
哈密男科医院_哈密朝阳男科医院_哈密地区专业男科医院
中华新医学 杂志编委，新疆医学会会员杨旭东，有多篇学术文章发表于国家权威医学刊物及文献中，科研成果多达20余项. [详细]. 其发表的 英国科特前列腺治疗系统临床数据分析报告 在男科学界引起不小的轰动. [详细].
!!!...همین که گفتم
هرچه شعر گل کنم و هر چه نثر بشکفم. یه اتفاق قشنگ تو راهه! وای این چند روزی عمرم کوتاه شده! دست اوناییی و که تا آخرین لحظه کمکم بودن و هستن رو میبوسم و از همه ی دوستام یه خواهشی دارم اونم اینه که دعام کنن! این چند روزی خیلی سخت گذشت،البتنه هنوزم کمی از سختی هاش مونده تا جواب قطعی! ولی دلم روشنه که میشه که بشه! نوشته شده در شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 1:50 توسط م.حسین پور. وقتی من در فراغ تو ویران میشوم و تو با احساس تازه ی او درونت آباد میشود! ویرانه های مرا در احساس جدیدی دریاب که در وجودت میهمان شده است.
.. همین که هستی و گاهی
همین که هستی و گاهی. من خدایی دارم . دارم که در این نزدیکیست. نه در آن بالاها. مهربان , خوب, قشنگ. گاه گاهی سخنی میگوید،با دل کوچک من. ساده تر از سخن ساده من. او مرا می فهمد, او مرا میخواند, او مرا میخواهد. نوشته شده در جمعه ۱۳ دی۱۳۹۲ساعت 4:42 توسط زمستون. دو سال است که می دانم بی قراری چیست. دو سال است که می دانم آواز چیست. چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کرده اند. امروز من دو ساله می شوم . نوشته شده در جمعه ۱۳ دی۱۳۹۲ساعت 4:7 توسط زمستون. نه رفتن مهم بود و نه ماندن. به شانه هایم زدی. تا تنهاییم را تکانده باشی.
همین خوبه
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. نمیدونم چرا ولی حس خوبی با محیط اینجا ندارم. درست مثل همون حسی که نسبت به خونه واقعیم دارم و دوست دارم به یک خونه بهتر نقل مکان کنیم. ای کاش همه چیز مادی نبود که انگار داره لذت های غیر مادی رو هم زیر سایه خودش له میکنه و بی تفاوت رد میشه. در تدارک سفر هستم برای تعطیلات عید فط ر و به شدت به سفر نیاز دارم ولی سفری که جاده اش طولانی نباشه و زود به مقصد برسیم.کاش برنامه ریزی ام به سرانجام برسه و بریم. کاش تو هیچ نوشته ای غم نباشه. نوشته شده در شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۴ساعت 14:0 PM.
...دلگیرم ازت خدا
تا خ ر خ ره پر از زندگی ام. مرسی دیگر میل ندارم، سیرم. خدایا دلگیرم. دلگیر از همه چیز این دنیا. خدایا دلتنگم. دلتنگ یه شانه که سرم را بگذارم. خدایا دلتنگم. دلتنگ یه آغوش بی منت. دلم هوای دیروز را کرده. هوای روزهای کودکی را. دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم. آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد. دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم. میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند. دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان. هر چه میخواهید بکشید. ك مى ا شك.
همین خوبه...
بوی تو می آید و من. مدام فکر میکنم که باید. در آغوش کشیده شوم. با درود به تمام عزیزانی که به وبلاگ من اومدن! من ملینا هستم و کار وبلاگم رو از امروز مورخ 09.05.1392 شروع کردم. همگی خیلی خوش اومدن. اینجا هیچ قانون خاصی نداره. کلی چیزای هنری اینجاست! و در آخر امیدوارم لحظات خوبی رو اینجا بگذرونید. خوشحال میشم نظرات, انتقادات و پیشنهاداتون رو بدونم. چهارشنبه ۹ مرداد۱۳۹۲ ] [ ۱۶:۴۷ بعد از ظهر ] [ melina ] . درود به همگی :). خب اینم یه پست موزیکی! پن1: با این که متن رو نوشتاری ننوشتم ولی نسبتا ادبی شد! پن3: اگه...
법무법인 하민
