haminkehast2.blogspot.com
haminkehast2Template Simple. Diberdayakan oleh Blogger.
http://haminkehast2.blogspot.com/
Template Simple. Diberdayakan oleh Blogger.
http://haminkehast2.blogspot.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
29
SITE IP
173.194.46.76
LOAD TIME
0.156 sec
SCORE
6.2
haminkehast2 | haminkehast2.blogspot.com Reviews
https://haminkehast2.blogspot.com
Template Simple. Diberdayakan oleh Blogger.
Ctrl+z | واژگون
https://vajgon.wordpress.com/2011/10/26/ctrlz
وب نوشته های امین پارسی. شیوا می گفت:کاش زندگی هم آندو داشت. اون وقتش می تونستیم هر موقع که دلمون می خواست ctrl z بزنیم و یک مرحله به عقب برگردیم .ببخشید راستی،یک مرحله میشود چقدر؟ چشم هایم را روی هم گذاشتم و باز که کردم پسر بیست ساله ای بودم،تنها نشسته بر پشت میز دایره شکل کافه ای بزرگ که دیوارهای سیاه رنگی داشت و مردان و زنان به ظاهر هنرمند درون کافه در حالیکه دود سیگارشان را به سمت یکدیگر حلقه می دادند،چای و قهوه تلخ سفارش می دادند و بلند بلند می خندیدند. Raquo; ومن می ترسم…. 27 اکتبر 2011 در 03:34.
اعتراف | واژگون
https://vajgon.wordpress.com/2011/10/14/اعتراف
وب نوشته های امین پارسی. این اتفاقات دقیقا یکسالی بود که دامنم رو گرفته بودن.تاجایی که چند بار خواستم دست به کارهای مسخره و دیوانه واری بزنم.گذشت و گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم برای چند مدت هم که شده کلا از این فضاهایی که خواسته و ناخواسته درگیرشون شده بودم دور باشم.مثل خیلی از هم سن و سالهام تصمیم گرفتم گاهی الکی خوش باشم.البته این تصمیم تاثیر کمی هم روی بهبود شرایط اون موقع من نداشت. عزیزم که هروقت بودم ،با مهربانی در کنارم بود. شنبه 22 مهرماه 1390. 15 اکتبر 2011 در 06:34. 15 اکتبر 2011 در 20:21. 17 اکتبر...
آوریل | 2014 | واژگون
https://vajgon.wordpress.com/2014/04
وب نوشته های امین پارسی. Archive for آوریل 2014. نخفته ام به خیالی که می پزد دل من. به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو. به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو. ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟ هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟ گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری. گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری. کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم. کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم. به جز ره او، نه راه دگر، دگر نکنم، خطای دگر. نخفته ام به خیالی.
امین پارسی | واژگون
https://vajgon.wordpress.com/author/vajgon
وب نوشته های امین پارسی. نخفته ام به خیالی که می پزد دل من. به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو. به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو. ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟ هر کجا روی وصله ی منی، ساغر وفا از چه بشکنی؟ گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری. گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری. کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم. کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم. به جز ره او، نه راه دگر، دگر نکنم، خطای دگر. به جز ره او، نه راه دگر، دگر نکنم، خطای دگر.
اوت | 2012 | gharibe91
https://gharibe91.wordpress.com/2012/08
Just another WordPress.com site. بایگانی ماهانه: اوت 2012. اوت 9, 2012. 15 » مجله ی من مثل تو – شماره 1″. انتشار شماره ی اول مجله ی الکترونیکی من مثل تو . فایل PDF مجله ی من مثل تو . وبلاگ مجله ی من مثل تو . 18 » فیس بوک «. 17 » جوی آب «. 16 » هفته ی خاک بر سری ، بر تمام خاک بر سری دوستان مبارک (2.5 – ) «. 15 » مجله ی من مثل تو – شماره 1″. 14 » بالاخره پیداش کردم «. Cafefasl's Blog (آریایی کافه چی عزیزم). Convective (بهنام و بابک عزیزم). Forbidden love (الی عزیزم). Nonesexual (. عزیزم). من و ما (من عزیزم).
ژوئن | 2012 | gharibe91
https://gharibe91.wordpress.com/2012/06
Just another WordPress.com site. بایگانی ماهانه: ژوئن 2012. ژوئن 29, 2012. 11 » خلاف سنگینه «. مامان و بابا رفتن یه سفر یکی دو روزه . امروز تو خونه تنها بودم . هیچکی نبود . من بودم و یه خونه ی خالی . تنها در خاله . یه پسر . تنها . خونه ی خالی . خب افکار پلید بخوای و نخوای میاد سراغ آدم . خیلی کلنجار رفتم باهاش اما هر چه کردم نتونستم جلوش طاقت بیارم . رفتم توی اتاق . تو شک بودم ، ولی فکر پلید بالاخره پیروز شد . بالاخره خلاف سنگینه رو انجام دادم . دیگه خرده خلاف هایی مثل قتل و اخلاس خوراک ناخون کوچیکمه .
حسین غریبه | gharibe91
https://gharibe91.wordpress.com/author/gharibe90
Just another WordPress.com site. اکتبر 15, 2012. 18 » فیس بوک «. و یک پست جدید . دختر ماجرا پستو لایک می کنه و نظر می ذاره . پسر ماجرا نظر دختر ماجرا رو لایک می کنه و واسش جواب می ذاره . دختر ماجرا هم جواب اونو میده . و این ماجرا همچنان ادامه پیدا می کنه . دختر و پسر ماجرا با هم اومدن خونه ی ما و نوید یک پیوند میمون رو دادن . خیلی واسم جالب بود ، خب تو فامیل زیاد هستن زن و شوهرهایی که توی فیس بوک پلاسن ، ولی همشون بعد از ازدواج وارد این عرصه شدن . پ ن 1 : پسر ماجرا پسر دائیمه و دختر ماجرا هم همشهریمون .
ژوئیه | 2012 | gharibe91
https://gharibe91.wordpress.com/2012/07
Just another WordPress.com site. بایگانی ماهانه: ژوئیه 2012. ژوئیه 26, 2012. 14 » بالاخره پیداش کردم «. بالاخره پيداش کردم . شريک زندگيمو . واقعن خوشحالم . توي آسمونا دنبالش مي گشتم توي صف دستشويي پيداش کردم . با رفقا رفته بوديم جنگل که طبق معمول دستشويي بهم فشار آورد . سريع دويدم سمت دستشويي ، يه صف 7-8 نفري داشت . ديگه خيلي بهم فشار اومده بود ، يکي از دستشويي ها توي همين حين خالي شد ، داشتم خاک بر سري ميشدم . بي حرف اضافه سريع پريدم تو دستشويي و . آخييييييش. کم کم دنيا دوباره جلوي چشمام رنگي شد . از اح...
این روزها | واژگون
https://vajgon.wordpress.com/2012/01/24/این-روزها
وب نوشته های امین پارسی. بعضی وقت ها یک اتفاق مسیر زندگی آدم طوری عوض میکنه که باورش حتی برای خود آدم برای مدتی سخته! اولش همش با خودت فکر می کنی داری خواب می بینی و الان که از خواب بپری،همه چیز همونه که قبلا بود.فکر می کنی الان که از خواب بپری، باید باز مثل همیشه زانوی غم بغل بگیری و با اشک و ناله به این فکر کنی که روز از نو و گرفتاری های نو، از نو…اما نه… بعضی وقت ها یک اتفاق ساده همه پیچیدگی های زندگی ات تا الان را آسان می کند! پن: تیر آخر را که خوردم،خلاص شدم! 24 ژانویه 2012 در 08:10. و باز هم صبره .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
29
همین جوری الکی
بر روی کوه نشانه هایی عجیب به چشم می خورد. علائمی مانند رعد و برق که گویی متحرکند . باران می بارد و از پنجره نمای کوه بسیار غریب می نماید. فرزندم بی تاب است و انگار مرهم میخواهد. با گذشت زمان اوضاع بدتر می شود و عجیب تر اینکه حرکت آن شمایل جادویی شیبی تند به خود گرفته و به نوعی سربالایی بدل می شود.شیبی کهسخت تر شدن بالا رفتن از روی کوه را تداعی می کند. صدای گریه بچه شدیدتر می شود. ژاکتم را به تن می کنم. زمانش رسیده و باید دل به کوه زد. به سوی جدالی سخت رفته و با کوه پنجه به پنجه می شوم. شعری بسیار زیبا از.
haminjury!
وبلاگ رو چه جوری پیداکردید؟ وبلاگا و سایتهای دیگه. سایت بزرگ تفریحی سرگرمی فانکت. جامع ترین سایت مرکز آموزش کشور. رهگذر همیشه تنهای جاده های زندگی. فقط با حالا بیان تو. تاریخ : چهارشنبه 12 شهریور 1393 11:32 ق.ظ نویسنده : H. K. تاریخ : چهارشنبه 12 شهریور 1393 11:22 ق.ظ نویسنده : H. K. دختره رفته رانی خریده،. گوشش نوشته بوده "اصل ". اونم با ماژیک زیرش نوشت:. مورد داشتیم مازراتى زده به دختره. رانندش پیاده شده گفته نگران نباشین الان زنگ میزنم آمبولانس بیاد. دختره گفته نه نه ، بغل بغل میخااااااااااااااام!
哈密男科医院_哈密朝阳男科医院_哈密地区专业男科医院
中华新医学 杂志编委,新疆医学会会员杨旭东,有多篇学术文章发表于国家权威医学刊物及文献中,科研成果多达20余项. [详细]. 其发表的 英国科特前列腺治疗系统临床数据分析报告 在男科学界引起不小的轰动. [详细].
!!!...همین که گفتم
هرچه شعر گل کنم و هر چه نثر بشکفم. یه اتفاق قشنگ تو راهه! وای این چند روزی عمرم کوتاه شده! دست اوناییی و که تا آخرین لحظه کمکم بودن و هستن رو میبوسم و از همه ی دوستام یه خواهشی دارم اونم اینه که دعام کنن! این چند روزی خیلی سخت گذشت،البتنه هنوزم کمی از سختی هاش مونده تا جواب قطعی! ولی دلم روشنه که میشه که بشه! نوشته شده در شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 1:50 توسط م.حسین پور. وقتی من در فراغ تو ویران میشوم و تو با احساس تازه ی او درونت آباد میشود! ویرانه های مرا در احساس جدیدی دریاب که در وجودت میهمان شده است.
.. همین که هستی و گاهی
همین که هستی و گاهی. من خدایی دارم . دارم که در این نزدیکیست. نه در آن بالاها. مهربان , خوب, قشنگ. گاه گاهی سخنی میگوید،با دل کوچک من. ساده تر از سخن ساده من. او مرا می فهمد, او مرا میخواند, او مرا میخواهد. نوشته شده در جمعه ۱۳ دی۱۳۹۲ساعت 4:42 توسط زمستون. دو سال است که می دانم بی قراری چیست. دو سال است که می دانم آواز چیست. چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کرده اند. امروز من دو ساله می شوم . نوشته شده در جمعه ۱۳ دی۱۳۹۲ساعت 4:7 توسط زمستون. نه رفتن مهم بود و نه ماندن. به شانه هایم زدی. تا تنهاییم را تکانده باشی.
همین خوبه
من او و همین لحظه ها .همین خوبه. نمیدونم چرا ولی حس خوبی با محیط اینجا ندارم. درست مثل همون حسی که نسبت به خونه واقعیم دارم و دوست دارم به یک خونه بهتر نقل مکان کنیم. ای کاش همه چیز مادی نبود که انگار داره لذت های غیر مادی رو هم زیر سایه خودش له میکنه و بی تفاوت رد میشه. در تدارک سفر هستم برای تعطیلات عید فط ر و به شدت به سفر نیاز دارم ولی سفری که جاده اش طولانی نباشه و زود به مقصد برسیم.کاش برنامه ریزی ام به سرانجام برسه و بریم. کاش تو هیچ نوشته ای غم نباشه. نوشته شده در شنبه ۲۰ تیر۱۳۹۴ساعت 14:0 PM.
...دلگیرم ازت خدا
تا خ ر خ ره پر از زندگی ام. مرسی دیگر میل ندارم، سیرم. خدایا دلگیرم. دلگیر از همه چیز این دنیا. خدایا دلتنگم. دلتنگ یه شانه که سرم را بگذارم. خدایا دلتنگم. دلتنگ یه آغوش بی منت. دلم هوای دیروز را کرده. هوای روزهای کودکی را. دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم. آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد. دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم. میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند. دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان. هر چه میخواهید بکشید. ك مى ا شك.
همین خوبه...
بوی تو می آید و من. مدام فکر میکنم که باید. در آغوش کشیده شوم. با درود به تمام عزیزانی که به وبلاگ من اومدن! من ملینا هستم و کار وبلاگم رو از امروز مورخ 09.05.1392 شروع کردم. همگی خیلی خوش اومدن. اینجا هیچ قانون خاصی نداره. کلی چیزای هنری اینجاست! و در آخر امیدوارم لحظات خوبی رو اینجا بگذرونید. خوشحال میشم نظرات, انتقادات و پیشنهاداتون رو بدونم. چهارشنبه ۹ مرداد۱۳۹۲ ] [ ۱۶:۴۷ بعد از ظهر ] [ melina ] . درود به همگی :). خب اینم یه پست موزیکی! پن1: با این که متن رو نوشتاری ننوشتم ولی نسبتا ادبی شد! پن3: اگه...