hadi555.blogfa.com

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - دلتنگی

http://www.yasen67.blogfa.com/tag/دلتنگی

دعای خاص برای انسانی خاص. دعا کردن همیشه به انسان حالت خاصی میدهد.اینکه برای کسانی که هستند دعا کنیم خوب است واز آن بهتر موقعی است که دعا برای کسانی که نیستند ومیخواهی باشند،برای تو،انجام بگیرد.گاهی باید دعا کرد که بهترین ها سر راهت باشند.گاه باید دعا کنی که تو خودت را بیابی.گاه دعا میکنی که تو را بیابند و دستت را بگیرند. آری،همه و همه دعا های خوبی است. او میگفت من برای ماه آینده مرخصی خواهم گرفت و به مشهد خواهم رفت،گفتم خوشا به سعادتت،تو بهترین جا میروی،حج فقرا. دوست دارم مثبت بیندیشم وبگویم آری،میخواهد...

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - گاه گاهی

http://www.yasen67.blogfa.com/post/14

آره من به خاطر تموم عاطفی بودن و احساسی بودنم مجبورم همین طور باشم.من همینم.بلدم نیستم برای آدمای دور وبرم نقش بازی کنم که دلشون رو به دست بیارم.همین عاطفی بودنم برام همیشه دردسر ساز شده و ازش درس نگرفتم.یعنی گرفتم ولی خب،من بلد نیستم کاری کنم دلبری کنم.آره. آهای من بلد نیستم.خداروشکر. خدایا تو تنهام نذار. نوشته شده توسط مجتبی در یکشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 21:26.

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - غصه

http://www.yasen67.blogfa.com/tag/غصه

امروز توی کوچه چشمم به یه پسر بچه ای افتاد که بی توجه به همه چیز داشت با دوچرخش بازی میکرد و برای خودش کیف میکرد.یاد اون روزائی افتادم که روی دوچرخه کوچیکم مینشستم و با خودم فکر میکردم وبه خودم القا میکردم الآن سوار یه تریل شدم وهی گاز میدادم وبا ترمزاش مثل کلاج وترمز موتور برخورد میکردم و با پدالاش مثل دنده موتور.هه! یه لحظه یادم اومد که وای ،من به چه چیزائی فکر میکردم.با خودم فکر میکردم الآن دارم دزد و پلیس بازی میکنم وراست راستی برای خودم و توی ذهنم شخصیت میساختم.اما الآن چی؟ با هم بودن اینقدر سخته؟

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - واقعیت

http://www.yasen67.blogfa.com/tag/واقعیت

بودن ها و ماندن ها به نظرم مرتبط با سبک دیدن هرکدام از ما به یکدیگر است.سبک درک کردن یکدیگر،سبک دوست داشتن یکدیگر.من دوست دارم اگر کسی در زندگیم پیدا شد که گرم و لطیف بود،با تمام وجودم اورا درک کنم واو را بخواهم وامیدوارم اگر کسی پیدا شد که مرا دریابد،آنقدر گرمی احساس و عاطفه مرا درک کند که خود هیچگاه حرفی از نبودن و رفتن وبریدن ارتباط به میان نیاورد. از ته دلم و از اعماق وجودم اینرا میخواهم وشاید باید گفت منتظر اویم و دوست دارم تا قبل از ته نشین شدن احساساتم،درکم کندومرا یاری دهد وبماند. نمیدونم باهام چ...

hastiiiiiii.blogfa.com

✘☞ בخترے از جنـس غرפּـر ☜✘

http://www.hastiiiiiii.blogfa.com/post/1

בخترے از جنس غرפ ر. م آ د خت رها. تاريخ : شنبه ششم تیر ۱۳۹۴ 18:51 نويسنده : ђᾄṩҭἷ. ما دخترها همه حسودیم. از حسادت سایز دور كمر تا حسادت. به اندازه مژه ها. وقتی است كه دل میبندیم. دل به یه مرد. دیگر تاب نداریم صدایی. جز ما و دستهایی. جز خودمان از هزارفرسخیش رد شود. This template generated and design by Nightnama. On 2015 do not Copy. علم را زیر سوال می برد! آنقدر آرامت می کند. که هیچ م سکنی. جایش را نمی گیرد. هر چه کهنه تر شود،. بهتر جا می افتد . یک دوست داشتن هایی هم هست. که از دور است و در سکوت! 1570;&#...

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - دل پُر

http://www.yasen67.blogfa.com/post/15

دلش پ ر است.میگفت مرا ببخش که تو را ناراحت کرده ام.دوست دارم کسی مرا برای خودم بخواهد.دلش گرفته بود برای آن همه مهربانیش،مثل من. من اونو درکش میکنم.آره میفهمم که اون تابلو که مهربونه.اونم معلومه که خوبه. اینکه میگه آدمای دوروربرش نمیفهمنش،درکش میکنم.من آدمم.منم احساس دارم.میفهمم خوب بودن برای همه ونداشتن کسی برای خودت یعنی چی.میفهمم از اینکه برای همه خوب باشی و همه بهت کم محلی کنن یا حتی زخم زبونت بزنن،چقدر باید ناراحت بشی. نوشته شده توسط مجتبی در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 21:32.

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - بی انصاف

http://www.yasen67.blogfa.com/post/10

تقصیرشما نیست.تقصیر منه همیشه،همیشه. من آدم ضعیفی شدم.روز به روز گریه هام توی رخت خوابم و زمان خوابم اذیتم میکنه.چشمام صبح ها تا ظهر میسوزه واسه همه گریه هام.واسه همه تنهاییام. گریه کردن برای کسی که میتونی دستشو بگیری ولی غرورت اجازه نمیده بهت نزدیک بشه،چون میترسی وقتتو براش بذاری،عین بی انصافیه.من دوست دارم دوست داشته باشم.ولی انگار گریه ها و اشک ها کاری ترند. پس نگران من نباشید ،آهای دوستائی که ادعای دوست داشتنمو دارید و واسم دعای موفقیت و اینا میکنید.من خودتونو میخام نه دعاهاتونو.

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - مرگ

http://www.yasen67.blogfa.com/post/12

آدمی نیستم که وقتی کم آوردم به مرگ فکر کنم وآرزوی مرگ کنم.چون همیشه به فکر مردنم هستم وامیدوارم خدا تو اون لحظه تنهام نذاره. چون همه اونائی که میگن دوستم دارن،یا اونائی که گفتن دوستم ندارن و وجودم براشون مضره و کاری از دستشون برام برنمیاد و الکی شاید میخوان منو،تو اون لحظه والبته بعد از اون کاری از دستشون برنمیادش.همه فقط نگاه میکنن و هرکسی فهمید تنها یه جمله میگه:ا فلانی م رد؟ نوشته شده توسط مجتبی در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 22:11.

yasen67.blogfa.com

دلنوشته های من - یاد دوچرخه

http://www.yasen67.blogfa.com/post/16

امروز توی کوچه چشمم به یه پسر بچه ای افتاد که بی توجه به همه چیز داشت با دوچرخش بازی میکرد و برای خودش کیف میکرد.یاد اون روزائی افتادم که روی دوچرخه کوچیکم مینشستم و با خودم فکر میکردم وبه خودم القا میکردم الآن سوار یه تریل شدم وهی گاز میدادم وبا ترمزاش مثل کلاج وترمز موتور برخورد میکردم و با پدالاش مثل دنده موتور.هه! یه لحظه یادم اومد که وای ،من به چه چیزائی فکر میکردم.با خودم فکر میکردم الآن دارم دزد و پلیس بازی میکنم وراست راستی برای خودم و توی ذهنم شخصیت میساختم.اما الآن چی؟ با هم بودن اینقدر سخته؟