aroosakebabash.blogfa.com
کفشهای غمگین عشقکفشهای غمگین عشق - عاشقانه ها
http://aroosakebabash.blogfa.com/
کفشهای غمگین عشق - عاشقانه ها
http://aroosakebabash.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
56
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.185 sec
SCORE
6.2
کفشهای غمگین عشق | aroosakebabash.blogfa.com Reviews
https://aroosakebabash.blogfa.com
کفشهای غمگین عشق - عاشقانه ها
کفشهای غمگین عشق
http://www.aroosakebabash.blogfa.com/1386/02
خفته در تنگنا (به یاد زنده یاد فریدون فروغی). پشت این پنجره ها دل میگیره. غم و غصه دلو تو میدونی. وقتی از بخت خودم حرف می زنم. چشام اشک بارون میشه تو میدونی. عمریه غم تو دلم زندونیه. دل من زندون داره تو می دونی. هر چی بهش میگم تو ازادی دیگه. میگه من دوست دارم تو می دونی. میخوام امشب با خدام شکوه کنم. شکوه های دلمو تو میدونی. بگم ای خدا چرا بختم سیاس. چرا بخت من سیاس تو می دونی. پنجره بسته میشه شب می رسه. چشام اروم نداره تو می دونی. اگه امشب بگذره فردا میشه. مگه فردا چی میشه تو میدونی. دیگه دل با کسی نیست.
کفشهای غمگین عشق - معصومیت از دست رفته
http://www.aroosakebabash.blogfa.com/post/52
معصومیت از دست رفته. لاشه خونین تنهاییم را فردا. به گور ارزوها خواهی برد. دستهایت این دستهای شبزده. مرا به زندان ارزوها می برد عاقبت. و ستاره ها را اعدام میکند. مرگ را در چشمانت. که میخندد به من. و مرا به عشق تو متهم! از چه می ترسی؟ تو که خوب امدی *. تو که دستهایم را سیاه خواندی. و نگاه هایم را. از سقف اسمان شعرم. مرگ را اویزان میکنی. که شعرم را . خون گریه کند. تن خاک خورده مرا. می فروشی.به بوی تند تن خود فروش. من به تو خواهم خندید. از گلویت. اشکهایم را اویزان خواهم کرد. و بی خیال عاشقانه هایم. قالب وبلا...
کفشهای غمگین عشق - .!. تب عشق .!.
http://www.aroosakebabash.blogfa.com/post/56
تک دختری که جشم تو را دوست داشت مرد. در ابی نگاه تو معنا نداشت مرد. در انتظار .پنجره ها را شکسته بود. از این همه دروغ و ریا شکسته بود. در یک غروب سرد زمستان به خواب رفت. از لحظه ها جدا شد تا افتاب رفت! باور نمیکنم که به این سادگی گذشت. از کوچه های خالی مردانگی گذشت. دیدی تمام قصه های ما اشتباه بود؟ شش دفتر کنار اتاقم سیاه بود؟ دیگر فریب دست قضا را نمی خورم. گندم به پشت گرمی حوا نمی خورم. فردا کنار خاطره ها بیگانه میشوم. در پیچ و تاب جاده ها دیوانه میشوم! در پیچ خوابهای تو بی تاب مانده ام. تو مثل یه اتفاق...
کفشهای غمگین عشق - از مجموعه ایدا در اینه (احمد شاملو)
http://www.aroosakebabash.blogfa.com/post/55
از مجموعه ایدا در اینه (احمد شاملو). به دوستی و یگانگی. همه بیگانگی و عداوت است. هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم. تنهایی غم انگیزش را در می یابم. اندوهش غروبی دلگیر است. در غربت و تنهایی. طلوع همه افتاب هاست. پروانه ای و گلی کوچک. سر شارش می کند. این که بامداد او دیر ی است. که شعری نسروده است. امشب شعری خواهم نوشت ". با لبانی متبسم به خوابی ارام فرو میرود. که به دریاچه ای. و در این هنگام. دخترکی خردسال را ماند. که عروسکش را عروسک محبوبش را. تنگ در اغوش گرفته باشد. اگر بگویم که سعادت. تو مثل یه ...
کفشهای غمگین عشق -
http://www.aroosakebabash.blogfa.com/post/57
تقصیر تو نبود خودم خواستم چراغ قیمتی خاطره ها خاموش شود. خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم. خودم کنار ارزوی امدنت اردو زدم. حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند. نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای! خودم خواستم که مثل زنبور ی زرد. بالهایم در کشاکش شهدها خسته شوند. تنها ارزوی ساده ام این بود. که در سفره صبحانه ات عسل باشد! که هر از گاهی . کنار برگهای کتابم بنشینی. و بعد از قرائت بارانها. نگهبان گریان خاطره های خاموش! نوشته شده در Mon 12 Feb 2007. توسط - - تنها - -. شعر را نمی خواهم .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
اعترافات یک واحد ذهن مریض شده
http://damoonimmortal.persianblog.ir/1388/12/1
اعترافات یک واحد ذهن مریض شده. دیده نمیشم چون دیوار خیلی بلنده. برگشتم اومدم به جای که دلم براش تنگ شده بود البته یه دوستی مینوشت تا چراغ وبلاگ خاموش نشه اما زیاد خوب نمینوشت! البته دستش درد نکنه! دلم برای اینجا و همه رفقا تنگ شده بود . برگشتم با امید با شادی! البته حتی شده روی کاغذ حتی بدون خط فقط با نقش حتی سو رئال با کنایه ای از رئال با کلیشه دری که رو به دریا باز میشه حتی با لباس خواب با عشق حتی عشقی که هیچ کس جز خودم نمیبینه با امید امیدی که مثل شمع بدون اشک! سمت راستو نگاه میکنی که یه کشیش داره از ...
قلبهای ناآرام - فـــــــــــــــــــــقـــــــــــــــــــــط بـــرگــــرد
http://www.mehdimsp.blogfa.com/post-49.aspx
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست. تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست. با این که بی تاب منی بازم من و خط می زنی. باید تو رو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی. کی با یه جمله مثل من می تونه آرومت کنه. اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه. دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور. وقتی به من فکر می کنی حس می کنم از راه دور. آخر یه شب این گریه ها سوی چشام و می بره. عطرت داره از پیرهنی که جا گذشتی می پره. باید تور و پیدا کنم هر روز تنها تر نشی. راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی. قلب فقط قلب روتی.
قلبهای ناآرام
http://www.mehdimsp.blogfa.com/8708.aspx
كاش آسمان حرف كوير را مي فهميد و اشك خود را نثار گونه هاي خشك كوير مي كرد. كاش دلها آنقدر خالص بودند كه دعا ها قبل پائين آمدن دستها مستجاب مي شدند. كاش مهتاب با كوچه هاي تاريك شب آشنا تر بود. كاش بهار آنقدر مهربان بود كه باغ را به دست خزان نمي سپرد. كاش در قاموس غصه ها ، شكوه لبخند در معني داغ اشك گم نمي شد. كاش مرگ معناي عاطفه را مي فهميد. هی فلانی ، زندگی شاید همین باشد . یک فریب ساده و کوچک ،. آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را ،. جز با او و جز برای او نمیخواهی . من گمانم زندگی باید همین باشد . عشق یعنی...
اعترافات یک واحد ذهن مریض شده
http://damoonimmortal.persianblog.ir/1389/6/27
اعترافات یک واحد ذهن مریض شده. دیده نمیشم چون دیوار خیلی بلنده. اعترافات یک ذهن مریض شده. فردا ١ مهر روزی که همه ازش خاطره دارن روز مدرسه رفتن و . خاطرات شخصی. اما برای من یک روز سیاه و درد آوره روز١ مهر ١٣٨۴ من بهترین دوستمو از دست دادم. پارسای من تو این روز انتهار کرد و واقعا میگم دنیا رو از وجود خودش بی نسیب . اصلا حال نوشتن ندارم فقط یه شعر براش مینویسم( و جای خوشهالی داره که این وبلاگ هم داره خاک میخوره خدودا بعد ۶ سال فعالیت ). برای پارسا . پارسا برای همیشه! روزی که دیدمت بهت گفتم میترسم. نام :یک و...
قلبهای ناآرام
http://www.mehdimsp.blogfa.com/8710.aspx
باز هم قلبی به پایم افتاد. باز هم چشمی به رویم خیره شد. باز هم در گیرو دار یک نبرد. عشق بر قلب سردی چیره شد. باز هم از چشمه ی لبهای من تشنه ای سیراب شد. باز هم در بستر آغوش من. رهرویی در خواب شد بر دو چشمش. دیده میدوزم به ناز. خود نمیدانم چه میجویم در او. عاشقی دیوانه میخواهم که زود. که بگذرد از جاه و مال و آبرو. او شراب بوسه میخواهد زمن. من چه گویم قلب پر امید را. او به فکر لذت و غافل که من. طالبم آن لذت جاوید را. من صفای عشق میخواهم از او. تا فدا سازم وجود خویش را. او تنی می خواهد از من آتشین. خداحافظ ...
قلبهای ناآرام -
http://www.mehdimsp.blogfa.com/post-50.aspx
سلام ای غروب غریبانه ی دل. سلام ای طلوع سحرگاه رفتن. سلام ای غم لحظه های جدایی. خداحافظ ای شعر شبهای روشن. خداحافظ ای شعر شبهای روشن. خداحافظ ای قصه ی عاشقانه. خداحافظ ای آبیه روشن عشق. خداحافظ ای عطر شعر شبانه. خداحافظ ای همنشین همیشه. خداحافظ ای داغ بر دل نشسته. تو تنها نمنیمانی ای مانده بی من. تو را میسپارم به دلهای خسته. تو را میسپارم به میلای مهتاب. تو را میسپارم به دامان دریا. اگر شب نشینم اگر شب شکسته. تو را میسپارم به رویای فردا. به شب میسپارم تو را تا نسوزد. به دل میسپارم تو را تا نمیرد.
قلبهای ناآرام - تقدیم به گلم
http://www.mehdimsp.blogfa.com/post-47.aspx
كاش آسمان حرف كوير را مي فهميد و اشك خود را نثار گونه هاي خشك كوير مي كرد. كاش دلها آنقدر خالص بودند كه دعا ها قبل پائين آمدن دستها مستجاب مي شدند. كاش مهتاب با كوچه هاي تاريك شب آشنا تر بود. كاش بهار آنقدر مهربان بود كه باغ را به دست خزان نمي سپرد. كاش در قاموس غصه ها ، شكوه لبخند در معني داغ اشك گم نمي شد. كاش مرگ معناي عاطفه را مي فهميد. هی فلانی ، زندگی شاید همین باشد . یک فریب ساده و کوچک ،. آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را ،. جز با او و جز برای او نمیخواهی . من گمانم زندگی باید همین باشد .
قلبهای ناآرام
http://www.mehdimsp.blogfa.com/8512.aspx
هان ، چه خبر آوردی؟ از کجا وز که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما. گرد بام و در من. بی ثمر می گردی. انتظار خبری نیست مرا. نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری. برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس. برو آنجا که تو را منتظرند. در دل من همه کورند و کرند. دست بردار ازین در وطن خویش غریب. قاصد تجربه های همه تلخ. با دلم می گوید. که دروغی تو ، دروغ. که فریبی تو. ، فریب. قاصدک 1 هان ، ولی . آخر . ای وای. راستی ایا رفتی با باد؟ با توام ، ای! راستی ایا جایی خبری هست هنوز؟ مانده خکستر گرمی ، جایی؟ در دلم می گریند. آن ژن...
قلبهای ناآرام
http://www.mehdimsp.blogfa.com/8605.aspx
سلام بچه ها خوبین امیدوارم از دستم ناراحت نباشین من آپ میکنم و به همگی خبر میدم شما با نظراتون منو شرمنده کردین ببخشید به بزرگیتون قسم مشکل داشتم منتظرتونم بای. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم مرداد ۱۳۸۶ساعت ۱۳:۱۴ بعد از ظهر توسط فضول. عشق یعنی لایق یار شدن. عشق یعنی با یار هم دل شدن. عشق یعنی جام لبریز شراب. عشق یعنی تشنگی یعنی سراب. عشق یعنی خواستن له له زدن. عشق یعنی سوختن پر پر زدن. عشق یعنی شعله بر خرمن زدن. عشق یعنی رسم دل بر هم زدن. عشق یعنی سالهلی عمر سخت. عشق یعنی زهر شرین تلخ بخت. فقط به خاطر تو.
قلبهای ناآرام
http://www.mehdimsp.blogfa.com/8603.aspx
هميشه طنين ممتد طعنه را شنيده ام! كه : شاعران از فتح قله هاي قيود و قافيه بازآمده اند. و تو گريه هاي مكرر خود را ترانه مي نامي؟ هر كودكي شاعر و هر انشاي كودكانه. مي شناسم اين اهالي همهمه را! در عبور از معابر باد،. شاعران بسياري را ديده ام! شاعراني كه به لطف عينكهاشان شاعر شدند! شاعراني كه مويشان را از وسط فرق مي گرفتند،. تا شاعر تر شوند! شاعراني كه گفتند : - ساده ايم! گفتند : - عاشقيم! گفتند : - به رسم آينه رفتار مي كنيم! ولي آينه ها را شكستند. و تنها از طراوت تن ها ترانه نوشتند! وقتي نام زغفران مي شايد،.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
56
Server Error- blogfa.com
مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است. ممکن است مشکل به دلیل بروز رسانی سایت باشد، لطفا درخواست خود را دقایقی دیگر تکرار کنید.
عـَـــروسـَــکــــ ِ لــــوســ ـ
ع روس ک لوس. پ ست ثاب ت. من 6 ماه 1 بار میام وبمو ی نگاهی میکنم،. اونم وقت نمیکنم بیام ب وب تک تک شماها سر بزنم، شرمنده! تو فیسبوک هستم، میتونین ا دم کنین:. دوستون دارم. 3. وقتی همه چیز خوبه میترسم. یک جای کار عادت داریم. خدایا مارو بکش، بچه های مارو بکش. اقوام مارو ب کش ، پدر و مادر مارو ب کش. تو دنیاست ب کش. روزی ست ک در سال،. ب رخمان می کشد. سهم من ازاین دنیا. قدم زدن درپیاده روهای پاییز. و فکرکردن ب کسی ک. دیگر یواشکی سراغ کسی نرود. صاحب ش گفته بود. این روزها دست کسی بیفتد،. اما امان از دست او.
عروسک تنها
اونی که می خواستم . اونی که میخواستم دلمو شکست و. به پای یک عشق جدید نشست و. چشم روی آرزوم همیشه بست و. پشت مه پنجرمون رها شد. اونی که میخواستم مثل اشک چکید و. تو طول راه باز یه کسیرو دید و. به آرزوش انگار دیگه رسید و. به خاطر هیچی ازم جدا شد. اونی که میخواستم دل ازم برید و. بین گلها یه گل تازه چید و. به اونی که دلش میخواست رسید و. با غم و غصه منو آشنا کرد. اونی که میخواستم منو برد بهشت و. اسم منو رو سر درش نوشت و. بهونه کرد بازی سرنوشت و. تو شهر رویاها منو رها کرد. اونی که میخواستم منو برد از یاد و.
آبی تر از آبی ها
آبی تر از آبی ها. سلاممرسی که اومدین تو وبلاگم,.این سه تا نقطه رو هر جور خواستین معنی کنید. نمیدونم این روزا حواست بهم هست. یا دور و بر خودت رو میپایی. اینا مهم نیست فقط خدا نکنه بخوای. دشمنام رو شاد کنی. پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 14:10 ] [ عروسک آبی ] . دلم این روزا مینویسه. وقتی یه عالمه درد تو قلبم بود. دیدنت برای همشون درمان بود. ولی حالا که رفتی چیکار کنم با این همه درد بی درمان. وقتی که دیدنت و رو برگردوندنت و بی تفاوتیت یکی از اونهاست. اینی که میکشم درد نبودنت تو این روزا نیست! یا به تو پ...
عشق مرده
بابا دلم برات تنگ شده. پدر، عشق تو مثل لطافت و زیبایی یک روز قشنگ بهاری است. پدر، یاد تو مثل بیخیالی و راحتی یک روح سبکبال، در گردش یک روز خوش آب و هوای تابستانی است. پدر، فکر به تو مثل گرمای کنار هیزمی سرخ شده از آتش، در یک روز سرد زمستانی است. پدر، امنیت در تو مثل آغوش گرم مادری پر مهر، برای فرزندی ترسان از دنیای ناشناختههاست. پدر، کلام تو مثل مشعلی روشن و فروزان، در تاریکی راههای مخوف و پر پیچ و خم زندگی است. پدر، روح تو مثل آرامش و سکون، بعد از یک جابجایی مکان، از زمانی تا به ابدیت است. برای بودن من ...
کفشهای غمگین عشق
پنجره را باز کن. و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر. خوشبختانه باران ارث پدر هیچکس نیست . . . نوشته شده در Fri 12 Apr 2013. توسط - - تنها - -. از پرواز بیگدار پروانه ای کاهی رنگ. از لابلای خرده ریزها. به فرشته کوچک ابی رنگ. هبوط متلاطم معجزه ای. از حفره های ابی لبخند اسمان. تا بهشت کوچکی بر خاک. تصور وهم ناک چرخشی. انتهای این خفقان ابی رنگ. درون دایره های هم مرکز صدای من . رسوب کرده است ! یک ربع مانده به اغاز دوباره دنیا. اندیشه ام را به خاک بسپارید! و پوشیده در کفنی سیاه. نوشته شده در Wed 5 Sep 2007.
عروسک بـــــــــــــــــــــــد
در زندگی مطالعه دل غنیمت است خواهی بخوان و خواه نخوان ما نوشته ایم. روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو میچکد. اگر باران بند بیاید از آن خانه میروم. چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 ] [ 07:42 ب.ظ ] [ سارا ]. بگذار بغضهایت سر بسته بماند. گاهی سبک نشوی، سنگین تری. چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 ] [ 07:37 ب.ظ ] [ سارا ]. کنارم خالی از تو و پر از دیگران. و ذهنم پر از تو و خالی از دیگران. چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391 ] [ 07:29 ب.ظ ] [ سارا ]. دلم با هر تپش با هر شکستن تا نمی فهمه. در زمین عشقی نیست که زمینت نزند. با تو...
شه رمین
نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 21:32 توسط شرمین. دنبال سيب سرخي مي گردد. تا از بهشت آسمان. نوشته شده در دوشنبه هفتم بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:50 توسط شرمین. در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست. که به اندازه یک عشقست. به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد. نوشته شده در یکشنبه ششم بهمن ۱۳۹۲ساعت 19:34 توسط شرمین. نبودنت چرا اینقدر پیداست؟ در و دیوار چرا. نبودنت را به رخم میکشند مدام؟ وقتی نیستی در نبودنت میچرخم. وقتی هستی در بوی تنت. آوارگی وادی چندم بود؟ نوشته شده در جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:49 توسط شرمین.
عروسک گِلی خدا
او مرا برای بازی خودش انتخاب کرد توی گوش من یواش گفت: تو دعای کوچک منی بعد هم مرا مستجاب کرد - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - اسم بازی من و خدا زندگی است هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما عجیب نیست بازی که ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت. فلش بک به یک خاطره توی این شلوغی ها و زندگی کردن ها. یک ماه بعد از عمل دستم. یک هفته بعد از عمل دست راستم - با تغییر. یک سال جدید - وقتی من دستم توی شب قدر میشکنه. در باب اهمیت خانواده. فلش بک - خاطره از سن و سال دوم دبیرستان. How great it is to love. نویسنده: ...
زندگی کردن
یا علی گفتیم وعشق آغازشد. نوشته شده توسط عروسک در چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ و ساعت 13:46. آخر ز داغ تو خون گريه مي كنم. در خود شكستم و به برون گريه ميكنم. يك روز و هفته يا كه به سالي نبوده داغ. عمريست من به داغ قرون گريه ميكنم. عقلم به عشق برد و به تيغم جواب داد. از عشق تا به عمق جنون گريه ميكنم. حيف است گريه گاه نشستن به پيش تو. دور از تو خرد و خسته كنون گريه ميكنم. تا بسته راه بغض من اين ماتم درون. كم بود ناله تا كه فزون گريه ميكنم. ديگر نه خنده مي زند اين روي غمگسار. به معناي حريم امنيست.
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد…
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد. چهارشنبه بیست و نهم آبان 1392. به امید روزای بهتر. میدونم چند وقت نبودم. ینی هم بودم هم نبودم! از تمام اونایی که به وبلاگ سر زدن با وجود اینکه راکد مونده بود. و از اونایی که نظراشون بی پاسخ موند معذرت میخوام. ولی باید بگم که. فعلا این وبلاگ آپ نمیشه! ینی یه مدتیه که دیگه حسش نیست! به امید روزای بهتر. روزایی که حس و حالم برگرده. بازم ممنون از همتون! دوشنبه هشتم مهر 1392. جهان از چهار عنصر تشکیل شده است. آبی که از تو دریغ کردند. آتشی که در خیمه گاهت افتاد. Http:/ www...