zoob.blogfa.com

dearhoney.blogfa.com

عسل

http://www.dearhoney.blogfa.com/89064.aspx

هنگامی که خدا زن را آفريد به من گفت: اين زن است. وقتي با او روبرو شدي، مراقب باش که . نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم شهریور 1389ساعت 16:5 توسط سودا. فلسفه ملاصدرا درباره خدا. بشوئید قلبهایتان را از هر احساس ناروا، مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف، زبانهایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از هر ناجوانمردی، ناراستی و نامردی. چنین کنید تا ببینید خداوند چگونه بر سر سفره شما با خوراک و تکه ای نان می نشیند و در دکانهای شما کفه های ترازوهایتان را میزان می کند و در کوچه های خلوت شب با شما حرف می زند . نوشته ...

dearhoney.blogfa.com

عسل -

http://www.dearhoney.blogfa.com/post-93.aspx

تو میمانی و یک گره کور. نوشته شده در چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 23:32 توسط سودا. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۱. هفته او ل بهمن ۱۳۸۹. هفته او ل آبان ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته چهارم مرداد ۱۳۸۹. هفته دوم تیر ۱۳۸۹. هفته سوم اسفند ۱۳۸۸. هفته سوم بهمن ۱۳۸۸. هفته او ل بهمن ۱۳۸۸. هفته چهارم دی ۱۳۸۸. هفته سوم دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته سوم آذر ۱۳۸۸. هفته دوم آذر ۱۳۸۸. هفته او ل آذر ۱۳۸۸. هفته چهارم آبان ۱۳۸۸. هفته سوم آبان ۱۳۸۸. هفته دوم آبان ۱۳۸۸. هفته او ل آبان ۱۳۸۸. هفته چهارم مهر ۱۳۸۸.

dearhoney.blogfa.com

عسل

http://www.dearhoney.blogfa.com/89081.aspx

هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گ ل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گ ل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گ ل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:. بهلول، چه می سازی؟ روزگاریست همه عرض بدن می خواهند.

dearhoney.blogfa.com

عسل - نیایش

http://www.dearhoney.blogfa.com/post-87.aspx

صدایت می زنم بشنو صدایم. شکنجه گاه این دنیاست جایم. به جرم زندگی این شد سزایم. آه ای خدایم بشنو صدایم. مرا بگذار با این ماجرایم نمی پرسم چرا این شد سزایم. آه ای خدایم بشنو صدایم. گلویم مانده از فریاد و فریاد. ندارد کس غم مرگ صدا را. به بغض در نفس پیچیده سوگند. به گلهای به خون غلطیده سوگند. به مادر سوگوار جاودانه که داغ نوجوانان دیده سوگند. خدایا حادثه در انتظار است به هر سو باد وحشی در گذار است. به فکر قتل عام لاله ها باش که خواب گل به گل پا بوس خار است. خدایم ای پناه لجطه هایم صدایت می زنم با گریه هایم.

dearhoney.blogfa.com

عسل -

http://www.dearhoney.blogfa.com/post-92.aspx

باز كن از سر گيسويم بند. پند بس كن، كه نمي گيرم پند. در اميد عبثي دل بستن. تو بگو تا به كي آخر، تا چند. از تنم جامه برون آر و بنوش. شهد سوزنده لب هايم را. تا به كي در عطشي دردآلود. به سر آرم همه شب هايم را. خوب دانم كه مرا برده ز ياد. من هم از دل بكنم بنيادش. باده اي، اي كه ز من بي خبري. باده اي تا ببرم از يادش. شايد از روزنه چشمي شوخ. برق عشقي به دلش تافته است. من اگر تازه و زيبا بودم. او زمن تازه تري يافته است. شايد از كام زني نوشيده است. گرمي و عطر نفس هاي مرا. دل به او داده و برده است ز ياد. هفته چها...

dearhoney.blogfa.com

عسل - سراب رد پای تو

http://www.dearhoney.blogfa.com/post-89.aspx

سراب رد پای تو. سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد. کجا دستاتو گم کردم. که پایان من اینجا شد. کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم. که هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهکارم. تو با دلتنگی های من تو با این جاده همدستی. تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی. تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم. صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر می بینم. یه حسی از تو در من هست. که می دونم تو رو دارم. واسه برگشتنت هر شب درا رو باز می ذارم. سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد. کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۱.

dearhoney.blogfa.com

عسل

http://www.dearhoney.blogfa.com/88123.aspx

دیاری که در او نیست کسی یار کسی. کاش یارب که نیفتند به کسی کار کسی. هرکس آزار من زار پسندید ولی. نپسندید دل زار من آزار کسی. آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد. هرکه چون ماه برافروخت شب تار کسی. نوشته شده در جمعه بیست و یکم اسفند 1388ساعت 21:47 توسط سودا. به مهر تو ای ماه زیبا قسم. به چهر تو ای مهر رخشا قسم. به آن سینه ی همچو صبح بهار. به آن زلف چون شام یلدا قسم. به آن شکرین خنده ی نوشیار. به آن دیدگان فریبا قسم. نوشته شده در جمعه بیست و یکم اسفند 1388ساعت 21:37 توسط سودا. شام تارم را چه گويم؟

dearhoney.blogfa.com

عسل

http://www.dearhoney.blogfa.com/89054.aspx

دستمال کاغذی به اشک گفت: قطره قطره ات طلاست.یک کم از طلای خود حراج می کنی؟ عاشقم ، با من ازدواج می کنی؟ اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی؟ تو چقدر ساده ای ،خوش خیال کاغذی.توی ازدواج ما ، تو مچاله میشوی.چرک می شوی.تکه ای زباله می شوی.پس برو بی خیال باش.عاشقی کجاست؟ تو فقط دستمال باش.دستمال کاغذی دلش شکست.گوشه ای کنار جعبه اش نشست.گریه کرد و گریه گرد و گریه کرد.در تن سفید و نازکش دوید خون و درد! چون که در میان قلب خود،دانه های اشک کاشت. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم مرداد 1389ساعت 9:46 توسط سودا.

dearhoney.blogfa.com

عسل - باید برم

http://www.dearhoney.blogfa.com/post-90.aspx

تویی که با اومدنت دلم پر از جوونه شد. خونه ویرونه من بازم دوباره خونه شد. تویی که بودنت برام دلیل زنده بودنه. تموم آرزوم فقط بدون تو نبودنه. دارم میرم ولی دلم می خواد باشه کنار تو. می ترسم از اینکه یه عمر باشم در انتظار تو. بدونه تو نمی تونم یه لحظه آروم بگیرم. اشکام سرازیر می شه و از غم و غصه میمیرم. آخه مگه بجز تو کی مونده تو این دنیا برام. دیگه کسی رو ندارم من موندم و خاطره هام. اما می دونم که باید دوریت و به جون بخرم. از پیش تو باید فقط یه یادگاری ببرم. نه تقصیر تو بود نه من دنیا به کام ما نبود.