zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com
زمزمه های دلتنگیزمزمه های دلتنگی -
http://zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/
زمزمه های دلتنگی -
http://zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.212 sec
SCORE
6.2
زمزمه های دلتنگی | zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com Reviews
https://zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com
زمزمه های دلتنگی -
zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com
زمزمه های دلتنگی - هر چه می خواهی بپرس
http://www.zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/post-13.aspx
هر چه می خواهی بپرس. با اشنا ترین نگاه یک غریبه. تو را می نگرد .همان که نگاهی اشنا دارد. از سر شوق می نگرد.ببین. انجا. همانجا که ان روزها میرفتی. می رفتی و او نیز بود. اما حالا.کمی غریبه است. اما هنوز تورا می خواند. هر چند سالهاست که خاموش مانده. از همان روزی که رفتی. همان روزی که گفتی هیچ نپرس. هیچ نپرسید.حالا هم نمی پرسد. فقط نگاه.لحظه ای بنگر. زنده شو.چشمانت را باز کن. ببینمنم. هرچه می خواهی بپرس. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 23:51 توسط anahita. بوی بارون (آلیس ، سینا ).
زمزمه های دلتنگی
http://www.zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/8905.aspx
هر چه می خواهی بپرس. با اشنا ترین نگاه یک غریبه. تو را می نگرد .همان که نگاهی اشنا دارد. از سر شوق می نگرد.ببین. انجا. همانجا که ان روزها میرفتی. می رفتی و او نیز بود. اما حالا.کمی غریبه است. اما هنوز تورا می خواند. هر چند سالهاست که خاموش مانده. از همان روزی که رفتی. همان روزی که گفتی هیچ نپرس. هیچ نپرسید.حالا هم نمی پرسد. فقط نگاه.لحظه ای بنگر. زنده شو.چشمانت را باز کن. ببینمنم. هرچه می خواهی بپرس. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 23:51 توسط anahita. باز صدایم می زنند. در این سرخی اسمان.
زمزمه های دلتنگی - پله های عشق...
http://www.zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/post-15.aspx
آن قدر بشین آن بالا تا شاید خورشید تا شاید خورشید حریف لجبازیت شود. هی چشمک بزن و مرا دست بیانداز ، هی به من بخند و پز بده که تو ان. بالایی و من این پایین! شاید اگر آسمان نبود نزدیک تر بودیم. آن وقت همه. وسعت دنیا یک خانه می شد برای من و تو و تمام فاصله ها تکه ای ابر بود. که بالاخره یا از چشم من می بارید یا از چشمهای تو! شاید اگر خواب حقیقت داشت ، من هم همیشه با تو آن بالا بودم و مثل تو. عادت می کردم تا به تمام پایینی ها بخندم و چشمک بزنم! نمی دانم شاید اگر عشق آن قدر قدرت دارد که بهانه ی سر به هوایی.
زمزمه های دلتنگی - ببخش اگر...
http://www.zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/post-7.aspx
مارا ببخش که امانت دار نیستیم.دلها به دست ما امانتند و مارا ببخش اگر سالم و زیبا می ستانیم و شکسته و بند زده باز می گردانیم .مارا ببخش اگر آرام میتانیم و بی تاب و قرار باز می گردانیم.بگذر ار دلهایمان صد پاره است.بگذر.امانت دار نبودیم. خدایاببخش اگر گله و شکایتی می کنیم.تو می دهی و می ستانی .عشق نیز از آن توست اما.بخشنده باش اگر دلهایمان آنقد ر به آن انس می گیرد که پایانش را متصور نمی شود. و باز هم پروردگارا.تو دادی و تو گرفتی.ببخش ، ما امانت دار نبودیم. بوی بارون (آلیس ، سینا ).
زمزمه های دلتنگی - ........................ صدای غافله.................................
http://www.zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com/post-12.aspx
باز صدایم می زنند. باید بروم.وقتی نیست. صدایم می زنند. دلتنگی هایم را جا نمی گذارم. جاده شاهد عشق های بی فرجام. سالهاست که خاموش است . سالهاست که عشق ها را در دل مدفون می سازد. زیر هر قدمی که بر میداری.عشقهای مرده به فریاد در امده اند. دلش از سنگ و خاک است.از سنگ و خاک شده. انقدر که دلهای پاره و نگاه آواره دیده است. سال هاست که دم نمی زند. آهباز هم مرا می خوانند. روزهای دلتنگی در انتظار است. از غافله شان جا مانده ام.کاش تا ابد می ماندم. کاش تا ابد می خواندند و می شد که پاسخ نگویم. بوی بارون (آلیس ، سینا ).
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
خاطرات خوابگاه دختران - سلامی دوباره
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-70.aspx
بالاخره امتحانات این ترم هم به خیر گذشت البته بعد مکافات فراوان! امیدوارم همراهان سابق وب در سلامتی کامل به سر برده باشن اما انگار مث اتاق تکونی های سابق من باید دست تنها دست به کار شم! پس کجاین شما بعد نیست ابراز وجود کنید ها بعضی ها نگران صحت و سلامتیتون شدن زنده اید احیانا؟ نوشته شده در پنجشنبه هفتم بهمن ۱۳۸۹ساعت 22:31 توسط alice. خوابگاه، جایی برای خوابیدن. شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه).
خاطرات خوابگاه دختران -
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-66.aspx
غبار روبی مصادف با ماه محرم. این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست.". سلامی دوباره خدمت شما دوستان عزیز. رفتن از خوابگاه مرکزی معایب فراوان داشت.رفتن که چه عرض کنم "بیرون انداختن"! نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۸۹ساعت 16:3 توسط m@sume. خوابگاه، جایی برای خوابیدن. شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه).
خاطرات خوابگاه دختران - با تشکر از دزد محترم!!!!
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-74.aspx
با تشکر از دزد محترم! سلام بر رفیقان شفیق قدیمی و بالای شهری های محترم . آلیس جون من راستشو بگو تو اون دوسالی که با ما هم اتاق بودی چند بار این بلا رو سرمون اوردی؟ یادتونه آلیس گفته بود با جدا شدن ما از هم و مستقر شدن تو خوابگاه های جدید این وبلاگ به مصیبت های خوابگاه تغییر کاربری میده؟ امروز می خوام یکی از اون مصیبت هایی که تو خوابگاه جدید ما اتفاق افتاد رو براتون بگم که خودش یکی از دلایل فرار ما از این خوابگاه بود. حالا چرا بخت برگشته؟ صبر بفرمایید تا توضیح بدم. خودش بود و لباسای تنش! کلی بارمون سبک شد...
خاطرات خوابگاه دختران - ماه عسل ...
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-64.aspx
آلیس تو هنوز خوب نشدی؟ نمیشه خودم باید باشم! جای همه شما سبز . الن من و فری تو خونه ی خالیه ما مشغول عشق و حال دو نفره هستیم! از یکشنبه تا امروز صبح ۴نفر بودیم ولی امروز سمیرا و مریم رو فرستادیم ساری الان خودمون دوتاییم ولی فردا باید به اونا بپیوندیم! این سومین ماه عسلمونه. هم اکنون فری به شدت و با سر و صدای زیاد مشغول شکستن تخمه و دیدن فیلمه . تا گلو رفته زیر پتو و در همین اوضاع و احوال رمان ( پاییز طوبی ) جلوش بازه! امروز صبحم یه رمان دیگه تموم کرده و به طور کلی مشغول حال کردن با کتابای منه!
خاطرات خوابگاه دختران - یادگاری شیرین...
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-81.aspx
شاید من دیگه عضو خوابگاه نباشم به مناسبت تموم شدن درسم! اما خب واقعا بدون من این وبلاگ زنده میشه؟ بنابراین حضور دوباره ام رو بعد مدتها به خودم خوش آمد میگم و اینکه امیدوارم بعد از رفتن من تنها تنها خوش نگذرونییییید.مدیونی اگه خوش بگذرونید. آخه فقط من از جمعتون کم شدم و باقی تا ۱ ترم دیگه مهمون شهر بسی مقدس! دلم واسه درسا تنگ نمیشه اما خداییش دلم واسه همه دوستای خوبم و خاطرات خوابگاه تنگ میشه قدر این ۱ ترم باقی رو بدونین.جای مارو هم خالی کنین. اگر بار گران بودیم.رفتیم. اگر نامهربان بودیم.رفتیم. لااقل یک ر...
خاطرات خوابگاه دختران - آرزوهای شب امتحان....
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-68.aspx
سلام سلام بعد مدتها. شبای امتحان به جای اینکه درس بخونیم هزارتا فکرو خیال و ای کاش و توهم به سر آدم میزنه.ولی خدا وکیلی چی می شد که سیستم آموزشی اینجوری نبود که الان هست! خب مثلا چی میشد اصلا امتحانی در کار نبود؟ اونوقت دیگه استرسی واسه نمره نداشتیم تازه با میل بیشتری درس می خوندیم! خب چه کاریه پس؟ اگه امتحان نبود و درس خوندن عشقی میشد حداقل یه چیزی یاد می گرفتیم به قول آنا چی میشد واسه هر امتحانی یه قرصی آمپولی چیزی بود که با زدنش اطلاعات وارد مغزمون میشد! کاش امتحانی در کار نبود.
خاطرات خوابگاه دختران -
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-65.aspx
مریم جون و سمیرای عزیز عضویتتونو تبریک میگم. به هم اتاقی های سابق:میدونستید چه فرقی آهن با شما داره اگه بهش سر نزنید زنگ میزنه! نوشته شده در سه شنبه چهارم آبان ۱۳۸۹ساعت 9:9 توسط m@sume. خوابگاه، جایی برای خوابیدن. شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه).
خاطرات خوابگاه دختران - ما بر می گردیم!!!!
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-67.aspx
ما بر می گردیم! سلام سلام. به قول آلیس ما زنده ایم. سلام بر بالای شهری ها! خوابگاه ریحانه ایها و بهاری های عزیز! با نزدیک شدن ترم جدید احتمال دور هم جمع شدن هامون هم زیاد شده! خوانندگان عزیز از ته دل دعا بفرمایید که تا 2 هفته دیگه با خبر بر قراری مجدد 407 سورپرایزتون کنیم! راستی فرا رسیدن ایام تلخ و غم انگیز امتحانات نیم سال اول و لیالی اندوه بار قبل امتحان رو به همتون تسلیت میگم . تروخدا به خودتون فشار نیارید دنیا ارزششو نداره! به خصوص تو معصوم جدا نگرانتم اخه شبای امتحان خودتو می کشتی . خوب یادمه!
خاطرات خوابگاه دختران -
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-69.aspx
نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم دی ۱۳۸۹ساعت 21:32 توسط alice. خوابگاه، جایی برای خوابیدن. شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه).
خاطرات خوابگاه دختران - من چیکار کردم؟؟؟
http://khaterate-khabgah.blogfa.com/post-77.aspx
از دست رفیقان چه بگوییم گله ای نیییییست! گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیییست! بابا چرا دیگه منو قاطی خرابکاریهای فامیلم میکنی؟ تازه اون حادثه ی معروفم بر میگرده به شما سمسکنده ای های اسبق که دزد دیوار کوتاه تر از شما پیدا نکردو هر چی داشتین برد.بله تا شما باشین حواستونو جمع کنیین! معصوم بیچاره اومد ثواب کنه کباب شد هه هه! نوشته شده در جمعه بیست و هفتم اسفند ۱۳۸۹ساعت 11:9 توسط alice. خوابگاه، جایی برای خوابیدن. شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
زمزمه های دلتنگی
مصاحبه همراه متفاوت از مریلا زارعی. فارس سینما-به بهانه اقدامات مریلا زارعی در موسسه مهر آفرینان,به سراغ او می رویم تا دقایقی را با اهدافی که او به عنوان یک سفیر نیکوکار دارد همراه باشیم. اینکه به عنوان یک سفیر نیکوکار در کنار بازیگری هستید,چه حسی دارید؟ اگر ناراحت نمی شوید,آیا ورود شما به این عرصه برای جلب توجه هم بوده؟ من فقط برای رضای خدای خودم این کار را می کنم و فکر می کنم باید خیلی وقت پیش وارد این موضوع می شدم. سفر اخیرتون به سیستان و بلوچستان چطور بود؟ چگونه حیوان نفس را مهار کنیم؟ آیة الله مجتبی...
zemzemehaydeltangi.mihanblog.com
زمزمه های دلتنگی
مرا به چه فروختی؟ یکشنبه 10 مهر 1390 09:59 ب.ظ. مرا به چه فروختی،به درخت سیب یا دو خوشه گندم؟ من تو را به اندازه تمام آدمهای روی زمین دوست داشتم. یکشنبه 10 مهر 1390 10:05 ب.ظ. یکشنبه 10 مهر 1390 09:53 ب.ظ. دوشنبه 11 مهر 1390 11:07 ب.ظ. دوشنبه 31 مرداد 1390 03:22 ب.ظ. دوشنبه 31 مرداد 1390 03:25 ب.ظ. دوشنبه 31 مرداد 1390 03:13 ب.ظ. دوشنبه 11 مهر 1390 11:04 ب.ظ. مرا به چه فروختی؟ بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل مطالب :. آخرین بروز رسانی :.
عاشقا نه ها ی من و تو
عاشقا نه ها ی من و تو. دوبارههای من و تو ساره. ساخت کد موزیک آنلاین. خوابیدی بدون لالایی و قصه. بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه. دیگه كابوس زمستون نمی بینی. توی خواب گلهای حسرت نمی چینی. دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه. جای سیلی های باد روش نمی مونه. دیگه بیدار نمی شی با نگرونی. یا با تردید كه بری یا كه بمونی. رفتی و آدمكا رو جا گذاشتی. قانون جنگل رو زیر پا گذاشتی. اینجا قهرن سینه ها با مهربونی. تو تو جنگل نمی تونستی بمونی. دلتو بردی با خود به جای دیگه. اونجا كه خدا برات لالایی میگه. توی دنیایی كه آدمك نداره.
زیباترین عبادت
لجاجت کافران در مورد ترک گناه. یکی از عوامل بدبختی و آلودگی آنان غرور و تکبر. است که به آن ها. گفته می شود در برابر پروردگار رکوع کنید ، رکوع نمی کنند . (آیه ۴۸ سوره مرسلات ). بسیاری از مفسرین گفته اند که این آیه در باره ی قبیله " ثقیف" نازل شد که. پیامبر ص به آن ها فرمود : نماز بخوانید آن ها گفتند ما هرگز در برابر کسی. خم نمی شویم این برای ما عیب است. رسول خدا ص فرمود : دینی که در. آن رکوع و سجود نباشد ارزشی. آنها نه فقط از رکوع و سجود ابا داشتند بلکه این روح غرور. در تمامی افکار و. دستورات پیامبر ، نه.
zemzemehaye-javidan.blogfa.com
زمزمه های جاویدان
آخرین شعرم تقدیم به تو عادله جانم. اشک آمد و آتش زد و ویرانم کرد. دل سوخت و غم بی سر و سامانم کرد. از خاطر من خاطره ها دود شدند. چون رعد حوادث زد و گریانم کرد. شمع سوخت و پروانه به دورش چرخید. آتش به وجودش زد و حیرانم کرد. پروانه مرا دید و به حالم خندید. گویی که ن گ ه بر تن بی جانم کرد. بر گونه ی من قاصدکی بوسه زد و. عزم سفر منزل جانانم کرد. نامت به لبم آمد و بی تاب کرد. یاد تو به دل آمد و درمانم کرد. جز دوری تو نیست ملالی یارا. دوری تو اینگونه پریشانم کرد. به افتخار دوستی قدیمیمون عادله ی مهربونم. من تن...
zemzemehaye-tanhayi.blogfa.com
زمزمه های دلتنگی
یادش به خیر پاییز. نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۸۹ساعت 18:37 توسط anahita. بوی عشق می آید.تو نزدیکی! تو مسافر همین روزهایی. تو را از دور می بینم. از دور می شنوم. اما تنها نیستی. زندگی هم با توست! باز با شور عشق می آیی تا لحظه های خاکستری ام را از نو زنده کنی. این بار عطر وصال داری! پایان را نوید می دهی. مژده ی آغاز داری! اغاز عشق آغاز زندگی آغاز من! مدتهاست که بهانه ی زندگی ام شدی. مدتهاست نقطه وصل به روزمرگی هایم هستی. مدتهاست که با تو زنده ام. با تو با عشق تو با روح تو. از عطر نفسهای آرامت.
zemzemehaye2tanhaiy.blogfa.com
زمزمه های تنهایی
وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه. یعنی واقعا دوسش داره. وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه. یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست. نوشته شده در شنبه 1392/12/17. شکرت بابت همه چی چه اون هایی که گرفتی چه اون هایی که دادی. نوشته شده در دوشنبه 1392/02/16. و این بود پایان یک اغاز. نوشته شده در چهارشنبه 1392/01/28. نوشته شده در چهارشنبه 1391/12/16. خواستم باشی نبودی دیگر برایم مهم نیست بود و نبودت بی وفا. نوشته شده در چهارشنبه 1391/12/09. قدیمو اومدی تازه کردی شهر خاموش دلم رو پر اوازه کردی.
زمزمه های آبی
دستامو با احساس تو بستم/من بی نهایت با تو همدستم. کی بود کی بود؟ بوی بهار از خش خش برگهای له شده زیر گامهایم به مشام می رسد. سر عقل آمده آن بنده که دیوانه توست. نیاز عاشقان معشوق را بر ناز میدارد. تو سر تا پا وفا بودی. تو را من بی وفا کردم. یه چیزایی این روزا تو ذهنم می چرخه که فکر می کنم اینجا بهترین جا برای گفتنشونه. نمیدونم چند روزه که از کاغذ و قلم دورم اما حس می کنم دلم لک زده واسه نوشتن. دلم تنگ شده واسه روزایی که اینجا رو ساختم و نوشتم. واسه حال و هواش. واسه امتحانای ترم اول. از اینکه واسه اینکه ح...
zemzemehayeashegane.blogfa.com
*الهه ی شرقی*
به خیلیها میگیم دوست. به هرکسی که بتوونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم. خیلی از این دوست ها، دوست نیستن. همکارن، همکلاسین،فامیل دورن،همسایه ن، یه آشنان. دوست اونیه که باهاش رازهای مشترک داری. اونیه که وقتی دلت گرفت اول از همه شمارهء اونو میگیری. اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی. اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی. که اگه دلت گرفت بهش میگی دلم گریه میخواد! اونیه که دستت رو میگیره و میگه میفهمم . که نمیخواد براش توضیح واضحات بدی. اونیه که سر زده خراب میشی سرش. چهارشن...
zemzemehayeasheghane.blogfa.com
به نام کسی که عشق را آفرید...!
به نام کسی که عشق را آفرید! کاش امتداد لحظه ها تکرار دوباره ی با تو بودن بود! نوشته شده در جمعه 1392/03/31. ساعت 23:19 توسط mahsa. شیشۀ نازک احساس مرا. چ ندشم می شود ازلکۀ. آنکه میگفت, که احساس. مرا می فهمد . که احساس مرا خوب فروخت. نوشته شده در جمعه 1392/03/31. ساعت 22:50 توسط mahsa. وقتی عاشقی نگاه به دیگری هم برات خیانت حساب میشه. اگه اینطوری نیستی عاشق نیستی . نوشته شده در شنبه 1392/03/25. ساعت 18:6 توسط mahsa. هرگز منت احساسی رو نکش که به زور داره برات خرج میشه. نوشته شده در شنبه 1392/03/25. ساعت 12...
زمزمه
وبلاگ blog" name="description" , weblog, daily, writing, blogfa, persiantheme, persian theme , blog , persian , iran , iranian, farsi, weblogs, blogs, وبلاگ, يادداشت روزانه, بلاگفا , پرشین تم , وبلاگ ایرانی , وب نوشت " name="keywords". عاشق،زمزمه می کند،فریاد نمی کشد. نویسنده : بهار ; ساعت 2:44 AM. روز جمعه 20 مرداد1391. راست است که صاحبان دل های حساس نمی میرند.بی هنگام ناپدید میشوند! نویسنده : بهار ; ساعت 3:28 PM. روز جمعه 18 فروردین1391. نویسنده : بهار ; ساعت 10:3 PM. روز شنبه 5 فروردین1391. روز چهارشن...
