yekshahr.blogfa.com
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفششهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش -
http://yekshahr.blogfa.com/
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش -
http://yekshahr.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
2.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
174
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
2.312 sec
SCORE
6.2
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش | yekshahr.blogfa.com Reviews
https://yekshahr.blogfa.com
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش -
yekshahr.blogfa.com
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش - من معتاد شدم!
http://yekshahr.blogfa.com/post/627
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. قدیمها یهنی همین چند ماه پیش، که دنیای مجازی اینقدر دسترس نبود، زیاد می نوشتم،بیشتر می خوندم، بیشتر فکر می کردم، زیاد نگاه می کردم. اما انگار تموم شد! بچه بدی شدم، گرند تو، همه جا همرامه، و این شده اعتیاد این روزهای من! بسم الله الرحمن الرحیم. مینویسم تا یاد بگیرم نوشتن را در پناه خدایی که قلم داد دست آدمش.شاید آدم شدم. پرواز بهانه ی من است برای رهایی. و زمستان تنها سردی دل های شکسته را تداعی نمی کند، سپیدی اش رنگ تمام بودن های بی ریاست. دان های ریز حرف. من در یک رب مانده.
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش - من معتاد شدم!
http://yekshahr.blogfa.com/post/628
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. قدیمها یهنی همین چند ماه پیش، که دنیای مجازی اینقدر دسترس نبود، زیاد می نوشتم،بیشتر می خوندم، بیشتر فکر می کردم، زیاد نگاه می کردم. اما انگار تموم شد! بچه بدی شدم، گرند تو، همه جا همرامه، و این شده اعتیاد این روزهای من! بسم الله الرحمن الرحیم. مینویسم تا یاد بگیرم نوشتن را در پناه خدایی که قلم داد دست آدمش.شاید آدم شدم. پرواز بهانه ی من است برای رهایی. و زمستان تنها سردی دل های شکسته را تداعی نمی کند، سپیدی اش رنگ تمام بودن های بی ریاست. دان های ریز حرف. من در یک رب مانده.
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش - سیـــــ ــــــ ا ســـــ
http://yekshahr.blogfa.com/category/4
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. گزینه ی روی میز ما". این شادی مثل سیب برفی بهمن ماه، در زمستان، در بهارترین نقطه ی دنیا "ایران" گوارای وجودتان. قسمتی از وصیت نامه تکان دهنده سردار شهید نورعلی شوشتری: "دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هر چه بودیم گذشتیم! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز! گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود! جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو میدهد! آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم "یا حسین فرماندهی از آن توست" الان می نویسیم "بدون هماهنگی وارد نشوید"! بعد اتوبوس م...
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش - بامنبع یابی منبع، حتما ذکر شده!
http://yekshahr.blogfa.com/category/3
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. سررررردده ه ه ه. کسی کار سراغ نداره؟ بیکاری خواب می آره! مخصوصا که هوا سرد باشه، بچسبی به بخاری! دیگه نمی شه خودتو ازش بکنی! هوای همه ی ایران سرده فکر کنم! همچنان که نمی تونم لینک بذارم رو وبلاگ، فقط عکس. اما آدرس زیر رو ببینید. Http:/ www.iew.ir/1392/10/26/20257. برای اون آدمی که ده دقیقه وایساده از یوز نازنینمون فیلم بگیره، حسودی می کنم. خیلی حسودی می کنم! ی سریالی این روزا داره از شبکه یک پخش می شه، اسمش "عصر پاییزی" هست، بعد یکی از شخصیت ای فیلم، پسر پری جون! محله ی ...
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش - :-)
http://yekshahr.blogfa.com/post/622
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. سه شنبه ۲ دی۱۳۹۳. زمستونم فصل زیبای خدا رسیده. برای منی که عشق زمستونمو عاشق برف، رسیدن این روزهای خدا یعنی اوج خواستنای من، تو شب هایی که سرده و برف نباریده اش میشه آرزوی روز های خشکش، که بشه شب های سردشو توی کوچه پلاس بود و پشت پا زد به بیست و پنج سالگی ام! زمستونتون. . ربیع الاولتون. . مبارک. بسم الله الرحمن الرحیم. مینویسم تا یاد بگیرم نوشتن را در پناه خدایی که قلم داد دست آدمش.شاید آدم شدم. پرواز بهانه ی من است برای رهایی. دان های ریز حرف. خاطرات خانه ی سلطان.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
بی عنوانه نگرد نیس - دفتر خاطرات یک مادر
http://maman90.persianblog.ir/post/97
دفتر خاطرات یک مادر. بی عنوانه نگرد نیس. ماه رمضونمداره تموم میشه و من یه پست آدمیزادی نذاشتم ملت بخونن کف کنن ( آیکن خودشیفتگی ) آخه دلیل دارم واسه خودم خوووووو روزا که دهن روزه کی حوصله داره اصن بیاد پای رایانه .بعدش روشنش کنه .اصن شق القمره .از همه بدتر سرو کله زدن با سپهر دهان روزه . ینی یه چی میگم یه چی میخونین هاااااااا صبح که پا میشه خواب واسه من آرزوی دست نیافتنی میشه! بعده افطارم که اصن حرفشو نزن از بس میخورم .تنها کاری که از دستم برمیاد زدن دکمه کنترل تلویزیون و تماشایTV. بی عنوانه نگرد نیس.
دفتر خاطرات یک مادر
http://maman90.persianblog.ir/1391/7
دفتر خاطرات یک مادر. صد دانه یاقوت دسته به دسته. با نظم و ترتیب یک جا نشسته. هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان. قلب سپیدی در سینه آن. حالا یه وقت فکر نکنید من هنوز از توهم نیومدم بیرون دارم هذیون میگم. نه اخه توی حیاط خونمون دو تا درخت انار داریم که امسال شاهکار کردن و. لی انار به عمل آوردن ما هم هر وقت عشقمون میکشه یه دونه انار نشون. میکنیم و زرتی می چینیمش. خلاصه حیاط ما هم عجب حیاطیه.تابستونا توت داره و سایه درخت زالزالک. بهار هم کلی گل محمدی داره.همچین حیاطی کی داره؟ اینم عکس انار حیاطمون.دلتون بسوزه.
دفتر خاطرات یک مادر
http://maman90.persianblog.ir/1392/4
دفتر خاطرات یک مادر. از بچگی بیشتر عاشق کدومش بودی؟ تاريخ : جمعه ٢۱ تیر ۱۳٩٢ ۱٢:٥۱ ب.ظ نویسنده : اسما نظرات . من آمده ام . وای وای من آمده ام. سلام و دیگر هیچ. تاريخ : چهارشنبه ۱٢ تیر ۱۳٩٢ ٩:٢۳ ق.ظ نویسنده : اسما نظرات . متولد 69 هستم و خدا در 28 مرداد 1390 به من فرشته کوچولویی هدیه داد. بی عنوانه نگرد نیس. من آمده ام . وای وای من آمده ام. پیری و هزار درد. یادداشت های یک سوپرمارکتی. یادداشت های یک کارگر. حرف های شیشه ای. از سیب تا نصیب. عشق زمستون و برفش. درخشش ابدی یک ذهن پاک. دنياي كد آهنگ پسر جهنمي.
ناگفته های یک راننده ترانزیت - اولین دیدار من با دوستان وبلاگ نویس
http://www.naderkamyab.blogfa.com/post-9.aspx
ناگفته های یک راننده ترانزیت. اولین دیدار من با دوستان وبلاگ نویس. نهم اسفند سال هزاروسیصدونود رو هیچ وقت فراموش نمی کنم. یکی از بهترین روزهای زندگیم بود برای اولین بار با دوستان وبلاگ نویس آشنا شدم که تا قبل از این فقط در دنیای مجازی میشناختمشون واز "لیلا" خانم ممنونم که به من هم خبر داد و تونستم توی جمع حاضر باشم. آقا گرگه" از شما هم ممنون واقعا خیلی زحمت کشیدی. از دیدن "ستاره" خیلی خوشحال شدم چون تا قبل از این فکر می کردم پسره. بهزاد" " علی گمگشته" "ناهید" " اعظم" از دیدن شما هم خوشحال شدم.
ناگفته های یک راننده ترانزیت - اگر بود و نبودها
http://www.naderkamyab.blogfa.com/post-8.aspx
ناگفته های یک راننده ترانزیت. اگر بود و نبودها. اگر دروغ رنگ داشت،هر روز شاید ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست وبی رنگی کمیاب ترین چیزها بود. اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت،عاشقان سکوت شب را ویران میکردند. اگر به راستی خواستن توانستن بود،محال نبود وصال! و عاشقان که همیشه خواهانند همیشه می توانستند تنها نباشند. اگر گناه وزن داشت،هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی و من شاید کمر شکسته ترین بودم. اگر عشق نبود،به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟ به علت مشغل...
ناگفته های یک راننده ترانزیت -
http://www.naderkamyab.blogfa.com/post-19.aspx
ناگفته های یک راننده ترانزیت. اون روزا حریم خصوصی نبود حتی حمامش عمومی بود.ولی چشمها انقدر هرزه نبود. اون روزا پای کسی جلو کسی دراز نبود ولی پشت پازدن هم نبود. اون روزا حرفی توی دلها نبود که هیچ"حرفی هم پشت سر کسی نبود. اون روزا برگر و چنچه و بختیاری نبود"ژله و پای سیب نداشت نون و پنیر بود اوج کلاسش توی سبزی و انواع ترشی واش بود. اون روزا رنگ سال نبود مانتوهای رنگارنگ نبود پیرهن شیک و بی خط و یقه نبود هرچی بود توی بقچه بود. اون روزا پولی نبود ولی دلها خوش بود خوش به حال اون روزا. کاش اون روزا خریدنی بود.
مهر مادری نداره ؟ - دفتر خاطرات یک مادر
http://maman90.persianblog.ir/post/88
دفتر خاطرات یک مادر. چن شب پیش رفته بودیم مهمونی خیییییلی بزرگی . میگم بزرگ ینی بزرگ دیگه حدود 500 نفر. از اقوام گرفته و هر کی که سالها پیش دیدم اونجا بودن بخصوص خواهربزرگه هما که به دلیل دانشجو بودن و زندگی در خوابگاه دیر به دیر می بینیمش. و خواهر کوچیکه حسنا که قبلا ذکر و خیرش بوده . در بدو ورود دو خواهر ما به دلیل علاقه وافری که به سپهر دارن به جای اینکه منو که خواهرشونم مورد لطف خودشون قرار بدن سپهر رو از بغل من می قاپن و به قول معروف اسما میماند و حوضش. این وابستگی سپهر به من منو داغون کرده.
ناگفته های یک راننده ترانزیت
http://www.naderkamyab.blogfa.com/9103.aspx
ناگفته های یک راننده ترانزیت. و خدایی که درین نزدیکی است. از اینکه دیر مطلب مینویسم شرمنده ام، از روزی که اومدم مرتب به تعمیرگاه میرم امروز هم تعمیرگاه بودم و حدودا ساعت 10 شب به خونه رسیدم از شما دوستان عزیز ممنونم که بهم سر میزدید وبرام کامنت میذاشتید از دیدن کامنتهاتون خیلی خوشحال میشدم و از طرف دیگه شرمنده، چون نمیتونستم بهتون سر بزنم اما از این به بعد سعی میکنم براتون کامنت بذارم.خوب بگذریم میخوام یکی از خاطرات سفرم رو بنویسم. حتی روز تعطیل دنبال میکانیک نگردی و با یک تلفن بیاد اینجا؟ اونجاهم چندتا ...
ناگفته های یک راننده ترانزیت
http://www.naderkamyab.blogfa.com/9102.aspx
ناگفته های یک راننده ترانزیت. برگشت از سفر کاری. جای همتون خالی بود. فعلا خیلی خسته ام، به زودی یه پست جدید خواهم نوشت. راستی سال نو مبارک. نوشته شده در دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 20:31 توسط نادر. سلام من نادر هستم متولد اسفند ماه 1349. راننده ترانزیتم،عاشق شغلم هستم و این جا در باره ی خیلی چیزها خواهم نوشت. به امید روزی که وقتی اسم راننده ترانزیت میاد دیگه کسی تصویر لنگ و شلوار کردی و زیرپوش سیاه و سیگار و . به ذهنش نرسه. و هر کسی جسارت انتخاب اون چیزی رو که دوست داره داشته باشه. عینک رانندگی در شب.
maman90 - دفتر خاطرات یک مادر
http://maman90.persianblog.ir/pages/1
دفتر خاطرات یک مادر. چن شب پیش رفته بودیم مهمونی خیییییلی بزرگی . میگم بزرگ ینی بزرگ دیگه حدود 500 نفر. از اقوام گرفته و هر کی که سالها پیش دیدم اونجا بودن بخصوص خواهربزرگه هما که به دلیل دانشجو بودن و زندگی در خوابگاه دیر به دیر می بینیمش. و خواهر کوچیکه حسنا که قبلا ذکر و خیرش بوده . در بدو ورود دو خواهر ما به دلیل علاقه وافری که به سپهر دارن به جای اینکه منو که خواهرشونم مورد لطف خودشون قرار بدن سپهر رو از بغل من می قاپن و به قول معروف اسما میماند و حوضش. این وابستگی سپهر به من منو داغون کرده. یه دل م...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
174
اعتراف
وقتی سکوتت از رضایت نیست ، لطفا بگو! نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 20:56 توسط عمران. نیازی نیست اطرافمون پر از آدم باشه. همون چند نفری که اطرافمون هستند ، آدم باشند کافیه! نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 20:53 توسط عمران. نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 20:42 توسط عمران. چه زیبا نقش بازی می کنیم. و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم. از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است. نوشته شده در چهارشنبه نهم اسفند 1391ساعت 13:18 توسط عمران. وقتی میرفت: گفتم: کجا؟ سعی نکن متفاوت باشی.
یک شب هزار بوسه
یک شب هزار بوسه. یک شب هزار آمپول! پدر عشق بسوزه که آدمو به چه کارایی وامیداره! عاشقی که نتونست منو نویسنده بکنه بزنم تو کار خودم یعنی خاطرات داروخونه شاید فرجه حاصل بشه. داروخونه و عشق دو ستون زندگی منن پس از این ستون به اون ستون فرجه! امروز که امتحان زبان دارمو داروخونه نرفتم پس از فردا شرو میکنم. اسم وبلاگمو چیکارش کنم؟ به پیشنهادات برتر جایزه داده میشود. دعاکنین امتحانمو خوب بدم پای آبرو در میونه! نوشته شده در یکشنبه چهارم مهر 1389ساعت 1:35 بعد از ظهر توسط یک قطره آب. واحد س* * * * * ک* * * * *س چیه؟
(یک شاد)
مدیر وبلاگ : Aleyasin Habibi. کانال تلگرام یک شاد. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. کانال تلگرام یک شاد. شنبه 7 فروردین 1395 : نویسنده : Aleyasin Habibi. کانال تلگرام یک شاد. لینک های مرتبط :.
سودایِ لبِ شکر دهانان...
سودای لب شکر دهانان. حکایت این همه گفتیم و همچنان باقی است / هنوز باز نکردیم دوری از طومار. ساعت ٩:٢٠ ب.ظ روز پنجشنبه ٥ آذر ۱۳۸۸. توی این همه رفت و آمد و شلوغی آدم های سر خوش، سر که بلند می کنم با او. چشم در چشم می شوم که در یک قدمی من ایستاده، همیشه این پرسش را داری که آیا؟ حس بچه ای را دارم که سعی می کند خرابکاری اش را از مادرش پتهان کند اما ته دل، دلهره ی دانستن یا ندانستن مادر آزارش می دهد. نگاهش بی لحظه ای درنگ از من عبور می کند و من کمی راحت تر نفس می کشم. که او نمی داند، ندیده است، دست کم تا حالا.
یک شاعرانه ی آرام
یک شاعرانه ی آرام. جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی. یکشنبه 18 مرداد 1394 ساعت 13:03. با دست هایی که در بند ماندن اند،. و چشم هایی که محو سفر،. به من حق بده،. تا سردرگم یک انتظار،. چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 10:16. و تنهایی بزرگ تر می شود. نزدیک به غروب خورشید،. سایه های بلند تری. چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 10:16. ببین چه کرده ای با نیامدنت بانو! قهوه ای شده است. شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 00:22. گاهی فکر می کنم. اگر نزدیک قطب بودم. لااقل 6 ماه سال روز بود. و سی ویک سال است. قهوه ای شده است.
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش
شهر شلوغ پلوغ، عشق زمستون و برفش. بیست و پنج و نیم سالگی ام. بسم الله الرحمن الرحیم. داشتم اطلاعات گوشی رو جابجا می کردم که به خاطر ساختن یه فولدر روی گوشی و تغییر نامش، هنگ کرد. منم اومدم اینجا و رفتم سراغ وب گردی. بعد از مدتها. اول وبلاگ " بگذار عشق خاصیت تو باشد" و بعد هم نیکولا. یک پستی توی صففحه اش خوندم، حس کردم ، حس حال نوشتنم اومد. بعد از مدتها، نوشتن یک حس خوبه. اینکه خالی بشم یکم خیلی خوبه. حس آرامش شاید. حس رفع دلتنگی. نیکولا نوشته ی جالبی نوشته بود با عنوان : با پرایدش از مریخ آمده انگار!
یک شهر
قطع درختان هفتادسالهی شهر رشت در مسیر بی.آر.تی. میراث فرهنگی قابل تفکیک به ملی و محلی نیست. آنچه میتوانیم از وقوع سیل و طوفان به خاطر بسپاریم. نامه سرگشاده مدیران بلوکها و اهالی شهرک اکباتان به محمدباقر قالیباف. جناب آقای دکتر قالیباف، شهردار محترم تهران،. با عرض سلام و ادب. قصد ما از نگارش این نامه در میان گذاشتن درد دل خود با شما پیرامون اقدامات ناصواب شهرداری طی سالیان در شهرک محل سکونتمان و چارهجویی سریعتر درباره آنهاست. قطع درختان هفتادسالهی شهر رشت در مسیر بی.آر.تی. چه اتفاقی افتاده است؟ در میان خب...
دانلود یک شاخه گل
دانلود یک شاخه گل. متعلق به حامیان موسیقی اصیل. دوشنبه 17 مرداد 1390. نویسنده: گروه ندای گلها. دانلود مجموعه یک شاخه گل. چهارشنبه 20 مرداد 1389. نویسنده: گروه ندای گلها. مجموعه یک شاخه گل. گرد آوری شده توسط گروه عاشقان گلها. مشتمل بر 291 فایل در سرور 4Shared. دانلود از تمام ترانه ها رایگان است (فاقد طرح پرمیوم). تمامی ترانه ها قابل دانلود روی هارد می باشند. هیچ کدام از فایلها ویرایش نشده اند (فاقد برچسب). لینک دانلود تمام ترانه ها غیر مسقیم است. دانلود مجموعه یک شاخه گل. آنچه میشنوید، نغمه رادیو گلهاست.
یک شاخه گل
برچسبها: خوش آمد گویی. نوشته شده در جمعه ۱۳۸۶/۰۷/۱۳ساعت 0:59 توسط ( یک شاخه گل ). با صدای استاد شجریان. با صدای احمد آزاد. با صدای استاد شهرام ناظری. دانلود تصنیف آتشی در سینه دارم. با صدای قمرالملوک وزیری. دانلود تصنیف شب سحر شد. با صدای استاد بنان. دانلود تصنیف بگو کجایی. با صدای کوروس سرهنگ زاده. دانلود تصنیف بگو کجایی. با صدای مهران زاهدی. با صدای مهدی یراحی. با صدای استاد شجریان. با صدای استاد شجریان. با صدای استاد بنان. با صدای شاپور رحیمی. به طاها به یاسین. با صدای احسان خواجه امیری. از نظر کی میر...
یک شاخه گل
Ù ÙˆØ ØªÙ Ø Ø Ù Ø Ø پنجشنبه هفتم آذر 1392Ø Ø Ø Øª 10:52 ØªÙˆØ Ø مهدیه. سلامتیه پت و مت. چون نه هیچی تو مغزشون بود،نه هیچی تو دلشون. یه پشه مشاهده کردم تو اتاق.رفتم یه دماسنج آوردم نشستم جلوش نشونش دادم. و باهاش منطقی بحث کردم که هنوز سرده هوا.اونم قبول کرد و رفت. چاه مکن بهر کسی، خسته میشی : ضرب المثل شیرازی. چرا می گویند فیلسوف و نمی گویند گاوسوف؟ چرا می گویند پیراهن و نمی گویند جوان اهن؟ چرا می گویند اتوبوس و نمی گویند اتوماچ یا جاروبوس؟ چرا می گویند خداحافظ و نمی گویند خداسعدی؟ اصلا نوشابه هم قبول.
باورم نميشه ... اي خدا ...
باورم نميشه . اي خدا . دل من ديكه جفا نكن با غريبه ها وفا نكن زندگيو باختي دله من مردم و شناختي دله من. بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند. مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند . . . نوشته شده در 15 May 2013. ساعت 8 بعد از ظهر توسط DONYA.s. سلام بعد از یک سال و جندی برگشتم. ممنون از شماییکه فراموشم نکردین. نوشته شده در 15 May 2013. ساعت 8 بعد از ظهر توسط DONYA.s. سیب شود رویتان،سرخ و سپیدوقشنگ/. سکه شود کارتان، روزیتان برقرار/. ماهی عمرت بود، پرحرکت پرتلاش/. گریه میک...
