yana74.blogfa.com

nerghs75.blogfa.com

فریاد آرزوهاو.... -

http://www.nerghs75.blogfa.com/post-35.aspx

اجتماعی و اخلاقی و. امشب ملائک به خانه زهرا قدم نهند. نوید آمدن پادشاه کرم دهند. هرگز رها نکن دست توسل ز دامنش. فردا کلید در بهشت به دست حسن دهند. میلاد کریم سبز پوش آل فاطمه تهنیت باد. نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۸۹ساعت 0:14 توسط حدیث و حدیثه. گر به صفحه احساس من میایی. مادوتا دوست هستیم ولی بیشتر شبیه دوتا خواهر می مونیم. نویسنده وبلاگ: حدیث ماندگاری حدیثه انصاری. 1-دانستنیهای تاریخ و جغرافیای دوره راهنمایی. 2- به رنگ نیلو فران. 3-وبلاگ تخصصی درس دینی عربی قران راهنمائی. 5- با چتری از باران و دلتنگی.

fatima71.blogfa.com

بازیچه -

http://www.fatima71.blogfa.com/post-54.aspx

پسر ۱۰ ساله ای وارد قهوه فروشی هتلی شد و پشت میزی نشست . خدمتکار برای سفارش گرفتن سراغش رفت . پسر پرسید : بستنی با شکلات چند است؟ خدمتکار گفت : ۵۰ سنت . پسر کوچک دستش را در جیبش کرد. تمام پول خرد هایش را در آورد و شمرد بعد پرسید: بستنی خالی چند است؟ خدمتکار با توجه به اینکه تمام میز ها پر شده بود و عده ای بیرون قهوه فروشی منتظر خالی شدن میز ایستاده بودند با بی حوصلگی و با صدایی بلند تر گفت :۳۵ سنت . پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت :برای من یک بستنی ساده بیاورید . گرچه دلم ازعشق هیچ نصیبی ندارد.

fatima71.blogfa.com

بازیچه - جز عمه...

http://www.fatima71.blogfa.com/post-69.aspx

آخر تو که هستی که هر کس دردی داردتورا صدا میزند؟ مگر تو چه قدر توان در زانوانت ذخیره داری که هر که از راه مانده است ودیگر قوتی در زانوانش نمانده از تو استمداد میجوید؟ مگر خانه قلبت برای داغ، چقدر جا دارد که هر لحظه خبری تفدیده ترش کند؟ آخر با این لبان تشنه و درون گرسنه، چقدر باید تا انتهای این بیابان را برای نوگلی آزرده بدوی؟ آسمان حیران سینه آسمانی تو شدهاند. اهل ملکوتی، انگشت به دهان لحظه لحظه، رفتار خدا گونه تورا میپایند. اگر نبودی تو، اگر نبودی؟ گرچه دلم ازعشق هیچ نصیبی ندارد. به نام خالق عشق آفرین.

fatima71.blogfa.com

بازیچه -

http://www.fatima71.blogfa.com/post-55.aspx

تو همون حس غریبی که همیشه با منی. تو بهوونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی. تو امید انتظاری تو دلای ناامید. مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید. چه غریبونه گذشتند جمعه های سوت و کور. هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور. با تو ام، با تو که گفتی، تکیه گاه عاشقایی. میدونم یه دنیا نوری، ساده ای، بی انتهایی. مث لالایی بارون، تو کویر بی صدایی. تو خود عشقی، میدونم، ناجی فاصله هایی. تو همون حس غریبی که همیشه با منی. تو بهوونه یه هر عاشق باسه زنده بودنی. تو امید انتظاری تو دلای ناامید. مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید.

fatima71.blogfa.com

بازیچه -

http://www.fatima71.blogfa.com/post-62.aspx

نوشته شده در دوشنبه دوازدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 14:24 توسط کیانا. گرچه دلم ازعشق هیچ نصیبی ندارد. حضرت عشق به من لطف عجیبی دارد. به نام خالق عشق آفرین. ستاره آبی غرب ایران.

fatima71.blogfa.com

بازیچه -

http://www.fatima71.blogfa.com/post-52.aspx

چه چیزهایی را ببین وچه چیزهایی را نبین. بلبل را ببین که حتی در قفس هم می خواند. پروانه را ببین که حتی با وجود کوتاهی عمر، از پرواز دست نمی کشد. طاووس را ببین که زشتی پاهایش، افسرده اش نساخته. زرافه را ببین که هرگز گردن کشی نمی کند. کرم را ببین که بی دست و پا بودنش، او را از حرکت باز نداشته. جغد را ببین که شب ها چگونه به مراقبه مشغول است. عقاب را ببین که چگونه چشمانش را به هدفش دوخته است. سگ را ببین که تو نجسش می خوانی اما او به تو وفادار مانده. گوسفند را ببین که چگونه قربانی خوشی ها و نا خوشی های توست.

fatima71.blogfa.com

بازیچه -

http://www.fatima71.blogfa.com/post-63.aspx

گفت: مردم چه می گویند؟ با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟ گفت: مردم چه می گویند؟ می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟ گفتند: مردم چه می گویند؟ می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟ گفت: مردم چه می گویند؟ اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟ گفت:مردم چه می گویند؟ گفت: مردم چه می گویند؟

fatima71.blogfa.com

بازیچه - یا علی

http://www.fatima71.blogfa.com/post-60.aspx

نوشته شده در سه شنبه نهم شهریور ۱۳۸۹ساعت 1:43 توسط کیانا. گرچه دلم ازعشق هیچ نصیبی ندارد. حضرت عشق به من لطف عجیبی دارد. به نام خالق عشق آفرین. ستاره آبی غرب ایران.

fatima71.blogfa.com

بازیچه - رسیدن بهار

http://www.fatima71.blogfa.com/post-66.aspx

دلت شاد و لبت خندان بماند. خدارا میدهم سوگند برعشق. هرآن خواهی برایت آن بماند. بپایت ثروتی افزون بریزد. که چشم دشمنت حیران بماند. تنت سالم سرایت سبز باشد. برایت زندگی آسان بماند. تمام فصل سالت عید باشد. چراغ خانه ات تابان بماند. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم اسفند ۱۳۸۹ساعت 19:47 توسط کیانا. گرچه دلم ازعشق هیچ نصیبی ندارد. حضرت عشق به من لطف عجیبی دارد. به نام خالق عشق آفرین. ستاره آبی غرب ایران.