yaddash61.blogfa.com
یادداشت های زیرزمینییادداشت های زیرزمینی -
http://yaddash61.blogfa.com/
یادداشت های زیرزمینی -
http://yaddash61.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
یادداشت های زیرزمینی | yaddash61.blogfa.com Reviews
https://yaddash61.blogfa.com
یادداشت های زیرزمینی -
یادداشت های جهنمی - دنکیشوتهای پوشالی
http://www.yaddash61.blogfa.com/post-6.aspx
مطمئنا داستان دنکیشوت و حماسهآفرینیهای خیالیاش را شنیدهاید، اما چطور شد به فکر این داستان افتادم؟ ماجرا از این قرار است که در وبگردیهای اخیر این جانب، از اعماق زیر زمین خانهمان و به پهنای عریض و طویل اینترنت دیالآپ ایرانی. با کلی مشقت و سختی وارد حریم وبنویسان معظم شدم، منتها این بار به سراغ افرادی رفتم که به فکر اصلاح باورهای دینی مردماند و کلی این فکر و اندیشه، آنها را به خون دلخوری و غصه خوردن برای مردم واداشته است. نمیدانم تا چه اندازه از جریان رفرماسیون یا رفرمیزم. مرز بین خرافه از واقعیت چیست؟
یادداشت های جهنمی - فکر، روح و بدن
http://www.yaddash61.blogfa.com/post-3.aspx
فکر، روح و بدن. سرمای بدی خوردم و همه بدنم درد میکنه! میپرسید به ما چه؟ خوب کمی صبر کنید هنوز که حرفم تموم نشده! میخوام بگم وقتی مریض میشم نوشتن و خوندن برام سخت میشه، میپرسید خب ننویس و نخون! آخه اینطور که شما فکر میکنید نیست من اگه نخونم میمیرم و اگه ننویسم میترکم، باور کنید غلو نمیکنم، باور نمیکنید! خب اصراری ندارم شاید کمی پیاز داغش رو زیاد کردم البته اصل مطلب سر جایش باقیه. به هر حال اینو میخواستم بگم چطور میشه وقتی بدن وضعیت عادیاش بهم میخوره اینجور فکر آدم قاطی پاتی میشه؟ مگه طرف مقابلت آدم نیست!
یادداشت های زیرزمینی - شخصی
http://www.yaddash61.blogfa.com/cat-1.aspx
کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس. دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 2 قبل از ظهر رهگذر. گم شده بودم، سردرگم و گیج و منگ فقط میدویدم. اتاقهای تو در تو، راهروهای پیچ در پیچ و. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون. استخر بزرگی بود چند نفر داخل استخر بودند و یک عدهای هم بیرون، همه اونها زن بودند زنهای زیبایی بودند یا شاید من در بدو ورودم اینطوری دیدم! از یک در دیگهای در انتهای این سالن خارج شدم اومدم ...
یادداشت های جهنمی - کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس
http://www.yaddash61.blogfa.com/post-8.aspx
کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس. گم شده بودم، سردرگم و گیج و منگ فقط میدویدم. اتاقهای تو در تو، راهروهای پیچ در پیچ و. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون. استخر بزرگی بود چند نفر داخل استخر بودند و یک عدهای هم بیرون، همه اونها زن بودند زنهای زیبایی بودند یا شاید من در بدو ورودم اینطوری دیدم! از یک در دیگهای در انتهای این سالن خارج شدم اومدم در دیگهای رو باز کنم که بخار روی شیشه در، میخکوبم ک...
یادداشت های زیرزمینی
http://www.yaddash61.blogfa.com/9003.aspx
کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس. دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 2 قبل از ظهر رهگذر. گم شده بودم، سردرگم و گیج و منگ فقط میدویدم. اتاقهای تو در تو، راهروهای پیچ در پیچ و. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون. استخر بزرگی بود چند نفر داخل استخر بودند و یک عدهای هم بیرون، همه اونها زن بودند زنهای زیبایی بودند یا شاید من در بدو ورودم اینطوری دیدم! از یک در دیگهای در انتهای این سالن خارج شدم اومدم ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/archive/1390/12
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. شرف مرد ب ه از دولت اوست. اینگونه گفت. :. بدو راحیل عجله کن،همین گوشه وایسا،نه انگار 3تا صندلی اونجا خالیه. عجب حسیه لامصب وقتی که تو مترو میتونی تجربه نشستن رو تجربه کنی. به هر حال هر چیزی یه انتهای آرمانی هم داره مثل نشستن رو صندلی تو مترو! آقا ه ل نده. نمیدونم تا کی این بی فرهنگی باید ادامه داشته باشه؟ از سخاوت و شعور م...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/32
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. ت ف به غیرت ما. بعد مدتی غیبت امروز ظهور کردم. و دیدم کمی عقب ترها. و فردا هم سوریه. راستی غرق چی شدیم که اینطور بی تعصب بین هم میلولیم. حتی پرنده ها و چهارپایان مهاجر هم برای لحظاتی که در جایی بیتوته میکنن به مقر خودشون وابستگی نشون میدن و به متجاوز فرصت ورود نمیدن اما ما. آیا تا بحال از این انتظار نتیجه ای. مثل بچه لاتها...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/39
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. زیر پوست چركآلود شهر ما. وقتی که خاموشی میشود غذای روح و تن مرد.مردانگی دیگر بوی حمایت نمیدهد.مردانگی عقیم میشود از شعور و قدرتی که گویا این صفت را برایش جاودانه کرده. همه چیز برای یک چیز قربانی میشود و آن هم. وبرای چه باید ایجاد شود. به ما یاد ندادن که وقتی حرف میزنیم به دیگران هم گوش کنیم! یادمان ندادن وقتی بر. وقتی به آ...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/33
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. وقتی که باور دهقان میمرد. تازه د م دمای گرگ و میش غروب بود که از درب وارد شد،خسته تر از آن بود که در میان خمیازه آه بکشد،هنوزم گودی چشمانش بوی حسرتی را داشت که گویا ماه ها بیخوابی برای روزی که خوشه چینی. تن به بیداری داده بود، ولیکن مرد رنجور نمیدانست برایش هیچ نخواهد ماند جز تلنباری از سوزشی عمیق. تکرار واژهایی از لبانش د...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/42
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. سخنی کوتاه با کافه. سخنی کوتاه با کافه. تولدت را در خلوت آخر شب جشن گرفتم و تو متولد شدی. یادم مانده که قبل تولدت با دستانم چه عهدی بستم. اینکه بی تعارف و بی پرده بگویم اما بی شرمانه نه! از آنچه را که میدانم و در یقینم جا دارد حرف بزنم نه از خیالات! برای آگاهی بنویسم نه از سر خوشحالی! بودی اما آنگونه نشد که میبایست. متاسفم...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/archive/1390/8
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. پژواك سكوت یك دل. سفر خوشرنگ رو به اتمام بود و در سینهی ما هیاهویی بیپایان. اینبار با اشتیاقی وصف ناشدنی چمدان را تا خ رخ ره پ ر میكردم. یحیا در كنارم بود و به بهانهی جمع كردن وسایل، نیم نگاهی هم به خاطرات و نوشتههایش داشت. و من تا لحظهای كه به خانه رسیدیم، چمدانها را باز كردیم و دوباره نامه را در دستانش دیدم، منتظر ماندم.
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/archive/1390/7
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. روح و تنش در خستگیه صبحی بارونی بود،خیابانهای شهر بعد شروعی نامطمئن گویی بوی پاییز را در خودش جای میداد و سرود م هر بر زبانش در کوچه های شاهدش جاری بود ولیکن هنوزم در زیر سایبانهای خوش رنگ فروشگاه و کنج پله های سنگی خزانه های شهر میشد تاولهای فرو خورده رو دوباره دید. م هر آمده بود اما رگهای شهر رمقی برای جریانش نداشت.
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/archive/1391/2
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. سخنی کوتاه با کافه. سخنی کوتاه با کافه. تولدت را در خلوت آخر شب جشن گرفتم و تو متولد شدی. یادم مانده که قبل تولدت با دستانم چه عهدی بستم. اینکه بی تعارف و بی پرده بگویم اما بی شرمانه نه! از آنچه را که میدانم و در یقینم جا دارد حرف بزنم نه از خیالات! برای آگاهی بنویسم نه از سر خوشحالی! بودی اما آنگونه نشد که میبایست. متاسفم...
...کافه بی تعارف
http://taboo-shekan.mihanblog.com/post/category/2
توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. من اگر بنشینم،تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد. توجه: واژه تعارف از این بلاگ حذف گردید! بی تعارف باشید لطفا نه بی ادب. پژواك سكوت یك دل. سفر خوشرنگ رو به اتمام بود و در سینهی ما هیاهویی بیپایان. اینبار با اشتیاقی وصف ناشدنی چمدان را تا خ رخ ره پ ر میكردم. یحیا در كنارم بود و به بهانهی جمع كردن وسایل، نیم نگاهی هم به خاطرات و نوشتههایش داشت. و من تا لحظهای كه به خانه رسیدیم، چمدانها را باز كردیم و دوباره نامه را در دستانش دیدم، منتظر ماندم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
Yaddas.az Sitesi Bakım Aşamasında
Home
The Cruise With Huge Promotion Has Ended. Please contact the dealership if you have any questions.
YADDASH.AZ
Azərbaycançılıq. Dünya və biz. Tərcümələr. Gənclik və Maarifçilik ictimai birliyi. Azərbaycan Respublikasının Prezidenti yanında Qeyri-Hökumət Təşkilatlarına Dövlət Dəstəyi Şurası. Rəsmi səhifə. Gənclik və maarifçilik İB - 2014.
پزشگی ودرمان های سنتی با گیاهان دارویی
پزشگی ودرمان های سنتی با گیاهان دارویی. پنجشنبه 19 دی 1392 02:05 ب.ظ. اناتومی و فیزیولوژی مغز. اگر سی تی اسکن طبیعی با سی تی اسکن مغزی که اکسیژن به آن نرسیده مقایسه شود ، می توان شدت آسیب به مغز را از میزان کم شدن ضخامت قشر مخ تشخیص داد . و نتیجتا در این مورد بحث های زیاد فلسفی ، دینی وعلمی وجود داشته و دارد . ضربه اصلی به فرنولوژی زمانی وارد شد که در اواسط سدة نوزدهم حادثه غیر منتظره ای در آمریکا و چشم های تیزبین طبیبی در اروپا اساس آن را در هم ریختند . حافظة فعال چگونه بوجود می آید؟ ارتباطات مغز چگونه ...
火神実也のいいことずくめ日記
Wp sv 2422 53354. Wp sv 2422 53354. 時世は変わったもんだなあ http:/ xn- dx-i83ar61s9gd25rdkp.xyz/. Wp sv 2422 53354. Wp sv 2422 53354.
یادداشت های زیرزمینی
کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس. دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 2 قبل از ظهر رهگذر. گم شده بودم، سردرگم و گیج و منگ فقط میدویدم. اتاقهای تو در تو، راهروهای پیچ در پیچ و. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون. استخر بزرگی بود چند نفر داخل استخر بودند و یک عدهای هم بیرون، همه اونها زن بودند زنهای زیبایی بودند یا شاید من در بدو ورودم اینطوری دیدم! از یک در دیگهای در انتهای این سالن خارج شدم اومدم ...
روزای خوب منتظرن
دلم هوس یک دوست قدیمی کرده. یک رفیق شش دانگ. کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده. ودیگر محک زدن وزیرو رو کردنی در کار نباشد. رفیقی که من نگویم و. بخندم وحجم بغض را در خنده ام ببیند. رفیقی که بگویمش برو اما. پروفایل فعال- - -. تاريخ : چهارشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۴ 13:41 نویسنده : Nikolai Ilich. دارم از اینجا کوچ میکنم.بلاگفا دو سه روزه سروراش یکی در میون کار میکنه.فک کنم یکم بعد وبلاگم بپره و راه تکرار بر خطر باید بست. تاريخ : چهارشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۴ 5:8 نویسنده : Nikolai Ilich. پی نوشت 2: چند تا عکس هول ه...
دفتر سیاه
چهارشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۳. تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب. بدینسان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب. تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند، آنگاه. چه آتشها که در این کوه برپا میکنم هر شب. تماشاییست پیچ و تاب آتشها، خوشا بر من. که پیچ و تاب آتش را تماشا میکنم هر شب. مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست. چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب. چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو. که این یخکرده را از بیکسی ها میکنم هر شب. تمام سایهها را میکشم بر روزن مهتاب. حضورم را ز چشم شهر حاشا میکنم هر شب.
یادداشتهای یک دانشجو
علوم تربیتی - برنامه ریزی آموزشی. شش رمز کلیدی یک گفتگوی اثرگذار. نقش مهم موسیقی در یادگیری. راههای مقابله با استرس. راههای غلبه بر استرس. مراحل رشد روانی-اجتماعی انسان. نقش تربيتي معلم از ديدگاه فلاسفه و مربيان بزرگ. علوم تربیتی(مدیریت و برنامه ریزی آموزشی). گرایش ها و آینده شغلی رشته علوم تربیتی. انجمن علمی علوم تربیتی دانشگاه قم. علوم تربیتی - برنامه ریزی درسی. دانشجويان علومتربيتي دانشگاه تربيت مدرس. مرکز پخش ولیعصر (عج) هشترود. بچه های علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان91. بازار کار رشته علوم تربیتی.
یادداشت های یک مسافر
یادداشت های یک مسافر. عبور و مرور یک نفر غریبه ی سمج که حتی صرف این که "احتمال" دادم همون احمقانه ترین انتخاب زندگیم باشه باعث شد کلا این وب و تعطیل کنم! نوشته شده در ساعت توسط.
سیاره من
مریم تو سرطان نداری! نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:5 توسط زهرا اكبرنيا. اینجا سیاره من است. تکرار نقش کهنه خود در لباس نو. حوصله شرح قصه نیست "فاضل نظری". نوشته شده در شنبه هجدهم مرداد 1393ساعت 12:38 توسط زهرا اكبرنيا. فرشته اس داده: چطوری دختر حوا؟ جواب میدم: خوبم ولی از این به بعد میخوام دختر آدم باشم. پن: درد هر کسی قد جنبشه؟ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اردیبهشت 1393ساعت 18:34 توسط زهرا اكبرنيا. سال که نو می شود دیگر کهنه پرستی معنی ندارد! جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد.