vesale-yar91.blogfa.com

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - مثل همیشه

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-148.aspx

حرف های تنهایی خودم. شبنم جان منو کشتی از بس نوشتی آپ کن. هدیه روز زن هم یه شلوار و یک کفش خیلی شیک گرفتم، هدیه روز مرد رو هم قراره هر وقت من حقوق گرفتم بریم بگیریم. راستی دیروز رفتیم یه دوربین فوق حرفه ای 2 میلیونی هم خریدیم و می خوایم از دوربین هم پول دربیاریم. عشقم که عکاسیش خیلی خوبه، قرار شده به من هم یاد بده. خودم هم این مدت یکمی مونتاژ یاد گرفتم آخه منم خیلی عاشق عکاسی و مونتاژ و میکس هستم. دعا کنین زودتر بتونین یه وام بگیریم و بریم سر خونه و زندگیمون. همه تون رو دوست دارم و کماکان مثل قبل می خونم.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من

http://tanhayam.blogfa.com/8809.aspx

حرف های تنهایی خودم. باب هشتم- بودن با هم تا ابد. بارها و بارها خواستیم تمومش کنیم ولی نتونستیم، نشد. دل هامون راضی نمی شد که یه روز از هم دور باشیم. تصمیم گرفتیم با هم باشیم ولی مخفیانه تا اینکه عشقم مستقل بشه. من که مطمئنم خانواده ش می دونن ما هنوز رابطه داریم ولی نمی خوان بیشتر از این حرمتشون شکسته بشه. نمی دونم کی بهم می رسیم! نمی دونم اصلا به هم می رسیم یا نه! ولی نمی تونیم. این دوسال ثابت کرد بهمون که نمی تونیم با هم نباشیم. دعا کنین که اگه قسمت هم هستیم زودتر مشکلات حل بشه. شما هم دعا کنین واسه ما.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من

http://www.tanhayam.blogfa.com/9101.aspx

حرف های تنهایی خودم. می دونم خیلی دیر دارم آپ می کنم. شرمنده. دیروز هم رفتیم تاتر. تاتری که عشقم زحمت کشیده بود و یک ماه و نیم پیش فقط به خاطر من خریده بود. تاتر آمدیم نبودید رفتیم که فوق العاده بود به تمام معنای کلمه. یه تاتر موزیکال، سه بعدی با کلی جلوه های ویژه. خیلی باحال بود. بهترین تاتری که تا حالا دیدم. راستی خبر خیلی مهم اینه که ما خونه خریدیم. بیاین ادامه مطلب. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم فروردین 1391ساعت 23:47 توسط خانم سین. این ماجرا واقعی است! کی می دونه چی پیش میاد؟ اوضاع مالی و روحی.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - آدرس جدید

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-153.aspx

حرف های تنهایی خودم. این آدرس جدیدمه :. Http:/ baahaam.blogfa.com/. دونه دونه اضافه تون می کنم. بیاین اینجا از این به بعد. نوشته شده در پنجشنبه دوم شهریور 1391ساعت 21:27 توسط خانم سین. این ماجرا واقعی است! کی می دونه چی پیش میاد؟ اوضاع مالی و روحی. اینجا برای دلم می نویسم نه هیچ چیز دیگه. جز اینجا توی دفترای زیادی مطلب می نویسم. توی هر کدوم یه جوری. به خاطر احترام به نظر کسی که دوستش دارم وبلاگ افراد ذکوری که برام نظر می ذارن رو نمی خونم و نظر هم نمی ذارم. از همراهی شما ممنونم. قالب های پارس اسكین.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من

http://www.tanhayam.blogfa.com/9012.aspx

حرف های تنهایی خودم. اوضاع مالی و روحی. این مدتی که گذشت هم دوران خوبی بود هم بد. اوضاع مالی مون خیلی خوب پیش رفت. یه وام 20 میلیونی بود که جور شد خدا رو شکر و به لطف خدا و زحمت ها و پس اندازهایی که عشقم این مدت انجام داد، همه پولها رو داد دست من و جمع کردیم و ناباورانه ما تونستیم کلی هم پس انداز کنیم و الان می تونم بگم با خیال راحت اندازه رهن کامل یه خونه نوساز 80 متری سمت خودمون (جنت آباد) پول داریم. دعا کنین اوضاع ما هم بعد از عید سر و سامون بگیره. ادامه مطلب هم عکس دارم. والا هر چی دارم فکر می کنم که...

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - یه اتفاق

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-149.aspx

حرف های تنهایی خودم. 5 شنبه همون هفته هم (یعنی هفته ای که گذشت) مامانش اومده بود و باهاش حرف زده بود و معلوم شده بود که توی خیلی از موارد دچار سوء تفاهم شدن. دو سال عمر من همه به خاطر سوء تفاهم از بین رفت. البته هنوز هم معلوم نیست که بیان خواستگاری یا نه. خودمون 2 تا هم با هم کلی مشکل داریم از جمله مهریه و اینکه عشقم می گه باید حتما مادرمو ببخشی و من هر جور می کنم با بخشیدن مادرش نمی تونم کنار بیام. از طرفی توی اداره به قدری کار ریخته سرم که وقت نمی کنم برم گلاب به روتون دستشوئی. این ماجرا واقعی است!

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من

http://www.tanhayam.blogfa.com/9104.aspx

حرف های تنهایی خودم. کی می دونه چی پیش میاد؟ نمی خوام از شلوغ بودن سرم توی اداره بگم. دیروز که به شدت مریض شدم و دوبار توی خیابون بالاآوردم. امروز هم به خاطر همین خونه موندم و استراحت کردم. الان خیلی بهترم نسبت به دیروز. به خاطر همین گفتم بیام و از ماجراهای این روزا یکم براتون بنویسم. نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر 1391ساعت 11:24 توسط خانم سین. البته هنوز هم معلوم نیست که بیان خواستگاری یا نه. از طرفی توی اداره به قدری کار ریخته سرم که وقت نمی کنم برم گلاب به روتون دستشوئی. این ماجرا واقعی است! هر کسی که...

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - هستیم دیگه!!

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-144.aspx

حرف های تنهایی خودم. عزیزای مهربون که انقدر نگران من شدین. بخدا منم دلم نمی خواست انقدر دیر بیام برای آپ کردن ولی خیلی سرم شلوغ بود، مدیر مزخرفمون دستور داده بود همه باید بمونن سرکار تا ساعت 7 وگرنه اضافه کاری و پاداش و از این حرفا نداریم. حتی کار هم ندارن باید بمونن. به خاطر همین خیلی خسته بودم و اصلا نمی تونستم بیام پای نت. اگه فکر کردین نبودم و عروسی شده و از این خبرا باید بگم دلتون رو الکی صابون نزنین که خبری نیست حالا حالاها. همچنان مثل گذشته هست. ببخشین که انقدر دیر آپ کردم و خیلی هاتون نگران شدین.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - این ماجرا واقعی است !

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-151.aspx

حرف های تنهایی خودم. این ماجرا واقعی است! از قصد نوشتم نمی دونم چرا اینطوری شد و چی شد که کار به اینجا کشید که گمراهتون کنم. :) ) ). عشقم هم می گه توی راه از من کلی تعریف کرده. یعنی من الان خیلی خوشحالم. اول ماه شعبان خدا رو قسم دادم به این ماه پربرکت که به من عیدی بده و خدا هم انصافا حتی شده روز آخر عیدی مو داد. برام دعا کنین که مابقی ماجرا هم به خوشی تموم بشه. عکس انگشترم رو هنوز ننداختم. هر روز میندازم دستم و با کلی عشق می رم اداره. 17 تا شاخه گل لیلیوم بود فقط. این ماجرا واقعی است! اوضاع مالی و روحی.

tanhayam.blogfa.com

تنهایی های من - کی می دونه چی پیش میاد ؟

http://www.tanhayam.blogfa.com/post-150.aspx

حرف های تنهایی خودم. کی می دونه چی پیش میاد؟ نمی خوام از شلوغ بودن سرم توی اداره بگم. دیروز که به شدت مریض شدم و دوبار توی خیابون بالاآوردم. امروز هم به خاطر همین خونه موندم و استراحت کردم. الان خیلی بهترم نسبت به دیروز. به خاطر همین گفتم بیام و از ماجراهای این روزا یکم براتون بنویسم. نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر 1391ساعت 11:24 توسط خانم سین. این ماجرا واقعی است! کی می دونه چی پیش میاد؟ اوضاع مالی و روحی. وبلاگ دوستانی رو که لینک کردم رو می خونم و مرتب سر می زنم. چون برام مهم هستن که لینکشون کردم.