barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته - آنهمه باش...
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/post-188.aspx
از بادیم که بر بادیم. درست بهرنگ مردم چشمانت. روز بلندتر باشد یا شب. بوران و توفان بیاید. و سرت را با خود بب رد. نه انار دانه میکردم. نه حتی پیالهای سرمیکشیدم. حالا هی اصرار کن به رفتنت. اصلا جاده برای رفتن است. یا برای برگشتن است. و تازهتازه و نوبرانه زندگی کنیم. نوشته شده در دوشنبه یکم دی ۱۳۹۳ساعت 6:45 توسط بادبادک باز. باد ما را با خود خواهد برد. کافه های شلوغ محسن چاوشی.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/9210.aspx
از بادیم که بر بادیم. دیگر آن کافه که می رفتیم نروم و. دیگر در آن جگرکی کثیف کنار خیابان خوئک نخورم و. دیگر صبح ها کله پاچه نزنم و. دیگر شب ها در خیابان بی هدف راه نروم و. دیگر زیر باران نروم و دهانم را باز نکنم و باران نخورم و. دیگر با هیچکس بازی مشاعره فحش نکنم و. دیگر ادای رقص کسی را درنیاورم و. دیگر از خانه بیرون نروم ،. با این میز و صندلی و آشپزخانه و لیوان و کامپیوتر چکنم؟ با دستشویی و توالت چکنم؟ دهنت سرویس ، من و تو در توالت هم خاطره داریم. تو مثل این آخرین کام از آخرین نخ سیگار ساعت سه نصف شبی.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته - میارزید اگر...
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/post-185.aspx
از بادیم که بر بادیم. نرمتر از بوی یاس. آرامتر از تپشهای قلب. لطیفتر از نگاه، و ملیحتر از تبسم. با تو سخن میگویم:. میسنجم و میبینم که میارزید گلی اگر بودم، تا عطر تنت تفسیر وجودم بود، ململ دستت زینتم، مهرت همهی جرم و تقصیرم. و دو روز عمر را پیش افسون نگاهت خوشمیرقصیدم. و به این میاندیشم که حتی میارزید نخی سیگار اگر بودم، تا آرام مینشاندیام در گوشه لعل نوشین سرخ. من به فنا میرفتم و تو به خلسه. دود میشدم به هوایت، در خونت، در شریانهای وجودت، در ریهات و در ذرهذرهی سلولهای بدنت. و به پایت میریختم.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته - باید برایت مُرد
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/post-186.aspx
از بادیم که بر بادیم. باید برایت م رد. پیشتر از آنکه معطر کند نگاهت دنیا را. تفسیر کند زلفت وزش بادها را. میهمان کند کندوی کامت زنبورها را. سالها پیش از آنکه مورچهها با هر گامت پای بکوبند. ک ل بکشند رعدها و برقها. سالها پیش از آنکه ماهیها در صدایت شنا کنند. پرستوها به هوایت کوچ کنند:. این بود بزرگترین اتفاق زندگیات پیش از تولدت. زیباترین حادثهی خ لقت پیش از خ لقت. فرشتگان فرشی بافتند از تمثال من و تو با تار و پودی از روح من و تو. سالهای بیتو بودن دنیا را. در تنهایی با فکر تو قدم زدم. روزها و ماهها و سالها.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته - غربت ، غروب ، غریبه
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/post-182.aspx
از بادیم که بر بادیم. غربت ، غروب ، غریبه. لبخند که میزنی در کهکشان نگاهت س یر میکنم. بغض که میکنی، دانههای الماس که در چشمت میرقصند در اقیانوس نگاهت غرق میشوم. آخر رسیدیم به اول راه. ایستگاه آخر بودنمان، ایستگاه اول شدنمان بود. البته بفهمی نفهمی کمی بیش از زهر تلختر شده. یادت میآید روزی برایت نوشتم: چقدر فاصله افتاده میانمان؟ من این سوی میز، تو آن سوی میز. تاکنون این همه نزدیک دور دیده بودی؟ تاکنون این همه نزدیک دور دیده بودی؟ اصلا روی یک میز سادهی کوچک در کافهای خلوت، دیوار به این بزرگی تصور میکردی؟
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/9310.aspx
از بادیم که بر بادیم. برسانید به یوسف که سرافراز شدی. هرچه سنگ است به بیچاره زلیخا خورده. نوشته شده در جمعه دوازدهم دی ۱۳۹۳ساعت 13:9 توسط بادبادک باز. درست بهرنگ مردم چشمانت. روز بلندتر باشد یا شب. بوران و توفان بیاید. و سرت را با خود بب رد. نه انار دانه میکردم. نه حتی پیالهای سرمیکشیدم. حالا هی اصرار کن به رفتنت. اصلا جاده برای رفتن است. یا برای برگشتن است. و تازهتازه و نوبرانه زندگی کنیم. نوشته شده در دوشنبه یکم دی ۱۳۹۳ساعت 6:45 توسط بادبادک باز. باد ما را با خود خواهد برد. کافه های شلوغ محسن چاوشی.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/9308.aspx
از بادیم که بر بادیم. نمیدونم دلم دیوونه کیست. کجا میگردد و در خونه کیست. نمیدونم دل سرگشته مو. اسیر نرگس مستونه کیست. دلم بیوصل تو شادی نبیند. به غیر از محنت آزادی نبیند. خرابآباد دل بیمقدم یار. الهی هرگز آبادی نبیند. غم عشقت بیابانپرورم کرد. هوای بخت بیبال و پرم کرد. به مو گفتی صبوری کن صبوری. صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۳ساعت 0:7 توسط بادبادک باز. باد ما را با خود خواهد برد. کافه های شلوغ محسن چاوشی.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/9312.aspx
از بادیم که بر بادیم. لقد خلقنا الانسان فی کبد. ما حکمت بسیاری از دردها و رنجهای خود را بهخوبی نمیدانیم اما صبر بالاخره صدف رنج را شکسته و گوهر معنا را ن مایان خواهد ساخت. در انگارهی یک مؤمن، بلا، یا تنبیه است برای آنچه کرده، یا تنب ه است برای آنچه نباید بکند و در هر دو حال، یک پدیدهی معنادار است. حقیقت آن است که گریزی از رنج نیست پس بهتر آنکه رندانه به استقبال معنای رنج باشیم، تا آنکه برای فرار از رنجها به دامان لذات بیمعنا پناه بریم چه اینکه کسب لذت، گاو نر میخواهد و هنر رنجبردن مرد کهن.
barbad-rafte.blogfa.com
بر باد رفته
http://www.barbad-rafte.blogfa.com/9306.aspx
از بادیم که بر بادیم. بشكست اگردل من،به فداي چشم مستت. سر خ م مي سلامت، شكند اگر سبويي. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۳ساعت 21:19 توسط بادبادک باز. قلبم که فشرده میشود. روحم که آزرده میگردد. به جای خوردن دیازپام، چشم میدوزم به این آبی بلند. که دوری، خیلی دور اما زیر همین آسمانی هستی که هوایش پر است از بازدهمهایت. بی تو من هر لحظه و هر آینه در لحظهی مرگم، در عمق جهنم، در رنج مدام. چون گنگی که زبانش به کام نمیچرخد، زبان مرا تنها تو میفهمی ماه عسلم! باد ما را با خود خواهد برد.