tanhayieman.persianblog.ir
روزهای تنهایی منروزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/
روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
6.7 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
1,097
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
6.674 sec
SCORE
6.2
روزهای تنهایی من | tanhayieman.persianblog.ir Reviews
https://tanhayieman.persianblog.ir
روزهای تنهایی من
tanhayieman.persianblog.ir
خواستگاری1 - روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/post/23
میثم گفت:پارمیس عسلکم من با همه ی خانوادم صحبت کردم اونا خیلی خوشحال شدن که من تو رو انتخاب کردم و همشون سلیقمو تحسین کردن مامانم گفت زودتر با تو صحبت کنم تا با تو روز خواستگاری رو تعیین کنیم .بعد من به اونا بگم تا با پدر مادر تو موضوع رو مطرح کنن. یادمه اون روز یکشنبه بود و ما با هم تصمیم گرفتیم که جمعه روز خواستگاری باشه. ناهار رو که خوردیم کادوی میثم رو باز کردم . واااااااااای میثم چقدر نازه (یک زنجیر طلا و توی زنجیر اول اسم من و میثم به اینگلیسی ). کلبه ی تنهایی من) صدف. سپردمت دست خدا ] وندا. جوصله ...
لحظات رمانتیک2 - روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/post/17
بعد هر دوتامون به خودمون اومدیم بعد میثم مثل برق گرفته ها از جاش پرید و کلی عذر خواهی کرد منم برای اینکه بیشتر از این ناراحت نشه گفتم مهم نیست. من همیشه فکر میکردم این اتفاقها تو فیلما میافته اما اون روز برام ثابت شد که زندگی خودش به تنهایی 1فیلمه. کمی با هم حرف زدیم و عهد بستیم که هیچ وقت همدیگه رو ترک نکنیم .اونقدر اون لحظات زیبا ودوست داشتنی بود که گذر زمان رو حس نمیکردیم که یه دفعه شیما در زد و پرید تو اتاق. تا صبح تو رویای حرفهای میثم بودم احساس میکردم دستهام هنوز گرمای صورتشو داره. گفت:من به شخصیت ...
عید دیدنی - روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/post/20
بعد از یکی دو ساعت مامانم از خونه بیرون رفت منم طبق معمول گوشی رو برداشتم و به میثم زنگ زدم بعد از سلام و احوال پرسی میثم شروع کرد به عذر خواهی کردن و مدام میگفت :ببخشید که ناراحتت کردم . مونده بودم چرا این کارو میکنه و بهش گفتم عزیزم برای چی باید تو رو ببخشم مگه چی شده؟ میثم گفت :خوب اون روز که زنگ زدی بهم نتونستم صحبت کنم تو هم 4 روزه که زنگ نزدی منم گفتم حتما از دست من ناراحتی که تماس نگرفتی . منم وقتی با شیما خداحافظی کردم سریع شماره میثم رو گرفتم . گفتم :سلام میثم جان خسته نباشی عزیزم. میثم:راست میگ...
لحظات رمانتیک1 - روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/post/15
بعد از کلی انتظار بالاخره خانواده میثم اومدن وااااااااااااااااااااااااااااااای میثم عجب تیپی زده بود.یه تیشرت مشکی یقه هفت جذب با شلوار جین مشکی با کت مخمل دودی. تا دیدمش دست و پام لرزید طوری که اگه شیما جمع و جورم نمیکرد همه چی لو میرفت تو همین حال و هوا بودم که یهو دیدم مامانش اومد جلو منو ببوسه مییثم هم زیر چشمی نگاه میکرد و همش میخندید بعدا که پرسیدم چرا میخندیدی گفت:دلم میخواست من جای مامانم بودم. اما شانس ندارم که. داشتم تو آسمونها سیر میکردم. باورم نمیشد که من و میثم تنها و در کنار هم هستیم. نوشته...
ماجرای شیما - روزهای تنهایی من
http://tanhayieman.persianblog.ir/post/18
وقتی شیما اون حرف و زد تمام بدنم یخ زد همش با خودم کلنجار میرفتم که چه چیزی باعث شده که شیما انقدر بهم بریزه . فکر کردم بهترین راه اینه که با هم حرف بزنیم آخه اون بهترین دوستم بود و جای خواهر نداشته ام بود باهاش تماس گرفتم و ازش خواستم که بریم بیرون اولش قبول نمیکرد ولی بعد از اصرارهای من قبول کرد اما بغضی که تو صداش بود دلمو لرزوند. قرار شد بیاد دنبالم که با هم بریم. وقتی سوار ماشینش شدم دیدم چشماش قرمزه.به روی خودم نیاوردم تا رسیدیم پارک. تا گفتم شیما چته؟ سعید به شیما قول ازدواج داده بود ولی شیما میتر...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
خاطـــــــــــــره ها... -
http://www.noo1372.blogfa.com/post-44.aspx
در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. از کوچه خاطره ها. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. شب سردی است و من افسرده. راه دوری است و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند زمن آدمها. سایه ای از سر دیوار گذشت. غمی افزود مرا بر غمها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. نیست رنگی که بگوید با من. اندکی صبر سحر نزدیک است. هر دم این بانگ بر آرم از دل. وای این شب چقدر تاریک است. خنده ای کو که به دل انگیزم. غم من لیک غمی غمناک است.
خاطـــــــــــــره ها... - سکوت تلخ
http://www.noo1372.blogfa.com/post-43.aspx
در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. شب سردی است و من افسرده. راه دوری است و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند زمن آدمها. سایه ای از سر دیوار گذشت. غمی افزود مرا بر غمها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. نیست رنگی که بگوید با من. اندکی صبر سحر نزدیک است. هر دم این بانگ بر آرم از دل. وای این شب چقدر تاریک است. خنده ای کو که به دل انگیزم. قطره ای کو که به دریا ریزم. NeGaR/ / / /.
...غم دنیا رو بی خیال... - سلام...
http://www.jodayisakht.blogfa.com/post/59
غم دنیا رو بی خیال. بهتره این طور شروع کنم. یه وقتایی واسه هرکسی یه اتفاقایی میوفته که باع میشه بهم بریزیو یه چیزایی رو فراموش. کنی باعث میشه عصبی بشی از یه عده متنفر بشی. منم توی چند وقت گذشته یه اتفاقایی توی زندگیم افتاد که باعث شد یه چیزایی رو فراموش. فراموش کردم کی هستمو چجور ادمی هستم. فراموش کردم من ادمی نیستم که از کسی متنفر باشه ادمی نیستم که بخواد. از کسی انتقام بگیره فراموش کردم ادم خوبی هستم. فراموش کردم چه دوستای عزیزی دارمو عاشقه تک تکشونم. از خاطره هام زیاد گفتم واستون. و از دوستاش دورش کنه.
...غم دنیا رو بی خیال... - سالگرد جدایی سخت...
http://www.jodayisakht.blogfa.com/post/44
غم دنیا رو بی خیال. 1391/8/12 اولین سالگرد جدایی سخته. یه همچین روزی منو با نامردی هرچی تمام از دوستام جدا کردن. این تاریخم مال همون 5شبه1390/8/12 میباشد. خاطره ی بسیار بدی بود هم واسه من و هم واسه تک تک دوستام. یاده همه چی،یاد همه ی اتفاقات،یاد خانم شعبانی بخیر. خیلی دوستون دارم.رفقام. نوشته شده در جمعه دوازدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 18:32 توسط به تو چه؟ Design By : Mihantheme. من اسمم بغض تنهایه.این وبلاگ رو با تمامی مطالب و شعرهاش تقدیم میکنم به دوستای خوب و مهربون خودم بچه های تجربی 2.خصوصا یاسی جون.
برای آنکه دوستش دارم
http://yalda90.blogfa.com/9201.aspx
برای آنکه دوستش دارم. نقشه های من جنوب ندارند. از دریای شمال به این خانه می وزد. چطور میشود یک تابستان. یک غروب. یک ساحل . یک نگاه. یک آغوش بشود دنیای یک آدم؟ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت ۱۲:۲۶ بعد از ظهر توسط یلدا. اوف اوف. چه گرد و خاکی گرفته اینجا رو. انگار به یه خونه تکونی درست و حسابی احتیاج داره. قبل از هر چیزی سلام. سال نوی همگی تون مبارک.امیدوارم تو سال جدید خیالتون راحت تر، لباتون خندون تر، دلاتون شادتر، نگاه تون زیباتر و عشقتون محکمتر باشه. پارت چهل و چهارم. پارت چهل و سوم. وقتی ...
آرزوهای خوب... - قانون جاذبه...
http://www.lov33.blogfa.com/post/73
لطفا یک آرزوی خوب بکنید و بخندید. این قدم اوله.لطفا با لبخند و دقت به این چیزایی که میگم گوش کنید البته گفته ی من نیست. گفته اساتید بزرگ روانشناسیه من امتحان کردم جواب گرفتم به شما هم پیشنهاد میکنم . 1- یک آرزو ی بزرگ بکنید هر چی دلتون خواست هر چقدر هم بزرگ بود عیب نداره انجام بدید. 2- این مرحله دیگه دست شما نیست مرحله ایه که کائنات شروع میکنن برای برآورده کردن آرزوی شما کار ندارن خوبه یا بده فقط انجام میدن.سعی کنید خوب باشه. 3-این مرحله دست شماست و کاملا به شما بستگی داره . سلام دوستان من امیدم.
آرزوهای خوب... - خودم رو تغییر میدم
http://www.lov33.blogfa.com/tag/خودم-رو-تغییر-میدم
لطفا یک آرزوی خوب بکنید و بخندید. امروز میخوام یه سری جمله رو براتون بذارم که در پیش بردن اهداف خیلی تاثیر گذارن . شروع کنید از همین لحظه :* من از امروز برای خودم ارزش قائلم و همیشه. و هیچوقت خودم رو کوچیک نمیکنم چون من هدفمندم . من از امروز سرم رو بالا میگیرم و با سرعت بیشتری حرکت میکنم. چون بهترین چیز ها مال منه و من رو به طرف خودشون میکشونن. فرقی نمیکنه من فقیرم یا غنیم مهم اینه که من تو زندگیم هدف. بزرگی دارم و فقط به اون فک میکنم و همیشه میدونم که آسمون همه جا یه رنگه. باید بشه من بااراده ام. دل نوش...
خاطـــــــــــــره ها...
http://www.noo1372.blogfa.com/90061.aspx
در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. شب سردی است و من افسرده. راه دوری است و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند زمن آدمها. سایه ای از سر دیوار گذشت. غمی افزود مرا بر غمها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. نیست رنگی که بگوید با من. اندکی صبر سحر نزدیک است. هر دم این بانگ بر آرم از دل. وای این شب چقدر تاریک است. خنده ای کو که به دل انگیزم. قطره ای کو که به دریا ریزم. NeGaR/ / / /.
خاطـــــــــــــره ها...
http://www.noo1372.blogfa.com/90124.aspx
در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. با یاد سرخی گونه هات. از رو آتیش میپرم. سوختن غصه هاتونو تو آتیش آخرین چهارشنبه سال آرزومندم. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. خدا را دوست دارم! ولی خداحافظ را نه . نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. شب سردی است و من افسرده. راه دوری است و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند زمن آدمها. سایه ای از سر دیوار گذشت. غمی افزود مرا بر غمها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا با دل من. قصه ها ساز کند پنهانی. دنیایی ...
خاطـــــــــــــره ها... - یلدا مبارک....
http://www.noo1372.blogfa.com/post-42.aspx
در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. دست هایش را تکان می دهد، مثل کسانی که کارشان تمام می شود. لباس هایش را آراسته می کند. کوله اش را بر میدارد، کوله ای پر از خاطره. پر از نگاه هایی که منتظرن، پر از نغمه هایی که عاشقان می سرایند،. دلم میگیرد، می گویم. تنها نگاهم می کند و می رود. آرام آرام دور میشود، وجودم می لرزد. قدم هایش محکم تر از پیش است. ناگهان می ایستد، رو به من برمیگردد. و فریاد می زند. برمیگردم، بهار نزدیک است. لبخندزنان برایم دست تکان می دهد و از دیدگانم محو می شود. هفته دوم تیر...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
1,097
تنهایی دلگیر
در این وبلاگ تخته شد چون دیگه غمگین نیستم. تو میمانی با دنیایی از خاطرات. راستی ان روز را كه دلداده ات شدم را یادت هست؟ از ان جا به بعدش را پاك كن. ﻧﯿﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ . . . ﻧﯿﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ . . . ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ! من خدا نیستم که بگویم صد بار اگر توبه شکستی باز آی! آنکه رفت به حرمت آنچه با خود برد حق بازگشت ندارد. رفتنش مردانه نبود لااقل مرد باشد و برنگردد. همان كه بخوانی بس است. من به بیمحلی های آدمها عادت دارم. آنقدر پیش این و آن. از خوبی هایش گفتم. که وقتی سراغش را می گیرند. چشماشو بست و رفت. . . ف اصله می ا فتد.
خلــوت مـن
پشت این پنجره بزرگ جز هیچ بزرگ هیچ نیست. داستان های کوتاه و خواندنی! یکی بود یکی نبود! عاشقش بودم عاشقم نبود. وقتی عاشقم شد که دیگه دیر شده بود. حالا می فهمم که چرا اول قصه ها میگن یکی بود یکی نبود! یکی بود یکی نبود. این داستان زندگی ماست. همیشه همین بوده. یکی بود یکی نبود . برایم مبهم است که چرا در اذهان شرقی مان "با هم بودن و با هم ساختن" نمی گنجد؟ و برای بودن یکی، باید دیگری نباشد. هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود، که یکی بود، دیگری هم بود . همه با هم بودند. هنر "بودن یکی و نبودن دیگری"!
دفتر خاطراتم...
پروانه من درتاری اسیر است که عنکبوتش سیر است نه یارای پرواز دارد نه می تواندبمیرد.دانته. وبلاگي براي تمام فصول! نويسنده ي اين وب! با اين وب خاطره هاي زيادي دارم و همين باعث شده كه اسمشو گذاشتم دفتر خاطراتم! طي مراحلي كه كاملا خود به خودي بود اين وب و من به فكر پروانه شدن افتاديم! اون بالا نوشته درباره وبلاگ! پس منم فقط درباره وبلاگ نوشتم! حاشيه:همه ي متناي نوشته شده به جز اونايي كه ذكر منبع شدن نوشته هاي خودمن. حاشيه:زندگي جاريه.ما هم نياز به جاري بودن داريم! پس بيخودي از هم دلخور نباشيم. به عشق اون دوتا.
BLOGFA.COM
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است. تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش ر اهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه.
تنهای من
کد صفحه ورودی عاشقانه. طراح : ص دف. آنچ ه گ ذشت. دوس ت جونی ا. طراح : ص دف.
روزهای تنهایی من
نوشته شده در ۱۳٩٩/٥/۱٩ ساعت ۱۱:٠٩ ب.ظ توسط پارمیس نظرات . ماجرای پیمان خواستگار سمج. از اتاق بیرون اومدیم وبعد از نیم ساعت خانواده پیمان رفتن خونشون مامان گفت:پارمیس به پیمان چی گفتی خیلی ناراحت بود . هیچی مامان گفتم قصد ازدواج ندارم مخصوصا با تو. مامان:اون پسر خوبیه شغل خوبی داره تازه وضع مالیش هم عالیه پارمیس این موقعیت خوبیه چرا لجبازی میکنی تو با پیمان خوشبخت میشی و به همه چیز میرسی تازه اون عاشقته و حاضره زندگیش رو به پات بریزه . وقتی رفتیم تو ویلا ساکش رو جمع کرد و به همه گفت از بیمارستان تماس گرف...
تنهایی
می ترسم از اینكه. خیلی دور از هم. شب و روز در آغوش یك غریبه. بی قرار هم باشیم. و بعد از هر بار هم آغوشی به یاد. آغوش هم بیصدا گریه كنیم. یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392 ساعت 19:15 ب ه قلم masoomh. یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392 ساعت 19:14 ب ه قلم masoomh. تظاهر به شادی میکنم ،. خیلی وقت است مرده ام! یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392 ساعت 19:12 ب ه قلم masoomh. این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم هست کسی که مثل من دلش نه برای کسی، نه برای عشقی، نه برای جایی نه برای چیزی! بلکه دلش برای خودش تنگ شده برای خود خودش! یکشنب...
ℓσ√ε ღ هميشـــــه تنها ♀ ღ ℓσ√ε
ℓσ ε ღ هميشه تنها ღ ℓσ ε. درد دل در تنهايي. سلام من اومدم : :. شבیم م ث الڪ ل. ه ر ڪیو ت פویل میگیریم. دوشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 13:39 ] [ درسا ] . تقديم به شما : : :. اسپند دود ميكنم ميان كلماتم . كور شود چشم هرآنكس كه عشقمان رانميتواند ببيند. اسپند میگردانم لابه لای وجودمان،. مبادا چشم بخورد عشق شیرین بین من وتو! به تو که فکر میکنم. تمام هستی ام می شوی. دیگر دنیا چه می گوید. وقتی تو دنیایم می شوی. دوستان من مثل گندمند. یعنی یه دنیا برکت و نعمت ،. نبودشان قحطی و گرسنگی. گندم در اطرافم موج میزند .
18-
با سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان. کد لوگو و بنر. کد لوگو و بنر. کد لوگو و بنر. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. لینک تلگرام دوست داشتید یادی کنید. Http:/ telegram.me/mohammad 9757. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. ツ ʍԾɧԹʍʍԹԺ ℓσ ε. متولد: یازدهم ابان 1375. وبلاگم : خداحافظ عشق.
تــ ـنهــ ـاییـــِ مــُ ـطـ ـلـ ـق
ت نه ایی م ط ل ق. جآی خآلی ات پ ر نمی ش ود دی گر. حتی بآ خودت! دوست جونیا آدرس وبم عوض شد. Http:/ www.cruel71.blogfa.com. NeVeShTe ShOdE tAvAsSoTe ДreƵo. ب آز ه م ب رآی م. نتم وصل شد بلخره. NeVeShTe ShOdE tAvAsSoTe ДreƵo. از آن چه فک رش را بکن ی ب ودی. ام ا ب رای من. ت ما م شدی! NeVeShTe ShOdE tAvAsSoTe ДreƵo. منم خوفم ولی بهم خوش نمیگذله. تلفن خونه قطیده و نمتونم بیام نت. حس کافینت اومدنم ندارم. شرمنده که کم بهتون سر میزنم. جون من از لینکا شوتم نکنیدااا. سعی میکنم زوزود بیام. من دلشکست ه ام. دی گر اشک ی.
تنهایی پرهیاهو
بعضی ها شنبهی آدمند. بعضی ها سهشنبهی آدمند. پراز وعده های عقب افتاده. بعضی ها پنجشنبهی آدمند. آزاد و خوش گذران. که آفتابش بالا نیامده به غروب میرسد. تاريخ پنجشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 12:51 نويسنده ملیح. تو به زندگی میمانی. به نوشیدن جرعهای آب در فاصلهی دو رؤیا. به بوییدن عطر یکی نامه پیش از گشودنش. به سلام هر سپیدهدم. به فرونشاندن عطش اطلسیها. به زنگ بیهنگام تلفن ،. با خبری گوار یا ناگوار. تاريخ شنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۳ساعت 11:58 نويسنده ملیح. که به تو نمیرسد،. راه تو را گم کردن. من امیدم به توست.
