tamammmm.blogfa.com

r-shahsavan.blogfa.com

فریادهای یک بی صدا

http://www.r-shahsavan.blogfa.com/9111.aspx

فریادهای یک بی صدا. هنگامه ی آن است که نجواهایم را فریاد زنم. یزهایی هست که اگر ببینی تا اعماق وجود درد را احساس می کنی. در حین درد اما متوجه می شوی که حالا می توانی زندگیت را با آرامش بیشتری ادامه دهی. نوشته شده در ۹۱/۱۱/۳۰ساعت توسط رسول شاهسون. می دان ست. از کجا؟ چشمها دروغ نمی گویند. چشمانش می گفت که می دانست. و لبخندش. لبخندی که از بدجنسی بود و به صورتش نمی آمد. سخت است به کسی که می داند چه می خواهی، حرفت را بزنی. من هم دیگر پا. نوشته شده در ۹۱/۱۱/۲۹ساعت توسط رسول شاهسون. تمام نا تمام من.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1393/09/03/post-45/پرچمی-در-باد

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! بوسیده لب مرا لب غم ها. غرق است دلم در عمق ماتم ها. تنها و شکسته ماندم و خسته. بی همدل و همزبان و همدم ها. حیران شده ام میان خوب و بد. در شکوه ز بیش ها و از کم ها. دورم ز رز و لادن و نیلوفر. در حسرت یاس ها و مریم ها. دریا دریا چو درد می بخشی. بستی از پشت دست حاتم ها! زخمی که دلم ز تیر تو خورده ست. کرده ست دهن کجی به مرهم ها!

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1391/07/05/post-31

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! شعری از شادروان دکتر خسرو فرشیدورد،استاد ادبیات دانشگاه تهران که یک سال پیش در غربت و تنهایی خانه سالمندان زندگی فانی را وداع کرد. پاییز شعر زرنگار روزگار است. زیباتر و سحر آفرین تر از بهار است. پاییز چون خورشید، زرین موی و جادوست. دلکش ترین فصلهای روزگار است. پاییز،زیبا، دلربا، اندوه بار است. پاییز، تاج گوهرافشان جهان است.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1392/12/15/post-43/رو-در-رو

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! می خواهمت، می خواهمت، می خواهمت آری. تا سست رای و سست پیمانم نپنداری! می خواهم آری من تو را، در اوج نومیدی. هر چند بر امی دواری هام خندیدی! می خواهمت با دردها و غصه هایت نیز. دل می سپارم بر تمام قصه هایت نیز. با اینکه در ظاهر جدایم از تو صد فرسنگ. دل می تپد در سینه ام، هرچند باشد سنگ. چشمان من در چشمهایت می شود فانی.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1391/11/13/post-35

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! چون شمع آتشم بزن خود در میان برقص. من دورم از تو ، در بر بیگانگان برقص! لبهات رنگ خون من است، ای طبیب عشق. درمان دردهای مرا چون ساقیان برقص. تا آنکه چشم زخم حسودان نبیندت. دزدانه آ به خلوتم و در نهان برقص. من پیر سال و ماه نی ام ، یار بیوفاست. تا ازخودم برون ببری ای جوان برقص. 1391/11/13 ] [ 16:33 ] [ Ahmad N.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1392/08/20/post-42/تنفس

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! به خانه ی تو می آیم تو را نفس بکشم. مخواه محنت تنهایی و قفس بکشم. مرا به نام بخوان، جای ده در آغوشت. که با تو پای ز آلایش و هوس بکشم. تمام عمر کمین کرده ام مگر که تو را. چو آهوان رمیده به تیررس بکشم. تو مثل غنچه شکوفا شو و اجازه مده. که خوار گردم و منت ز خار و خس بکشم. نفس برآمد و کام از تو برنمی آید. ساعت و تقویم رسمی کشور.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1393/09/18/post-46/توضیح-المسایل

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! تو ای لبهات توضیح المسایل. رهایم کن از انبوه دلایل. تو می دانی که من مستم ز چشمت. به هر صورت نخواهم گشت عاقل. نگاهت مثل یک وحی مسل م. به من کرد آیه های عشق نازل. نسیم از بین موهایت گذر کرد. به عطر گیسوانت گشت نایل. بهار از چشم تو من ت پذیرفت. که گ ل از خاک م رده کرد حاصل. تو آنقدر عشق در من پروراندی. تو اما از منی پیوسته غافل.

r-shahsavan.blogfa.com

فریادهای یک بی صدا

http://www.r-shahsavan.blogfa.com/9205.aspx

فریادهای یک بی صدا. هنگامه ی آن است که نجواهایم را فریاد زنم. یکی بود یکی نبود. روی سنگی به همه غمها صبور. تک و تنها جوونک نشسته بود. دل نگو دریای درد. برگای باغ امیدش همه زرد. اشکش از غصه دل خون شده بود. واسه بار زندگی بی زور و بی جون شده بود. خسته بود برای رفتن قدماش. بسته بود برای جستن پرکاش. زیر لب ناله می کرد. آهای ای سنگ صبور. شده دنیا سوت و کور. لبا انگار که شدن دوخته به هم. نمی شن به خنده وا. روزا انگار که شبن. نه نشاطی نه امیدی. نه پس هر شب تار. هر چی از خاک سیاه. رسته بود تازه گل و سبز گیاه.

niknami.blogsky.com

و من دوست دارم صدایت کنم ...

http://www.niknami.blogsky.com/1392/04/06/post-39/نقش-پایان

و من دوست دارم صدایت کنم . مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی. و من یلداترین دردم. شاعری با دفتری از گلوله های خیس. من از جهانی دگرم. چگونه بگویم که تلخم؟ شهر من.شهری که در وی دلبر است! تو آن دردی که درمانی نداری. گلویم را به سختی می فشاری. شبانت را چراغان کردم اما. خبر از عمق تاریکی می آری. به آخر می رسد عمرم ولی تو. چو دردی همچنان دنباله داری. ز چشمان تو می خوانم که روزی. به دست دشمنانم می سپاری. قدم های زمان را می شمارم. نفس های دلم را می شماری. برای خوردن خونم همیشه. لبت را بر لبانم می گذاری.

tamammmm2.blogfa.com

بیدار کن ،خوابهایت را . . .

http://www.tamammmm2.blogfa.com/1392/08

بیدار کن ،خوابهایت را . . . چقدر دوست دارم این آدمای کوتاه مدتو،همونایی که به تآیید شما برای جمله ی امروز چه هوای خوبیه اکتفا می کنند. و اصلآ براشون مهم نیست که چرا ته نگاهت یه غم کوچیک یا بزرگ وجود داره.یا اصلآ دوست ندارن بهت بفهمونن که میفهمنت و درکت میکنن.وقتی یکی دستشو میذاره رو شونمو میگه میفهممت، دوست دارم یه چاقو،نه ببخشید یه ساتور یا هر چیزی.بردارمو بکشمش. هیچ وقت تحت هیچ شرایطی هیچ آدمی نمیتونه هیچ احدی رو درک کنه. پس خواهشآ بعد از شنیدن حرفای طرف مقابل فقط سکوت کنید . زیادی از همه چیز شاکی ام.