st-me.blogfa.com

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - تصمیم

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1259/مناجات-

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. نمیدانم آن حروف و هجا که با تو حرف میزنم چگونه ترجمه میشوند تا برایت تعریف کنم اما فکر میکنم که نیازی هم به گفتن نیست، خوب میدانی که راه افتاده ام و در مسیر نشانه ها را دنبال میکنم،. به امید یاری خداوند. نوشته شده در ۹۵/۰۳/۰۴ساعت 14 توسط رز آبی. شر شر باران وهمدردی. نسیمی از بلندای کوهسار. عطری از شوق بهار. تو شعر خوب آمدنی. و من چشم به راه، این آمدنم. تا در فراسوی زمان برای یکدیگر نشانه های روشن باشیم. صدایت میکنم صدایم کن. تا زمزمه ای ما اواز حیات را تقدس دهد.

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - مهمان

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1267/آب

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. سلام، صاحب خانه برایت مهمان آورده ام به کرم تو ایمان دارم مابقی با تو. خاطره ی خوبی بود من بالا بودم و از آن بالا پشت بام ها دنبال هم ردیف بودند مثل اینکه دیوارها نبودند من بودم و راهی یک راست و مستقیم که تا آنجا پیش میرفت حس میکردم اگر دستم را دراز کنم به پنجره میرسد و بعد. این خاطرات واقعی بودند یعنی همه چیز همان بود که بایدمیشد. و امروز پس از سالها باز مهمان میشوم به همان کوچه ها میروم با این تفاوت که خیلی چیزها باید گفت. به امید دیدار ای دوست مهربان و قدیمی.

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - قبله

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1265/سفر-شبانه

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. گاهی به دنبال کسی هستی تا با او حرف بزنی ولی هرکس را که مینگری در آن نقطه ی تردید میلرزد مثل آنکه حرفهای تو برای گفتن نباشد. گاهی دوست داری تا به آخرین لحظه برسی و بعد وصیت آخر را بگویی. اما آنچه ترا بیقرار برای گفتن نموده همیشه در اعماق وجود ت شبیه رازی میماند. رازی که فقط خودت میدانی و او. او همان است که همواره در ذهن با او سخن گفته ای او همان است که همواره به مهربانی اش یقین داشته ای و برای تمام وقایع سخت همراه خود حس نموده ای. شر شر باران وهمدردی. ودر تکاپوی...

medadrangiii.blogfa.com

مدادرنگی

http://www.medadrangiii.blogfa.com/1394/01

ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ:. ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ: ﺟﻌﺒﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ. ﺁﻟﻤﺎﻥ: ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ، ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺿﺪ ﺁﺗﺶ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ. ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ: ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ، ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ. ﺯﻏﺎﻝ، ﻣﻨﻘﻞ، ﺑﺎﺩﺑﺰﻥ، ﯾﻪ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻋﻮﺍ. ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 15:24 ] [ nasimkhanoom ] . تو این فیلم خارجیا میخوان بچه رو شاد. یه دونه شکلات در میارن میدن بهش! حالا عموی ما می خواست ما رو شاد کنه،. پلکاشو برمی گردوند ما عین سگ می ترسیدیم. شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 15:23 ] [ nasimkhanoom ] . تلفن رو ماچ میکنه!

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - فروشی

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1268/مرز

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. در صندوق عقب را در تاریکی شب بالا زده بود و فریاد میزد ارزان و خوب. دلم لرزید،چقدر ثروت داشتم؟ کلیه ها بالا و پایین پریدند به آرامی گفتم :نه هنوز نوبت به شما نرسیده! نوشته شده در ۹۵/۰۶/۱۸ساعت 21 توسط رز آبی. شر شر باران وهمدردی. نسیمی از بلندای کوهسار. عطری از شوق بهار. تو شعر خوب آمدنی. و من چشم به راه، این آمدنم. تا در فراسوی زمان برای یکدیگر نشانه های روشن باشیم. صدایت میکنم صدایم کن. تا زمزمه ای ما اواز حیات را تقدس دهد. ترا یاد میکنم پس مرا یاد کن. هفته سوم...

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - قرار ملاقات بعد از دلتنگی

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1258/در-وصف-دورها-

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. قرار ملاقات بعد از دلتنگی. میخواست قرار ملاقات بگذارد اما نشد. بعد از کلی تردید نوشت. من فردا ترا دعا میکنم. بعد با خود اندیشید که میتواند فردا با خیال راحت چشمهایش را بسته نگه دارد و دعا کند چون حتما یکدیگر را خواهند دید. نوشته شده در ۹۵/۰۳/۰۴ساعت 14 توسط رز آبی. شر شر باران وهمدردی. نسیمی از بلندای کوهسار. عطری از شوق بهار. تو شعر خوب آمدنی. و من چشم به راه، این آمدنم. تا در فراسوی زمان برای یکدیگر نشانه های روشن باشیم. صدایت میکنم صدایم کن. ای نور لطیف و روشن.

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - اسبی شبیه دیگری

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1266/سرو-

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. خواستم خودم باشم بی اختیار به آسمان نگریستم آسمان شبیه ظرفی لبریز از آب در چشمهایم وارونه شد همه چیز طیفی از آبی بود و آبی که خودش گم بود. ابرها گوشه ای جمع شدند مثل اینکه باد بین آنها به گفتگو بود مدام در تلاطم بودند یکی از سمتی بیرون میشد و دیگری سمت دیگری در هم بود خیره در هیاهوی آنها بودم که ناگهان تصویری تجسم یافت خودش نبود اما شبیه خودش بود هرچه نزدیکتر میشد حس و حال آن روزهای گذشته را بیشتر حس میکردم مثل اینکه باران آمده بود و ما با هم در گفتگو بودیم.

rozhayeabi.blogfa.com

گمشده - بعد از ظهر و بی حوصلگی ساعت

http://www.rozhayeabi.blogfa.com/post/1261/نامه-های-من-

از تو مدد میجویم تا آن باشم که رضایت توست. بعد از ظهر و بی حوصلگی ساعت. حوصله ام سر رفته. و هنوز نمیشود تا چند کلمه حرف مناسب سرهم کنم و باز حرف بزنیم. گاهی عجیب بساط گفتگو شکل میگیرد و بدون هیچ زحمتی میبینی آنقدر حرف گفته شده که شبیه دالان های هزار پیچ درهم معلوم نیست از کجا آمده و به کجا رفته و گاهی هیچ. گاهی هم سر اولین نقطه میمانی و تمام حرفها بغض میشود و برای نگفتن دست ترا میگیرد و سر جا نگه میدارد. مثل اینکه هیچ کجایی برای رفتن نیست. نوشته شده در ۹۵/۰۳/۱۵ساعت 18 توسط رز آبی. شر شر باران وهمدردی.

mz75.blogfa.com

به این وبلاگ سر نزنید!!! - سلام!!!

http://mz75.blogfa.com/post/1

به این وبلاگ سر نزنید! سلام من سارا هستم . در خدمت شما بروبچ باحال. خوشحال می شم بهم نظر بدی . سلام به همه ی بیکارایی که از این به بعد قراره دوست من بشن ( همون بشوند.)! پس سلام به شما همه ی دوستان عزیز! دقیقا نمی دونم که چرا اینقدر از علامت تعجب استفاده می کنم : شاید حسودی و شایدم واسه. راستی در مورد تیتر وبلاگ بگم :اینو گذاشتم تا شاید کسی واسه اسمش هم که شده به این وبلاگ سر. بزنه و اگر خوشش نیومد من دلیل و حرفی واسه گفتن داشته باشم که من گفتم به این وبلاگ سر. نزنید . ( پس بدون با ادم زرنگی طرفی) ا.