shaerane65.blogfa.com
شاعرانه 65شاعرانه 65 -
http://shaerane65.blogfa.com/
شاعرانه 65 -
http://shaerane65.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
3.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
3.166 sec
SCORE
6.2
شاعرانه 65 | shaerane65.blogfa.com Reviews
https://shaerane65.blogfa.com
شاعرانه 65 -
شاعرانه
http://www.saheleroya.blogfa.com/9110.aspx
سلام اي چشم باراني! پناهم مي دهي امشب؟ سوالم را که مي داني! پناهم مي دهي امشب؟ منم آن آشناي ساليان گريه و لبخند. و امشب رو به ويراني ، پناهم مي دهي امشب؟ ميان آب و گل رقصان ، ميان خار و گل خندان. در آن آغوش نوراني ، پناهم مي دهي امشب؟ دل و دين در کف يغما و من تنها و من تنها. در اين هنگام رو حاني ، پناهم مي دهي امشب؟ به ظلمت رهسپار نور و از ميراث هستي دور. در آن اسرار پنهاني ، پناهم مي دهي امشب؟ رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن. رها از حد انساني ، پناهم مي دهي امشب؟ نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمي محفل.
شاعرانه
http://www.saheleroya.blogfa.com/9106.aspx
خاک نشین ره میخانه ام. خانه خراب دل دیوانه ام. زان که به میخانه بجز یار نیست. کشمکش صفحه و زنار نیست. هرچه در آنجاست بود در خروش. جام می و می زده و می فروش. حسرت بگذشته و آینده نیست. جز به ره عشق کسی بنده نیست. ای که به دام تو اسیرم اسیر. لذت دیوانگی از من مگیر. بنده عشقم کن و نامم بده. خاک رهم ساز و مقامم بده. سروده ی : هما میرافشار. نوشته شده در دوشنبه بیستم شهریور 1391ساعت 14:40 توسط الناز. به تیر غمزه صیدش کرد. Design By : WeblogBartar.com. شعرهای یک پسر 17 ساله. کجا بگریزم که غم نشناسد نشان مرا.
شاعرانه - در قیر شب...
http://www.saheleroya.blogfa.com/post-68.aspx
دير گاهي است در اين تنهايي. رنگ خاموشي در طرح لب است. بانگي از دور مرا مي خواند،. ليك پاهايم در قير شب است. رخنه اي نيست در اين تاريكي:. در و ديوار بهم پيوسته. سايه اي لغزد اگر روي زمين. نقش وهمي است ز بندي رسته. سر بسر افسرده است. روزگاري است در اين گوشه پژمرده هوا. هر نشاطي مرده است. در به روي من و غم مي بندد. مي كنم هر چه تلاش،. او به من مي خندد. نقش هايي كه كشيدم در روز،. شب ز راه آمد و با دود اندود. طرح هايي كه فكندم در شب،. روز پيدا شد و با پنبه زدود. دير گاهي است كه چون من همه را.
شاعرانه - امشب...
http://www.saheleroya.blogfa.com/post-67.aspx
سلام اي چشم باراني! پناهم مي دهي امشب؟ سوالم را که مي داني! پناهم مي دهي امشب؟ منم آن آشناي ساليان گريه و لبخند. و امشب رو به ويراني ، پناهم مي دهي امشب؟ ميان آب و گل رقصان ، ميان خار و گل خندان. در آن آغوش نوراني ، پناهم مي دهي امشب؟ دل و دين در کف يغما و من تنها و من تنها. در اين هنگام رو حاني ، پناهم مي دهي امشب؟ به ظلمت رهسپار نور و از ميراث هستي دور. در آن اسرار پنهاني ، پناهم مي دهي امشب؟ رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن. رها از حد انساني ، پناهم مي دهي امشب؟ نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمي محفل.
شاعرانه
http://www.saheleroya.blogfa.com/9104.aspx
در تلاش شب که ابر تيره می بارد. روی دريای هراس انگيز. وز فراز برج بارانداز خلوت مرغ باران می کشد فرياد. و سرود سرد و پر توفان دريای حماسه خوان گرفته اوج. می زند بالای هر بام و سرايی موج. و عبوس ظلمت خيس شب مغموم. ثقل ناهنجار خود را بر سکوت بندر خاموش می ريزد -. می کشد ديوانه واری. روی گام های کند و سنگينش. پيکری افسرده را خاموش. مرغ باران می کشد فرياد دائم :. جامه ات خيس آمد از باران. يا نشستن در بر ياران؟ و به زير لب چنين می گويد عابر :. رفته اند از من همه بيگانه خو با من. من به هذيان تب رويای خود دارم.
شاعرانه - گذر عمر...
http://www.saheleroya.blogfa.com/post-65.aspx
نقش هايت همه سحرانگيز است. پرده هايت همه از جنس حرير. خانه اما بي عشق ، جاي خنديدن نيست. جاي ماندن هم نيست. بايد از كوچه گذشت. عشق را بر لب جوي و گذر عمر و خيابان جوئيد. عشق بي همهمه در بطن تحرك جاريست. تن تماميت زيبايي پيراهن نيست. مهرباني با تن، مثل يك جامه بهم نزديكند. و اگر ميخواهيم روزهامان. طرحي از عاطفه با هم ريزند. به سر سفرهء دل بنشينيم. از سر سفرهء عشق. همهء فاصله ها را امروز. و سر انگشت تفاهم هر روز. نقب در نقب دري بگشايد. دري از عشق به باغ گل سرخ. و بينديشيم بر واژهء "دوستت دارم.
شاعرانه
http://www.saheleroya.blogfa.com/9111.aspx
دير گاهي است در اين تنهايي. رنگ خاموشي در طرح لب است. بانگي از دور مرا مي خواند،. ليك پاهايم در قير شب است. رخنه اي نيست در اين تاريكي:. در و ديوار بهم پيوسته. سايه اي لغزد اگر روي زمين. نقش وهمي است ز بندي رسته. سر بسر افسرده است. روزگاري است در اين گوشه پژمرده هوا. هر نشاطي مرده است. در به روي من و غم مي بندد. مي كنم هر چه تلاش،. او به من مي خندد. نقش هايي كه كشيدم در روز،. شب ز راه آمد و با دود اندود. طرح هايي كه فكندم در شب،. روز پيدا شد و با پنبه زدود. دير گاهي است كه چون من همه را.
شاعرانه - مرغ باران...
http://www.saheleroya.blogfa.com/post-62.aspx
در تلاش شب که ابر تيره می بارد. روی دريای هراس انگيز. وز فراز برج بارانداز خلوت مرغ باران می کشد فرياد. و سرود سرد و پر توفان دريای حماسه خوان گرفته اوج. می زند بالای هر بام و سرايی موج. و عبوس ظلمت خيس شب مغموم. ثقل ناهنجار خود را بر سکوت بندر خاموش می ريزد -. می کشد ديوانه واری. روی گام های کند و سنگينش. پيکری افسرده را خاموش. مرغ باران می کشد فرياد دائم :. جامه ات خيس آمد از باران. يا نشستن در بر ياران؟ و به زير لب چنين می گويد عابر :. رفته اند از من همه بيگانه خو با من. من به هذيان تب رويای خود دارم.
شاعرانه
http://www.saheleroya.blogfa.com/9105.aspx
آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود. چشم خواب آلوداش را مستیه رویا نبود. نقش عشق و آرزو از چهره ی دل شسته بود. عکس شیدایی در آن آیینه سیما نبود. لب همان لب بود اما بوسه اش گرمی نداشت. دل همان دل بود اما مست و بی پروا نبود. در دل بیزار من جز بیمه رسوایی نداشت. گرجه روزی همنشین جز با من رسوا نبود. دیدم آن چشم درخشان را ولی در آن صذف. گوهر اشکی که من میخواستم پیدا نبود. در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود. برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود. بر لب لرزان من فریاد دل خاموش شد. آخر آن تنها امید جان من تنها نبود.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
شاعرانه - تصنیف های مداحی
شاعرانه - تصنیف های مداحی. پایگاه انتشار نوحه ها و مولودی های مداحی. چند سالیست که با نوکری ات دل شادم. جان زهرا دم مردن مبری از یادم. برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق. 34;استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است". کریم اهل بیت (ع). ارباب بی کفن (ع). حضرت عبدالعظیم حسنی (ع). ولادت حضرت علی اکبر (ع). ماه محرم و صفر. عبدالله بن حسن (ع). قاسم بن الحسن (ع). حضرت علی اصغر (ع). حضرت علی اکبر (ع). رفتن از کربلا و کوفه و شام. انقلاب و دفاع مقدس. شور 4 ضرب سینه زنی. مداحی اربعین واحد تند.
كمي باخدا
ملكاذكرتوگويم كه توپاكي وخدايي نروم جزبه همان ره كه توام راه نمايي. باسلام به وبلاگ من خوش امديد. اميدوارم ازان لذت ببريد. سامانه اس ام اس. یوزرنیم و پسورد جدید. هرچه ازخداخاستم گفت :نه! از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد. رها کردن کار توست ، تو باید از آنها دست بکشی. از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد. خدا گفت : نه! شکیبایی بخشیدنی نیست، به دست آوردنی است. از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد. من به تو نعمت و برکت دادم. حال با توست که سعادت را به چنگ آوری. از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد. چگونه گوش...
❀ شـ ـــ ـاعـ ـ ـرانـ ــ ـه ❀
ش اع ران ه. کردن بیشتر از تیر زدن به خود، دل و جرأت. یکشنبه دهم اسفند ۱۳۹۳ fคtē๓ēh. بین تنهایی قبل از نبودنت و. تنهایی پس از نبودنت. شنبه ششم دی ۱۳۹۳ fคtē๓ēh. دیگر به هوای نازت . هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد. ساده ای لیلی جان. اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار. شنبه ششم دی ۱۳۹۳ fคtē๓ēh. دوستت دارم" را من، دلاویزترین شعر جهان یافته ام. این گل سرخ من است. دامنی پر کن از این گل که د هی هدیه به خلق. که بری خانه ی دشمن، که فشانی بر دوست. راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست. شنبه ششم دی ۱۳۹۳ fคtē๓ēh. هفته ا...
...شاعرانه ای چنین
تاريخ : چهارشنبه 3 اردیبهشت1393 22:19 نویسنده : سحر. باران که می بارد تو می آیی باران گل باران نیلوفر باران مهروماه وآیینه باران که می باردتو درراهی. تاريخ : پنجشنبه 22 اسفند1392 11:45 نویسنده : سحر. پشت شیشه برف می بارد. پشت شیشه برف می بارد. در سکوت سینه ام دستی. مو سپید آخر شدی ای برف. تا سرانجامم چنین دیدی. در دلم باریدی . ای افسوس. بر سر گورم نباریدی. چون نهالی سست می لرزد. روحم از سرمای تنهایی. می خزد در ظلمت قلبم. دیگرم گرمی نمی بخشی. عشق ، ای خورشید یخ بسته. سینه ام صحرای نومیدیست. که خداوند جدا ...
ادبی
این وبلاگ حین آموزش ساخته شده و فعلا از نظر طراحی خیلی جدی نیست! نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۰۳ساعت 16:57 توسط سودابه. نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۰۳ساعت 16:48 توسط سودابه. نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۰۳ساعت 16:33 توسط سودابه. فكر بلبل همه آنست كه گل شد يارش. گل در انديشه كه چون عشوه كند در كارش. دلربائى همه آن نيست كه عاشق بكشند. خواجه آنست كه باشد غم خدمتگارش. جاى آنست كه خون موج زند در دل لعل. زين تغابن كه خزف مى شكند بازارش. بلبل از فيض گل آموخت سخن ورنه نبود. اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش. جانب عشق عزيزست فرو مگذارش.
شاعرانه 65
پــــــــــرواز شــــــــــاعــــرانـــه
از بغض نیست از. حرفایی ک ناگفته ماند و تو. چهارشنبه بیست و هفتم فروردین 1393 ] [ 18:45 ] [ niusha ] . تمام تقویم های جهان شاهدند. که هرسال بی تو متولد میشوم. به این تولد مکر عادت کرده ام. از بی تو بودن میترسم. دوشنبه نهم دی 1392 ] [ 19:19 ] [ niusha ] . دوشنبه بیست و هفتم آبان 1392 ] [ 22:35 ] [ niusha ] . میتوانی بروی قصه و رویا بشوی . راهی دورترین نقطه دنیا بشوی. من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم . من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی. یکشنبه بیست و یکم مهر 1392 ] [ 16:1 ] [ niusha ] . به هرکس می گویم "تو".
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
شعر شاعران دهه ی 70
شعر شاعران دهه ی 70. معرفی شعر شاعران دهه ی 70. پنجشنبه یکم تیر 1391. ن : شاعران دهه ی 70. بعد از گذشت چند روز تاخیر بالاخره امروز، یکم تیر ماه 1391. را اعلام می کنیم. همانطور که می دانید قرار بود در 12 خرداد. ماه نتیجه ی نظر سنجی را. اعلام کنیم که به دلیل کم بودن نظرات حدودا 2 هفته. تمدید کردیم و قرار شد اول تیر ماه (امروز). نتیجه را اعلام کنیم.که. با 24 رای درست برگزیده ی ادیبهشت ماه. هفته ی آینده با معرفی. به خدمتتان می رسیم. منتظر نظرات سازنده ی دوستان می مانیم. مدیران شاعران دهه ی هفتاد. باز هم مثل ...
پاییزانه
ن : میم . عین. ت : سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۳. قلم برداشتم شاید کمی دیگر. غزل گفتم برای آدمی دیگر. تو رفتی تا ابد ویرانه ام کردی. و از من ساختی حتی ب می دیگر. عذابم میدهد تکرار ابیاتم. عذابم میدهد اما غمی دیگر . که از وقتی پدر داغ تو را فهمید. قدش خم شد، خمی دیگر ، خمی دیگر. من از سمت زمین هرروز میبارم. تو نازل میشوی از عالمی دیگر. و باران هدیه ای خوب است میدانم. نمیخواهی برایم ماتمی دیگر. ن : میم . عین. ت : شنبه هفتم دی ۱۳۹۲. فرقی ندارد اینکه شعرم را نمیخوانی. وقتی که معنای نبودن را نمیدانی. و آن پسر .
شاعرانه
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟ یه ترانه ی شیرازی. وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند؟ سامانه ارسال انبوه اس ام اس. رخش، گاری کشی می کند. رستم کنار پیاده رو سیگار می فروشد. سهراب ته جو ب به خود می پیچد. گردآفرید، از خانه بیرون زده. مردان خیابانی، برای تهمینه بوق می زنند. ابوالقاسم برای شبکه ی سه،. سریال جنگی می سازد. موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند! سروده ی اکبر اکسیر که به عمران صلاحی تقدیم شده. 22:50 ] [ لیلا ]. تمام ایستگاه می رود. و من چقدر ساده ام. 15:6 ] [ لیلا ].