shabesokootekavir.blogfa.com
شب سکوت کویرشب سکوت کویر - صد شور نهان با ما؛تاب و تب جان با ما؛در این سر بی سامان؛غم های جهان با ما.
http://shabesokootekavir.blogfa.com/
شب سکوت کویر - صد شور نهان با ما؛تاب و تب جان با ما؛در این سر بی سامان؛غم های جهان با ما.
http://shabesokootekavir.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
38.74.1.51
LOAD TIME
0.219 sec
SCORE
6.2
شب سکوت کویر | shabesokootekavir.blogfa.com Reviews
https://shabesokootekavir.blogfa.com
شب سکوت کویر - صد شور نهان با ما؛تاب و تب جان با ما؛در این سر بی سامان؛غم های جهان با ما.
shabesokootekavir.blogfa.com
شب سکوت کویر
http://www.shabesokootekavir.blogfa.com/9101.aspx
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. نمیخوام این شکلی باشم. نمیخوام این جوری بشه.اما دیگه منفعل شدم. دیگه انگار .تموم شدم.این شکلی شدم. با همه دعوا میکنم.با همه بحث میکنم.همه اش باید به همه بفهمونم چی دارم میگم.اصلا انگار کسی نمیخواد بفهمه چی میگم و چی نمیگم. ادما اعصابم رو بهم مبریزن حوصله ی کسی رو ندارم.همه به نظرم بینهایت احمق و کم هوش و ساده لوح میرسن.خسته کننده و کم! چی هست که جالبه این اطراف؟ نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم فروردین 1391ساعت0:37توسط هما. میدونی حس...
شب سکوت کویر - ..نمیدونم
http://www.shabesokootekavir.blogfa.com/post-455.aspx
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. میگی دلتنگ.نمیدونم.گیجم.همیشه گیج بودم.اگه دلتنگی اینه که . نشسته باشی دم ایوون و لیوان چای و افق روبروت.اواز و سازت به راه.اما دلت هوای یکی رو داره.اما فکرت عهمش اینه که جاش خالی.کاش بود.اره دلتنگم.اره.دلتنگ خودم.من اونجا.دلتنگ ادما.حال و هوا.اما میدونی.اونجا یک فضایی بود که میدونستی زمانی از ناکجاست.این بود که.میدونستی بلیط برگشت توی دستت بود. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم شهریور 1391ساعت21:1توسط هما. قالب های نایت اسکین.
شب سکوت کویر
http://www.shabesokootekavir.blogfa.com/9102.aspx
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. اینجا مینویسمش چون میترسم روشا جان خودت ننویس اش یه وقتی یه جایی و یادت بره که چه گفتی.یادت بره که با این حرفت.ااااه رضایت از دلم بر آوردی. از ترس گشت ارشاد و مانتو های نه چندان کوتاهمون.فرار کرده بودیم توی تاکسی.ترسیده بودیم.2 تا فراری از دست پلیس.2 تا مجرم. ساکت بودم و داشتم از پنجره بیرون رو نگاه یکردم. حالی که ما توش گیر کردیم.یه حال علیق و پا در هواییه.یه حال حالی به حالی. یاارههمون روز بود که سر کلاس مهاجر گریه کردم.که ر...
شب سکوت کویر
http://www.shabesokootekavir.blogfa.com/9104.aspx
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. مام وطن.چه قدر از این کلمه.بدم میمود.بدم میاد.تمام حست نسبت به وطن رو به افتضاح میکشه. به چراغای شهر نگاه میکنم.توی دود غرقه. ار بالای برج میلاد دارم به شهر نگاه میکنم.تو کثافت داره دست و پا میزنه. ار بالای بام تهران نگاهش میکنم.مثل لونهی مورچه ها شلوغ و سردرگمه. ار کنار میدون ونک میگذرم.مثل دیوار زندان تنگه. از زیر سر در دانشگاه میگذرم.مثل بار همهی عالم سنگینه. از تو خیابون انقلاب رد میشم.مثل جهنم گرمه. کاش دنیا فقط یک شهر بود.
شب سکوت کویر - بازگشت !!
http://www.shabesokootekavir.blogfa.com/post-454.aspx
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. می خواهم بیایم و باز اینجا بنویسم.یک جوری انگار اینجا نوشتن.مثل برگشتن به خانه است.این دنیای مجازی یک بعد به ما اضافه کرده و انم بعد نادیدنی ارقام بیانتهای صفر و یک است. یک جوری اصلا احساسی آمیخته با احترام نسبت به اینجا دارم.یک جور امنیت هم البته قاطی ماجرا هست. حالا هم.آغوش ما باز است.ببنیم چه کار میشود کرد توی این دنیا! نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم شهریور 1391ساعت0:26توسط هما. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
کویر
http://www.manbakavir.blogfa.com/9110.aspx
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش. راستی،ابتر بودن نوشته ها را هم بذارید پاش همین دوران نقاهت. نوشته شده در دوشنبه ۱۱ دی۱۳۹۱ساعت 2:48 توسط فاطمه. شب سکوت کویر (هما). یه فنجون قهوه به تلخی تو(سمیه).
کویر -
http://www.manbakavir.blogfa.com/post-325.aspx
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش. آستین هایم را بالا زدم و گفتم،فردا بیام مدرسه،هستی؟ تا روزهای قبل،هفته ی قبل که شب ها تا 12 مدرسه می ماندیم،این قدر توی دلم خوشحالی هست که نمی دانم دقیقا باید از کدام یکی از این خوشحالی ها بنویسم.فقط،دلم می خواست که بگم،این همه بزرگی که من توی شما بچه های مثلا چهارده ساله دیدم،هیچ جا ندیدم.توی دانشگاه هم حتی این همه آدمها با همدیگر اتحاد ندارند و مهم تر از این ها،از خود گذشتگی.منطق و بزرگی. نوشته شده در جمعه ۱۵ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 15:58 توسط فاطمه. شب سکوت کویر (هما).
A Walk to Remember - گریستم و گریستم
http://www.chroma.blogfa.com/post-300.aspx
A Walk to Remember. کنه و همه دردا و سختی هارو فراموشت ببره.هرچی باشه ، نیست آرمان و آرزوهات سر جاش.چه باک؟ بین این رزم کلمات ، مغلوب شده اما فاتح صوری در خودت ، میری جلو .دور و دور تر از منیتت در گذشته و حال.شکوه آسمان داد همش کشک و دوغ ، همش خفقان نوخاسته. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 23:0 توسط CHROMA. زنجیری بر گلو نیست این ترانه زندگی آویزی دلنشین از طلا باید بدانمش. این روزها.گویی نیستم دراین روزها.گویی بی خبرم از این روزها.
کویر
http://www.manbakavir.blogfa.com/9102.aspx
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش. آستین هایم را بالا زدم و گفتم،فردا بیام مدرسه،هستی؟ تا روزهای قبل،هفته ی قبل که شب ها تا 12 مدرسه می ماندیم،این قدر توی دلم خوشحالی هست که نمی دانم دقیقا باید از کدام یکی از این خوشحالی ها بنویسم.فقط،دلم می خواست که بگم،این همه بزرگی که من توی شما بچه های مثلا چهارده ساله دیدم،هیچ جا ندیدم.توی دانشگاه هم حتی این همه آدمها با همدیگر اتحاد ندارند و مهم تر از این ها،از خود گذشتگی.منطق و بزرگی. نوشته شده در جمعه ۱۵ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 15:58 توسط فاطمه. شب سکوت کویر (هما).
کویر
http://www.manbakavir.blogfa.com/9201.aspx
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش. نوشته شده در جمعه 23 فروردین1392ساعت 2:30 توسط فاطمه. شب سکوت کویر (هما). یه فنجون قهوه به تلخی تو(سمیه).
A Walk to Remember - مالکیت دریافت نمیشود!
http://www.chroma.blogfa.com/post-298.aspx
A Walk to Remember. خستگی که خیلی وقت بود دچارش نشده بودم ، باز جنون وار ، گلویم را می فشارد.باز این توده ای از صدا های مبهم ، چرخش واری محیط ، گم شدن در زمان سپری شده یا سپری نشده.هیچ نشانه محبت انگیزی ، خنده بر لب نقاشی نمی کند.حال غریبیست ، غریب.کاش لااقل از عاشقی بود که باز این حس کمال طلبی وایده آلیستی وجودی رو پوشش میداد ،.، اما از هیچی نیست ، هیچ! نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۰ساعت 23:14 توسط CHROMA. زنجیری بر گلو نیست این ترانه زندگی آویزی دلنشین از طلا باید بدانمش.
A Walk to Remember - ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم!
http://www.chroma.blogfa.com/post-288.aspx
A Walk to Remember. ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم! در آتشه زندگی ، در این آتشپا بودن زندگی ، گم شده ایم. با اندوه و هزار وصله ، خود را به طناب زندگی گره زده ایم و منتظر فرجام. حس دوری از تمام متعلقات و خود نیز.رونده به جلو.سرگذشت دور ما از نیستی به هستی رسیدن بود و آینده ما ایا از هستی به نیستی رسیدن؟ چه بیگانه حس می شود این لحظات. چه بی شرم انتظاری است. پن: ایده آل یعنی بی پاسخ؟ اوضاع دنیا به راه نیست ، چه برسه حال روزمره ما! به هرحال پیدا میشیم به زودی. راه دور نیست. پن: ما هم حتی دلتنگ میشویم!
A Walk to Remember - مشکلات کوچک در قالب بزرگ
http://www.chroma.blogfa.com/post-285.aspx
A Walk to Remember. مشکلات کوچک در قالب بزرگ. اینجا دود داره ، مستی خودشو داره، اینجا محبت بی منظور وجود نداره ، مشکلات روابط انسانی داره ، اینجا همه چی هست جز چیزی که باید! نوشته شده در سه شنبه یازدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 22:17 توسط CHROMA. زنجیری بر گلو نیست این ترانه زندگی آویزی دلنشین از طلا باید بدانمش. این روزها.گویی نیستم دراین روزها.گویی بی خبرم از این روزها.
A Walk to Remember - استانه تحمل ترک برداشته است
http://www.chroma.blogfa.com/post-292.aspx
A Walk to Remember. استانه تحمل ترک برداشته است. استعفا میدم از اهمیت بیش از نیاز. خیلی وقت از اون روزا گذشته که به هوایت معتاد بودم. برتو غضب میگیرم تا بهترین ها نصیبت شود. نه خواهان غضب ، نه خواهان بهترین ها. مجموعه ای از تزلزل عقاید. لمس بافت دوستی ها. ترس های پنهان جوانی. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 22:32 توسط CHROMA. زنجیری بر گلو نیست این ترانه زندگی آویزی دلنشین از طلا باید بدانمش. این روزها.گویی نیستم دراین روزها.گویی بی خبرم از این روزها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
♥.♥.♥.♥.♥.کاغذ مچاله.♥.♥.♥.♥.♥
کاغذ مچاله. . . . . این وب تعطیل شد.دیگه نمیام.ینی حوصله ندارم که بیام. دوس داشتین آدرساتونو بزارین واسم. نوشته شده در ساعت 8:56 توسط دختر کاغذی. سلام به همه دوستای گلم. به کلبه ی من خوش اومدید.امیدوارم خوشتون بیاد. درضمن واسه دوستای قدیم باید بگم من وب قبلیو به دلیل بی حواسی خودم و فراموش کردن رمز عبور از دست دادم. اینم آدرسش بود:sepideh1376.blogfa.com. درضمن من عاشق نیستم و هویجولی مطبت عاشقانه میزارم.بخدا نه عاشق کسیم نه کسی عاشقمه. پروفایل هم فعاله خواستی برو ببین. من اگر عاشقانه می نویسم ،.
شبای سیاه یلدا
ميتوني نگاهم نكني اما نميتوني جلو چشامو بگيري . ميتوني بگي دوستت ندارم اما. نميتوني بگي دوستم نداشته باش . ميتوني از پيشم بري اما نميتوني بگي دنبالم نيا. پس نگاهت ميكنم ، دوستت دارم ،تا ابد به دنبالت ميام. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۷/۲۱ساعت 19:29 PM. توسط tired boy behnam. دو نفر که همدیگر را خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم. جدا باشند ، با خواندن یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر رو. امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری همدیگر را نمی بینند . چون هر دو به. هم مال تو نبود . ".
شــــــب سِیــــــــــــــــــــــاه
میریم تا ته تهش. تو که مخت با 4تا عکس اتلیه ای و فتوشاپ زده میشه! باید رید تو سلول های خاکستری مغزت. یکشنبه پانزدهم تیر 1393 21:9 کیمیا. چهارشنبه چهاردهم خرداد 1393 16:33 کیمیا. دنیای ما جایی است. اگر میشد روزی بدون. کشیدن رفت و برنگشت. مرا هم خبر کنید. چهارشنبه چهاردهم خرداد 1393 16:28 کیمیا. سگ گله ام را با گرگ دیدم. هرگز از سمت جلو به یک گاو واز سمت عقب به یک اسب . واز هیچ سمتی به یک احمق نزدیک نشوید؟ یکشنبه چهارم خرداد 1393 20:28 کیمیا. به "سگ" استخون بدی . واست دم تکون میده! لحاف را بکشم رویش!
سكوت شبانه
کنار تیرک راه بند. عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد. روزگار غریبی است نازنین. آنکه بر در می کوبد شباهنگام. به کشتن چراغ آمده است. نور را در پستوی خانه نهان باید کرد. نوشته شده در جمعه ۴ اردیبهشت۱۳۹۴ساعت 16:2 توسط عسکری. تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم. شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم. تو چیستی که من از موج هر تبسم تو. بسان قایق سرگشته روی کردابم. تو در کدام سحر بر کدام اسب سپید. تو را کدام جهان. تو از کدام ترانه تو از کدام صدف. تو در کدام چمن همره کدام نسیم. تو از کدام سبو. به رقص می آیند. من گره خو...
شب سکوت کویر
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. اینجا هم خداحافظی سخت است. گاهی از خودم خوشم میاید.دیدی که.حتما تو هم یک جاهایی از خودت خوشت امده.همه مان. اما عجب تجربه ی خوبی بود. این سیم اخر هم که فکرش را هم نکن.همان یک سالی که رفتم هم.میدانم یک چندتایی از گناهنم را صاف کرده است. اما خب دنبال کار و زندگی که میگردیم. چه قئدر حال میدهد.چه قدر خوب خیالت راحت میشود.وقتی سند چشم انداز را روی کاغذ پیاده میکنی.اصلا ارام میشوی. تو رو میبره به جایی که فقط قصه هست و قصه.وقتی میبینم...
حوض شب سکوت
شب حرفهایش را بر دل ماه نهاد و نقش آن بر حوض شب سکوت افتاد. همین اکنون بی گذر. اگر کمی آرام بگیرد . شاید بتوان هجی کرد . هجی کرد از شمال تا جنوب نگاه را. و از شرق تا غرب دل را. بیا در تانگو بپیچانیم فریادهایمان را. و موزون کنیم ضرب آهنگ خواستن ها را . بیا بی صبرانه جام های لبالب از سرخی شراب را. باید مست تر شد. دارد به گمانم طلوع دیر می شود. نوشته شده در چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:26 توسط فرشته. دخترک پاییز .بیقرار سکوت، موسیقی، کتاب ،شعر ، پیاده روی و .
شب سکوت
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد،. اگر به حجله آشنایی،. در حوالی خیابان خاطره برخوردی. و عده ای به تو گفتند،. كبوترت در حسرت پر كشیدن پرپر زد! تو حرفشان را باور نكن! تمام این سالها كنار من بودی! در گلدان چینی اتاقم! تو با من نبودی و من با تو بودم! مگر نه كه با هم بودن،. همین علاقه ساده سرودن فاصله است؟ من هم هر شب،. شعرهای نو سروده باران و بسه را. هر شب، شب بخیری به تو گفتم. و جواب تو را،. از آنسوی سكوت خوابهایم شنیدم! تازه همین عكس طاقچه نشین تو،. همصحبت تمام دقایق تنهایی من بود! چند فانوس ستاره باشد،.
پسری ، در شب سکوتش میشکند
پسری ، در شب سکوتش میشکند. بسه دیگه تمومش کن! اره با توام با خودت اره خداجون تمومش کن. همیشه خودت باش ، کسی که تو را دوست داشته باشد ، با تو میماند ، برای داشتنت میجنگد . اما اگر دوستت نداشته باشد به بهانه ای میرود . نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ساعت 22:2 توسط بهنام صفایی. بزرگترین اشتباه یک مرد اینه که به مرد دیگه ای فرصت ایجاد لبخند روی لبهای زن مورد علاقه اش رو بده. نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ساعت 22:0 توسط بهنام صفایی. از من به من نصیحت. اونیکه یبار تنهات گذاشته بازم تنهات میذاره. به یا...
شب سکوت
من نه عاشق بودم،و نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن،من خودم بودم و یک حس غریب،که به صد عشق و هوس می ارزید. این وبلاگ منتقل شد به. نوشته شده در شنبه ۱۵ خرداد۱۳۸۹ساعت 12:30 PM. هرزه پوی و دله دو. شب درین دشت زمستان زده ی بی همه. می دوم ، برده ز هر باد گرو. چشمهایم چو دو کانون شرار. صف تاریکی شب را شکند. همه بی رحمی و فرمان فرار. گرگ هاری شده ام ، خون مرا ظلمت زهر. کرده چون شعله ی چشم تو سیاه. تو چه آسوده و بی باک خرامی به. آه ، می ترسم ، آه. آه ، می ترسم از آن لحظه ی پر لذت. که تو خود را نگری. پس ازین دره ی ژرف.
ستاره شرقی
تقدیم به بابای گلم. نوشته شده در ۹۴/۰۲/۱۲ساعت 1:15 توسط هانیه سیدمردانی. دیر اومدم ولی با دو تاکار زیبا. یه بیت از ترانه جدیدم. نوشته شده در ۹۴/۰۲/۰۹ساعت 19:52 توسط هانیه سیدمردانی. ای شمالیترین سبزینه عاشقانه ام. بهانه گیر شده ام. دلتنگ تر.بی صبر تر. هنوز هم نفسهایت کم داردت. میشنوی؟ امشب به زبان باران صدایت زدم. برگرد ای سبزترین بهانه ی قدیمی ام و ای ارامش باران بهاری. دلم تنگ است. می فهمی؟ این خیال را بسپار به همین باران که فراموش شوی. هیچ اهنگی جز باران ارامم نمیکند. به اندازه :دلم تنگ بود برات.
