sepideh59.persianblog.ir
سالهای دور از خانهسالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/
سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
266
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
0.953 sec
SCORE
6.2
سالهای دور از خانه | sepideh59.persianblog.ir Reviews
https://sepideh59.persianblog.ir
سالهای دور از خانه
sepideh59.persianblog.ir
sepideh59 - سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/pages/1
سالهای دور از خانه. سرپناه (45) - فصل 10. ساعت ۱٢:۳٠ ب.ظ روز ۱۳۸٩/۱۱/۱٦ کلمات کلیدی:. صبح روز بعد سعید از رفتارهای ترانه حسابی شاکی بود و مدام علتش رو جویا می شد ، می دونست که این رفتارهای ترانه بی علت نیست اما نمی تونست دلیلی براش پیدا کنه. روی ادامه مطلب کلیک کنید. سرپناه (44) - فصل 10. ساعت ٩:۳۳ ق.ظ روز ۱۳۸٩/۱۱/۱٢ کلمات کلیدی:. روی ادامه مطلب کلیک کنید. سرپناه (43) - فصل 9. ساعت ٩:٥۳ ق.ظ روز ۱۳۸٩/۱۱/٥ کلمات کلیدی:. روی ادامه مطلب کلیک کنید. سرپناه (42) - فصل 9. روی ادامه مطلب کلیک کنید. مشکلات تران...
1332012 - سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/post/201
سالهای دور از خانه. ساعت ۱۱:۱٤ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۱٢/٢۳ کلمات کلیدی:. یه مدت نبودم الانم نمی دونم می تونم بنویسم یا نه؟ تو این مدت خیلی اتفاقهای بدی برام افتاده و کلا زندگیم زیر و رو شده. اگه تونستم حتما بازم آپ می کنم ، ولی فعلا قولی نمیدم. ببخشید که منتظر موندید و نتونستم بقیه داستان و براتون بنویسم. پروفایل مدیر : سپید. یه فنجون قهوه با گردو. سیمای زنی در دور دست. آشپزی - گلدوزی - هنری. اینجا یک ملک شخصی است. سلامی چو بوی خوش آشنایی. یادداشتهای یه ایرانی دور از وطن. كاش مي شد با لب حسرت گريست.
سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/1389/10
سالهای دور از خانه. سرپناه (41) - فصل 9. ساعت ۱٠:۳٤ ق.ظ روز ۱۳۸٩/۱٠/٢۸ کلمات کلیدی:. هنوز اون تو هستی؟ چرا بیرون میای پس؟ این تو هم آسایش ندارم از دست تو! توالت و با اتاق خواب اشتباه گرفتی فکر کنم! متستراح از استراحت میاد بابا جان! میگم که زیاد تو خونه موندی زده به سرت! روی ادامه مطلب کلیک کنید. سرپناه (40) - فصل 9. ساعت ٤:٥٩ ب.ظ روز ۱۳۸٩/۱٠/٢٤ کلمات کلیدی:. مشکلات ترانه انگار تمومی نداشت و اوضاع مالیشون هم روز به روز بدتر می شد و از اون بدتر این بود که سعید تصمیم نداشت کاری برای بهبودی اوضاع بکنه!
سرپناه (46) - فصل 10 - سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/post/194
سالهای دور از خانه. سرپناه (46) - فصل 10. ساعت ۸:۳۳ ق.ظ روز ۱۳۸٩/۱۱/٢٢ کلمات کلیدی:. مدتی بود که ترانه حال خوشی نداشت و همه اطرافیان احوالاتش رو به فوت پدرش مربوط می دونستند تا اینکه خود ترانه حس می کنه که انگار تمام این حالات براش آشناست و ربطی به فوت پدرش نداره ، پس با مراجعه به دکتر و درخواست آزمایش متوجه بارداری مجددش میشه! روی ادامه مطلب کلیک کنید. تو این حال و اوضاعی که ترانه داشت این خبر اصلا براش خوشایند نبود و دقیقا مثل یه پتکی بود توی سرش! بسه دیگه دختر آخه چرا انقدر خودت و عذاب میدی؟ تو بچه ا...
سالهای دور از خانه
http://sepideh59.persianblog.ir/1389/9
سالهای دور از خانه. سرپناه (34) - فصل 8. ساعت ۱٠:٢۱ ق.ظ روز ۱۳۸٩/٩/۳٠ کلمات کلیدی:. بالاخره فصل برگشتن آقا فری رسید و ترانه دل تو دلش نبود که ته این قضیه به کجا می کشه؟ دائم دور و بر مادر بزرگ می پلکید و قربون صدقه اش می رفت و ازش می خواست که زودتر سر صحبت رو باز کنه. مادربزرگ هم نگاه چپی به ترانه می کرد و زیر لب غرلند می کرد. تا اینکه شب بعد از شام شروع به صحبت کرد :. روی ادامه مطلب کلیک کنید. سرپناه (33) - فصل 8. به محض رسیدن به خونه امیر سراغ مادربزرگ رو گرفت و همونجا بدون مقدمه گفت:. دم درب آپارتمان...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
مرد آویزان، در خیابان لیز
http://www.jalaste.blogfa.com/9004.aspx
مرد آویزان، در خیابان لیز. چند و چون حیرانی آن مرد آویزان ، که در خیابانی لیز ، به نیفتادن می اندیشید! 41- not only بازگشت . but Also عارفانه ! الا اي برادران مذکور و هلا اي خواهران مأنوث! حضار عزيز و عزيزان حاضر . و درود بر شما، اي ساير دوستان و بستگان و الباقي آشنايان اين محفل بي ريا! علي الخصوص سر رفتگان اين جمع! که همينجا م ن باب حسن مطلع، مناسب مي دانم جهت علو درجات از در گذشتگان! مجددا پاسخ حضار ) مرسي . بعله . اوکي . خب ديگه حالا! ظرفيت هم خوب چيزي است والله! سکوت حضار ) . خدا حفظ تان کند! دوستان ...
دفترچه خاطرات بادوم خانوم
http://www.badoom-khanoom.blogfa.com/8910.aspx
دفترچه خاطرات بادوم خانوم. سایت لوازم آرایشی چند وقتی هست که به روز می شه. لطفا سر بزنید و نظرات و پیشنهاداتون رو اعلام کنید. Http:/ lavazem-arayeshi.blogfa.com/. نوشته شده در سه شنبه ۷ دی۱۳۸۹ساعت ۰:۵۳ قبل از ظهر توسط بادوم. سلاممن بادوم 21 سالمه و سه سال و خورده ای هست که با پسته دوستم و میخوام اینجا خاطراتم و بنویسم.و همچنین از دیدن نظراتون خوشحال میشم. ما به هم وصلیم. سالهای دور از خانه. چشم ها از ديوار رد مي شوند،ساكت! تلخ وشیرین روزهای من. ایکون های بامزه و ناز. یادداشت های دختر دستفروش مترو.
مرد آویزان، در خیابان لیز - 38- اشطباح ننویصیم ... قلت قولوت بلقور نکنیم ...
http://www.jalaste.blogfa.com/post-38.aspx
مرد آویزان، در خیابان لیز. چند و چون حیرانی آن مرد آویزان ، که در خیابانی لیز ، به نیفتادن می اندیشید! 38- اشطباح ننویصیم . قلت قولوت بلقور نکنیم . عندکی در باب آصیب شناثی ضبان کطبی و شفاحی امروظ ما. تو که صنی ازط گزشته است . تو که یک عمری برای خودت رفطی وعامدی و انگار نه انگار . تو که مدرک داری . تو که منسب داری . تو که معلمی خیر سرت . تو که شاگردی ارواح عمه ات! ای درد و بلایت بخورد توی کاصه سر خودط! آخر مگر مرظ داری؟ چرا افطاده ضیر پا؟ اسلن می فهمی داری چیکار می کنی؟ آصمون که نیومده ضمین! گزشته از اینه...
مرد آویزان، در خیابان لیز
http://www.jalaste.blogfa.com/8812.aspx
مرد آویزان، در خیابان لیز. چند و چون حیرانی آن مرد آویزان ، که در خیابانی لیز ، به نیفتادن می اندیشید! 36- من وقت مردن ندارم. برای او که بزرگ زیست و هرگز حقارت مرگ را ندید . تا رفت . رهایم کن ای مرگ. من با تو حرفی ندارم. مرا کار و باری به جز زیستن نیست. هرگز نبوده ست -. من با تو کاری ندارم. رهایم کن ای دیرپا تا هنوز و همین جا. رهایم کن ای خصم دیرینه. من وقت مردن ندارم. و حتی مجال دمی همکلامی و هم صحبتی با تو را هم. تو در بطن تابوت تنگ فراموشی و ناخوشی خانه داری. تو در قلب معیوب وامانده از رفت و آمد.
دفترچه خاطرات بادوم خانوم
http://www.badoom-khanoom.blogfa.com/8811.aspx
دفترچه خاطرات بادوم خانوم. چرا والدین پیر می شوند؟ روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: سلام. رییس پرسید: بابا خونس؟ صدای کوچک نجواکنان گفت: بله. می تونم با او صحبت کنم؟ کودک خیلی آهسته گفت: نه. رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: مامانت اونجاس؟ می تونم با او صحبت کنم؟ دوباره صدای کوچک گفت: نه. سلامم...
اینجا یک ملک شخصی است!
http://www.private-property.blogfa.com/9009.aspx
اینجا یک ملک شخصی است! بعد از نزدیک یک سال! نمی دونم چی شد که یهو بعد از 9 ماه اومدم اینجا. راستش خیلی ها رو می خوندم البته در حد ماهی یک بار چون واقعاااااااااااااااا سرم شلوغه. اینقدر شلوغ که در نهایت تعطیلی اومدم بیام توی بلاگفام و یادم نمیومد که به قول خودش نام کاربریم چی بوده. یعنی واقعا مغزم نمیکشید که بابا نام کاربری همون آدرسه! جالبه که آدم معمولا پسوردش یادش می ره اما من اون یادم بود. خوب کسی یادشه که من داشتم برای مستر اپلای میکردم؟ کسی یادشه داشتم خودمو می کشتم که جامو عوض کنم؟ در آغوش یک غریبه.
اینجا یک ملک شخصی است! - غم نگفته
http://www.private-property.blogfa.com/post-107.aspx
اینجا یک ملک شخصی است! می خواهم این را بنویسم. خیلی خاله زنکی است و همه اش غر غر زنانه است اما دوست دارم باشد و بماند. من همیشه از مدل زن ایرانی از بهترین خانواده شوهر هم ایراد می گیرند خیلی بدم می آید. از آنهایی که همیشه وظیفه خودشان می دانند که بگویند مادر شوهرم اینجور خواهر شوهرم آنجور. اما بعضی چیزها به من هم خیلی زور می آید. و به نظر می آمد که ختم به خیر شده. فقط من بعدش به دوست گفتم لطفا به خانم والده حالی کن که من از اینکه تحت فشار و رودربایستی قرار بگیرم متنفرم و مادر عزیز تر از جان خودم هم ب...
اینجا یک ملک شخصی است! - زیر آبی می رویم!
http://www.private-property.blogfa.com/post-108.aspx
اینجا یک ملک شخصی است! زیر آبی می رویم! نظر به اینکه ما خودمان شش تای رئیسمان را میبریم لب چشمه و تشنه بر می گردانیم هفته پیش دور از چشم رئیس بخیلمان به همراه همکاران آینده و رئیس آینده منزل یکی از همین همکاران آینده مان دعوت شدیم و می دانیم که اگر رئیسمان بفهمد احتمالا درجا فشارش به بیست رسیده و از شدت حرص جان به جان آفرین تسلیم می کند. اما ما درست مثل همان حیوان چهارپایی که فرض می شود هستیم زبان آدمیزاد حالیمان نشده و هر چه وزیر اعظم بگوید ما راه خودمان را میرویم! DESIGN BY : NIGHT SILENCE.
اینجا یک ملک شخصی است!
http://www.private-property.blogfa.com/8910.aspx
اینجا یک ملک شخصی است! می خواهم این را بنویسم. خیلی خاله زنکی است و همه اش غر غر زنانه است اما دوست دارم باشد و بماند. من همیشه از مدل زن ایرانی از بهترین خانواده شوهر هم ایراد می گیرند خیلی بدم می آید. از آنهایی که همیشه وظیفه خودشان می دانند که بگویند مادر شوهرم اینجور خواهر شوهرم آنجور. اما بعضی چیزها به من هم خیلی زور می آید. و به نظر می آمد که ختم به خیر شده. فقط من بعدش به دوست گفتم لطفا به خانم والده حالی کن که من از اینکه تحت فشار و رودربایستی قرار بگیرم متنفرم و مادر عزیز تر از جان خودم هم ب...
اینجا یک ملک شخصی است!
http://www.private-property.blogfa.com/8905.aspx
اینجا یک ملک شخصی است! باز آلرژیم عود کرده. میبینی که دارم خفه می شوم. عطسه آبریزش و باز هم عطسه و تنگی نفس. میگویی: بمیرمو اینجوری نبینمت. حرف ساده ایست. خیلی از عشاق به هم می گویند. اما من میدانم ته ته دل کوچک مردانه ات چی میگذرد. بالاخره بلند میشوم که صبحانه بخورم و میبینم که نهارت را جا گذاشته ای. چشم هایم از بد جنسی برق می زنند و قیافه ات را وقتی من را دم شرکت با بسته غذا و سالاد و مخلفات می ببینی تجسم میکنم. آخ که چقدر این سورپرایز ها به خودم می چسبد! شهر در امن و امان است! ان شاءالله ماه بعد!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
266
سپیده دم
شعر و متن عاشقانه و رمانتیک. فرقی نمی کند چه فرقی با من یا دیگری داری؟ قصه این است.آمده ای و این آمدن به وسعت آسمان و زمین ارزش دارد. پس اگر آمده ای که بمانی خوش بمانی و اگر برای گذشتن آمده ای خوش بگذری. دوشنبه یازدهم دی ۱۳۹۱ 12:44 سپیده. به بعضیا باید گفت. به بعضیا باید گفت: اون خرمایی که تو داری میخوری هستش تو جیب ماست. به بعضیا باید گفت ﮔﺮﺩﻧﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮕﯿﺮﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺳﺮﮎ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﻮ ﮐاﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ. ﺑﻪ بعضیام ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺑﻬﺖ ﻣﻴﮕﻦ ﻣﺮﺩ؟ بی خیااااال، ، ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺷﻮخی کردن! بعضی ها به ما نمیخوردن ،جاخالی دادیم خوردن ب شما! پنجشن...
یا سپیده یا مرگ
یا سپیده یا مرگ. آخرین جرعه را تو بنوش. سپیده علی=عشق و حسرت. مرگ من روزی فرا خواهد رسید. یه روز خوبی میرسه. دختري از خاك آلمان. من پذیرفتم که عشق افسانه است. براي همه عاشق ها. يكي من يكي تو. تو رو خدا باورم كن. خدا من و تو هستيم. گذري بر دلم/حافظ نامه من. عشق اين گونه پديد آمد. ای همه سیما ها/برگ نامه سهراب سپهری. دلم برات تنگ شده. الان ديگه ميخام خودم باشم. آنچه به جایی نمی رسد فریاد است. بعد از چند ماه اومدم، به یاد خاطرات قدیمی و روزهای شادی که داشتیم. یادش بخیر، چه روزهایی بود. آخرین جرعه را تو بنوش.
خاطرات من و ميترا
خاطرات من و ميترا. من خیلی وقته اصلا آنلاین نمیشم با اینکه الان ۲-۳ ماهه ADSL داریم اما باورت نمیشه من به جز پیدا کردن تحقیق هیچ وقت دیگه ای آن نشدم. این ترم میشم ترم ۶ معماری دانشگاه رودهن! اما هنوز احساس ترم ۲ اییا رو دارم! میترا دلم گرفته.خیلی چیزا خیلی وقتا هست که آدم نمی تونه حتی واسه خودش تکرار کنه.چه برسه به اینکه به کسی بگه.عادت کردیم همه چیزو همیشه تعریف کنیم.ترک عادت موجب مرض است! روزگار خیلی قشنگ می چرخه و عوض میشه اون قدر قشنگ که حتی نمی فهمیم چی شد! چون امکان نداره یادم بره! دلم برات تنگ شده!
نوجوان
دو مرد در کنار درياچه اي مشغول ماهيگيري بودند . يکي از آنها ماهيگير با تجربه و ماهري بود اما ديگري ماهيگيري نمي دانست . هر بار که مرد با تجربه يک ماهي بزرگ مي گرفت ، آنرا در ظرف يخي که در کنار دستش بود مي انداخت تا ماهي ها تازه بمانند ، اما ديگري به محض گرفتن يک ماهي بزرگ آنرا به دريا پرتاب مي کرد . ماهيگير با تجربه از اينکه مي ديد آن مرد چگونه ماهي را از دست مي دهد بسيار متعجب بود . لذا پس از مدتي از او پرسيد :. چرا ماهي هاي به اين بزرگي را به دريا پرت مي کني؟ مرد جواب داد : آخر تابه من کوچک است! با الت...
همه چی برای دخترا
همه چی برای دخترا. نوشته شده در چهارشنبه بیستم شهریور 1392ساعت 4:16 بعد از ظهر توسط سپیده. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر 1392ساعت 7:26 بعد از ظهر توسط سپیده. نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم تیر 1393ساعت 8:5 بعد از ظهر توسط سپیده. اگه گفتی اشتباهش کجاست؟ بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد. بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد. بسم الله الرحمن الرحیم. ثواب ختم یه قرآن را بردی. منم تو ثوابتون شریکم.
سالهای دور از خانه
سالهای دور از خانه. ساعت ۱۱:۱٤ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۱٢/٢۳ کلمات کلیدی:. یه مدت نبودم الانم نمی دونم می تونم بنویسم یا نه؟ تو این مدت خیلی اتفاقهای بدی برام افتاده و کلا زندگیم زیر و رو شده. اگه تونستم حتما بازم آپ می کنم ، ولی فعلا قولی نمیدم. ببخشید که منتظر موندید و نتونستم بقیه داستان و براتون بنویسم. ساعت ۱۱:٥٢ ق.ظ روز ۱۳٩٠/٢/۳٠ کلمات کلیدی:. In laptop man modatie ke be ghole maroof pokide! Viroosi shode bood dadim dorostesh kardan alan dige farsi nevis nadaram va kolan laptop darb o daghoon shode! بعدش خو...
آرامـــــــــــگاه سپیـــــــــد
یه آدمایی هستن که فقط اسم آدمیزاد رو یدک میکشن وگرنه عمرا آدم نیستن . حالم ازشون بهم میخوره . تا میبینه بهش راه نمیدی میخواد هرجوری شده اذییتت کنه و جلوی پیشرفتتو بگیره . عقده ایه بدبخت . اینجوری ب هیچ جا نمیرسی . هر چی عوض داره گله نداره . میبینی نتیجشو . نوشته شده در 91/12/12. ساعت 18:43 توسط Sepideh. اوني كه ميخوايش بياد سمتت و تو نتوني داد بزني و بگي كه از اومدنش خوشحالي . نتوني . غرورت بهت اجازه نده . به خدا درد داره . نوشته شده در 91/11/30. ساعت 22:20 توسط Sepideh. نوشته شده در 91/11/26. از جنس تو .
::.دنیای این روزهای من.::
دنیای این روزهای من.:. خرید عینک سه بعدی. سلام دوستان من اومدم. تاريخ : دوشنبه سیزدهم مرداد 1393 12:41 نویسنده : سپیده. بار خدایابه پیشگاهت عذرخواهم در حق ستمدیده ایکه در حضورمن براوستم رفته ومن یاریش ننمودم،. وازاحسانی که در حقم شده وشکرش رابجانیاورده ام،. واز بدکننده ای که ازمن پوزش خواسته وعذرش رانپذیرفته ام،. وازفقیری که از من حاجت خواسته ومن خواست او را بر خواست خود ترجیح نداده ام،. واز حق مومن حق داری که برعهده ام مانده وآن رااداننموده ام،. واز عیب مومنی که بر من آشکارگشته وآن را نپوشانده ام ،.
alone
تو را هيچگاه نمي توانم از زندگی. ام پاک کنم چون تو پاک هستي مي توانم تو را خط خطي کنم که آن وقت در زندان خط هايم براي هميشه ماندگار ميشوي و وقتي که نيستي بي رنگي روزهايم را با مدادرنگی هایم. يادت رنگ مي زنم. نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور 1391ساعت 15:38 توسط سپيده. قطار می رود.تو می روی. تمام ایستگاه می رود. و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو. کنار این قطار رفته ایستاده ام. و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام! نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد 1391ساعت 12:15 توسط سپيده. چه زیباست...
(^_^) روز نوشت (^_^)
یه آدم ذلیل مرده ی کوفت گرفته وبلاگمو هک کرد. الهی بره زیر تریلی با ذرات تشکیل دهنده آسفالت یکی بشه. من الان مطالب وبلاگمو میخوام. سیستمم ندارم بیام وبلاگاتون. هر وقت وبلاگ ساختم با گوشیم میام آدرس جدیدمو بهتون میدم. اگه تا آخر مهر وبتون نیومدم بدونید آدرستونو یادم رفته چون آدرس همه وبلاگارو حفظ نیستم همینجا آدرساتونو برام بذارید. بازم میگم الهی ویروس ابولا بگیره. نوشته شده در شنبه بیست و ششم مهر 1393ساعت 15:41 توسط 3p10.
