sedayebaraan.blogfa.com

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر - نسیان

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/post/8

سرش را بالا گرفته اما به آسمان نمی نگرد . به همه از بالا نگاه می کند انگار یادش رفته موقعیت اصلی اش را در نقشه ی جغرافیای خدا! تاریخ را هم فراموش کرده هم مال خودش را و هم مال دیگران را. نور خورشید صورتش را می آزارد. صدایی در گوشش زمزمه میکند: باز هم دست خالی هستی و متوقع. گوشهایش تیز هستند اما فقط برای شنیدن نه برای گرش دادن! دستش را جلوی صورتش می گیرد بارقه های نور پشت آن زندانی می شوند. چادرش را جمع میکند تا به دیوار های خاکی نخورد. خامت مهر. دعای قنوتش تا سقف مسجد بیشتر نمی رود. Design By : Mihantheme.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/1391/04/1

این بار هم صدای قدم هایت را شنیدم. صدا از راهروی بی انتهای دلتنگی هایم می آمد. سراسیمه به راهرو دویدم. خبری از تو نبود. ولی من مطمئن بودم که صدا ،. صدای تو بوده صدای تو و قدم آشنایت. و باز ناامیدانه به انتهای راهرو نگاه کردم: بی نهایت. نه بی نهایت نیست. زیرا که من پژواک صدای سالهای با هم بودنمان را شنیدم. خاطرات به انتهای این راهروی طولانی خورده اند و نزد من بازگشته اند. نوشته شده در چهارشنبه هفتم تیر 1391ساعت 22:45 توسط Amitiss- دست نوشته. Design By : Mihantheme. دیدم نگفتنم بهتر است. آنکه با من میماند.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/1393/02/2

می شود یک بار هم که شده راجع به نتیجه حرف نزنیم؟ دلم می خواهد این بار از مسیرش بگویم. از بوی خوش چای زعفرانی. از شعر های نو. از حافظ و سعدی و مولانا و صائب. از آبی مینایی و سبز سیر. و از آن شخصیت سفید شاهنامه. که برای تو خوش ترین خاطره ی این دوره بود. از آن آدم هایی که از این به بعد هر وقت اسمشان می آید. نا خودآگاه لبخند میزنیم. و هزار خاطره ای که باید فراموش شوند در ژرفای قلبت جان میگیرند. دوباره پژمرده می شوند. که نباید گریه کنی. حتی اگر بغض گریبانت را گرفت. و دوباره ادامه ی این راه بی پایان.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/1391/06/1

خواهشا نپرسید چرا رمز داره چون خودمم نمیدونم چرا رمز دارش کردم. همچشن آش دهن سوزی هم نیست که بگم واسه سرقت ادبیه! نوشته شده در دوشنبه ششم شهریور 1391ساعت 13:59 توسط Amitiss- دست نوشته. Design By : Mihantheme. دیدم نگفتنم بهتر است. آنکه با من میماند. خود مرا خواهد شناخت. و آنکه با من نمیماند. همان بهتر که نشناسد مرا. هفته دوم اردیبهشت 1393. هفته دوم اسفند 1391. هفته سوم مهر 1391. هفته او ل شهریور 1391. هفته سوم مرداد 1391. هفته او ل مرداد 1391. هفته سوم تیر 1391. هفته دوم تیر 1391. هفته او ل تیر 1391.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/1391/04/2

خاطره ها را میگردم. خاطره ها را می گردم اما نه مثل همیشه ، این بار برای یافتن تو. می گردم تا شاید بشود این بار هم از پشت اشک هایی که بین من و تو حایل است ، وجود پررنگت را دید. خاطره ها را می گردم. هر کجا می روم ردپای تو هست و خودت را توی همه ی نوشته ها جا کرده ای و هر بار بعد از رفتنت ،. صدای قلبی که به آرامی می شکند شنیده می شود. خاطره ها را می گردم. هر بار که سر و کله ی. تو پیدا می شود ،. خاطره ها را می گردم. خاطره ها را می گردم. و بعد از این همه به جاده ای می رسم که ردپای تو تا آخر آن پیداست. هفته سوم...

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/1391/05/1

این بار راه دیگری را در پیش گرفته ام. این بار تیشه ام را بر داشته ام تا همچو فرهاد با آن سنگ های حصار قلبت را بشکنم. هر روز و هر شب می شکنم و می شکنم و می شکم تا شاید بشود یکبار دیگر طعم شیرین نگاهت را چشید. گاهی خسته می شوم اما. باز تمام وجود من فریاد می زند که "بی تو نمی شود". و باز هم شکستن را از سر می گیرم. هر چه جلوتر می روم ناامیدانه تر به پشت سر نگاه می کنم. و در هر گوشه و کنار رد اشک هایم را میبینم که دل سنگ ها را هم آب کرده اما. این آخرین ضربه است که دیگر مرا از پای در می آورد. آنکه با من میماند.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر - نوشته های تلخ و شیرین

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/post/5

نوشته های تلخ و شیرین. گاهی وقتی بار زندگی روی دوشم زیادی سنگینی میکند یا امیدم را از زمین و زمان از دست داده ام، اسم تو روی صفحه گوشی ظاهر می شود و یادم می اندازد که حتی شده بخاطر کسانی که دوستم دارند باید لبخند بزنم و به زندگی عادی برگردم. گاهی وقتی به درک حقیقی از مفهوم جمله ای که مدت ها جلوی چشمم بوده و من به آن بی اعتنا بودم میرسم، که دیگر کار از کار گذشته و طی یک تجربه سخت کاملا با آن آشنا شدم. گاهی مدت ها حسرت می خورم که چرا ساده از کنار حرف های کسانی ابله فرضشان می کردم گذشتم! گاهی دلم نمی خواهد ...

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر - دست نوشته

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/category/1

خواهشا نپرسید چرا رمز داره چون خودمم نمیدونم چرا رمز دارش کردم. همچشن آش دهن سوزی هم نیست که بگم واسه سرقت ادبیه! نوشته شده در دوشنبه ششم شهریور 1391ساعت 13:59 توسط Amitiss- دست نوشته. نوشته های تلخ و شیرین. گاهی وقتی بار زندگی روی دوشم زیادی سنگینی میکند یا امیدم را از زمین و زمان از دست داده ام، اسم تو روی صفحه گوشی ظاهر می شود و یادم می اندازد که حتی شده بخاطر کسانی که دوستم دارند باید لبخند بزنم و به زندگی عادی برگردم. گاهی دروغ ها آنقدر شیرین می شوند که ذهنم را به طور کامل از اصل ماجرا منحرف می کنند.

berangekhakestar.blogfa.com

به رنگ خاکستر - ضربه ی آخر

http://www.berangekhakestar.blogfa.com/post/4

این بار راه دیگری را در پیش گرفته ام. این بار تیشه ام را بر داشته ام تا همچو فرهاد با آن سنگ های حصار قلبت را بشکنم. هر روز و هر شب می شکنم و می شکنم و می شکم تا شاید بشود یکبار دیگر طعم شیرین نگاهت را چشید. گاهی خسته می شوم اما. باز تمام وجود من فریاد می زند که "بی تو نمی شود". و باز هم شکستن را از سر می گیرم. هر چه جلوتر می روم ناامیدانه تر به پشت سر نگاه می کنم. و در هر گوشه و کنار رد اشک هایم را میبینم که دل سنگ ها را هم آب کرده اما. این آخرین ضربه است که دیگر مرا از پای در می آورد. آنکه با من میماند.