sayeyesokout.blogfa.com
سایـه سکــــوتسای ه سک وت - ... تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟! ، می میری ...
http://sayeyesokout.blogfa.com/
سای ه سک وت - ... تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟! ، می میری ...
http://sayeyesokout.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
52
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.201 sec
SCORE
6.2
سایـه سکــــوت | sayeyesokout.blogfa.com Reviews
https://sayeyesokout.blogfa.com
سای ه سک وت - ... تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟! ، می میری ...
sayeyesokout.blogfa.com
سایـه سکــــوت -
http://www.sayeyesokout.blogfa.com/post/44
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ تو چشماش نگاه مي كنم كه اون حرفي رو كه ميخوام شايد بگه. شايدنگاهم بهش جرأت بده. تو چشمام نگاه ميكنه و دنبال چيزي مي گرده. كافه گلاسه رو ميخوره. چاي ترشمو كه حالا تقريبا سرد شده سر ميكشم. نگاهم به دستاي گره كرده ش روي ميز ثابت شده. نگاهش به دستام دوره ليوان نيمه ولرم ه. چه قدر دستامون شبيه همن. سرمو ميارم بالا كه از نگاهش حرفشو بخونم. اما دود سيگار دختري كه روي صندلي ميز پشت سر اون نشسته نگاهمو ميكشه دنبال خودش. چه قدر قيافه ش معصومه. توي چشماش يه چيزي هست كه.
سایـه سکــــوت
http://www.sayeyesokout.blogfa.com/1391/10
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ دلم خیلی براش تنگ شده. مهربون بود، طاقت دیدن غم هیچ کس رو نداشت. همیشه لباش خندون بود و چشماش جستجوگر. یه وقتاییم دلش بدجور میگرفت ولی تو خودش میریخت. نمیخواست کسی بفهمه غصه داره. یه خبری شنید که شاید. شاید نباید میشنید. یه روز بی هوا جایی رفت که نباید می رفت. حرفاییو زد که نباید می زد. انقدر گفت که حنجره ش سوخت. ازون به بعد نه دیگه خندید نه حرف زد. قبل از اینکه بدونه، خیلی چیزارو تجربه بهش فهموند.خیلی تلخ بهش حالی کرد. توی چشماش دیگه هیچ حسی نبود. همه خیلی چیزا میگفتن. اگر د...
سایـه سکــــوت -
http://www.sayeyesokout.blogfa.com/post/35
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ راستش یه کامنتی یه دوستی برام گذاشتو گفت من سرقت ادبی کردمو وقتی قسمتی ازدیالوگای فیلم شبهای روشنو اینجا نوشتمو و ازش استفاده کردم چرا اسمی از سعید عقیقی که این متنو نوشته نیاوردم. من معذرت می خوام. و می خوام اون دوست بدونه کار من سرقت ادبی نبود. من روزی که اون فیلمو دیدم خیلی به دلم نشست و اینقدر آشفته بودم که دیگه دنبال نویسنده اش نبودم و فقط نوشتمش اینجا. هیچ وقتم نگفتم کار خودمه! بازم از سعید عقیقی رسما معذرت می خوام. نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد. دم گرم گلویش را.
سایـه سکــــوت
http://www.sayeyesokout.blogfa.com/1389/07
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم مهر 1389ساعت16:12توسط فاطمه. خنك آن قمار بازي كه بباخت هر چه بودش. بنماند هيچش الا هوس قمار ديگر. اگر دل دلیل است (انوشه). نوشته بر باد (فرزانه). قالب های نایت اسکین. نوشتم نوشتی نوشت (انوشه). Design by : Night Skin.
سایـه سکــــوت - بدون هيچ دليلي...
http://www.sayeyesokout.blogfa.com/post/41
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ انسانيت آدما ربطي به كچل بودن و يا زشت و بيريخت بودن، بي دندون بودن، پولدار نبودن، تحصيل، شغل، طبقه اجتماعي و هزار تا چيز ديگه كه توش بر خورديم نداره. با اينكه انسانيت ذاتي نيست و اكتسابيه اما تنها چيزيه كه مي تونيم اونو به بچه هامون بديم. نوشته شده در سه شنبه ششم اسفند 1392ساعت13:49توسط فاطمه. خنك آن قمار بازي كه بباخت هر چه بودش. بنماند هيچش الا هوس قمار ديگر. اگر دل دلیل است (انوشه). نوشته بر باد (فرزانه). قالب های نایت اسکین. نوشتم نوشتی نوشت (انوشه).
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ابر و ابر و ابر.... - اتوبوس
http://www.dele-rish.blogfa.com/post-5.aspx
ابر و ابر و ابر. مژه هات که سنگین می شوند و سفت می چسبند به هم بعد باز شان که میکنی قطره ی شوری می دود پایین انگار که دیرش شده باشد هراسناک دست می بری و پاکش میکنی اما نگاه هایشان روی صورت توست و لابد دارند توی مغزشان برایت کلی داستان درست می کنند. دوست داشتم فکر هایشان را میخواندم تا ببینم زندگی ام میتوانست چه داستان های دیگری داشته باشد. دوست داشتم کوچک می شدم اندازه ی وروجک شاید. نه! کوچک تر اندازه ی بند انگشتی! آن وقت چه کار ها که نمی شد کرد. اما همیشه بزرگم در عین کوچکی. آن قدر بزرگ که وقتی از کنار ...
ابر و ابر و ابر....
http://www.dele-rish.blogfa.com/8910.aspx
ابر و ابر و ابر. درون دفتر شعر فرشته ای غمگین / هزار اسم قلم خورده است و مردی تار. سه شنبه هفتم دی ۱۳۸۹ 9:34 فرشته. Design By : nightSelect.com. ستاره زد. سلام کن. قصه های یک عبور سبز. حافظ بن مولوی بن خراسانی. قالب های نایت سلکت.
ابر و ابر و ابر....
http://www.dele-rish.blogfa.com/8908.aspx
ابر و ابر و ابر. مژه هات که سنگین می شوند و سفت می چسبند به هم بعد باز شان که میکنی قطره ی شوری می دود پایین انگار که دیرش شده باشد هراسناک دست می بری و پاکش میکنی اما نگاه هایشان روی صورت توست و لابد دارند توی مغزشان برایت کلی داستان درست می کنند. دوست داشتم فکر هایشان را میخواندم تا ببینم زندگی ام میتوانست چه داستان های دیگری داشته باشد. دوست داشتم کوچک می شدم اندازه ی وروجک شاید. نه! کوچک تر اندازه ی بند انگشتی! آن وقت چه کار ها که نمی شد کرد. اما همیشه بزرگم در عین کوچکی. آن قدر بزرگ که وقتی از کنار ...
آخرین یکشنبه ی سال
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/9303.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. اینروزا ، با دور شدنم از بعضی ها که روزی اسم دوست رو روی هم گذاشته بودیم - علارغم تلاشم برای حفظ روابط گذشته - می بینم که اون ها هیچ تمایلی برای ادامه ارتباطمون ندارند. و من به این نتیجه می رسم که این یک پایان نیست. درستش اینه که یه چیزایی هیچوقت تمام نمیشه. واگه تموم شد معنیش اینه که در واقع هیچوقت شروع نشده بود. یه چیزایی مثل "دوستی"! نوشته شده در یکشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۳ 20:24 توسط مژگان جعفری. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. به قول اخوان ثالث): منم دشنام پست افرینش/ نغمه ای ناجور.
آخرین یکشنبه ی سال
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/9307.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. چهاردهم از ماه مهر. گفت : تو پاییزی، با خودت همیشه مهر داری! گفتم: اما من زمستونم.با اسفند تموم میشم! نوشته شده در دوشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۳ 0:11 توسط مژگان جعفری. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. به قول اخوان ثالث): منم دشنام پست افرینش/ نغمه ای ناجور. برای روزهای بی خورشید. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
آخرین یکشنبه ی سال -
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/post-13.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. چشمهای تو مثل آفتابند نمی شود مستقیم به آنها نگاه کرد. نوشته شده در پنجشنبه یازدهم مهر ۱۳۹۲ 15:27 توسط مژگان جعفری. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. به قول اخوان ثالث): منم دشنام پست افرینش/ نغمه ای ناجور. برای روزهای بی خورشید. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
آخرین یکشنبه ی سال -
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/post-15.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. این گوشه از شهر امنه. من سعی کردم نمیرم. اونقدر نمیرم که آخر. این گوشه پهلو بگیرم. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ 7:40 توسط مژگان جعفری. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. به قول اخوان ثالث): منم دشنام پست افرینش/ نغمه ای ناجور. برای روزهای بی خورشید. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
آخرین یکشنبه ی سال - همین حرف های معمولی!
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/post-12.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. همین حرف های معمولی! اینکه جایی دور از خانواده و همه ی چیزهایی که وا بستگی های زیادی. خاصه در جمع های زنانه ، به دلیل مصایبی با احتمال وقوع بسیار بالا! استادمون همیشه می گفت : " من از دست هیچکس ناراحت نمیشم.". ومن نمی دونم چرا با گفتن این جمله ش یاد مرحوم نادر ابراهیمی می افتادم. که می گفت: "کسی که میگه من از دست هیچکس. ناراحت نمیشم ، در واقع داره از ارتفاع. دلگیری حرف می زنه! با استناد به این جمله واین برداشت ازاون. ما چون زدری پای کشیدیم ، کشیدیم. امید ز هرکس که بریدیم ، بریدیم.
آخرین یکشنبه ی سال - و بهشت هم ، در آغوش تو غرق می شود...
http://www.akharin-yekshanbe.blogfa.com/post-18.aspx
آخرین یکشنبه ی سال. و بهشت هم ، در آغوش تو غرق می شود. قلبم رو ترازو می کنم و هرچی از زندگی دارم رو در یک کفه. ی اون می ذارم: زندگی آروم و بی دغدغه! پیشرفت های قانع کندده ی نسبی اگرچه کوچیک . همنشینی با آدمهای مهربون اطرافم و همسری که به اندازه ی تمامیت روحش دوستش. دارم کسی که هر چه از آرامش و خوشبختی این روزهام دارم مدیون. بودن اوست. کسی که حاشیه امن روحم شده و بی شک هرکس دیگری جای او بود هرگز تا این اندازه به زندگی دلخوش نبودم. با این همه به کفه ی مخالف. ترازو که نگاه می کنم هنوز هم سنگین تره!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
52
زندگی جاریست
تا او هست ،به کسی نیازم نیست. در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،. پس برخیز تا چنین مردمی بگریند . درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند. مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند. نصف اشباهاتمان ناشی از این است که. وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم. و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم. سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست. بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید. همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که. تکیه کلام پیریت نشود. چه داروی تلخی است وفاداری به خائن،. یکی در آسمان ...
سایه ی شبح ؟!
سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۲ . 10:29 . شبح. به اندازه ی چشمانت. شیرینی لبهایت را ندارد. و هیچ بمب اتمی. به اندازه ی خنده هایت. مرا ویران نمی کند! پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ . 9:45 . شبح. نبودنت را غروب های زمستان. در قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم. نبودنت دود می شد و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه. بعد تکیه می دادم به صندلی چشم هایم را می بستم. و انگشتانم را دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم. تا بیشتر از یادم بروی. نامرد اگر بودم نبودنت را تا حالا باید فراموش کرده باشم. مرد نیستم اما نامرد هم نیستم.
هم سایه ام باش
هم سایه ام باش. پروردگارا به من بیاموز ، دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند. نبودی با سیگ ار. گذشت امروز که قرار بود دیگر بیایی. از سوی تو اتشی برایم اورد. که او دیگر نمیاید . نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم خرداد 1391ساعت 5:54 توسط سایه. من و تنهایی ام. تن هایی را دوس ت دارم. نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم خرداد 1391ساعت 3:53 توسط سایه. که ارام جان لحظه هایم بودی. نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم خرداد 1391ساعت 20:59 توسط سایه. انان که بودنت را. قدر یک مورچه است! خواسته یا نا خواسته. که سخت لغزنده است.
کلامی دلنشین
اگرتنها ترین تنها شوم باز خداهست اوجانشین همه ی نداشته هاست. گاهی گمان نمیکنی ولی میشود ، گاهی نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود! گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود! تاريخ : چهارشنبه بیستم اسفند ۱۳۹۳ 17:23 نویسنده : melika. تاريخ : چهارشنبه سوم دی ۱۳۹۳ 22:15 نویسنده : melika. میگفتی ' یکی هست. حالا رفتی .دیگه کسی نیست. جاده ی احساسم یه طرفه' میشه بی حضور صدای نابت. بغضم 'میشکنه از غم نبودت. رفتی' یکی یکدونه ی 'موسیقی نسل من.
سایـه سکــــوت
تو زنده ای به فقط عشق ، رفت؟ تو چشماش نگاه مي كنم كه اون حرفي رو كه ميخوام شايد بگه. شايدنگاهم بهش جرأت بده. تو چشمام نگاه ميكنه و دنبال چيزي مي گرده. كافه گلاسه رو ميخوره. چاي ترشمو كه حالا تقريبا سرد شده سر ميكشم. نگاهم به دستاي گره كرده ش روي ميز ثابت شده. نگاهش به دستام دوره ليوان نيمه ولرم ه. چه قدر دستامون شبيه همن. سرمو ميارم بالا كه از نگاهش حرفشو بخونم. اما دود سيگار دختري كه روي صندلي ميز پشت سر اون نشسته نگاهمو ميكشه دنبال خودش. چه قدر قيافه ش معصومه. توي چشماش يه چيزي هست كه. فرهادواره اي كه ...
ســـایه سکوت
عشق زينب بيماري نيست جز فوق جنون.هركه گويد يا حسين بر او سرايت ميكند.اي كه بيماري چرا نزد طبيبان ميروي.خرده نان سفره زينب كفايت ميكند.كربلا باشد سفارت خانه حق بر زمين.اين سفارتخانه را زينب صدارت ميكند.بيرق خون خواه شاه كربلا اين مطلب است.اهل عالم گوش باشيد اين سپاه زينب است. رويای صدا - سعيد پورمحمودی. صداهای آشنا - زهرا و فرشته. فرياد يک ققنوس - دکتر امينی. بودای طلايی - سارا. نجوای دل - پريا. ستاره دنباله دار - الهه شرقی. قصه همیشه تکرار هجرت و هجرت و هجرت -الهه جون خودم. ورود ممنوع - فرزانه. این شبها ...
خیمه دوست
ازآن روزی که این عالم به پاشد/حسین بن علی اربابه ما شد. شنبه دوم فروردین 1393 ] [ 23:18 ] . ما گنهکاریم،آری جرم ما هم عاشقی است. آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست ،کیست؟ زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است. دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است،نیست؟ زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی خنده است. بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست. زندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم است. آنکه عاشق نیست،هم اینجا هم آنجا دوزخی است. عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است. می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟ تنها به شمعی قانعند.
sayeyetanhaiiman.persianblog.ir
خیلی سخت نیست رفتن.....برو
خیلی سخت نیست رفتن.برو. نمیدونم دقیقا چی بگم خاستم گاهی اوقات دلتنگیهامو قایم نکنم و یجایی بگم که خیلی دلتنگم. 1777;۳٩۳/۸/٤ : ٩:٢٧ ب.ظ :. نويسنده : مهناز اسدپور. 1777;۳٩۳/۳/۱ : ۱٢:۳٧ ق.ظ :. نويسنده : مهناز اسدپور. 1777;۳٩۳/۳/۱ : ۱٢:٢٤ ق.ظ :. نويسنده : مهناز اسدپور. صدا نزدی اسمم را . ! که برایت کنار گذاشته بودم . . . 1777;۳٩٢/۸/٧ : ۱٠:٤٤ ق.ظ :. نويسنده : مهناز اسدپور. برای تنها قدم زدن. 1777;۳٩۱/۱٠/٢٠ : ٥:۳٩ ب.ظ :. نويسنده : مهناز اسدپور. نه اینکه زانو زده باشم. فقط تنهایى سنکین است. تو صدایم کن .
سکوت کبود
چقدر تغییر کردن برام سخته.از این مقاومت در مقابل تغییر خسته شدم.از اینکه آدمها چه راحت تغییر می کنند حرص می خورم! نوشته شده در پنجشنبه ششم اسفند 1388ساعت 0 قبل از ظهر توسط مهراوه. حکایت قانون جذب رو نمی فهمم. هر وقت که منتظر چیزی نبودم برام اتفاق افتاده و هر بار که شدیدا چیزی و خواستم ازم دور شده! نوشته شده در یکشنبه دهم آبان 1388ساعت 0 قبل از ظهر توسط مهراوه. به کوتاهیه یک سفر. ما هم مسافران با ادب آن قطار بودیم. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم مهر 1388ساعت 2 قبل از ظهر توسط مهراوه. به سایه دل مبند! این ما ...
اجتماعی
نقد فیلم قلاده های طلا. پاسخ به نظرات مهم:. نقدی كوتاه بر جدایی نادر از سیمین. سایت تخصصی کسب درآمد از اینترنت$. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. یکشنبه 1 بهمن 1391 : نویسنده : احسان ابراهیمی. درخماری فراق سخت بود تحمل روزها. سوزانده این دیاررا زدوریش آه وسوزها. این بیچاره را نگفته بود از سختی فراق. شود روزی آن شوق وشورها. جواب این بیچاره كس نمی داند جز او. آن شب كه سوزاندی این دل غمناك را. دانستم همی كارم سخت شود ز. تا كی شمارش كنم. دلتنگ می شودزمستان زحسرت بهار.
