samiramaleki.blogfa.com

garibeiashena.blogfa.com

غریبه ای آشنا -

http://www.garibeiashena.blogfa.com/post-17.aspx

دلم برای حضورت عجیب دلتنگ است. رهایم کن در این گرداب رفتن. ندارم بی تو حتی تاب رفتن. نگاهت را نگیر از چشم هایم. چرا دیدی برایم خواب رفتن. تو غرقی در هوای پرکشیدن. و من هم غرقه ی خوناب رفتن. پس از این سیرم از دریای بی تو. تو اما نیستی سیراب رفتن. گریزانم از این پایان کاری. از این شبهای بی مهتاب رفتن. ازاینکه فکر کردم بعد عمری. رعایت می کنی آداب رفتن. برایم بعدازاین فرقی ندارد. که باشم طعمه ی سیلاب رفتن. پس از چندی بخواهی یا نخواهی. مهیا می شود اسباب رفتن. تقدیم به کسی که با رفتنش تنهاترم کرد. مصطفا فخرایی...

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو... -

http://www.dobareto.blogfa.com/post-14.aspx

رفتي به سمت ناكجا پايان بگيري. مي خواستي از نو برايم جان بگيري. مثل همان ققنوس كه آتش گرفت و. از نو جوان شد،خواستي طوفان بگيري. اين كارها از تو نمي آيد عزيزم. شايد كه بعد از من سروسامان بگيري. اين بار دست از سحر و جادوها كشيدي. شايد دلت مي خواهد از قرآن بگيري. من با تو كار نيمه پاياني ندارم. اتمام حجت مي كنم باران بگيري. حتي اگر هستم، براي اينكه فردا. شايد از اين ديوانه ات تاوان بگيري. ÄæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه بیستم مهر ۱۳۸۹ÓÇÚÊ 20:55 ÊæÓØ مریم حیدری. ÞÇáÈ ÌÏíÏ æÈáÇ ÇíÜÜÑÇä ãæÈ ÏÇÊ äÊ. ÌÏíÜÜÏÊÑíä ÇÓ Çã ÇÓ åÇ.

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو...

http://www.dobareto.blogfa.com/9005.aspx

زندگی بی تو جهنم شده می دانی که. چشم هامان همگی نم شده می دانی که. برو اینجا به تو بد می گذرد می دانم. پشت این حادثه ها خم شده می دانی که. تو بگو طاقت بی هم نفسی را دارم؟ این نفس با نفست دم شده می دانی که. از من و خاطره ها دل بکن و راهی شو. عشق هم قاتل آدم شده می دانی که. مردم شهر به ما زخم زبان می کوبند. مهربانی به خدا کم شده می دانی که. اصلا از مردم اینجا چه توقع داری. کینه هاشان شتری هم شده می دانی که! ÄæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه یازدهم مرداد 1390ÓÇÚÊ 12:49 ÊæÓØ مریم حیدری. ÞÇáÈ ÌÏíÏ æÈáÇ ÇíÜÜÑÇä ãæÈ ÏÇÊ äÊ.

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو... - بهانه هايم بي دليل نيستند اما تو كه مي پرسي مي گويم هيچ دليلي ندارد...

http://www.dobareto.blogfa.com/post-12.aspx

بهانه هايم بي دليل نيستند اما تو كه مي پرسي مي گويم هيچ دليلي ندارد. لبريز از آب است اين جام و سبويم. من تشنه لب مي گردم اينجا كو به كويم. هر روز در خانه.كتاب و روزنامه. ديگر براي من شده حكم هوويم! بين من و تو آنچه كه بايد نمي شد. شد ، اتفاق افتاد، بي پرده بگويم. آيينه ي دق بوده ام عمري برايت. ديروز فهميدم كه فردا روبه رويم. دنياي خالي از تو رنگارنگ تر نيست. هر جاي دنيا را بگردم جست و جويم. بي فايده مي ماند اين راهي كه رفتم. دنيا دو تا از تو نزاده تا به سويم. من بيست تابستان از عمرم را گرفتم.

arefeherfei.blogfa.com

عارفانه -

http://www.arefeherfei.blogfa.com/post-49.aspx

من به خود نامدم اینجا که ز خود باز روم! سلام سلام به همه دوستان قدیم و جدیدم. خوبین؟ اینبار امده ام که اگر خدا بخواهد و او بمانم. اینبار امده ام تا اثبات کنم که میتوانم. اینبار امده ام امدنم بهر تو بود .به کجا میروم اخر تو بگو! درک اینکه چطور شد رفتم و چگونه است که اینجایم شاید به رمانی طول و دراز بیانجامد که نگو. اما انچه من را به این دنیای مجازی برگرداند حضور چشمان تو بود که به یکباره قدرت کلانی در من رویاند.که اینجا باشم! هر جای ایران که بودم بدون تو هیچ بود اما چه کنم که مجبور بودم و معذور! هفته چهار...

seqatrekhun.blogfa.com

كاش عشق را زبان سخن بود... - مرا دوست بدار...

http://www.seqatrekhun.blogfa.com/post/22

كاش عشق را زبان سخن بود. به مناسبت سالروز تولداحمدرضا احمدی. خورشید آفتابی که می شود. مه آرام آرام رخت بر می بندد. من اشک هایم را به سویی پرت می کنم. و به اتاق باز می گردم. به اتاقی که به شب. تاريخ سه شنبه سی ام اردیبهشت 1393ساعت 0:10 نويسنده نرگس عظيمي. به سوره های رسولان سرشکسته پناه آورد؟

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو... -

http://www.dobareto.blogfa.com/post-18.aspx

زندگی بی تو جهنم شده می دانی که. چشم هامان همگی نم شده می دانی که. برو اینجا به تو بد می گذرد می دانم. پشت این حادثه ها خم شده می دانی که. تو بگو طاقت بی هم نفسی را دارم؟ این نفس با نفست دم شده می دانی که. از من و خاطره ها دل بکن و راهی شو. عشق هم قاتل آدم شده می دانی که. مردم شهر به ما زخم زبان می کوبند. مهربانی به خدا کم شده می دانی که. اصلا از مردم اینجا چه توقع داری. کینه هاشان شتری هم شده می دانی که! ÄæÔÊå ÔÏå ÏÑ سه شنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۰ÓÇÚÊ 12:49 ÊæÓØ مریم حیدری. ÞÇáÈ ÌÏíÏ æÈáÇ ÇíÜÜÑÇä ãæÈ ÏÇÊ äÊ.

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو...

http://www.dobareto.blogfa.com/9205.aspx

بی دست و پاتر از خودم آدم ندیده ام. این روزها به حرف شما بد رسیده ام. این روزها که پیش تو جرئت نمی کنم. یک جمله ی سلیس بگویم"بریده ام". لعنت به من به این دل کم طاقت عجول. با قهرهای ساعته و ته کشیده ام. من و این کودکانه ها. با صورتی مدرن عروسک خریده ام. گفتی: بزرگ می شوم و رسم زندگی. من بچه ام هنوز و فقط قدکشیده ام. گفتم بزرگ می شوم و مثل مادرم. من مثل هیچکس نشدم خواب دیده ام. ÄæÔÊå ÔÏå ÏÑ شنبه دوازدهم مرداد 1392ÓÇÚÊ 14:18 ÊæÓØ مریم حیدری. ÞÇáÈ ÌÏíÏ æÈáÇ ÇíÜÜÑÇä ãæÈ ÏÇÊ äÊ. ÌÏíÜÜÏÊÑíä ÇÓ Çã ÇÓ åÇ.

dobareto.blogfa.com

و دوباره تو... -

http://www.dobareto.blogfa.com/post-17.aspx

بايد بگم "و چقدر زود دير مي شود! شايد وقتش نيست ولي من عادت دارم به دير رسيدن. غزل "غدير خم" حرفيه كه تو گلوم مونده. آورده ام عيدي برايت روح خود را. حالا مرا با خود ببر بالاي بالا. من قصد كردم از زمين، از خاك، مردم. دل بركنم زودي بيايم آنطرف ها. يك يا علي مانده ست تا خ م، زود برگرد. من مي شناسم جاي پايت را كه فردا،. بالاي يك تل مي رود دنيا ببيند. حالا بگير از دست هايش عشق و گرما. من نذر دارم دست هايت را بگيرم. تو خوب مي داني كه حكمش چيست فتوا. آورده ام عيدي برايت جسم خود را. عيدي براي من نمي آريد مولا؟

arefeherfei.blogfa.com

عارفانه

http://www.arefeherfei.blogfa.com/89051.aspx

وقتي واژه ها بودارند! سرد بودي .سرد از يك كوه يخ. از ميان اينهمه سنگي تو سنگ! بي همه يا با همه مثل درخت. يا كه جنگل باشي و يا تك درخت! جان و بي جاني و گه افتاده منگ.جام چندين خورده اي مستي درنگ! راه و بيراهي. نشاني داده اي. خود چه راهي؟ راهمان جا داده اي؟ پا به پائي .دست با دستي اگر.خسته بودي.دست ميدادي مگر! فرش بودي خاك و گه ان كهربا. جاي خالي زير پا دادي چرا؟ امد و رفت و ولي پيدا و گم. خام مطلب ميشد ان .پيدا ز گم! با من و بي من غريبه اسمان. يك نظر كرديم اين شد حالمان! هفته چهارم آبان ۱۳۹۲.