arminirani.blogspot.com
دست نوشته: December 2009
http://arminirani.blogspot.com/2009_12_01_archive.html
Wednesday, December 23, 2009. یادش زنده راهش باقی. دانست اینان برای مردم نیستند. با سادگی اش ایستاد. گفت آنچه را باید می گفت. آخ که چه زود رفت. Subscribe to: Posts (Atom). View my complete profile. وبلاگهایی که خوشم میاد. مگر چقدر مجال داریم؟*. ماه در نزدیکترین فاصله به زمین. متولد یک روز بارانی. کلاس زبان و مدرسه. صاحب خانه ای که مهمان شد. دستهایم را گم کرده ام. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. خیانت به وقت بهار. Daily of Mr.Zip and Mrs.ZigZag. یادش زنده راهش باقی.
arminirani.blogspot.com
دست نوشته: May 2009
http://arminirani.blogspot.com/2009_05_01_archive.html
Wednesday, May 27, 2009. تو کوچه باغ زندگی ام سلانه سلانه قدم می زنم. پر شده از برگهای زرد و قهوه ای خشک. تجربیات فرسوده زندگی رو با پاهام زیر و رو میکنم. بعضی هاشون اونقدر بی اهمیت هستن که زود خرد میشن وبعضی هاشون هنوز مقاومت میکنن. تصمیم گرفتم یک جارو دستم بگیرم و اینها رو جارو کنم. با خوباش یه کلاژ درست میکنم و بد هاش رو میندازم دور با تمام ضربدرهایی که جلوشون گذاشتم. میخوام خودم رو از شر اون چیزایی که لازم ندارم خلاص کنم. تا جا برا اون چه میخوام باز بشه. مگه کوچه باغ زندگیم چقدر جا داره؟ و نیز آرزومن...
ary-f.blogfa.com
دست نوشته
http://www.ary-f.blogfa.com/1394/04
آیدا :وبلاگ شماره 1. سکوت پاییزی(چتری برای برگریزان)لیلا 2. سکوت پاییزی(چتری برای برگریزان)لیلا 1. نوشته شده توسط آری در ۹۴/۰۴/۱۵ و ساعت 16:54 PM. آیا می توان کاری کرد؟ Http:/ s4.picofile.com/file/7944217418/bonyade koodak.flv.html. این فیلم رو ببین بعد به سوالم جواب بده نه به من،به خودت جواب بده. نوشته شده توسط آری در ۹۴/۰۴/۱۴ و ساعت 8:23 AM. بر گرفته از وبلاگ دوست گرامیم باران جهت توجه به حفظ محیط زیست. آ یا می دانید:. 1-طبیعت دو سال برای تجزیه یک عدد فیلتر سیگار زمان نیاز دارد. وقتی به دنبال چیزی میگر...
aseman-ary.blogspot.com
فکرام
http://aseman-ary.blogspot.com/2011/01/blog-post_17.html
Monday, January 17, 2011. بخار قهوه همه وجودم رو گرم میکنه. گرماش رو دوست دارم. و حس گرمای قهوه آرومم میکنه. خوشحالم که زمستونه واین قهوه اینقدر میچسبه. Subscribe to: Post Comments (Atom). مگر چقدر مجال داریم؟*. ماه در نزدیکترین فاصله به زمین. متولد یک روز بارانی. کلاس زبان و مدرسه. بخار قهوه همه وجودم رو گرم میکنه گرماش رو دوست دار. سه روزه داره میباره نه از اون بارونا که بشه زیرش ر. وای آتیش بازی رقص همه لبا پر لبخند قهقهه نگاههای گ. View my complete profile. Simple template. Powered by Blogger.
rooze-barany.blogspot.com
A Rainy Day: October 2010
http://rooze-barany.blogspot.com/2010_10_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه. دیشب دوباره بارون اومد! بعد از مدتهای طولانی. همینطور که توی ترافیک خیابون داشتم از بارش بارون لذت میبردم، فکر میکردم کاش این بارون هرچی دروغ و دورنگیه با خودش بشوره و ببره. دلم میخواست پیاده شم و زیر بارون وایسم تا هرچی رنگه از روی چهره و تنم شسته بشه. ولی رنگها معمولا قشنگن! آدم دلش نمیاد به این سادگی بشورشون! اینجا یک روز بارانی است. یاد دوستان بارانی به خیر. دلم برای همه شان تنگ است. کاش کسی بود که هنوز با من زیر باران بایستد. پیوندهای مربوط به این پیام. گاهی کلی خودم رو ...
rooze-barany.blogspot.com
A Rainy Day: May 2011
http://rooze-barany.blogspot.com/2011_05_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه. این دنیا پر است از آدمهای جورواجور. هزار رنگ. هزار شکل. هزاران رفتار. میتوانی هر آنچه میخواهی در میانشان پیدا کنی. با این حال آدم اینجا دلش میگیرد. از تنهایی! مثل این است که همه این آدمها ماشینهایی هستند که به وقت روشن میشوند و به وقت خاموش. احساسی در آنها نمیتوان یافت. یا اگر می یابی، کوتاه مدت و مصنوعی است. با تمام این احوال، . سخن از عشق که باشد، هنوز دنبال عشق اسطوره ای میگردند. عشق زمینی، هزاران دردسر دارد و با تمام دردسرهایش عشق است. اما این آدمها سخت میفهمند.
rooze-barany.blogspot.com
A Rainy Day: April 2011
http://rooze-barany.blogspot.com/2011_04_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سهشنبه. مدت زیادی بود که نمینوشتم. هم به خاطر اینکه از محیط اینجا دلگیر بودم و هم به خاطر مشغله زیاد. امروز یک روز بارانی است. گاهی چیزهای قدیمی از جدیدترها خیلی بهترند. مثل یک وبلاگ قدیمی، مثل روزهای بارانی قدیم، مثل دوستان قدیمی، مثل. اما برای قدیمی شدن، باید ماند. باید صبر کرد. برای بهتر شدن. نه برای خاطره شدن. فقط برای بهتر شدن. برای استوار شدن. برای همیشه ماندگار شدن. باید زیاد صبر کرد. باران امروز تمام قدیمی ها را به یادم آورد. چقدر زیبا و دوست داشتنی اند. وضعیت من در یاهو.
rooze-barany.blogspot.com
A Rainy Day: December 2010
http://rooze-barany.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ آذر ۲۳, سهشنبه. دیشب بعد از مدتهای زیاد توی تهران بارون اومد. باز باران با ترانه، با گهرهای فراوان، میچکد بر بام خانه. چهره شهر تهران دوباره شسته شد. برای بار دیگر، تنها امید، این شهر غبار گرفته و دود آلود را ناامید نکرد. نمیدانم چرا ما هنوز به دیگری امید بسته ایم. نمیدانم چرا نگاهمان به زمین است. نمیدانم چرا کمتر یادی از آسمان میکنیم. یادم میاید، پدر میگفت: سرت را پایین نگاه دار و مودب باش. یادم میاید، آقای توفیقی معلم ادبیات میگفت: پسر، سرت را همیشه بالا نگاه دار. پیوندهای مربوط به این پیام.
arminirani.blogspot.com
دست نوشته: November 2008
http://arminirani.blogspot.com/2008_11_01_archive.html
Wednesday, November 26, 2008. راه میرم تالاپ تالاپ تالاپ. روی برگهای خشک خش خش خش. آروم آروم حس میکنم این زمین گرد و بزرگ رو با پاهام می چرخونم درست مثل بچه های تو سیرک که رو توپ راه میرن. تک تک صدای نامنظم قطرات بارون رو می شنوم. صدای نفسهای تند وتند خودم به این صداها اضافه میشه. بارون صورتم رو خیس میکنه. سرشار میشم از شادی دیگه به دروغهای آدما که چند روز پیش دلمو شکسته بودن فکر نمی کنم فقط. لطافت بارون رو حس میکنم بوی نم رو با تمام وجودم راهی ریه هام میکنم. اه چه خبرمه ؟چرا اینقدر تند میرم.