sadeghaneha.blogfa.com
اعترافاعتراف - من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد ...... - اعتراف
http://sadeghaneha.blogfa.com/
اعتراف - من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد ...... - اعتراف
http://sadeghaneha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
23
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.175 sec
SCORE
6.2
اعتراف | sadeghaneha.blogfa.com Reviews
https://sadeghaneha.blogfa.com
اعتراف - من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد ...... - اعتراف
اعتراف
http://www.sadeghaneha.blogfa.com/author/sadegh
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . در خلوت ساکت شبا هنگام. اشکی به رخم دوید نا گاه. روی تو شکفت در سرشکم. دیدم که هنوز عاشقم .آه. حنظله (داداشی گلم ). عكس واس اس 18.
اعتراف
http://www.sadeghaneha.blogfa.com/1393/07
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . روزی مرسد و روزگاری که باورهایمان بوی نا میگیرد و گاه لزج و مشمءز کننده. گاهی میرسد به عقب بر میگردی به پشت سر و بجای تمام آنچه دوست داشتی جز تنفر چیزی نمیبینی. و شدن ها و نشدن های تمام آرزوهایت به پافشاری هایت به خنده ها و گریه هایت. قصه ها و غصه هایت فقط و فقط لبخندی تلخ و شاید پوز خند میزنی. روزی میرسد.فقط نگاه میکنی و میگذری.فقط همین. چهارشنبه ۲۳ مهر۱۳۹۳ ] [ 1:14 ] [ سلیمه ] . سکوت و ماه مهربان مهرماه. برگ ریز نم نم درخت ها. سوز سوز کم کم هوای مهر.
اعتراف
http://www.sadeghaneha.blogfa.com/1393/08
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . تا به یاد دارم و دیده ام جگر را کباب میکردند،. یکی آبدار یکی .روی ذغالی سرخ آرام آرام. ولی بی انصاف جگرم را بد سوزانده اي،. حالا دیگر این ذغال ها هستند که از آتش جگرم سرخ میشوند. کاش فقط جگرم بود. بختم را چکنم.آه. چهارشنبه ۲۸ آبان۱۳۹۳ ] [ 14:26 ] [ سلیمه ] . خمار شده ام باز. دلم به گزگز افتاده،. اشک هایم به انجماد رسیده اند. آ ه هایم می سوزانند. و جگری که به هرمشان کباب میشود. شراب سرخ هفت ساله که هیچ. شاید،هفتاد ساله ای باید. شرابی"که از من برآرد خروش".
اعتراف
http://www.sadeghaneha.blogfa.com/post/107
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . به اغما فرو رفته ام،عمیق. نگاهت هنوز پشت پلک هایم زندانی ست. و هرم داغ و تند تنت،تند تر از عطر های بیژن و گوچی ست،. ورنگ سرخ و پریده ام که سالهاست،میبرد ،خرده آبروی دل. و رعشه دارد هنوز دستانم،از خط بیرون میزند خط لبم. رژ گونه ام را تو بکش. عجیب خواب عمیقی است! یکشنبه ۲۳ فروردین۱۳۹۴ ] [ 17:42 ] [ سلیمه ] . در خلوت ساکت شبا هنگام. اشکی به رخم دوید نا گاه. روی تو شکفت در سرشکم. دیدم که هنوز عاشقم .آه. حنظله (داداشی گلم ). عكس واس اس 18.
اعتراف
http://www.sadeghaneha.blogfa.com/post/106
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . من درون پیله ای که خود تنیده ام بدور خویش. از تمام درد ها و رنج ها. بایدم گذشتن از رهیدن است. ناگزیر از گریز درد هاست. پیله ای بدور خویش از سموم فکر های ناشده. سوختن برای یک دلی که دل نبود. پیرهنی به تار و پود درد. هر گره و هر رجش،درد میشود و درد. می خورد ،ثانیه به ثانیه. می خورد و می تند دوباره پیله ای جدید. از میان زخم ها. درد میشود دوباره جامه ای جدید. پیله ای روی پیله ای. سه شنبه ۴ فروردین۱۳۹۴ ] [ 15:33 ] [ سلیمه ] . در خلوت ساکت شبا هنگام. روی تو شکفت در سرشکم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
چشمم باران
http://www.maslakhe-del.blogfa.com/9312.aspx
شاید دل نوشته هام! کاج ها بر خلاف تو می اندیشند. درد دیدن و نگفتن! به آخرین دلیل دانایی ام. این غزلواره ها که می تراود برای برادرم. بزرگترین پایگاه علمی زیست شناسی ایران. نوشته های علی ابراهیمی. نوشته های علی ابراهیمی. دنیایی زیر قلمت راه می رود. درد دیدن و نگفتن! چه دل بسته ای. که باید رها شد: برخیز. همواره آغاز همین جاست. از بیهوده گشتن چه حاصل. که هر آن رهیدن. به پروانه شدن . از عاشقانه ها هراسیدن،. که چه ها (انسانیت) رو به زوال نهاده! و چه دشوار - - -. پیش تر ها می اندیشیدم. مدتی به بی واژه گی دچار،.
چشمم باران
http://www.maslakhe-del.blogfa.com/post-33.aspx
شاید دل نوشته هام! کاج ها بر خلاف تو می اندیشند. درد دیدن و نگفتن! به آخرین دلیل دانایی ام. این غزلواره ها که می تراود برای برادرم. بزرگترین پایگاه علمی زیست شناسی ایران. نوشته های علی ابراهیمی. نوشته های علی ابراهیمی. دنیایی زیر قلمت راه می رود. من حتی به دروغ احساس می ورزم. برخی واژه ها را فقط می توان گریست،. آدم نمی داند باید بزرگ بود یا کوچک،. به تناقضات افلاطونی می ماند! ظاهرا باید قناعت ورزید به همین کنج خلوت. که هر پیچش جعد گیسویی به یاد تو به تثلیث می کشاندم. انفرادی را ترجیح می دهم؟
دیاآکو - نان..........................ایمان
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/post-25.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). بنويس بابا مثل هر شب نان. سارا به سين سفره مان ايمان ندارد. بعد از همان تصميم کبری ابرها. يا سيل می بارد و يا باران ندارد. بابا انارو سيب و نان را می ن. حتی برای خواندنش دندان ندارد. انگار بابا همکلاس اولی ه. هی می نويسد اين ندارد آن ندارد. بنويس کی آن مرد در باران. اين انتظار خيسمان پايان ندارد. ايمان برادر گوش کن نقطه سر. بنويس بابا مثل هر شب نان ندارد. نوشته شده در شنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۸۹ساعت 12:23 توسط Mojtaba. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. قلبها ز آهن و سنگ.
دیاآکو
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/8709.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). من به هیچ وجه خدا را لمس نکرده ام ،. خدایی که لمس کردنی باشد که دیگر خدا نیست. اگر هر دعایی را هم اجابت کند ،همین طور. همانجا بود که برای اولین بار حدس زدم که ،عظمت دعا. بیش از هر چیز در این امر نهفته است که پاسخی به آن داده نمی شود و. زشتی سوداگری را به این مبادله راهی نیست. این را هم دریافتم که آموختن دعا آموختن سکوت است. و عشق فقط از جایی شروع می شود. که دیگر هیچ انتظاری برای گرفتن هیچ چیز وجود نداشته باشد. عشق تمرین نیایش است و. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ.
چشمم باران
http://www.maslakhe-del.blogfa.com/9306.aspx
شاید دل نوشته هام! کاج ها بر خلاف تو می اندیشند. درد دیدن و نگفتن! به آخرین دلیل دانایی ام. این غزلواره ها که می تراود برای برادرم. بزرگترین پایگاه علمی زیست شناسی ایران. نوشته های علی ابراهیمی. نوشته های علی ابراهیمی. دنیایی زیر قلمت راه می رود. به آخرین دلیل دانایی ام. چندیست سهم من از اینهمه دریا،. شده " ما ". به مانند آنکه از یک اعتراف. به یک هبوط نایل آمده! کاش لبخند از روی کسی برنتابد. شادم به تبسم نسیم حتی،. به نسیم سر صبح پاییزی. که سالهاست دلبسته اش بودم. می خواهم آرام به تو بیندیشم،. و اما بعد .
دیاآکو
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/8612.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). باید اجاره خونه داد. چطوری؟ چادرسیاه را می پچید دورش. می گوید: بازم داری می ری سر خاک شوهرت؟ زن آرام سرش را تکان میدهد. حاجی دست می کشد روی ریش بلندش پاکت را از جیب در می آورد. می گیرد رو به زن. می گوید: اینم اجاره این ماه صاب خونت اومد بده بهش. نبری بدی خرما و گلاب. دختر از پشت پاهای زن سرک می کشد. زن سر به زیر ایستاده با گردن کج، بی آنکه چیزی بگوید. حاجی می رود طرف درمی ایستد عبایش را مرتب می کند زن دست دختر را می گیرد. حاجی برمی گردد طرف زن. قلبها ز آهن و سنگ.
دیاآکو
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/8611.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). نامه ای به کسی که: میشناسم . نمیشناسم. حدود ۲۳ ماه پیش به اسرار دوستم محمد که مطلبی. نامه ای به یک فاحشه. که تویه یک وبلاگ شخصیم که قابل رویت برای دوستای نزدیکمه) تویه این وبلاگت قرار بده که از اون اصراربودو از من انکار . که بالاخره تسلیم حرفش شدم , در ضمن اینو هم بگم اصراره این دوستم به دو دلیل بود. یکیش تحت تائثیر قرار گرفتنه خودش بود یکی هم تو کافی نت دانشگاشون تاثیر این مطلبو تو دوستای دانشمندش(دانشجو)! اما نامه ای به یک فاحشه 67 نظر. امسال تو خیابونها در حاله.
دیاآکو
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/8702.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). خیلی ها زود آلزایمر میگیرن:. پيرمردي صبح زود از خانه اش بيرون آمد.پياده رو در دست تعمير بود به همين خاطر در خيابان شروع به راه رفتن كرد كه ناگهان يك ماشين به او زد.مردم دورش جمع شدند و او را به بيمارستان رساندند. پس از پانسمان زخم ها ،پرستاران به او گفتند كه آماده عكسبرداري از استخوان ها بشود .پيرمرد در فكر فرو رفت.سپس بلند شد و لنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت:كه عجله دارد و نيازي به عكسبرداري نيست. ع ش ق امروزی. روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند. من چه می...
دیاآکو
http://www.mojtaba1981.blogfa.com/8803.aspx
دیاآکو نام اولین پادشاه ایران زمین است). تو جغرافیای من کوچیک،دنیا خیلی بزرگه و من نمی خوام مثل یه نقطه کوچیک توش گم بشم. تو جغرافیات اونقدر بزرگه و دنیا اونقدر کوچیک که دیگه توش گم نمی شی. تو جغرافیای من و تو ،دنیای ما اونقدر بزرگه که. جغرافیای من و تو حتی توش گمه. دنیای من و تو چه قدر بزرگه اگه من و تو با هم باشیم. پرواز اعتماد را یاد بگیریم. که اگر نباشد ،بالهای رابطه مان خواهد سوخت و این پروانه زیبا دیگر پری برای گشودن نخواهد داشت. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۸۸ساعت 18:22 توسط Mojtaba.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
23
صادقانه
دارم سعیمو میکنم بازم بیام. نوشته شده در ۱۶-تی-۱۳۹۱ساعت ۰۰:۴۴ توسط david gholizadeh دسته :. قلب من مرگ غریبانه ی تو نزدیک است. دست خواهش دگر از دامن صیاد بکش. بی صدا عمری دراین سینه شکستند تورا. راحت این لحظه ی آخر شده فریاد بکش. عشق تو تیشه زدو کوه فرو ریخت سرت. برو این قصه ی مرگت رخ فرهاد بکش. بگذر از وادی عشقی که وفا نیست برو. شعله بر خاطره ی این ستم آباد بکش. قلب من درد توچون قبله گهی بود مرا. می نشاندند من و این فاجعه ها رو به خدا. ولی احساس درون مانده ی معصوم تورا. نفرت از عشق من از لطف خدا کرده جدا.
چشم براهتم کوچولو
خدایا به سرانجام برسان این انتظار را. دلم طاقت دوريتون رو نياورد. باز هم ميخواهم از نو شروع كنم. پس سلما را دريابيد. سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 17:26 ] [ سلما ]. سلام مهربونای جون جونی. البته فقط یه سوال نه بیشتر. چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ ] [ 23:13 ] [ سلما ]. چگونگی ادی صحیح حروف برای بهتر تلاوت کردن قران(2). سلام دوست جونای عزیزم. امیدوارم همتون شاد وشنگول باشین. وروزگار بر وفق مرادتون. منم الحمدلله خوبم .دوستای عزیزی که به صورت خصوصی خواستین زود به زود براتون ادامه پست رو بزارم باید بگم. دوشنب...
صادقــــــانه
من مثل یه پروانه ، همش دورو برت بودم. مثه سای ت تو تنهاییت، همش پشت سرت بودم. به آتیش می کشم هرجا ، که میبینم ازم دوری. هنوز پشت سرت هستم ، مثه سابق همونجوری. از این دنیای بی احساس ، یه روز حقتو میگیریم. چه فایده وقتی میدونم ، یه روز از یاده تو میرم. هنوزم مثل اون روزا ، هواتو دارم و بازم. امیدی که بهت دارم ، به این زودی نمی بازم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم شهریور 1390ساعت 8:44 توسط یوسف. این روزا عمر عاشقی دوروزه. ایشالا پیر عاشقی بسوزه. بلا به دور از این دلای عاشق! که جمعه عاشقند و شنبه فارغ.
صادقانه های این روزهای من
صادقانه های این روزهای من. ا میری ح س ین و ن عم الا میر. خدایا شکرت که منو اردیبهشتی آفریدی. این دلم به اون دلم میگه دلگیرم. بی لیاقتم و شرمنده و دست خالی. به حرمت صلواتی که محبوب است. یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ ] [ 10:1 ] [ من او ]. یکشنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۲ ] [ 9:51 ] [ من او ]. زده ام حافظی و همه تقدیر جهان عیان شد. که ازل تا ابدش دل بیدل از خاصان زمان شد. همه مهر ریخته در آن طره گیسوی فلک. همه عشق بافته از خون و رگش داستان شد. همه سر جهان همه راز نهان همه بغض عیان. بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد.
صادقانه
بسیج دانش آموزی حضرت فاطمه معصومه (س) جهرم. راه شهدا را ادامه خواهیم داد . . . چه جنگ باشد و چه جنگ نباشد. راه من و تو از کربلا می گذرد. باب جهاد اصغر بسته شد ،. باب جهاد اکبر که بسته نیست . نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۲ساعت11:25توسط صادقانه. میلاد حضرت فاطمه معصومه (س) و روز دختر مبارک. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴ساعت13:18توسط صادقانه. آیا گوشت خرگوش حرام است؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۴ساعت9:6توسط صادقانه. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت11:46توسط صادقانه.
اعتراف
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد . به اغما فرو رفته ام،عمیق. نگاهت هنوز پشت پلک هایم زندانی ست. و هرم داغ و تند تنت،تند تر از عطر های بیژن و گوچی ست،. ورنگ سرخ و پریده ام که سالهاست،میبرد ،خرده آبروی دل. و رعشه دارد هنوز دستانم،از خط بیرون میزند خط لبم. رژ گونه ام را تو بکش. عجیب خواب عمیقی است! یکشنبه ۲۳ فروردین۱۳۹۴ ] [ 17:42 ] [ سلیمه ] . من درون پیله ای که خود تنیده ام بدور خویش. از تمام درد ها و رنج ها. بایدم گذشتن از رهیدن است. ناگزیر از گریز درد هاست. پیله ای بدور خویش از سموم فکر های ناشده.
مکتب عشق
یادم هست هنوز یادم هست رشادت قدت که چون سرو بودی مقاوم و استوار . نامت چه زیبا بر لب می نشست زینبم . زینب عزیز هنوز بر باورم نیست که رفتی اما صورت ماهت هنوز تصویرگر ذهن آدمهایی است که تو ، آری تو محبتت را بر دلهایشان گره زدی و رفتی. می شنوی آوای غریبشان را که شب و روز نامت را زمزمه می کنند؟ شاید باور کنند نبودنت را اما چه سود که باورش به سختی سنگ است و کوه . به یاد می آورم تو گفتی می خواهم معبد خدا را ببینم برایم دعا کن . ببین زینبم بین که من جا مانده ام و تو حالا خدایی شدی . شاید کمتر کسی تو این دنیا با...
نوشته های ادبی
ایوان خالی و خیال مشترک. تصویر واهی یک اتفاق ساده بود. وقتی نشانه دور ها را صدا می زد. بوی مرموز عطر ماه. گستره ی فراخ آسمان. و چشمک اغواگر ستاره. این تصویر مهتابی رویاست که چشمانت را. مهمان سو سوی صدها ستاره کرده است . دلت را بردار و تک خاطره ی این ضیافت باش. تا غروب نگاه مخملی ات را. زیر بارش نور و ستاره و اشتیاق. سکوت وحشی جنگل را. صدای همیشه بیدار جغد. نوشته شده توسط آزاده شهبازی در یکشنبه ۲۳ مرداد۱۳۹۰ و ساعت. شب با سکوت معتبر میشود. و آسمان با مهتاب . که هرشب . میتینگ مرموز ماه با ستاره دیدنی است.
صادقانه ها
چهارشنبه 9 آبانماه سال 1386 ساعت 05:16 ب.ظ. نوشته شده توسط مرتضی. عنوان آخرین یادداشت ها. تعداد بازدیدکنندگان : 965. Powered by blogsky.com.
گاه گاهی صد گرم تخمه اینجا هست
گاه گاهی صد گرم تخمه اینجا هست. بیهوده ریشه در خاک میدواند. صدای خش خش خاطرات می آید. عطر بیشه و باران. وحسرت آشیان ناتمام تو. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم مهر 1392ساعت 22:56 توسط صادق. وقتی تابلوهای توقف ممنوع. محاصره اش کرده اند. نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم آذر 1391ساعت 20:19 توسط صادق. وقتی می ریزی نگات. صبای زود پشت سرم. تموم راه میپ رم. وقتی که مقصد تو باشی. جاده ها یعنی رسیدن. بوسیدن چشم تو ا. چشمه ی آب بوسیدن. خودم نمیدونم کی م. گمم تو دنیا راس راسی. اما دلم خوش که تو. دریای من دارم میام.
ناگفته های من و تو
ناگفته های من و تو. اگه خواهی کسی رو عاشق و دیوانه خود کنی 40دانه هسته خرما رو بردار و بر هر کدام یک بار افسون زیر را بخوان و 5دانه 5دانه در اتیش بریز تا بسوزد ان طرف دیوانه تو شود فقط با اعتقاد کامل.به جای فلا بن فلان اسم خودت و مدارت و اسم دختره و مادرش بگزارید برای دختر مثل مریم بنت لیلا برا پسر مثل احمد بن فاطمه. العجل امین برحمتک یا ارحم الراحمین. شنبه ششم اردیبهشت 1393 - - N@Z@N! چهارشنبه شانزدهم بهمن 1392 - - N@Z@N! بعضی ادما خطای دیدن. بعضی ها عددی نبودن. وما اونها رو به. وقتی بااین انهدام سخت.