ruzmaregi.persianblog.ir
man o ruzaye zendegimman o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/
man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
5.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
8
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
5.391 sec
SCORE
6.2
man o ruzaye zendegim | ruzmaregi.persianblog.ir Reviews
https://ruzmaregi.persianblog.ir
man o ruzaye zendegim
sar aghaz - man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/post/2
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - جمعه ٤ اسفند ،۱۳٩۱. شروع چیزی که همه دارن همیشه همه دارن . منم یکی مثه همه. یه شروع دارم . میخوام از روزمره ام بگم از روزایی که هستم هووووووووو نفس می کشم چشمامو باز می کنم به افتاب به روز به . یه دخترم یه دختر 21 ساله ام با یه دید مختلف شرایط زندگی مختلف روزای مختلف . دوست دارم زندگی کنم اونم عملی نه تئوری و خشک. دو تا خواهر دارم جواهر . خوبن گنجای منن.
emruze ruz - man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/post/3
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - دوشنبه ٧ اسفند ،۱۳٩۱. هستم با یه عالمه نفسی که امروز کشیدم . هووووووووووووم با دو تا ریه پر از اکسیژن با دو تا چشم منتظر دو تا دست دعا گو . صبح که شد چشمامو که باز کردم . اول بوسه زدم به کادویی که خدا بم داده . بزرگترین کادوهاست . یه روز زندگی دیگه.
man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/1391/12
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - جمعه ۱۱ اسفند ،۱۳٩۱. سلام سلامی به قشنگی بهاری که قدم گذاشته تو کوچه هامون. رفیق برنامه تو چیه واسه همگام شدن با بهار؟ چی می خوای خدا بکاره با دست های تو ؟ بم بگو اگه بلد بودم نکته بت بگم . یا رب نظر تو بر نگردد. نویسنده: tanhaye tanha - دوشنبه ٧ اسفند ،۱۳٩۱. هستم با یه عالمه نفسی که امروز کشیدم . هووووووووووووم با دو تا ریه پر از اکسیژن با دو تا چشم منتظر دو تا دست دعا گو . یه مامان دارم ماه مهربون و همراه ...
emruze man - man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/post/4
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - جمعه ۱۱ اسفند ،۱۳٩۱. سلام سلامی به قشنگی بهاری که قدم گذاشته تو کوچه هامون. رفیق برنامه تو چیه واسه همگام شدن با بهار؟ چی می خوای خدا بکاره با دست های تو ؟ بم بگو اگه بلد بودم نکته بت بگم . یا رب نظر تو بر نگردد.
man o ruzaye zendegim
http://ruzmaregi.persianblog.ir/1392/1
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - چهارشنبه ٧ فروردین ،۱۳٩٢. از عیدا از عروسیا از سفرا بدم میاد. چون همیشه بابام زهر مارمون میکنه با گند اخلاقیاش. از خونمون داره بدم میادعذابم میده بودنش . هاله امو به میریزه تمام وجود نکبت بارش انرژی منفیه . نمیدونی از قصد چقدر آزارم میده . گفت : مگه صبح زر زر نی کردی که درست مکنم دیوارو . پس چی شد؟ اون پدر داشت . شوهر داشت . من چی؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
8
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1391/6
هرچی دوس داری اسمشو بذار. برای این که هنوز به تو فکر میکنم. و هنوز دوستت دارم. از خودم و از اراده سستم متنفرم! تا نرفته بودی عزیز بودی ! حالا که رفتی، شدی " به درک، "! بعضی چیز ها رو باید بنویسم. نه برای اینکه همه بخونن وبگن عالیه. برای اینکه خفه نشم. از "نبودنت " دلگیر نیستم . . . از اینکه روزگاری " بودی " دلگیرم. انگار به آب بگویند خیس نباش. تو احوالپرسی های روزانه. واژه ی"بد نیستم"به معنای "خوب بودن" نیست! حتی به معنای "بد بودن" هم نیست! یه برزخیه که از "بد بودن" هم بدتره! مکثی که روی اسم تو میکنم.
خستم خیلی خستم!!! - دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/post/7
هرچی دوس داری اسمشو بذار. خسته ام از تظاهر به ایستادگی. دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم. و با لبخندی مسخره وانمود کنم که. همه چیز رو به راه است. اصلا دیگر نمی خواهم بخندم. می خواهم لج کنم. با خودم با همه ی دنیا! چقدر بگویم فردا روز دیگریست! و امروز بیاید و مثل هر روز باشد! نویسنده : ملکه بارون. ساعت ۱٠:٠٧ ب.ظ تاریخ ۱۳٩۱/٥/٢٧. پروفایل مدیر : ملکه بارون. دیگه تنها نیستم . جمله کوچولو بیا تو دیگه . Man o ruzaye zendegim. مطالب جالب و خواندنی طنز. ღ · ·٠ صدای کاغذی · ·٠ ღ. تنهایی های یک نفره من.
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1392/3
هرچی دوس داری اسمشو بذار. اگه میشه به این وبلاگ هم سر بزنید . Http:/ jomlak.persianblog.ir. نویسنده : ملکه بارون. ساعت ۱۱:۱۸ ب.ظ تاریخ ۱۳٩٢/۳/۸. درباره : من هنوز همونم ولی یه فرقی کرده . دیگه تنها نیستم . مرسی از همتون که میاین اینجا نظر میدین . هیشکدومتون نمیدونین چه قد خوشحال میشم وقتی نظرای قشنگتونو میخونم . همتونو دوست دارم. پروفایل مدیر : ملکه بارون. دیگه تنها نیستم . جمله کوچولو بیا تو دیگه . Man o ruzaye zendegim. مطالب جالب و خواندنی طنز. ღ · ·٠ صدای کاغذی · ·٠ ღ. تنهایی های یک نفره من.
:| - دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/post/27
هرچی دوس داری اسمشو بذار. دقت کردی هروقت تو مترو صدای قطارو میشنوی و میدویی پایین میفهمی که صدای قطار اون ور بوده؟ نویسنده : ملکه بارون. ساعت ٤:٥٩ ب.ظ تاریخ ۱۳٩٢/٧/۱٠. درباره : من هنوز همونم ولی یه فرقی کرده . دیگه تنها نیستم . مرسی از همتون که میاین اینجا نظر میدین . هیشکدومتون نمیدونین چه قد خوشحال میشم وقتی نظرای قشنگتونو میخونم . همتونو دوست دارم. پروفایل مدیر : ملکه بارون. دیگه تنها نیستم . جمله کوچولو بیا تو دیگه . Man o ruzaye zendegim. مطالب جالب و خواندنی طنز. تنهایی های یک نفره من.
دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــتنگی - دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/post/21
هرچی دوس داری اسمشو بذار. گذشتﮧ ڪﮧ حالم را گرفتﮧ است . . . آینده ڪﮧ حالے براے رسیدنش ندارم . . . و حال هم حالم را بﮧ هم میزن. چﮧ زندگے شیرینے . . دوربین . . . باز هم برایم نقش بازے ڪن . . . بے انصاف . . . من براے داشتنت دلے رو بﮧ دریا زدم . . . کﮧ از آب واهمﮧ داشت . . همیشه نمی شود خود را زد به بی خیالی و گفت :تنها آمده ام ,تنها میروم یک وقتهایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ایکم می آوری دل وامانده ات یک نفر را می خواهد که در نهایت تنفر عاشقانه دوستش. نویسنده : ملکه بارون. پروفایل مدیر : ملکه بارون.
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1391/4
هرچی دوس داری اسمشو بذار. زیبا ترین زیبا (جملات تنهایی من). خدا را دوست دارم.حافظ را هم.ولی خداحافظ را نه. ازدرختان جنگل پرسیدند :چرا شما با این عظمت از تکه آهنی به نام تبر می رنجید؟ رنج ما از تبر نیست ،بلکه از دسته آن است که از خود ماست. آدما مثل عکسا هستن. زیادی که بزرگشون کنی. اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند! تو در دروغ گفتن رکورد زدی …. من در باور کردن …! تغییر نکنید بخاطر اینکه آدمها دوستتان داشته باشند! و بدانید آدمهایی که لیاقتتان را دارند ،. خود واقعی شما را دوست خواهند داشت …! خیلے دردناک او...
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1391/9
هرچی دوس داری اسمشو بذار. گذشتﮧ ڪﮧ حالم را گرفتﮧ است . . . آینده ڪﮧ حالے براے رسیدنش ندارم . . . و حال هم حالم را بﮧ هم میزن. چﮧ زندگے شیرینے . . دوربین . . . باز هم برایم نقش بازے ڪن . . . بے انصاف . . . من براے داشتنت دلے رو بﮧ دریا زدم . . . کﮧ از آب واهمﮧ داشت . . همیشه نمی شود خود را زد به بی خیالی و گفت :تنها آمده ام ,تنها میروم یک وقتهایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ایکم می آوری دل وامانده ات یک نفر را می خواهد که در نهایت تنفر عاشقانه دوستش. نویسنده : ملکه بارون. پروفایل مدیر : ملکه بارون.
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1391/8
هرچی دوس داری اسمشو بذار. دلتنگی های من انقد زیاد شده که که دیگه مهلت نمیدن غروب جمعه بشه واسه من هر روز غروب جمعس. از پست های دیگه ی من هم دیدن کنید. نویسنده : ملکه بارون. ساعت ۱۱:٥٧ ب.ظ تاریخ ۱۳٩۱/۸/۱۸. نویسنده : ملکه بارون. ساعت ۱۱:٠۳ ب.ظ تاریخ ۱۳٩۱/۸/٢. درباره : من هنوز همونم ولی یه فرقی کرده . دیگه تنها نیستم . مرسی از همتون که میاین اینجا نظر میدین . هیشکدومتون نمیدونین چه قد خوشحال میشم وقتی نظرای قشنگتونو میخونم . همتونو دوست دارم. پروفایل مدیر : ملکه بارون. دیگه تنها نیستم .
دفتر ....... من
http://tanha778.persianblog.ir/1391/5
هرچی دوس داری اسمشو بذار. خسته ام از تظاهر به ایستادگی. دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم. و با لبخندی مسخره وانمود کنم که. همه چیز رو به راه است. اصلا دیگر نمی خواهم بخندم. می خواهم لج کنم. با خودم با همه ی دنیا! چقدر بگویم فردا روز دیگریست! و امروز بیاید و مثل هر روز باشد! نویسنده : ملکه بارون. ساعت ۱٠:٠٧ ب.ظ تاریخ ۱۳٩۱/٥/٢٧. امشب دلم تنگ شده. برای عکس هایی که از تو گوشیم پاک کردم. برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگه چیزی توش نمی نویسم. برای کسی که مدتهاست ندیدمش. برای آرامشی که مدتیه دیگه ندارمش. ღ · &#...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
济南鲁兹曼润滑油有限公司
160; 济南鲁兹曼润滑油有限公司是一家集科研,生产,销售为一体的专业的润滑油公司。 鲁兹曼 液力传动油 8# 1. 24小时热线 15753133656 传真 400-003-5680 Email:2758957227@qq.com.
bLoge cah tani
Rabu, 27 Oktober 2010. 26 Oktober 2010, Perjalanan ke Pangalengan mencari gulma Jajagoan atau orang sekitar Desa Sukawening, Cimaung, Bandung menyebutnya "Kembang Jukut" sedangkan orang jawa sering menyebutnya "Suket Jawan". Nama latin Jajagoan ini adalah Echinochloa crus-galli,. Kembali lagi dalam masalah gulma yang ternyata pada ketinggian 1025 dpl memiliki tingkat kehampaan yang tinggi jika dibandingkan dengan ekotype Sukabumi dan Karawang. Hal tersebut tentunya disebabkan intensitas cahaya yang r...
مشاهدات روزمره
زندگي رو زندگي كنيم. من از اولش هم با این دو گانه مجعول تهرانی#شهرستانی مشکل داشتم. رفته رفته مشکلم بیشتر هم شد. مدتها بود قصد اعلامش رو هم داشتم، حالا م صر شدم حتما بنویسمش. این دو گانه فارغ از موارد علنی و آشکاری که برای نحقیر و تمسخر به کار میره، بصورت ضمنی هم حاوی معانی مغرضانه و غیرواقعیه. وقتی شما تهران رو یک واحد به حساب میارید و همه شهرای دیگه به جز تهران رو یک واحد، بصورت ضمنی دارید این معنا رو القا میکنید که تهران یه طرف، بقیه یه طرف! می زند به سرم. بعضی وقت ها بدجوری می زند به سرم. فکرم در مور...
روزمرگی
بی خوابی نیمه شب تابستان. صبح شده بی خوابی این روزها بد دو سال باز منو اینجا آورده. چه آرامشی داره صورتت وقتی خوابی برعکس وقت بیداری توی این روزا. دلم تنگته صبح که بیدار شی میام میبوسمت و بهت می گم ناراحت کردن تو سخت ترین کار دنیاست. دستام یخ کرده نمی دونم به خاطر باد پاییز یا قهر شبونه ی تو صبح که بیدار شی مثل خورشید گرمم می کنی مطمئنم. با لبات گرما میدمی. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۱ساعت 4:43 توسط ستاره. نوشته شده در یکشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 0:34 توسط ستاره. يهو ترسيدم دويدم طرف ته با...
روزمرگی
شاید برگی از این زندگی. یا شاید تمام حرف های دلتنگی. جمعه 30 اردیبهشتماه سال 1390. دلم گرفته. اصلا فکرش رونمیکردم اینجوری بشه. خیلی خسته ام خدایا کمکم کن. دوشنبه 29 آذرماه سال 1389. خسته ام امروز خیلی روز بدی بود. شب آدم باگریه بخوابه صبح کسل. تمام روز کسل. دوست داره با همه قهر باشه دلش نمی خواد حرف بزنه. خدایا خسته ام. منو یادت رفته؟ چه قدر امتحان. خسته ام. خدایا ازت دلگیرم. دلگیر. زجرم نده کمکم کن. همین. یکشنبه 7 آذرماه سال 1389. حتی نمی گویم نیم نگاهی به من بینداز. می گویم. تنها. من اینجا ایستاده ام.
man o ruzaye zendegim
به پرشین بلاگ خوش آمدید. باشگاه مدیران و متخصصان. Man o ruzaye zendegim. نویسنده: tanhaye tanha - چهارشنبه ٧ فروردین ،۱۳٩٢. از عیدا از عروسیا از سفرا بدم میاد. چون همیشه بابام زهر مارمون میکنه با گند اخلاقیاش. از خونمون داره بدم میادعذابم میده بودنش . هاله امو به میریزه تمام وجود نکبت بارش انرژی منفیه . نمیدونی از قصد چقدر آزارم میده . گفت : مگه صبح زر زر نی کردی که درست مکنم دیوارو . پس چی شد؟ اون پدر داشت . شوهر داشت . من چی؟ سلام سلامی به قشنگی بهاری که قدم گذاشته تو کوچه هامون. یا رب نظر تو بر نگردد.
روزمـــــرگــــی هایم
دلم را فیلتر کرده اند.باز نمی شود لعنتی. شبیه کسی نبودن عذر موجهی برای انزوا نیست. بودن یا نبودن ، پلی است. که خراب کردنش به. از دست دادن تنهایی ات نمی ارزد. فکر کن به ماجرای مردی که. تمام ساعت های دنیا را دزدید. که معشوقه اش پیر نشود. من خدا ر م خسته کردم. اﻧﻘﺪر ﻇﺮﻳﻔﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻫﺮزه می شکنی. اﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻠﻮت ﺧﻮدم ، ﺗﻨﻬﺎ ، ﻓﻘﻂ ، ﻣﺎل ﻣﻨﻲ. به یاد دوران جهالت ها بزاق دهان به رفاقت ها. از عشق حرف بزن. ببین چگونه درگیر مغز من. مرا ببوس از عشق حرف بزن. اخبار می گفت آسمون صافه. اما من امشب ابر میسازم.
ruzmaregihaye-man20.blogfa.com
شبگـــــرد تنهـــــآ...
سرم را روی شانه ات بگذار تآ همه بدانند.همه چیز زیر سر من است. پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲. زندگي دريايي است پر از خاطره و سختي. گاهي مواج مانند گم شدنت در مشكلات. گاهي بي رحم مانند رها كردن تو به حال خودت. زماني پر از مه مانند بودن در غم. زماني باراني وطوفاني مانند شب هايي كه تو گريه كردي و او بيخيال بود. زماني در پي برخورد به چاه نفت بي رحم كه باعث ازبين رفتن ماهي دلت ميشود. گاهي هولناك كه تورا به ميكشد وميميري مانند لبريز شدن از عشق او وندانستنش. ميبيني كدام بي رحم است او يا دريا. اما هر دودوست داشتني.
رنجه از خویش
همین یک هفته پیش بود که رفته بود آب معدنی بخرد از یک سوپر کوچک که از آن لامپ های مهتابی کم مصرف روشن کرده اند داخل مغازه شان و بوی نم و برفک آب شده ی یخچال عهد بوقشان پر کرده کل فضای کوچک آن را. این آدمها خیلی خسته اند.دیده است که میگوید.رفته بود آب معدنی بخرد از یکی از همین مغازه ها و دید یکی از همین فروشنده های خسته را که نشسته بود پشت دخل.زنی بود که خستگی از طرز لباس پوشیدنش مشخص بود.لباسهای گشاد و خاکی و سیاه.و مقنعه ای چروک که لکه های سفیدی بود روی لبه هایش، مثل اثر انگشتهایی خاکی. لبخندی که روی لبش...
Apartmani Ružmarin | Lun | Otok Pag
LUN - OTOK PAG. Dobrodošli na internet stranice Apartmani Ružmarin. Apartmani Ružmarin nude Vam komforan smještaj u 6 apartmana tipa 2 2 i 2 apartmana tipa 2 1. Atmosferom naših apartmana htjeli smo ponuditi nešto novo u turističkom smislu te Vam omogućiti nezaboravan godišnji odmor u Lunu. Uz ponudu smještaja također bavimo se proizvodnjom paške janjetine i vrhunskog maslinovog ulja. Obitelj Kocijan vam želi toplu dobrodošlicu i ugodan boravak u svojim apartmanima. LUN - OTOK PAG. Arbona d.o.o.
Ruzmarin :: Bay of prvlja :: Bay of prja :: Postira :: Island of Brac :: Dalmatia :: Croatia
We can provide 3 apartments, located in two different buildings, with a large court for car parking. Sourrounded by green, 20 metres. Far off the sea, in a beautiful bay, the apartments are about 10 minutes. Walk from the village center. We lease our apartments directly to our guests without any intermediation of agencies or similar. Weekly change of linen is included in the price. All the apartments have washing machine, wireless connection and TV SAT.