roozneveshteyas.blogfa.com
روزنوشتروزنوشت -
http://roozneveshteyas.blogfa.com/
روزنوشت -
http://roozneveshteyas.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.24 sec
SCORE
6.2
روزنوشت | roozneveshteyas.blogfa.com Reviews
https://roozneveshteyas.blogfa.com
روزنوشت -
روزنوشت - اوج
http://www.roozneveshteyas.blogfa.com/post/28
دوش اب سرد هم نتونست از تصمیمی ک گرفتم منصرفم کنه! من ازاولشم روزنبودم.همیشه شب را خوب می شناختم.ازاولشم ادم روزنوشت و مثل روز نبودم. چرا روزنوشت را زدم و چرا ب خودم فشار اوردم تا مثل روز روشن بنویسم مهم نیست.یعنی مهم اما گفتنی نیست.فقط دیگه بیشترازاین نمی تونم روز باشم و روزنوشت بنویسم. اینبار اونقدر سخت نیست ننوشتن و دیگه روزنوشت نداشتن.مثل سختی ازجنس پاییز نیست.فقط قسمت سخت ش نبودن بین شماست که خب ازالان می گم که طاقت این نبودن را ندارم و خواهم بود.حتی بی صدا و درسکوت. حرفی ندارم توضیحی ندارم.فقط:.
روزنوشت - یادت نره
http://www.roozneveshteyas.blogfa.com/post/23
هیچی تو نیست برای من. ک هیچی تو نمیشه. من ازتمام دنیا ب تو قانعم. من هیچی نمی خوام! تاریخ Fri 28 Dec 2012. ساعت به قلم یاس.
روزنوشت - یلدا
http://www.roozneveshteyas.blogfa.com/post/19
میشه با عشق سر کرد. تاریخ Thu 20 Dec 2012. ساعت به قلم یاس.
روزنوشت - ثابت
http://www.roozneveshteyas.blogfa.com/post/1
شاید اینجا گاهی روزنوشت هایی از منم پیدا شد. تاریخ Thu 27 Sep 2012. ساعت به قلم یاس.
روزنوشت - 14
http://www.roozneveshteyas.blogfa.com/post/22
دوشنبه ک فقط کلاس بود.استادریاضی و فیزیک پشت سرهم درس می دادند.بیشتر بچه ها هم نبودند.خبری نبود! سه شنبه یک ساعت از کلاس گذشته ب استاد می گم استاد بریم سراغ توصیه های ایمنی:دی.یکی از پسرا گفته استاد من قراره شب امتحان تصادف کنم.شما یادتون باشه ک تصادف کردم. هری هم طبق معمول حرف همیشگی را تکرار کرده ک استاد شما مارا پاس کن تا مهندسی را بگیریم.می گن هرکی ریاضی یک پاس بشه مهندسی را گرفته دیگه.:دی. و استاد هم مثل همیشه درشت گفته و ساکتشون کرده! 4شنبه استاد شوندی درس داده و 120صفحه را برای امتحان مشخص کرده.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
این روزها که می گذرد
این روزها که می گذرد. تاریخ : پنجشنبه 20 فروردین 1394 در ساعت 10:03. دریا غریق مرحمت بی کران تو. هفت آسمان تجلی رنگین کمان تو. خورشید ناز می کشد از ذره های خاک. آنجا که صبح می گذرد از کاروان تو. صدها فرشته بال نهادند بر زمین. تا دامن خدیجه شود میزبان تو. بهتر شد آن زنان قریشی نیامدند. حوا و مریم اند پرستار جان تو. بر قلبهای خسته ما هم نزول کن. ای جبرئیل تا به سحر هم زبان تو. یک شاخه یاس در دل مجروح کاشتیم. تنها به احترام مزار نهان تو. د ر بارش است رحمت بی حد ابر تو. پنهان شده است مثل شب قدر، قبر تو.
روز نوشت
اینجا جایی ست برای ثبت دلتنگی ها به امید روزگار خوش. عاشق ان نیست که هر دم طلب یار کند. عاشق آن است که دل را حرم یار کند /. نوشته شده در یکشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 17:38 توسط ثمین. ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﻳﻦ. ﺧﻮﻥ ﺻﺪ ﺷﻴﺦ ﺑﻪ ﻳﮏ ﻣﺴﺖ. ﺗﺮﮎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﺩﻋﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ. ﻭﺳﻂ ﻛﻌﺒﻪ ﺩﻭ ﻣﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻨﺎ. ﺗﺎ ﻧﮕﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺯ ﺧﺪﺍ. نوشته شده در شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 12:52 توسط ثمین. تا حالا کسی رو دیدین که با خودش و دلش هم رو راست نباشه؟ یکی که حتی برای عشق که لطیف ترین نعمت خداس اما و اگر میذاره و سیاست قاطیش کنه! نوشته شده...
روزنوشته های من
می نویسم. تنها شده ام و میدانم تنها راه ماندنم نوشتن است. میگن نوشتن دردها رو تسکین میده. میگن نوشتن حتی به درد های جسمی و فیزیکی هم کمک می کنه که زودتر درمان بشن. میگن نوشتن. و من دوباره میخوام به این نوشتن پناه بیارم. حالا که احساس می کنم بیشتر دوست دارم و بیشتر درد می کشم. از دوریهامون. از گذشته تاریک. از خاطرات روشن فراموش شده. از عشق گم شده. نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۲ساعت 23:52 توسط سین. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ساعت 12:47 توسط سین. چرا توی یک رابطه، توی یک زندگی مشت...
roozneveshteham2000.blogfa.com
roozneveshteham
زندگی رو دوس دارم نه بقول شاعرا واسه پیچ و خماش واسه قشنگیاش واسه. . . واسه بودنش دوسش دارم واسه ادامه. داشتنش. . . . . . زندگی رو دوس داشته باش حداقل واسه وجود خودت. . . . . کامنت فعال نیس تو پایینیا بگرد. شنبه پنجم مرداد ۱۳۹۲ 21:39. چه غلغله ای به پا کرده اند. که هوای دل همه را دو نفره کرده اند. فکر نمیکنند شاید یک نفر. نفر دومی ندارد که با او بخندد زیر. این همه رحمت الهی. دستانش را گرم کند یا. اصلا با هم اشک بریزند. ما که محتاج نیستیم به سلامتی نفر دوم ا مون(n.s). چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ 21:31.
ღ بوجی و موجی ღ
ღ بوجی و موجی ღ. دلم تنگ شده حسابی. سلامی به غمگینی کلاغ پر کنده. چقد بامزه بودم خدایش. چی شدم یهووو . دلم برا همه ی دوستام تنگ شده حسابی. بدبختی آدرسشونم ندارم خیلیاشونم که رفتن از نت. دوست جونیام بیاین یه خبری بدین از خودتون دلم براتون یه ذره شده . نوشته شده در چهارشنبه بیستم آذر ۱۳۹۲ساعت 17:1 توسط بوجی. آقا بمن یه شماره بدین! سهلاااااام نی نیاااااا املوز موخوام یه خاطره بگم. خب اول بذارید یه ذره بخندم. خب جونم براتون بگه که چند سال پیش که این دستگاه های شماره دهنده توو بانکها. میاد به بابا میگه:.
روزنوشت
شاید اینجا گاهی روزنوشت هایی از منم پیدا شد. تاریخ Thu 27 Sep 2012. ساعت به قلم یاس. دوش اب سرد هم نتونست از تصمیمی ک گرفتم منصرفم کنه! من ازاولشم روزنبودم.همیشه شب را خوب می شناختم.ازاولشم ادم روزنوشت و مثل روز نبودم. چرا روزنوشت را زدم و چرا ب خودم فشار اوردم تا مثل روز روشن بنویسم مهم نیست.یعنی مهم اما گفتنی نیست.فقط دیگه بیشترازاین نمی تونم روز باشم و روزنوشت بنویسم. حرفی ندارم توضیحی ندارم.فقط:. راز عزیزم.معمار کبیرتا وقت دیدنت مشتاقم.امیدوارم ب زودی ببینمت. جناب بی تیشه.ب خودتون شاید یک بار گفت...
roozneveshthayeman.wordpress.com
Westfield
On July 6, 2012. میخوام اینجا بشه روزنوشت من از وقایعی که برام اتفاق افتاده تو این مدت…. Me,myself and diary. قارقار در دستگاه قورقور. نق میزنم پس هستم. هاراکیری در پیاده رو. در قند قزل آلا. سال گذشته درمارین باد. سر دردهای آقای استامینوفن. Blog at WordPress.com. Follow “Westfield”. Get every new post delivered to your Inbox. Build a website with WordPress.com.
roozneveshtmeto.persianblog.ir
یک فنجان چای بهار نارنج
یک فنجان چای بهار نارنج. این جا چه خبر است؟ مادر شدن در روز مادر! ارامش در حضور دیگران. از شما چه پنهون. پیچکم پیچیده به تو. توت فرنگی روی خامه. حرف های ما دوتا. خانوم لیمو و هلو خان. خانوم و اقای سیب. دیروز دختر بابا.امروز خانوم خونه. روز نوشت های یک زن و نو عروس. زنی از جنس هوو. سلامی چو بوی خوش اشنایی. فلفل بانو و نمک خان. ماجراهای من و خاندان شوهر. ماری و گل های کاغذی. مامی شوور13 ساله من. من اگه مادر شوهر بشم! من ووو سیب های خوشگلم. منم یک مطلقه خواهم شد. نوشته های گاه و بیگاه. یه لیوان دندون مصنوعی.
زندگی از سر ثانیه ها میگذرد...
زندگی از سر ثانیه ها میگذرد. اینجا چاشنی زندگی است برایم. راه ارتباطی از طریق تماس با من. شاید نفری بوده است که چند سال قبل برای هم مهم بوده ایم، و حالا قلب هایمان انقدر فاصله گرفته که انگار این چند سال هزار سال قبل است. شاید نفری بوده که سال ها قبل زیر چشمی حواسمان به هم بوده است، و حالا در جمع هم که صحبت میکند حتی رویمان را به طرفش بر نمیگردانیم. حالا همه ی قلب ما مال شخصی دیگر است و او هم سال ها پیش قلبش را به یک نفر دیگر داده. اما گاهی قبل از خواب از خودمان می پرسیم چرا؟ فکر می کنم خیلی ها درک کنند.