roozayeman7070.blogfa.com

roozayeghashang.blogfa.com

شازده کوچولو

آنچه یافت می نشود آنم آرزوست. یک نهنگ هدیه داد. یک نهنگ غول پیکر عجیب. یک نهنگ مهربان ساده نجیب. یک نهنگ را ولی کجا. توی حوض و تنگ که نمیشود نهنگ را گذاشت. زیر رقص باله های آن نهنگ مست. من شکسته است این. یادگاری قشنگ دوست است. باورش نمیشود ولی به جای قلب. توی سینه ام نهنگ دوست است! نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان۱۳۹۱ساعت15:40توسط مسافر کوچولو. روی تخته سیاه جهان. روی تخته سیاه جهان. با گچ نور بنویس:. زیر این گنبد گرد و کور و کبود. دانش آموز خوبی نبود. نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان۱۳۹۱ساعت14:23توسط مسافر کوچولو.

roozayeghorbat.persianblog.ir

روزهای تیره غربت

ساعت ٢:۳٥ ‎ق.ظ روز دوشنبه ٩ بهمن ،۱۳٩۱. حال افتضاح و بدی دارم. انقدر بد که حتی نمی تونم بنویسم. بد ترینش اینه که بفهمی تو چشم کسی که دوست داره و دوسش داری کامل نیستی. انگار انقدر که باید چشم و دلش رو پر نمی کنی. انگار کم میبینه تو رو. سینه ام سنگینه. از غصه از درد. خیلی سنگین. خیلی دوسش دارم خیلی برام عزیزه ولی نمی دونم چرا اینهمه مشکل داریم با هم.خسته ام خدایا خسته. زندگی دفتری از خاطره هاست. یک نفر در دل شب,. یک نفر در دل خاک. یک نفر همدم خوشبختی هاست. چشم تا باز کنیم. ما همه همسفر و . ساعت ۱&#17...

roozayekhoob.blogfa.com

مطالب ناب

گرگ همیشه گرگ می زاید،. و گوسفند همیشه گوسفند. تنها انسان است که گاهی. نوشته شده در دوشنبه بیستم دی ۱۳۹۵ساعت 22:57 توسط رضا. كار مغز ما حفظ شرايط موجود است تا تغيير و بهتر شدن وضعيت. مراقب باش تو تله ى #عادى بودن نيوفتی. نوشته شده در دوشنبه بیستم دی ۱۳۹۵ساعت 13:25 توسط رضا. اگر کسی شما را نپذیرفت احساس بدی نداشته باشید. معمولا چیزهای گران را رد میکننند چون از پس قیمت آن بر نمی آیند. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۵ساعت 7:18 توسط رضا. نوشته شده در شنبه هجدهم دی ۱۳۹۵ساعت 19:30 توسط رضا. انسانهایی که در ز...

roozayekhosh.blogfa.com

*يه دنياحرف*

زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد . . . با هیچ کس نبودن بهتراست از حضور اشتباه درکنار کسی . . . روی دست شب جا مانده ام. خواب هم مرا با خود نمیبرد . بچه که بودم کل فامیل میگفتن به من رفتی. الان که بزرگ شدم هیچکی مسئولیت حرفی که زده. رو به عهده نمیگیره. همه بهم میگن . ببینم تو به کی رفتی؟ اخخخخخخ ک چه قد دلتنگم . لامصب این غروب جمعه چه ها ک با ادم نمبکنه ! مرا بسپار در یادت. به وقت ریزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست. و در وقت دعا قلبت مثال بید میلرزد ،. دعایم کن که من محتاج محتاجم. اللهم عجل لولیک الفرج.

roozayeman.blogfa.com

روزای من

نوشته شده در یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 14:25 توسط.

roozayeman7070.blogfa.com

خاطرات من

یعنی اعصابم خورده در حد تیم ملی.اوفف فنون افتادم اونم با 9:25خداااااا. حالا این که چیزی نیست دی. Verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif. وای چقد اتفاق افتاده این چند روز اولیش اینکه میتی دعوتمم کرد خونش اول نمیخواستم برم بعد دیگه چون خیلی اصرار کرد رفتم،خوب بود خوش گذشت،نامرد ی شربت درس کرده بود بسیار شیرین که من نتونستم بخورم،ایقد با مامانش اذیتش کردیم کلیم خندیدیم،هر دو مین یبار میرف ی چیز میاورد بش میگفت بیا بشین بدبخت من داداش ندارما این چکاریه تو میکنی؟ Verdana,tahoma,arial,helvetica,sans-serif.

roozayemann.blogfa.com

دل نوشته های من

دل نوشته های من. سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 22:54 ] [ نگین ] . میگویند یک روزی هست . که چرتکه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند . و آن روز تو باید تاوان آن چه با من کردی را بدهی! تاوان دادن آن موقع تو ، به چه درد من میخورد! سه شنبه یکم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 17:55 ] [ نگین ] . گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,. خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و. بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟ دوشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۲ ] [ 17:57 ] [ نگین ] . آغوشت را امشب به من می دهی؟ مگر خدایت نباشد که تو اینگونه. وقتی بی...

roozayemanoto.blogfa.com

روزهای من و تو

روزهای من و تو. من و تو و دنیای کودکانه ی ما. چقدر گذشته از تاریخ آخرین نوشته ام اینجا. یادمه چند ماه پیش هم اومدم و نوشتم اما نشد که پست بشه. چقدر تغییر کردم من. چقدر همه چیز عوض شده. دلم عجیب تنگ شده. نمیدونم. شاید حتی قلمم هم تغییر کرده باشه. چقدر دلم اون روزارو میخواد. خیلی تنهام این روزا. دیگه هیشکی نیست که قربون صدقه ام بره. هیشکی نیست که بهش بگم کجا میرم و کی میام. هیشکی نیست که بهش شب بخیر بگم. صبح بخیر بگم. یه جای خالی بزرگ تو دلم هست. پن: اینجام عوض شده. فکر کنم تنها خواننده وبلاگم خودم باشم.

roozayemochale.blogfa.com

روزها و کاغذهای مچاله

روزها و کاغذهای مچاله. یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود. حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل. است شخصا مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند . و طبیعتا به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده. گذاری کرده بود ، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت . قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای. خانم ترتیب داده شد . پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد . دفتر مدیر عامل حضور یافت . پیرزن بسیار محترمانه ...

roozayeroshan.mihanblog.com

روزای روشن

دختر روزای روشنم 20 سالمه دانشجوی هنرم و هنری ها رو دوست دارم. از تابستون سال 86 با سعید آشنا شدم. اسمش را میگذاریم دوست مجازی اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند.وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد وقت میگذارد برایم، وقت میگذارم برایش وقتی در صحبت هایم، به عنوان دوست یاد میشود مطمئن میشوم که حقیقی ست هرچند کنار هم نباشیم هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم، من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم هرکجا که باشد. یک سال این جا با خاطراتم زندگی کردم. ولی میخوام که برم. این مطلب رمزدار اس...

roozayesard.blogfa.com

ミ...روزهــــای ســـــرد... ミ

ミروزهای سرد. ミ. کاش بودى فقط همين. دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۲ 1:53 فرگل. کاش بودى فقط همين! یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ 1:42 فرگل. من بايد بلند شوم قهوه اى بو کنم بلکه عطر لامصب تنت از سرم بپرد! یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۲ 2:33 فرگل. پر هیاهو ترین دقایق زندگیم هستند. پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ 23:2 فرگل. شاید برایت عجیب است این آرامشم! به آخر خط برسی فقط نگاه می کنی! پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ 22:49 فرگل. نخ به نخ همه ی روزهای ما مثل سیگاری بر لب های زندگی دود می شود! سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ 13:19 فرگل. جمعه ب...