rohamalijani.blogfa.com
یادداشت های یک محمد رهامیادداشت های یک محمد رهام -
http://rohamalijani.blogfa.com/
یادداشت های یک محمد رهام -
http://rohamalijani.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.563 sec
SCORE
6.2
یادداشت های یک محمد رهام | rohamalijani.blogfa.com Reviews
https://rohamalijani.blogfa.com
یادداشت های یک محمد رهام -
یادداشت های یک محمد رهام - تعطیلات
http://www.rohamalijani.blogfa.com/post-5.aspx
یادداشت های یک محمد رهام. می خوام از دو سه روز گذشته براتون بنویسم . روز پنجشنبه بعد از این که مامان و بابا افطار کردند حاضر شدیم تا بریم خونه ی خال جون رویا که در زیبا شهر محمدیه زندگی می کنند . دایی جون و زن دایی جون هم از تهران اومده بودند ، دایی جون چون قبلا به خاطر کارش در زاهدان زندگی می کرد منو بعد از سه روزه گیم دیگه ندیده بود. دایی جون این روزا رشته دکترا قبول شده و برای ادامه درس خوندنش اومده تهران . خلاصه اون شب مهمون خاله جون رویا بودیم . مامان زهرا دست منو هم مالید به اون میله ها . من محمدره...
یادداشت های یک محمد رهام
http://www.rohamalijani.blogfa.com/8810.aspx
یادداشت های یک محمد رهام. کلمه های تکرار نشدنی. به رهام علیجانی می گم : رخام عیجانی. به مامان زهرا: مامان زیا. به قمقمه : قممقه. به دگمه : دمگه. به اتوبوس : اوسی. به عطسه : اچه. به پنگوئن : پنکونه. فتانه جون : ففانه جون. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۸۸ساعت 0:36 توسط محمد رهام علیجانی. من محمدرهام علیجانی ام .18 مرداد 1386 درست روز سالگرد ازدواج مامان و بابام به دنیا اومدم . باباحسینم مجری تلویزیون و نمایشنامه نویسه و مامان زهرا هم مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نمایشنامه نویسه.
یادداشت های یک محمد رهام - کلمه های تکرار نشدنی
http://www.rohamalijani.blogfa.com/post-14.aspx
یادداشت های یک محمد رهام. کلمه های تکرار نشدنی. به رهام علیجانی می گم : رخام عیجانی. به مامان زهرا: مامان زیا. به قمقمه : قممقه. به دگمه : دمگه. به اتوبوس : اوسی. به عطسه : اچه. به پنگوئن : پنکونه. فتانه جون : ففانه جون. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۸۸ساعت 0:36 توسط محمد رهام علیجانی. من محمدرهام علیجانی ام .18 مرداد 1386 درست روز سالگرد ازدواج مامان و بابام به دنیا اومدم . باباحسینم مجری تلویزیون و نمایشنامه نویسه و مامان زهرا هم مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نمایشنامه نویسه.
یادداشت های یک محمد رهام - سفرهای من
http://www.rohamalijani.blogfa.com/post-13.aspx
یادداشت های یک محمد رهام. بالاخره پس از مدت ها وقت کردم که وبلاگمو بروز کنم . آخه سفر بودم . سفری که هر آدمی توی این سن و سال باید انجام بده . سفری که هر روز از اتاقم شروع می شه و باز در اتاقم به پایان می رسه. من هر روز با تمام اسباب بازیهام می رم سفر . با حیوونای باغ وحشم می ریم به جنگل ها و رودخونه ها و کوهستان های خیلی قشنگ. با ماشینام می رم به جاده هایی که از کناره های فرش اتاقم شروع می شه تا بزرگترین جاده های دنیا . حتی از بابا حسین هم بهتر می رونم . مادرم - زهرا عليجاني-. پدرم - حسين عليجاني-.
یادداشت های یک محمد رهام - نمایشگاه عکسهای رهام
http://www.rohamalijani.blogfa.com/post-15.aspx
یادداشت های یک محمد رهام. ما - یعنی بابا و مامان محمد رهام - به قدری هیجان زده ایم که حد نداره . محمد رهام دوربینو برداشت و گفت می خوام عسک* بگیرم . البته من اولش مقاومت کردم اما وقتی رفت توی حیاط و با سه پایه فلزی شیلنگ آب شروع کرد به عکاسی کردن تخیلی ، دیگه نتونستم طاقت بیارم . دوربینو دادیم بهش و این عکس ها رو بدون هیچ دخل و تصرفی روی وبلاگش می گذاریم تا شما هم در این شادی خانوادگی شریک بشید. البته عکسها رو گذاشتیم تا با مونیتور کامپیوتر ببینه و بعد از هر عکس اصرار داشت تا تشبیگش* کنیم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
این زن حرف می زند - غرور ؟؟؟؟؟؟
http://www.zahraalijani.blogfa.com/post-21.aspx
این زن حرف می زند. برام نوشته برای موفقیتهام خوشحاله ولی یکم از پله های غروز؟ نه اون دوستی رو که ادعا می کرد قدیمیه شناختم و نه معنی حرفش رو فهمیدم؟ یعنی اینکه تو وبلاگم نوشتم آقای دادشکر متن منو کار کرده ادعائی چیزیه؟ یعنی الان من ادعا کردم آخرشم؟ من فکر می کردم با این نوشته یه جورائی خوشحالیمو بروز دادم ولی ظاهرا اشتباه فکر می کردم! یا شایدم چون نوشتم که پسرم سه ساله شده و ازدواج ما نه ساله؟ یا شاید هم . البته این فکر بدترین نوع فکریه که میشه کرد . و اون هم اینه که این دوستای قدیمی! و چه تنهاست این زن!
این زن حرف می زند
http://www.zahraalijani.blogfa.com/9107.aspx
این زن حرف می زند. کاش فقط او را می خواندم . در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم ، چه غصه هایی که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصه ای بیش نبود ، دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه ، نمی شود . ای کاش نه می دویدم و نه غصه می خوردم . کاش فقط او را می خواندم! نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:20 توسط زهراعلیجانی. Design By : nightSelect.com. و چه تنهاست این زن! قالب های نایت سلکت. Design by : Night Select.
این زن حرف می زند
http://www.zahraalijani.blogfa.com/8912.aspx
این زن حرف می زند. حرف تازه اینکه . این روزا حرف تازه اینه که هفته پیش ازم خواستن دوباره برگردم به کانون کوثر ولی من قبول نکردم! من همون آدمی هستم که چند وقت پیش از اینکه منو فرستادن اقبالیه کمی دلگیر بودم! اما نمی دونم چرا وقتی ازم خواستن که دوباره برگردم قزوین ته دلم دوست داشتم هنوز تو کانون اقبالیه باشم . یعنی به رسم تموم عادتهای آدما . منم به جائی که هستم عادت کردم؟ چون حالا احساس می کنم اونا رو راحت تر درک می کنم . ما داریم ۱۰ فروردین میریم خونه خدا! Design By : nightSelect.com. و چه تنهاست این زن!
این زن حرف می زند - اقبالیه سلام
http://www.zahraalijani.blogfa.com/post-18.aspx
این زن حرف می زند. سلام به خودم . سلام به شما . به همه اونهائی که برای بار اوله که میان اینجا . و به همه اونهائی که اومدن تا سراغی از یه دوست قدیمی بگیرن . یا شایدم بر حسب تصادف و یا از سر کنجکاوی وارد این محیط شدن . در هر صورت . سلام و خوش اومدین. یا پسری که پدرش تو زندانه و برای اینکه بچه ها اذیتش نکنن قلدری می کنه! و یا بچه ای که تازه شده بچه طلاق و پیش ماردبزرگ پیرش زندگی می کنه که حتی حوصله ی خودشم نداره! و پس با من همراه باشین. نوشته شده در چهارشنبه سی ام دی ۱۳۸۸ساعت 23:33 توسط زهراعلیجانی.
این زن حرف می زند
http://www.zahraalijani.blogfa.com/8911.aspx
این زن حرف می زند. برام نوشته برای موفقیتهام خوشحاله ولی یکم از پله های غروز؟ نه اون دوستی رو که ادعا می کرد قدیمیه شناختم و نه معنی حرفش رو فهمیدم؟ یعنی اینکه تو وبلاگم نوشتم آقای دادشکر متن منو کار کرده ادعائی چیزیه؟ یعنی الان من ادعا کردم آخرشم؟ من فکر می کردم با این نوشته یه جورائی خوشحالیمو بروز دادم ولی ظاهرا اشتباه فکر می کردم! یا شایدم چون نوشتم که پسرم سه ساله شده و ازدواج ما نه ساله؟ یا شاید هم . البته این فکر بدترین نوع فکریه که میشه کرد . و اون هم اینه که این دوستای قدیمی! و چه تنهاست این زن!
این زن حرف می زند
http://www.zahraalijani.blogfa.com/8607.aspx
این زن حرف می زند. بین خودمون باشه از بس که تو وبلاگم چیزی ننوشتم یادم رفته چه جوری باید شروع کنم. پس دوباره سلام . سلام به همه اونایی که یه روزی با من بودن و به من سر می زدن و به یادم بودن ، اما حالا . می دونم خیلی ها دیگه به وبلاگ " این زن حرف می زند " سر نمی زنن ، اصلا یادشون رفته که یه روزی یه همچین وبلاگی هم وجود داشته! حالا خیلی مهم بود! ولی " این زن "دوباره اومده که حرف بزنه اما این بار با دفعات قبلی کلی فرق کرده ، یه فرق بزرگ ، از زمین تا آسمون . اون. همه دیرکردن هامو بندازم گردن پسرم!
این زن حرف می زند
http://www.zahraalijani.blogfa.com/8511.aspx
این زن حرف می زند. به نام بي تا. امروز جمعه ست و بالاخره بازبيني نمايشهاي جشنواره پليس هم تموم شد . بالاخره بعد از كلي انتظار و هي روز و ساعت عوض كردن نيروي انتظامي ، گروه بازبيني حدودا ساعت 12 ظهر نمايش مارو بازبيني كردند . نمايش. يكي از ما " كه كلي هم حاشيه داشت! در بخش نمايشنامه نويسي اون رو شركت دادم و كار رتبه هم آورد . امسال هم در جشنواره پليس متن رو فرستادم و از بخت بد و يا خوب ، متن پذيرفته شد! و دردسر من از وقتي شروع شد كه تصميم گرفتم كار رو آماده كنم و به ضرب المثل معروف. القصه با اون دوست.
این زن حرف می زند - حرف تازه اینکه ....
http://www.zahraalijani.blogfa.com/post-22.aspx
این زن حرف می زند. حرف تازه اینکه . این روزا حرف تازه اینه که هفته پیش ازم خواستن دوباره برگردم به کانون کوثر ولی من قبول نکردم! من همون آدمی هستم که چند وقت پیش از اینکه منو فرستادن اقبالیه کمی دلگیر بودم! اما نمی دونم چرا وقتی ازم خواستن که دوباره برگردم قزوین ته دلم دوست داشتم هنوز تو کانون اقبالیه باشم . یعنی به رسم تموم عادتهای آدما . منم به جائی که هستم عادت کردم؟ چون حالا احساس می کنم اونا رو راحت تر درک می کنم . ما داریم ۱۰ فروردین میریم خونه خدا! Design By : nightSelect.com. و چه تنهاست این زن!
این زن حرف می زند - روز پر هيجان !!
http://www.zahraalijani.blogfa.com/post-15.aspx
این زن حرف می زند. امروز براي من و باقي اعضاي گروه نمايشي " يكي از ما. امروز اختتاميه پنجمين جشنواره تئاتر پليسه و ما يعني من ، حسين ، فرشيد قلي پور و نسرين عجمي مي ريم تهران براي مراسم اختتاميه . منصوره صديف. هم اونجا به ما ملحق مي شه . نمي دونم جايزه اي دريافت مي كنيم يا نه؟ نمي گمم كه جايزه رو دوست نداريم ولي واقعا براي ما كه با اون شرايط سخت ( دوستان كپك زده كه يادتون هست! دوست داشتم امروز درباره روز جهاني زن چيزي بنويسم ولي ميذارم وقتي از تهران اومديم . Design By : nightSelect.com. قالب های نایت سلکت.
این زن حرف می زند - يك جايزه براي يكي از ما
http://www.zahraalijani.blogfa.com/post-16.aspx
این زن حرف می زند. يك جايزه براي يكي از ما. به نام خدائي كه همين نزديكي ست. اختتاميه جشنواره پليس هم تموم شد . جايزه بهترين طراحي بروشور كه كار حسين ، همسرم بود يادگار اين جشنواره براي اعضاي " يكي از ما " شد . (حسين جان ، تبريك و خدارو شكر ). البته اين اختتاميه هم مثل تمام اختتاميه ها ، پر از انتقاد از هيأت داوران بود ولي براي ما كه اين اولين جشنواره اي نبود كه در اون شركت مي كرديم ، همچين جاي تعجب هم نداشت ، حتي از بهزاد فراهاني كه هميشه و همه جا دم از دفاع از حقوق اهالي تئاتر مي زند ولي . بگذريم!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
Stichting Rohamaa
KEHIDUPAN ANAK PAPUA
SELAMAT DATANG DI BLOG INI. Jaga Persatuan dan Kebersamaan kita Jangan Pernah Ada Rasa Benci Diantara Kita. AWAL KATA ROHAMA TERBENTUK. Puisi Cinta By PhaulHeger. Foto-foto Syur dan Bugil Praja IPDN. Berita tentang beredarnya foto-foto syur dan bugil praja IPDN telah beredar luas di internet. Foto-fo. Mahasiswa Papua di Yogyakarta Minta Penyelesaian Secara Adat. PAPUA memang jauh dari Jakarta. Papua ada di ujung timur Negara Kesatuan Republik Indonesia (NKRI), sedangkan Jakarta adalah pusat dari s. Katan...
Memori Kami
Friday, April 20, 2012. Lama sungguh aku tidak mencoretkan sesuatu di ruang ini. Titipan akhir untuk dibaca kali hanyalah pada 20 Oktober 2011 yang lalu berkisar mengenai coretan berada di Pulau Pangkor bagi menghadiri Team Building. Anjuran CIDB. Satu pengalaman menarik bagi ku. Terima kasih Allah dan Suami ku. Kini aku melangkah kembali ke sini demi mencurahkan sedikit luahan hati dan pengalaman seawal tahun 2012 yang telah aku laluinya sehari-hari bersama Suami, anak-anak dan rakan sekerja ku. Ada lag...
یادداشت های یک محمد رهام
یادداشت های یک محمد رهام. از اون جایی که باباحسین و مامان زهرا منو کلاس موسیقی ثبت نام کردن و برام یک تمبک خریدن برای اولین بار منو بردن کنسرت موسیقی بداهه نوازی استاد علیزاده و استاد خلج . خلاصه بابا حسين كلي با من صحبت كرد كه رديف اول به هيچ عنوان حق حرف زدن نداريم ، چون احتمال داره كه حواس استادها پرت بشه . من هم در قبال خريد سه چهار تا سك سك قول دادم كه اصلا و ابدا حرف نزنم . فكر مي كنم كه اين بهترين خاطره براي منه كه قراره وقتي بزرگ شدم آهنگساز بشم . يك روز فيتيله اي. ما - یعنی بابا و مامان محمد رها...
Roha Mall
Ya Allah, tidak ada kemudahan kecuali sesuatu yang Engkau permudahkan, Engkau menjadikan kedukaan itu mudah sekiranya Engkau kehendaki. Wednesday, April 30, 2014. Volvo S70 (A) TELAH DIJUAL. Tempat duduk pemandu/ hadapan. Enjin gear box very good cond 2.5cc. Abs,new leather seat,painting is good. Kereta berkeaadaan amat baik. Heavy duty car tahan lasak. Volvo is for life tidak boleh disamakan dgn audi,bmw,atau mercedes. Harga RM11,800 sahaja! Sms/whatsapp/LINE/Call 019 255 7776. Subscribe to: Posts (Atom).
رهامم...نفسم
نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 0:48 توسط مامان شیوا. پسرک چند وقته شدیدا ترشی خور شدی.با همه غذاهات باید ترشی باشه. مامان شیجاااااااااااااااااااا.تشی میخوام. اخه نفسک"ترشی خوردنتو کجای دلم بذارم؟ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ساعت 17:29 توسط مامان شیوا. میشه یه جای دیگه برای گشت و گذارت پیدا کنی؟ یه جای دیگه به جز تن نازنین پسرکم؟ یا حداقل وقتی تشریف میاری زود هم تشریفتون رو ببرین؟ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۱ساعت 16:17 توسط مامان شیوا. تو کی بزرگ شدی؟ نوشته شده د...
Roham & Anna
Rohamanews | Ligne de nouvelles (fr)
Ligne de nouvelles (fr). La Pologne déplore n’être qu’une zone tampon pour l’Otan. Le président polonais Andrzej Duda est mécontent de voir l’Otan considérer la Pologne comme une « zone tampon » et non comme un flanc est de l’Alliance. Afghanistan: le chef d’Al-Qaïda prête allégeance aux talibans. Le nouveau chef des talibans en Afghanistan, le mollah Akhtar Mansour, vient de recevoir le soutien du leader d’Al-Qaïda, Ayman Al-Zawahiri. La Tunisie a besoin de la croissance et de la STB. Contrôles à Auchan...