rima1986diamond.blogfa.com

vsz.blogfa.com

فاصله - ده روز دیگه تا انتها

http://vsz.blogfa.com/post-11.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. ده روز دیگه تا انتها. برایت می نویسم . از گفتن خسته شده ام . اما از تو یاد گرفتم که حتی برای نوشتن صدایم اهسته باشد :. ده روز ديگه تا انتها پاياني بي سر و صدا. بي خبر از هر شب و روز منو يه شمع نيمه سوز. یادته بهت گفته بودم يا قبل ماه مبارک يا بعدش ميريم . همون گزينه ی يک شد قبل ماه مبارک داريم ميريم. اين ده روز هر روز مي نويسم " اينجا همه خوشحالن همه شور و شعف دارن . روزي اگر مرا " باز ديدي. ديدي که ديگر نمي خندم. اما دلم شکسته است.

vsz.blogfa.com

فاصله - از تو انتظار نداشتم ...

http://vsz.blogfa.com/post-2.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. از تو انتظار نداشتم . روزهای عجیبیه . روزهایی که پشت سر هم می گذرن و من حتی برای یک سوال جوابی پیدا نمی کنم . چی شد دوست داشتن تو؟ کاش داشتن و نداشتن معکوس نمی شد. نمی دونم تاوان چی رو دارم میدم .شاید کاری کردم .شاید منو جایی دیدی .شاید کسی چیزی گفته. شایدم تو .بگذریم . عزیز فقط در یک کلمه بگو : چی شد که این شد؟ اگه پای یکی دیگه در میونه؟ اگه دلت جایی گیر کرده؟ اگه رفتی خونه بخت؟ من کجا خطا کردم من به کی نگاه کردم. هیچ عشقی تو چشمات نیس.

vsz.blogfa.com

فاصله - یکی بود یکی نبود (ده روز تا انتها ...)

http://vsz.blogfa.com/post-8.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. یکی بود یکی نبود (ده روز تا انتها .). هميشه داستان با بود يکي و نبود ديگري آغاز مي شود. که يکي بود و يکي نبود. يکي مانده بود، مانده بود و گريه کرده بود. مانده بود و هيچ جايي نرفته بود. مانده بود و باران را ممنوع کرده بود تا تو يادش نيفتي. مانده و دريا را منع کرده بود تا خاطر تو آزرده نشود. مانده بود و ديگر شعر نگفته بود. آن ديگري رفته بود . نمیدونم دل من را ديدي؟ دل من تنها بود " دل من هرزه نبود. دل من عادت داشت که بماند يک جا. از مي ا...

vsz.blogfa.com

فاصله - خیلی وقته ... !

http://vsz.blogfa.com/post-4.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. نمی خواستم 2 تا پست پشت سرهم بدم به نظرم وقتی یه مطلب جدید میگذاری مطلب قبلی خونده نمیشه اما خوابم نمی برد از طرفی روزها به سرعت مي گذره و من هنوز منتظرم ". دوباره اومدم تا واست بنویسم اما خودتم خوب ميدوني من مال اينجا نيستم "فقط واسه خاطر توست که اومدم توي اين دنياي مجازي اما هنوز دقيقا نمي دونم مياي نوشته هام رو بخوني يا نه؟ خيلي دوست داشتم واست نامه بنويسم با امضا و دست خط خودم. اين روزها کم وبيش وقتي حوصله کنم يه چيزهايي مينويسم.

vsz.blogfa.com

فاصله - نامه ای به موعود (نه روز تا انتها...)

http://vsz.blogfa.com/post-15.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. نامه ای به موعود (نه روز تا انتها.). محضر سرور کائنات قطب عالم امکان "مهدي فاطمه. اقا جان بي مقدمه مي نويسم. مدتهاست که منتظر امدنت هستيم. ميبيني که چقدر انتظار مي کشيم؟ اما تو در بين ما نيستي! نازيبایها ذائقه مرا بيمار کرده است اقا مرا که در خلوت شما زيسته ام از نگاه خود نيندازيد اگر شمارا هزار يار فداکار است من جز شما ندارم . تمام هستي ام را خاک قدومت ميکنم تا شايد نظري به جاده دلم بيندازي . اما باور کنید ته دلم پاک پاک است ! عرق شرم...

vsz.blogfa.com

فاصله - فاصله

http://vsz.blogfa.com/post-1.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. نمی دونم از کجا شروع شد؟ شاید از سکوت شاید؟ خیلی وقت بود که نبود " انقدر نرم و بی سر و صدا رفت که حتی نگاهم به اندازه امتداد یک تعجب پرسشگرانه نلرزید . حقیقتش تا مدتی به هیچکس حرفی نزدم . تا چشمام و باز کردم چند ماه گذشته بود. اخرین باری که شنیدمت گفتی در گیری " هم با خودت هم با دیگران " انقدر زمستانی و سرشار از جذبه دلم رو لرزوندی که فهمیدم حق پرسیدن دلیل رو هم ندارم . گفتی :می خوای سیمت رو خاموش کنی . گفتی :تقصیر منه " من عوض شدم .

vsz.blogfa.com

فاصله - گفتگو با خدا (ده روز تا انتها ...)

http://vsz.blogfa.com/post-7.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. گفتگو با خدا (ده روز تا انتها .). مکالمه یک سوسک غمگین با خدا. گفت : کسی دوستم ندارد . می دانی که چه قدر سخت است ، این که کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن. خدا هیچ نگفت . گفت : به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار می دهم . دنیا را کثیف می کنم . آدم هایت از من می ترسند . مرا می کشند . برای این که زشتم . زشتی جرم من است . خدا هیچ نگفت . بال هایت را کجا گذاشتی .

vsz.blogfa.com

فاصله - معنای خوشبختی

http://vsz.blogfa.com/post-3.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد. روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداش...

vsz.blogfa.com

فاصله - یکی از دلایل پیشرفت ژاپن ...! (نه روز تا انتها ...)

http://vsz.blogfa.com/post-13.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. یکی از دلایل پیشرفت ژاپن ! نه روز تا انتها .). نگاهی به من انداخت و با لبخندی گفت : من کارگر کارخانه ای هستم که آن ماشين از توليدات آن است . دلم نمی خواهد اتومبيلی را که ما ساخته ايم کثيف و نامرتب جلوه کند ! يک کارگر ژاپنی در پاسخ " چه انگيزه ای باعث شده است که وی سالانه حدود هفتاد پيشنهاد فنی به کارخانه بدهد؟ امیدوارم یه روز ما هم به همچین بینشی برسیم . به قول سهراب : چشمها را باید شست جور دیگر باید دید . مرز ميان من و توست. به بالاي ...

vsz.blogfa.com

فاصله - انسانیت_حیا_ برهنگی (ده روز تا انتها...)

http://vsz.blogfa.com/post-9.aspx

از با تو بودن دل برايم عادتي ساخت كه هيچ گاه بي تو بودن راباور ندارم. انسانیت حیا برهنگی (ده روز تا انتها.). مهم نيست که چقدر زنده اي،مهم اينست که چقدر زندگي مي کني. مهم نيست چقدر داري، مهم اين است که چقدر مي بخشي. مهم نيست چقدر درد داري، مهم اين است که چقدر تحمل داري. مهم نيست که چه اتفاقي مي افتد،مهم اين است که تو چه تصميمي مي گيري. نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد ۱۳۸۹ساعت 15:56 توسط من. مرز ميان من و توست. پنج حرف است اين واژه نحس. پنج فرسخ راه است. مرز ميان من و تو. کمی از یادها رفته. در کوچه بي چراغ!