piadero1.persianblog.ir

girlw0lfy.javanblog.ir

وقتی تو امدی

http://girlw0lfy.javanblog.ir/92353-وقتی%20تو%20امدی.html

باز هم گفتم جدايي؟ سکوت تو مرا شکست و به گريه انداخت. به چشمانت نگاه کردم و گفتم بگو. تو آغوش به رويم گشودي و گفتي :جدايي ، هرگز . بي تو من مي ميرم. نوشته شده در ۲۲/۵/۱۳۸۸ساعت ۲۰:۲۰ توسط زهرا صالحی دسته :. کاش این را درک می کردی اگر خداحافظی در کار است هرگز دست کسی را نگیر اگر رها خواهی کرد هرگز به کسی نگودوستت دارم اما این را خوب میدانم که رسم روزگار همیشه همین طور بوده و هست ان کسی را که دوست می داری زود از دستت می رود. امپراطوری بادها ,افسانه جومونگ,افسانه جامیونگ گو ,امپراطور آهنین.

pelke-del.javanblog.ir

بیدار بمان

http://pelke-del.javanblog.ir/123677-بیدار%20بمان.html

من سرشار از قطرات مذاب مهربانیهایم که به دریای پاکیها راه دارد و. هزار قصه از این سفر بی برگشت در گوش گلهای نشکفته خوانده ام . پنجره رشد را فراموش کرده و دیگر از دیوار بلوغ بالا نمی آید و پنجه. در سینه آسمان نمی زند و اتاقها دیگر گهواره گرم خوشباوریها نیستند. و گلهای قالی دیگر هیچ رفتنی را حس نمی کنند و کوچه از صدای عابر. مست از خودکامی شبانه تهی است و اینجا همه زنگها را از یاد برده اند. اما تو بیدار بمان. زندگی به سیمای مهربانت به چشمان آشنایت به تو ای ابتدای هر کلام. بیا این آهنگ را با هم برقصیم.

pelke-del.javanblog.ir

"عاشقانه"

http://pelke-del.javanblog.ir/73028-"عاشقانه".html

سرم را روی چینهای با محبت بودنت می گذارم. و صورت پرچین خاطرات را بارانی می کنم . دنیایی که تا بینهایت آبی یک شوقمیرود و پشت مه رقیق خوشباوریگم. من اینجا پر از شور آوازم و طنین دلکش آهنگم پر از موسیقی نشاط انگیز زندگی. است که روی ن. آن امواج مهربانی جریان دارد. تو را طلب می کنم ای دورتر از یک آرزوی عبث! من اینجا بس دلتنگم و پیشانیم. ساییده بر درهای انتظار است و تو از اینجا به فاصله همه پیوستنها دوری! تورا به زمزمه همیشگی مقرب و جریان سیال رحمت خدا و به بی نامی بی نشان. سرشاری یک التهاب و بیم.

pelke-del.javanblog.ir

بیا این آهنگ را با هم برقصیم...

http://pelke-del.javanblog.ir/234556-بیا%20این%20آهنگ%20را%20با%20هم%20برقصیم...%20.html

بیا این آهنگ را با هم برقصیم. ای بهترین بهانه دلتنگی، سلام! سایه ها کنار شومینه می رقصند و رختها در پچ پچ باد می خندد و من به لختی آینه خیره می مانم.دستی پنجه های کشیده دستی را می کشد و ناخنهای رنگین در التماس می مانند و گوشه تبسمی به آهنگ موزون،اوج می دهد.لبها فریاد می زنند: بیا این آهنگ را با هم برقصیم. نوشته شده در جمعه, دی ۱۷, ۱۳۸۹ساعت ۱۲:۵۸ توسط parham yekta دسته :. یکی هم قطره یی بر وجودت چکیده شود که از برای پلک دل باشد کافی ست. بیا این آهنگ را با هم برقصیم. به دوست خوب قدیمی! یک نویسنده کوچک :.

girlw0lfy.javanblog.ir

عجب صبری خدا دارد

http://girlw0lfy.javanblog.ir/92351-عجب%20صبری%20خدا%20دارد.html

عجب صبری خدا دارد. اگر من جاي او بودم. همان يک لحظه اول. که اول ظلم را مي ديدم. جهان را با همه زيبايي و زشتي. بروي يکدگر ويرانه مي کردم. عجب صبري خدا دارد. اگر من جاي او بودم. که در همسايه صدها گرسنه چند بزمي گرم عيش و نوش مي ديدم. نخستين نعره مستانه را خاموش آندم. بر لب پيمانه مي کردم. عجب صبري خدا دارد. اگر من جاي او بودم. که مي ديدم يکي عريان و لرزان ديگري پوشيده از صد جامه رنگين. زمين و آسمان را. واژگون مستانه مي کردم. عجب صبري خدا دارد. اگر من جاي او بودم. نه طاعت مي پذيرفتم. سبحه صد دانه مي کردم.

girlw0lfy.javanblog.ir

دل من...

http://girlw0lfy.javanblog.ir/105305-دل%20من....html

دل من تنها بود. دل من هرزه نبود. دل من عادت داشت ، که بماند یک جا. معلوم است ، به در خانه تو. دل من عادت داشت ،. که بماند آن جا ، پشت یک پرده توری. که تو هر روز آن را به کناری بزنی. دل من ساکن دیوار و دری ،. که تو هر روز از آن می گذری. دل من ساکن دستان تو بود. دل من گوشه یک باغچه بود. که تو هر روز به آن می نگری. راستی ، دل من را دیدی ؟ حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات. باشد، قبول.لااقل این نکته را بدان. آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم. در سینه می تپید،. به نام تک نوازنده ی کیتار عشق.

pelke-del.javanblog.ir

پلک دل

http://pelke-del.javanblog.ir/archive-2010-07

یکی هم قطره یی بر وجودت چکیده شود که از برای پلک دل باشد کافی ست. بیا این آهنگ را با هم برقصیم. به دوست خوب قدیمی! ای ابتدای زلال مهربانیها! زنانه ترین اعترافات حوا. یک نویسنده کوچک :.

pelke-del.javanblog.ir

پلک دل

http://pelke-del.javanblog.ir/archive-2010-10

تو را به آب و آتش و آفتاب پیوند می زنم و اسمت را روی کنده بزرگترین درخت صبر می کنم، تا جای زخمهای با هم ماندنمان برای همیشه در خاطره های بی ما بودن، جاودان شود. تو را به زمزمه همیشگی مقرب و جریان سیال رحمت خدا و به بی نامی بی نشان یک دیوانه می سپارم که در اندرزهای بی پیرایه اش ، سرشاری یک التهاب و بیم امید موج می زند و پلکهایش هر بار به یاد با تو زیستن بسته می شود و جانش از یاد تو سیراب می گردد. تو را به فراموشی نجواها تو را به پیوند صمیمی دو قلب دور می سپارم! بیا این آهنگ را با هم برقصیم.

girlw0lfy.javanblog.ir

دروغ

http://girlw0lfy.javanblog.ir/81706-دروغ.html

دروغ می گفت دیگری را دوست داشت. بارها گفتم دوستم دارم؟ تا دیری خاموش بودم. ولی آخر از پای شکیب افتادم و گفتم. راست بگو تو را خواهم بخشید آیا دل به دیگری بستی؟ فریاد زدم.بگو راستش را هر چه هست تو را خواهم بخشید و از گناهت هر چند سنگین باشد خواهم گذشت. عاقبت با آرزوی فراوان پیش آمد و گفت. مرا ببخش. دیگری را دوست دارم. گفتم:حال که سالها تو بمن دروغ می گفتی این بار هم من بتو دروغ گفتم. تو را نخواهم بخشید. نوشته شده در ۲/۴/۱۳۸۸ساعت ۲۰:۳۱ توسط زهرا صالحی دسته :. به نام تک نوازنده ی کیتار عشق.

girlw0lfy.javanblog.ir

تست عشقولانه

http://girlw0lfy.javanblog.ir/105467-تست%20%20عشقولانه.html

1- پايان دنيا نزديک است. اگر فقط بتوانيد يک نوع از حيوانات را نجات دهيد، کدام را انتخاب ميکنيد؟ 2- به آفريقا رفتهايد. به هنگام بازديد از يکي از قبيلهها، آنها اصرار ميکنند که يکي از حيوانات زير را به عنوان يادگاري با خود ببريد. کدام را انتخاب ميکنيد؟ 3- فرض کنيد خطاي بزرگي انجام دادهايد و خداوند براي مجازات شما تصميم گرفته است که به جاي انسان، شما را به صورت يکي از حيوانات زير در آورد. کدام را انتخاب ميکنيد؟ 8- اگر قرار بود براي 5 دقيقه به صورت يکي از حيوانات زير در ميآمديد، کداميک را انتخاب ميکرديد؟