pesaramnikan.blogfa.com
نیکاننیکان -
http://pesaramnikan.blogfa.com/
نیکان -
http://pesaramnikan.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.356 sec
SCORE
6.2
نیکان | pesaramnikan.blogfa.com Reviews
https://pesaramnikan.blogfa.com
نیکان -
نیکان - دوچرخه سواری
http://www.pesaramnikan.blogfa.com/post/132/دوچرخه-سواری-
الهی قربونت برم من که دیگه میتونی خودت رکاب بزنی. ممنون از بابا جون که با دوچرخه کلی شما رو برد پارک تا یاد گرفتی. پی نوشت: داشتم مینوشتم اومدی گفتی چیکار میکنی با اینترنت؟ گفتم دارم مینویسم که دوچرخه یاد گرفتی بعد گفتی اینا رو هم بنویسم:. به دکمه های لپ تاپ دست نمیزنم. برای مامانم گل میخرم. پسر خوب و مهربونم. مامانم استراحت میکنه هی نمیگم بیدار شو بیدار شو. گوله برفی درست میکنم. پسر خاله و دختر خاله دارم ". نوشته شده در دوشنبه ۱۳ بهمن۱۳۹۳ساعت ۱۸:۳ بعد از ظهر توسط مامان مرضیه. باب اسفنجی در سینما.
نیکان - ما اومدیم
http://www.pesaramnikan.blogfa.com/post/128/ما-اومدیم
سلااااااااااااااام بعد از مدتهااااااا. 2 ماه و اندیه که ننوشتم علت اصلیش خرابی لب تاپ بود که تازه درست شده و بعد از اونم کمبود وقت که واقعا این روزا درگیرشم. خیلی دلم برای این خونه و نوشتن و دوستامون تنگ شده بود امیدوارم بتونم بعد از این بیشتر بنویسم. روزای اول ماه رمضون برات نوشته بودم آره ماه رمضون تموم شد و شما حسابی بهش عادت کرده بودی اذان که میزد با یه لحن کشیده و قشنگی میگفتی گبول باشه و میخندیدی و میرفتی سجده و بعد ماه رمضونم من هر چی میخوردم میگفتی مگه اذان زده؟ و اما تولد خودت که مثل پارسال تو 2...
نیکان -
http://www.pesaramnikan.blogfa.com/post/134
این دیر نوشتن خیلی بده آدم نمیدونه از کجا شروع کنه یادش نیست قبلا تا کجا نوشته بود و ممکنه باعث تکراری نوشتن یا از قلم افتادن خیلی چیزا بشه. ترم اول کلاس بازی و موسیقیت شروع شده 45 دقیقه است و باید تنها برید کلاس که شما نمیری و گریه میکنی با اینکه مربی و یه سری از بچه ها رو میشناسی و من و چندتا از مامانای دیگه میایم تو کلاس امیدوارم به زودی تنها بری و منم دلم خوش باشه که پسرم مستقل شده. دستشویی که میری خودتو میشوری و من فقط برای شستن پی پی کمکت میکنم. اواخر فروردین هم چند روزی رفتیم ترکیه. از این فیلمهای...
نیکان
http://www.pesaramnikan.blogfa.com/1393/07
عزیز دلم پاییز شده و هوا دلپذیر. منم دیگه از خونه زدم بیرون چون واقعا تو تابستون از شدت گرمای زیاد رغبت نمیکردم بیرون برم زیاد البته غروب و شب اکثرا بیرون بودیم ولی روزها نه اما این روزا اکثرا صبحاها تا ظهر بیرونیم میریم پارک خرید خانه بازی فرهنگسرا و امروزم بارون اومد و خیس شدیم و کیف کردیم فقط اگه روزهای پاییز هم مثل تابستون بلند بود دیگه خیلی بهتر میشد. راستی سی دیهای قبلیت رو به جز چندتا که تن آرومتری داره گذاشتم کنار. بابایی تو پاییز 5 شنبه جمعه ها کلاس داره که کار مارو سخت کرده البته نمیخواست بره و...
نیکان - روزهای آخر سال 93
http://www.pesaramnikan.blogfa.com/post/133/روزهای-آخر-سال-93
روزهای آخر سال 93. باز هم روزهای آخر اسفنده امشب 4 شنبه سوری هست قرار بود با بابا برید بیرون ساختمون تو اون زمین خالی که اهالی محل و ساختمون ما جمع میشن من مخالف بودم راستش میترسم آخه مامان رسم و رسومات درست که رعایت نمیشه فقط ترقه و فشفشه و .هست خلاصه برنامه عوض شد و با بابایی و عمو رفتید کرج فوتبال. بعلههههههههه عمو اومده ایران 2 روز نمیشه که اومده . بعد از 3 سال. چقدر بده که من دیر به دیر مینویسم اینجوری نمیدونم از کجا شروع کنم و خیلی پراکنده گویی میشه ولی چاره ای نیست. جمعه هم تولد آوین یکی از دوستای...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
برای دخترم سارا - دیکشنری سارا!
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/32/دیکشنری-سارا-
خیلی بی نهایت سرمون شلوغ هست و متاسفانه وقت نمیکنم بیام برات بنویسم. چند روزه سرما خوردی که همراه شده با در اومدن دندونهای کرسیت و حالت خوب نیست. دیروز رفتی مهد اما خیلی اذیت شدی و بچه های دیگه هم اکثرا مریض هستن واسه همین امروز نبردمت مهد و شیفتی با بابا نگهت داشتیم. هوا به شدت سرد شده و الان زمستون هست اینجا. به پستونک میگی پو. به کفش میگی ش (shoe). به کلاه میگی ه (hat). به کتاب میگی ب (book). به بیرون میگی بی. به آب میگی با. به غذا میگی به به. میگم ک ت چی میگه؟ یعنی میو). مگم داگی چی میگه؟
برای دخترم سارا - قدمهات روی چشمام
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/30/قدمهات-روی-چشمام
دختر نازنینم اولین گام بزرگ زندگیت مبارکت باشه! پریشب مهمون داشتیم و از ذوق مهمونها و بازی کردن با بچه هاشون اولین قدمهاتو برداشتی و کلی آدم اینجا تشویقت کردن و برات دست زدن و قربون صدقه ات رفتن. دیروز ظهر هم تولد دعوت بودیم و باز هم کلی راه رفتی! امروز هم مربی مهدت Chris میگفت که یکم راه رفتی. از سر شب هم یه عالمه تو خونه راه رفتی. آروم آروم قدم بر میداری و گاهی هم واسه خودت دست میزنی! در ضمن تو پست قبلی یادم رفته بود قد و وزن ۱ سالگیت رو بنویسم. قد ۷۸ و وزن ۱۰.۸۰ بسیار عالی. چت روم فارسی زبانان.
برای دخترم سارا - ۱۳ ماهگی
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/29/۱۳-ماهگی
سارای عزیزم ۱۳ ماهگیت مبارک باشه. تو هم سرتو محکم به نشانه ی نه تکون دادی خیلی جالب بود. دیگه از کارهایی که میکنی اینه که با شعرها و رقصهای برنامه کودک تو هم شروع میکنی به حرکت و قر دادن! دائم با انگشتت اشاره میکنی به اطراف و هی میگی چ چ (یعنی چیه). یه چیزی که از دستت می افته میگی دا-آ! بای و های و دا (دالی) هم میگی. دا به معنی (داغ) رو هم میگی (وقتی که من دارم چایی می خورم ۱۰۰۰ بار دست میزنی به لیوانم میگی دا دا بعدشم میخندی! و تو هم زود یاد گرفتی و گاهی واسه ما بوس میفرستی با اون دستای کوچولوت! ولی آخر...
برای دخترم سارا - 20 ماهگی
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/37/20-ماهگی
خیییییلی وقته میخوام برات بنویسم اما الان چند وقته که شما روزها کامپیوتر منو صاحب شدی و بابا شبها! و من از روی تبلتم نمیتونم فارسی تایپ کنم واسه همین هیچ زمانی فرصت نمیشه که برات بنویسم. جریان اینه که شما که عااااشق کارتون peppa pig شدی ساعتها مینشستی پای یوتیوب کارتون میدیدی و قبض اینترنت ما که همیشه ۳۰ دلار میومد یهو ۸۰ دلار شد! واسه همین رفتم برات DVD هاشو خریدم و حالا میشینی پای کامپیوتر من نگاه میکنی. خدا رو شکر که میری مهد و اونجا یکم فعالیت داری چون روزایی که خونه هستی همش نشستی پای پ پا! دیروز دا...
برای دخترم سارا - Trip to Sydney -- October 2013
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/35/Trip-to-Sydney-October-2013
Trip to Sydney - October 2013. سارا جونم امسال چون نرفتیم ایران به جاش یک سفر ۳ روزه رفتیم سیدنی از خونه دور باشیم و یه حال و هوایی عوض کنیم. خیلی مفید بود و خیلی خوش گذشت. از همه بیشتر به شما خوش گذشت که مامان و بابات ۲۴ ساعته پیشت بودن و همش هم واسه خودت میدویدی و بازی میکردی. شهر سیدنی مثل تهران خودمون بود. عین خیابون شریعتی! فقط خلوتتر و تمیزتر! بابا هی غر میزد که باغ وحش بریم چکااار؟ اما بعدش که رفتیم خیلی خوشش اومد و میگفت ای کاش من جای این حیوونا بودم! عاااااشق کارتون peppa pig هستی (من هم همینطور!
برای دخترم سارا - ... ???What is bow-ta
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/40/-What-is-bow-ta
Sara saying water with Australian accent . دختر قشنگم خیلی وقته برات ننوشتم چون به لطف پ پا پیگ لپ تاپ من سوخت! از بس وسط تماشای کارتون دکمه ی power رو فشار دادی و روشن خاموش کردی لپ تاپ رو! و صفحه کلید لپ تاپ بابا هم بعضی دکمه هاشو خراب کردی و نمیزنه! الان از توی office دارم برات با بدبختی مینویسم چون اینجا هم keyboard فارسی ندارم! دامنه لغاتت خیلی وسیع شده و خیلی بامزه حرف میزنی آدم دلش می خواد ببخوردت! مثلا کالسکه عروسکت خراب شده بود بردی پیش بابا گفتی daday broke بابا برات درستش کرد گفتی. با مامان جو...
برای دخترم سارا - تولد به یاد ماندنی!
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/27/تولد-به-یاد-ماندنی-
تولد به یاد ماندنی! سارای عزیزم امروز روز اولین تولد تو دختر قشنگم هست. کلی برای این روز برنامه ریزی کرده بودم و از ماهها قبل بهش فکر میکردم که چکار بکنم که بهترین باشه. اما متاسفانه همیشه همه چیز اونطوری که آدم پیشبینی میکنه و میخواد نمی شه. بابا مریض شده امروز و شما هم بسیار بد اخلاقی میکنی و برنامه های من همه به هم ریخت. خلاصه که تولد بیاد ماندنی شده اما اشکالی نداره تو هنوز اونقدر متوجه نمی شی. تولدت مبارک دخترم. آرزو میکنم سالهای سال در کنار ما شاد و سالم باشی. روی ماهتو میبوسم. چت روم فارسی زبانان.
برای دخترم سارا - شیرین کاری ها
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/31/شیرین-کاری-ها
البته اونم درست نبود و برگردیم ایران اصلا اون کارو نمیکنیم. کلا یکمی عادت کردیم به سرما. این سری که رفته بودیم ایران تو زمستون خونه ها همه گرم گرم بود و من و امیر داشتیم خفه می شدیم از گرما و اصلا نفسمون بالا نمیومد! خونه مامان بابای من باز بهتر بود چون پدرجون گرمایی هست و زیاد خونه رو گرم نمیکنه اما خونه مامان بابای امیر افتضاح بود! من همش یواشکی وقتی حواسشون نبود میرفتم شیر شوفاژهارو میبستم! یا لای پنجره رو باز میکردم! خلاصه تو هم به سرمای اینجا عادت داری و خیلی گرمایی هستی. برات شعر Twinkle twinkle li...
برای دخترم سارا - عکسهای متفرقه
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/36/عکسهای-متفرقه
سارا جون چند تا عکس میزارم برات. اینجا عینک منو پوشیدی. اینجا خودت تازه از خواب پاشده بودی. هنوز لباس خوابت تنته. اومدی عروسکاتو خوابوندی. همشون صورتاشون پایینه میبینی؟ داری کالسکه رو هل میدی. دوست نداری بشینی توش. دوست داری هلش بدی. دوست نداری توی تشتت بری حموم واسه همین تشتتو آوردم توی حال گذاشتم که توش بازی کنی و موقع حموم رفتن ازش نترسی دیگه. من یک ماشین کشیدم تو رنگش کردی! نوشته شده در دوشنبه ششم آبان 1392ساعت 6:10 بعد از ظهر توسط مامان آزاده. کودکی ک ن . گفتن جمله نسبتا کامل. تولد ۲ سالگی عید ۱۳۹۳.
برای دخترم سارا - این کجا و آن کجا...
http://www.saradokhtaram.blogfa.com/post/28/این-کجا-و-آن-کجا-
این کجا و آن کجا. که البته به همه ی این کارا نمی رسم.). نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت ۲۲:۱۰ بعد از ظهر توسط مامان آزاده. Trip to Sydney - October 2013. Design By : RoozGozar.com. دخترم سارا این وبلاگ را برای تو مینویسم تا همیشه خاطرات شیرین تو رو داشتن همراهمون باشه. چت روم فارسی زبانان. مرجع اس ام اس فارسی. مسابقه برترین وبلاگ ماه. قالب وبلاگ : روزگذر دات كام.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
*~ مهدي و حسين~*
مهدي و حسين *. مهدی و حسين اسم فرزندان کوچک ماست که قراره سرباز بزرگ امام عصر عج باشند ان شاالله. يا رازق الطفل الصغير. تازه فهميده ام كه عقل نداري. تازه فهميده ام كه وقتي خوابت مي آيد قاطي ميكني. تازه فهميده ام كه تا هفت سالگي حق با توست. تازه فهميدم كه خيلي خودخواهم. تازه فهميدم كه خيلي چيزها را نميدانم. تازه فهميدم كه تو را چون نعمت خدا هستي بايد دوست بدارم. تازه فهميدم من كه هنوز تربيت نشدم حق ندارم مربي باشم.مربي فقط خداست پسرم. نوشته شده در جمعه 1393/02/12. ساعت توسط بابای مهدی و حسين. تازه جدیدا ه...
روزانه های یک مرد
روزانه های یک مرد. نظر بزار بابا. 1دقیقه بیشتر نمیشه! شب به شب میشی از این دهکده کم خواهد شد. ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۴ساعت 12:2 توسط پسرعمه. امروز جمعه . باد سرد و وحشتانک. من و یه مشت فکر. اینکه چیکار باید کرد با این زندگی بی آرامش. دلم برای روزای خوب خودم تنگ شده. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۴ساعت 11:32 توسط پسرعمه. دلم می سوزد. اول برای او. وبعد. و بعد برای خودم. و همچنان جر و بحث و دعوا. درمیان دستهایت عشق پیدا می شود. نوشته شده در دوش...
خانوادگی
این وبلاگ جهت ثبت خاطرات و عکسهای بسرمان و استفاده دوستان و عزیزانش می باشد. نوشته شده در چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:48 توسط بدرو مادر. نوشته شده در چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:46 توسط بدرو مادر. نوشته شده در چهارشنبه هشتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 0:37 توسط بدرو مادر. چند وقته از هر سایتی می خواهم عکس بفرستم بسته است. نوشته شده در پنجشنبه پنجم آذر ۱۳۸۸ساعت 23:56 توسط بدرو مادر. عکسها تا تاریخ ۲۹ / ۱ / ۸۸ بروز شده است. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۸۸ساعت 16:23 توسط بدرو مادر. این مدل مو هم.
پسرم نفسم
سلام من مي خوام امروز در مورد مهندسي حرف بزنم من مهندسي رو خيلي دوست دارم. من در اينده دوست دارم مهندس بشم شما در مورد اين چه نظري دارين؟ نظرات خودرادر پايين صفحه بنويسيد. اگر شما هم دوست داريد يا بچه هاتون مثل من مهندسي رو دوست دارن ميتونيد به سايت http:/ www.floorplanner.com/demo#assets. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم مرداد 1393ساعت 12:41 توسط مامان ماهان. واي واي اين جارو نگ اه. نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم دی 1392ساعت 13:11 توسط مامان ماهان. سلامن اومدم تاباز دل شما رو پراز اشق و شادي كنم. سلام پسرم ...
پسرم , نفسم
پسرم , نفسم. سال تحویل - نوروز 92. امسال علی خیلی ذوق کرده بود. تو چیدن هفت سین کلی کمکم کرد. تخم مرغای سفره رو خودش رنگ کرد. کلی هم از شوکولاتهای روی سفره خورد. اینم علی که تازه از آرایشگاه اومده.همش میگفت موهام رو مدل دایناسوری کوتاه کنین! آخرم که اومدیم خونه این مدل رو قبول نداشت و میگفت دایناسوری نشدم! برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید. نوشته شده در ۱۳٩۱/۱٢/۳٠ساعت ۸:٥٧ ق.ظ توسط مامان علی جون نظرات . علی جون آشپز میشه! این روزها خیلی سرم شلوغه و کمتر وقت میکنم اینجا عکس بزارم. که مجبور شدم یک...
نیکان
عزیز دلم 2 شب پیش یعنی یک شنبه 11 مرداد با بابایی رفتی کرج خونه خاله و طبق قرار قبلی تنها و برای اولین بار شب اونجا خوابیدی و یک روز کامل خونه خاله بودی خودت تنها. وقتی رفتی دلم گرفت ولی خودت خیلی ذوق داشتی و من هم از یه طرف خوشحال بودم که داری مستقل و بزرگ میشی و از وابستگیات کم میشه. اولش استرس داشتم که شب موقع خواب بی تابی کنی و پشیمون شی و ما هم مجبور شیم از تهران بیایم کرج دنبالت که خدا رو شکر اینجور نشد. فرداش بهت زنگ زدم گفتم پسرم بهت افتخار میکنم که تنها موندی و شما گفتی باشه خدافظ! دستشویی که می...
اشك پنهان
سالروز ازدواج پیامبر(ص)وحضرت خدیجه(س). نوشته شده در چهارشنبه چهارم بهمن 1391ساعت 10:56 توسط عباس يعقوب زاده. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم تیر 1391ساعت 8:43 توسط عباس يعقوب زاده. ايام نشاط و شور امت آمد. هنگام سرور و اخذ حاجت آمد. روز سه و چهار و پنج ماه شعبان. از جانب حق سه پيک رحمت آمد. ميلاد حسين است و اباالفضل و علي. يعنی که سه منشاء سعادت آمد. آن ماه که ماه حاجتش ميخوانند. ما بين دو خورشيد امامت آمد. نور ابدی و ازلی ميآيد. بر عالم ايجاد ولی ميآيد. مجموعه حسن و عشق وايثار و کرم. صدای پای عید می آید&#...
ما4تا
دل دستهایم تنگ می شود برای انگشتان مهربانت. داستان هایی از اثرات بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله الرحمن الرحیم. بگو و مابقی وبلاگ رو ببین. نوشته شده در دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۹ ساعت 13:44 توسط محمد. نماد زايش و بارورى گياهان است و از جوانه هاى تازه رسيده گندم تهيه مى شود. هم نماد بارورى است و زايش. درگذشته سيب را درخم هاى ويژه اى نگهدارى مى كردند و قبل از نوروز به همديگر هديه مى دادند. نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زايندگى. عده اى عقيده دارند كه بوى برگ و شكوفه درخت سنجد محرك عشق است! چنانچه...
عیدی شیرین من
و آنگاه که خدا تو را به من هدیه داد. همیشه تغییر برام سخت بوده, یاذمه بعد از مراسم خواستگاریم یک هفته نخوابیدم و جز آب و چای چیز دیگری نخوردم و همش در حال آبغوره گرفتن بودم.نه اینکه به زور شوهرمان داده باشندها نه فقط تغییر و عبور از دنیای دخترانگی برایم سخت بود. وقتی تو رو باردار شدم یه گوشه دلم آنقدر شاد بود که حد نداشت اما یه گوشه اش غمگین چون روزهای دونفره مان داشت تموم میشد و ما وارد روزهای سه نفره میشدیم و تغییر میکردیم.اما وقتی اومدی همه ی زندگیمون شاد شد.ووو. آب اگر مسیرش را تغییر ندهد با آن همه ا...
پسرم رادمهر
14/تیر/92 تولد 4 سالگی. سال پیش در چنین روزی دنیا صدای گریه کودکی را شنید. که امروز تنها بهانه برای خندیدن من است. هدیه ام قلبی است که تا ابد برایت خواهد تپید. به شکرانه این روز عزیز, پیشانی ام را برخاک می گذارم و خدا راسپاس می گویم که چون تویی را آفرید. چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوب تر شد که تمام دنیای من شدی. همه هستی ام تولدت مبارک. نوشته شده در سه شنبه 18 تیر1392ساعت 23:17 توسط مامان آذین. سلام می کنم به همه دوستای گلم. ه بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن. شما نباید اینطور با من رفتار کنید. قربون پسر ...
پسرم رهام
Weblog Themes By Pichak. پنل اس ام اس. نصب دوربین مدار بسته. Weblog Themes By : Pichak.net.