parakandeha333.blogfa.com
طرح های پراکندهطرح های پراکنده - آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو
http://parakandeha333.blogfa.com/
طرح های پراکنده - آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو
http://parakandeha333.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
61
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.172 sec
SCORE
6.2
طرح های پراکنده | parakandeha333.blogfa.com Reviews
https://parakandeha333.blogfa.com
طرح های پراکنده - آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو
طرح های پراکنده - رقص سکوت...
http://www.parakandeha333.blogfa.com/post-95.aspx
آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو. چه خاکی گرفته اینجا! دلتنگ شده بودم.نوشتنم نمی آمد و هنوز هم.اما روزهای خوبی دارم.روزهای شادی و آفرینش.گفتم بیایم خاکی بگیرم.شاید نوشتن هم سراغم آمد.فعلا که تصویرها آرامم می کنند. هستماگر کسی آمد.یعنی کسی یاد من بود و آمده بود،از آن طرف بیاید.قدمش خوش. و همه تان را هم می خوانم.فقط زبانم باز نمی شود.شاید باز هم آمدم و نوشتم! نوشته شده در چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۸۷ساعت 20:28 توسط روح سرکش. اینجا خودم را می نویسم.و افکارم.و احساساتم.شاید بیشتر از هر چیز!
طرح های پراکنده - کبوتر با کبوتر باز با باز....!
http://www.parakandeha333.blogfa.com/post-94.aspx
آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو. کبوتر با کبوتر باز با باز! یکی بود یکی نبود.زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.روزی روزگاری در سرزمینی که لازم نیست خیلی دور باشد،چون همه جا مردهای خیکی پیدا می شوند،مردی خیکی زندگی می کرد که همه به او مرد خیکی می گفتند. روزی که داشت از مسیر همیشگی اش به طرف محل کارش می رفت،زنی به طرف او آمد.مرد با خودش فکر کرد:" وای! چه زن خیکی گنده ای! و لبخندی زد،خوشحال از اینکه دیگر هیچ کس این فکر را در مورد او نمی کند. چون بهتر از هر کسی مرا درک خواهد کرد! آیا با...
طرح های پراکنده -
http://www.parakandeha333.blogfa.com/post-99.aspx
آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو. دنیای من دنیای کوچک مه آلودی ست،سخت دیده می شوم از آن سوی این همه مه. و سخت فهمیده. وقتی نامفهوم باشی،درد دارد خیلی چیزها.دوست دارم همه چیز را از آن سوی مه قشنگم ببینم،طوری که همه شان،نرم شده باشند،محو،بدون گوشه های تیز برنده،که زخم می زنند. اطرافم پر است از صداهایی که صورتشان را نمی بینم،از پشت این همه مه،و بدجور دوست دارم گرماشان را.آن ها هم مرا نمی بینند،و شاید دوست دارند،چرخ زدن هام را.که دیوانه وار. بعضی وقت ها،بیش تر وقت ها،خیلی هم دیگر را آزار می دهیم.
طرح های پراکنده
http://www.parakandeha333.blogfa.com/posts
شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۸. باز هم.غریبه های نادیده. یکشنبه هشتم آذر ۱۳۸۸. پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۷. پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۷. برای یک غریبه ی نادیده.یا دیده. پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۷. شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۷. سندرم برف زدگی حاد! جمعه چهارم بهمن ۱۳۸۷. چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۸۷. کبوتر با کبوتر باز با باز! شنبه ششم مهر ۱۳۸۷. سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۸۷. سه شنبه یکم مرداد ۱۳۸۷. سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۸۷. یاریار.ای یگانه ترین یار. جمعه دهم خرداد ۱۳۸۷. سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۸۷. شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۸۷.
طرح های پراکنده -
http://www.parakandeha333.blogfa.com/post-102.aspx
آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو. دانه های براق و فسقلی شادی را که این جا و آن جای زندگیم می بینم،ایمان می آورم - به یاد می آورم که ایمان دارم - که می توانم زندگیم را خودم بسازم.همه ی لحظه هاش را.که همه شان همان ها باشند که می خواهم .که می توانم هر جا بتوانم شادی های براق فسقلی ام را بچسبانم،یک قدم بروم عقب و کیف کنم! داروگ قشنگ ترین کلمه ی دنیا نیست؟ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۸ساعت 0:16 توسط روح سرکش. اینجا خودم را می نویسم.و افکارم.و احساساتم.شاید بیشتر از هر چیز! شاهدی در آسمان آبی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
اه... از این بدتر هم میشه؟ - با یکی، موضوع این است
http://mo3ir.mihanblog.com/post/57
اه از این بدتر هم میشه؟ با یکی، موضوع این است. دختر سرش را پایین انداخته بود و همین طور که با خودش حرف می زد راه می رفت. دوستام همه با یکی اند. همه یکی دارند. آخه چرا من ندارم؟ مگه من چیم از اونا کمتره؟ دختر همین طور که داشت شخصیتش رو در مقابل دوستانش بالا می برد چشمش به یه نفر که از جلو می آمد افتاد. هی آقا. آره شما، می خوای با من باشی؟ آقا تو رو خدا بیا با من باش. دوستام همه با کسی اند و من تنهام. این دیگه چه حرفیه؟ سالمم به خدا. هر یک از دوستام واسه خودشون یکی پیدا کردن و فقط من تنهام. ار اس اس وبلاگ.
اه... از این بدتر هم میشه؟
http://mo3ir.mihanblog.com/page/2
اه از این بدتر هم میشه؟ فاصله ام تا چشمات، فاصله ام تا خودته با پلک هات. همین فاصله ای که بینمونه کافیه. بزار از پس این فاصله چشمان بازت رو ببینم. بزار تنها مانع بینمون این فاصله باشه. تو دیگه پلک هات رو نیار وسط. نشسته بود جلوم و غذاش رو می بلعید. یکی باید به این مردک حالی کنه که یواشتر غذا بخوره. رنگ به دست هفته هام رو نصف سفید می کنی و نصف سیاه. نمیشه همش سفید باشه؟ حتما باید سیاهی توش باشه؟ اه چه سنگدلی تو. با اینکه شاید خودت هم ندونی! دخترم را خشونت است. مدرک قهرمانی استانی و کشوری رشته های کیک بوکس...
اه... از این بدتر هم میشه؟ - بیا بریم
http://mo3ir.mihanblog.com/post/61
اه از این بدتر هم میشه؟ زن داشت از برنامه ی امشبش می گفت که با دوستاش می خواد بره فرحزاد. همین 1 ساعت پیش از باشگاه ائروبیک برگشته بود. به خدمتکارشون سپرده بود که وان حمام رو براش روبراه کنه. هر دوتاشون قبول داشتند که حمام آب گرم بعد از ائروبیک خیلی می چسبه. بعد از نیم ساعت از هم خداحافظی کردند. همدیگه رو بوسیدند و به همدیگه یه شاخه گل قرمز دادند و در خالی که برای هم دست تکون می دادند، رفتند. پن : خودم می دونم. خیلی مزخرفه این پستم. ار اس اس وبلاگ. گل های یخ زده. ته سیگارهای یک دختر هار. بازدید این ماه :.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
61
یادداشت های پراکنده
درباره ی این جا. ر ب إ ن ي ل م ا أ نز ل ت إ ل ي م ن خ ي ر ف ق ير. ۲۷ آذر ۱۳۹۱ توسط آمنه. پیش نوشت: همچنان که از عنوان این نوشته برمیآید، نوشتۀ غمگینی است. تو که در آستانۀ مادر شدنی نخوانش! پاسخ داد: بازی، کمی بازی! با یک طناب بلند. تاب، تاب، تاب…. ارسال شده در دستهبندی نشده. ۴ آبان ۱۳۹۱ توسط آمنه. قصه، قصۀ زوج جوانی بود که از سر اجبار، پارکینگ مخروبهای را برای زندگی انتخاب(! این قصه، تا مدتها، یکی از آرمانهای زندگی من بود! تازگیها فکر میکنم شایدقصۀ زندگی هم چیزی شبیه همین قصه باشد…. مسئلهای به نام شر!
پراكنده
1662;راکنده. Welcome to Parakandeh, a Persian WebLog by Gol Koohi - - - - - - - مطالب پراکنده- - - - - - افکار رانده شده از همه جا. 1580;ارو. Monday, June 23, 2003. 1645 درخواست ربع پهلوي از كوفي عنان. رضا پهلوي آخرين پس مانده دودمان منفور سلطنتي در نامه اي به كوفي عنان دبير كل سازمان ملل خواستار حمايت بين المللي از آغتشاشگران و اوباش شد. وي بدون توجه به شصت هزار شهيد و صدها هزار شكنجه و زندان ديده دوران پدر سفاكش مدعي شد در ايران كشتار به راه افتاده است . افشاگري رييس محافظان مريم رجوي. پنج نفري كه در ا...
Parakandeh « Unorgonized thoughts about the daily life
Unorgonized thoughts about the daily life. قبل این اینها، برای شنیدن اخبار به سراغ سایتها میرفتم، یا تلویزیون، یا رادیو، تا بشنوم که چه قدر جهان جای بدیه. وحشت تنها حسی بود که از شنیدن اخبار داشتم. این روزها دیگه به سراغ اخبار نمیرم، خبری که منتظرشم هر صبح بهم زنگ میزنه، و از طعم چیزکیک میگه و رنگ و اینکه جهت نور چه به سر حجم جهان میاره. این روزها جهان فقط جهان لطف و فیض ه، و تنها خبر، خبر رستگاری منه. و برای اینکه بدونید چه حال خوبی دارم، باید بگم که در این لحظه همچین عشقی رو تجربه میکنم. یکی از شعرهایی...
kimiatheme
مطلبی جهت نمایش یافت نشد از آرشیو مطالب استفاده کنید. ایجاد کننده وبلاگ : علی ندایی.
وبنوشت پاسداری شده › ورود
Https:/ parakandeha.wordpress.com/. بدست دارندهاش به عنوان خصوصی نشانهگذاری شده. اگر از شما برای دیدن این وبگاه دعوت شده، خواهشمندیم از راه زیر وارد شوید. رایانشانی یا نام کاربری. گذرواژهتان را گم کردهاید؟ Larr; بازگشت به WordPress.com.
طرح های پراکنده
آوارگی های یک روح سرکش،میان مسیرهای قلم مو. دانه های براق و فسقلی شادی را که این جا و آن جای زندگیم می بینم،ایمان می آورم - به یاد می آورم که ایمان دارم - که می توانم زندگیم را خودم بسازم.همه ی لحظه هاش را.که همه شان همان ها باشند که می خواهم .که می توانم هر جا بتوانم شادی های براق فسقلی ام را بچسبانم،یک قدم بروم عقب و کیف کنم! داروگ قشنگ ترین کلمه ی دنیا نیست؟ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آذر 1388ساعت 0:16 توسط روح سرکش. باز هم.غریبه های نادیده. نوشته شده در یکشنبه هشتم آذر 1388ساعت 0:3 توسط روح سرکش.
IMMORTALITY جاودانگي
نوشته های پراکنده من در مورد سياست صلح و جنبش دمکراسی خواه در ايران. Sunday, September 6, 2009. Alex Callinicos - What does it mean to be a revolutionary today? Posted by Behdad Bordbar. Thursday, August 6, 2009. Kadivar Day 40 Green Iranian Martyrs. سخنرانی حجت الاسلام محسن کدیور در مراسم چهلم کشته شدگان اعتراضات اخیر- نقد ایده ولایت فقیه - سخنرانی پر شور در جمع معترضان درآمریکا. Posted by Behdad Bordbar. Wednesday, August 5, 2009. Iran security chief Mohseni ejei sponsor of a trickster Ali akbari!
قطعه های پراکنده
از دروازه های تمدن ناگهان فرمانی صادر شد:. و هنوز گوش به فرمان مانده ایم. ودر انتظار صدوری جدید. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۸/۱۲/۰۲ساعت 17:38 توسط مجیداسکندری. هر روز بلندتر می شود. بالا می رود تا فتح کند قله های دود اندود شهر سازی را. پایتخت گوسفند چرانان قجر. اندرونی با هزاران جیران خانم. یادش به خیر امیرکبیر. نوشته شده در شنبه ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ساعت 14:27 توسط مجیداسکندری. باران آمد و ستاره ها را شست. ستاره های تو اما هنوز باقی است. تو ستاره دار شده ای. از همان ها که بر دوش می نشانند. زونکن ها چشمک میزنند. فروغ ه...
فقط چند پاراگراف...
حرفهایی که بوی کالی می دهند! راست است که صاحبان دل های حساس نمی میرند.بی هنگام ناپدید می شوند. شاملو. نوشته شده در چهارشنبه ششم شهریور 1392ساعت 14:30 توسط مهصاد.