nimnimgoli.blogfa.com
ما سه نفرما سه نفر - روزنوشت و عكس ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/
ما سه نفر - روزنوشت و عكس ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
160x160
192x192
256x256
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
152
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.297 sec
SCORE
6.2
ما سه نفر | nimnimgoli.blogfa.com Reviews
https://nimnimgoli.blogfa.com
ما سه نفر - روزنوشت و عكس ما سه نفر
nimnimgoli.blogfa.com
ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/9104.aspx
روزنوشت و عكس ما سه نفر. بالاخره اسباب کشی کردیم . قراره این چند ماه آخر را در یک طبقه از خانه پدری باشیم . قبلا هم به نیما گفته بودیم و اگرچه طبق سابقه تغییر خانه قبلی می دونستم که وابستگی به خونه داره اما این دفعه که بزرگتر بود وضعیت فرق می کرد و کلی بی تابی می کرد . دیوارهای خونه را هی می بو*س)ید و میگفت دم برای خونمون خیلی تنگ می شه . آخه من این خونه رزا خیلی دوست دارم همه چیش خوب بود . می ترسم با خونمون بد رفتاری کنند و .آنقدر گریه و زاری کرد که اشک هممون را در آورد! نوشته هایی برای دخترم.
ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/archive.aspx
روزنوشت و عكس ما سه نفر. تو یکی از روز های مرداد سال ۸۰، من که یک نفر بودم با یک نفر دیگه شدیم دونفر و زندگی دونفره شیرینی را شروع کردیم. با هم کار می کردیم ، بیرون می رفتیم ، غذا می خوردیم ،. تااینکه در اول شهریور ۱۳۸۴ شدیم سه نفر و زندگی خیلی خیلی شیرین ۳ نفرمون رو شروع کردیم . حالا دیگه تموم کارهای قبلی رو سه نفری می کردیم ، البته یک سری کارهای جدید هم اضافه شده بود، خوابوندن نفر سوم ، غذا دادنش ، تمیز کردنش ،آروم کردنش ، بازی کردنش و هی مواظبت کردن و مواظبت کردن و مواظبت کردن .
ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/9004.aspx
روزنوشت و عكس ما سه نفر. ماجرای گوش و . چند وقتی از استخر رفتن نیما گذشته بود که من احساس کردم شنواییش دچار مشکل شده . تا اینکه بردمش شنوایی سنجی . گفتند که پشت پرده گوشش مایع جمع شده و شاید به همین دلیل بوده . خلاصه پای ما هم به دکتر رفتن باز شد. متخصص های گ*وش و ح*لق و بی*نی! در راستای سطح بندی امور کیفی و کمی توسط نیما :. نیما : مدرسه رفتن مگه مهمه؟ من : بعله پسرم. نیما : خیلی مهمه؟ نیما: خیلی خیلی مهمه؟ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۰۴/۰۷ساعت 13:57 توسط نازنين. افتخار به توانمندی تو. خوشحالی از بزرگ شدنت.
ما سه نفر
http://nimnimgoli.blogfa.com/9009.aspx
روزنوشت و عكس ما سه نفر. اندر احوالات 20 دقیقه تنهایی! همونطور که نوشته بودم نیما حدود ۲۰ دقیقه ای زود تر از من می رسد خونه و تو این مدت نزدیک به ۳ ماه تنها ۴ بار اتفاق افتاد که نیما این مدت را تنها بمونه . تمام روزها یا من مرخصی می گرفتم و یا بابای نیما خودش را می رسوند! بار اول و دوم نیما خیلی خوب برخورد کرده بود اما دفعه سوم ، روزی بود که بعد حدود یک هفته نیما رفته بود مدرسه و از قضا! اون روز راننده سرویسشون نيامده بود وبا يك راننده ديگه آمده بود و منهم نمي دانستم! پسرم همه چی را هم می چسباند :. کاغذ ...
ما سه نفر - اسباب کشی
http://nimnimgoli.blogfa.com/post-289.aspx
روزنوشت و عكس ما سه نفر. بالاخره اسباب کشی کردیم . قراره این چند ماه آخر را در یک طبقه از خانه پدری باشیم . قبلا هم به نیما گفته بودیم و اگرچه طبق سابقه تغییر خانه قبلی می دونستم که وابستگی به خونه داره اما این دفعه که بزرگتر بود وضعیت فرق می کرد و کلی بی تابی می کرد . دیوارهای خونه را هی می بو*س)ید و میگفت دم برای خونمون خیلی تنگ می شه . آخه من این خونه رزا خیلی دوست دارم همه چیش خوب بود . می ترسم با خونمون بد رفتاری کنند و .آنقدر گریه و زاری کرد که اشک هممون را در آورد! نوشته هایی برای دخترم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دیانا: December 2008
http://diyaanaa.blogspot.com/2008_12_01_archive.html
Saturday, December 27, 2008. دو سال و دو ماهگی. نانا موشه چه شکلیه؟ به منتها الیه شمال غربی کله ام نگاه میکنم و دهنم رو به حالت گفتم هووووو در میارم! این یعنی مدلی که موشه عشوه اومده! زنگ زدن آقای دریانی برای من پوشک بیاره. آقای مربوطه به علت فراخی .پوشک رو داده بود به حبیب و خودش در رفته بود. وقتی در زدند و من ابیب رو پوشک به دست پشت در دیدم جیغ کشیدم: "ابییییییییییب! از اون روز تا وارد میشیم و بابا رو میبینم میگم:"بابایی! هامی ها.خویدی؟". گوشی تلفن رو بر میدارم و با خودم حرف میزنم:"سلاااام عزیزم! یه رو...
دیانا: June 2008
http://diyaanaa.blogspot.com/2008_06_01_archive.html
Saturday, June 28, 2008. یک سال و هفت ماهگی. خاله جونیا عمو جونیا سلاممن برگشتم خدمتتون! با یک گزارش تصویری! اینجا منو آوردن دم در موزه لوور. نمیدونید مامان فرهنگ دوستم چقدر ته دلش خوشحال بود که با وجود من نمیتونه بره موزه. همه فهمیدن من دختر کی ام. اینجا هم منو سوار اتوبوس توریستی کردند و من به نشانه اعتراض روزگارشونو سیاه کردم. همش دلم میخواست راه برم. یا برم یه جای دیگه. بنشینم. یا برم پیش نی نی. یا آب میخواستم یا نون. خلاصه تا اینا باشن برای من تاکسی بگیرن! جان من فاصله دندونها رو دارین! این شازده پس...
گل شمعدوني - کریسمس
http://www.azadehhaeri.blogfa.com/post-209.aspx
شبهای سرد و طولانی و مه گرفته شهرشان را با چراغهای سبز و سفید و قرمز زینت می بخشند. رنگهای پرچم کشور من. و این رسم دیرین خارجی ها! چقدر من را بیشتر و بیشتر به یاد کشورم می اندازد. اینجا اولین کریسمس، اولین درخت سبز تزئین شده، اولین سانتا و اولین هدیه سانتا را با علی و بچه ها تجربه خواهیم کرد. خوشحالیشان را که می بینم حرصم می گیرد. با غیض درون خودم می گویم حالا کجاشو دیدین. نوروز برایتان جبران خواهم کرد! فکز می کنم کریسمس و جریانات آن هم کار انگلیسها باشد! نام خانوادگي : حائري. سال تولد : 1355.
گل شمعدوني - انتخاب
http://www.azadehhaeri.blogfa.com/post-205.aspx
ناخواسته و چقدر راحت اعتقادمو و علاقمو به بچه ام تحمیل کردم. به خودم اجازه دادم تا به جای اون تصمیم بگیرم. با اینکه می دونستم اگر سوال کنم، نظری غیر از نظر من داره اما کار خودمو کردم و خوشحال هستم از اینکه اونجا نبود تا من مجبور بشم بر خلاف میل باطنی، نظر اونو اجرا کنم. این جوری شد که من انتخاب رو از دخترم گرفتم و به جای اون تصمیم گرفتم و سی دی رو نخریدم. من اصلا از کاری که کردم ناراحت نیستم! نوشته شده در دوشنبه یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت 22:43 توسط آزاده حائري. نام خانوادگي : حائري. سال تولد : 1355.
Kimia
http://www.kimiamatin.blogfa.com/9308.aspx
دربارهء من: من کیمیا هستم 25 فروردین 84 ساعت 9 صبح در بیمارستان دهخدا قزوین بدنیا آمدم. فرکانس جدید پرشین تون. تولد 2سال پیش من. رز و نی نی. حس قشنگ مادری (ایلیا). ببخشید که دیر دارم تبریک میگم. صبح ما بود تابان. قلب ما بود شادان. بخت ما بود خندان. جان ما گل افشان است. در دل زمستان ها. باغ ما دبستان است. چشم ما بود بيدار. ذهن ما بود هشيار. هوش ما بود سرشار. اوج علم و دانش را. قله هاي بينش را. راه سعي و كوشش را. از تلاش و سعي ما. روز نو شود بر پا. صبح ما بود تابان. قلب ما بود رخشان. بخت ما بود خندان.
سيماي زن سي ساله - خسته دلداری میخواد.... از شما یاری میخواد.... توی قحطیه بهار..... دل پرستاری میخواد
http://4thdecade.blogfa.com/post-80.aspx
سيماي زن سي ساله. خسته دلداری میخواد. از شما یاری میخواد. توی قحطیه بهار. دل پرستاری میخواد. برای یه روز شنبه که ولو شدی و انرژی زیادی نداری و به همه اینها حس دلتنگی و رها شدگی و خودتخریبی و خود تنبیهی برای بی برنامگی رو اضافه کنی، فقط صدای نرم و آهنگهای عاشقانه عارف میتونه جواب بده. روزهای بعدتر حس میکردم سینه ام فشرده میشه از فکر کردن به ایران و همه چیزی که اونجا در گذره. خواهر کوچیکه که رفت دلم شکست! بهرحال روزها دارن میگذرن. اینروزهای من به ولو شدن دایم روی کاناپه و دیدن سریال و خوردن میگذره....همه ا...
سيماي زن سي ساله
http://4thdecade.blogfa.com/9201.aspx
سيماي زن سي ساله. گاهی خوبه فکر کنی همه اینا بخاطر بالا پایین شدن هورمونهاست. دوست داری اینجوری فکر کنی. اینجوری نیازی به تسلی هم نیست. لازم نیست حالت رو توجیه کنی. این فکر بهت احساس آرامش میده . این فکر بهم احساس آرامش میده. نوشته شده در جمعه بیست و سوم فروردین 1392ساعت 0:51 قبل از ظهر توسط پريسا. من دلم سخت گرفتست . ول شده ام این سر دنیا و گیجم بین همه حسهام و تنها. تنهای تنها . اگه بخوام حس الانم رو بگه چیزی شبیه سقوط آزاده. انگار دلم همش داره میریزه و این ریخته شدن تمومی نداره. به همین واضحی که مینوی...
خاطرات ما
http://www.rraaddiinn.blogfa.com/1389/07
5 شنبه هایی که من سر کار باشم اون روز برای من یک روز سگی تلقی میشه.انگار که هفته کش اومده باشه و تمومی نداره. معمولن رادین روزهای آخر هفته میره منزل مادربزرگش.چون خالش این دو روز رو دانشگاه داره و. نمیتونه ازش نگهداری کنه. دیروز هم رادین خونه مادربزرگش بود(مادرشوهرم) عصر هم که برگشتم با بابای رادین قرار گذاشتیم. که یه سر بریم خیابون بهار و برای رادین کفش بخریم. روز قبلش هم کلی تیراژه و سمرقند رو گشته بودم ولی چیز خوبی نیافتم یا گرون بودن یا خوشگل نبودن. که من براش 27 تومن و 24 تومن خریدم. شیر خشت هم بهش ...
خاطرات ما
http://www.rraaddiinn.blogfa.com/post/51
10 ساله گیمون مبارک. ما امروز 10 ساله شدیم اگه گفتین چیمون 10 ساله شد؟ پیوند من و شوشو جان. روز عقدمون تولد پیغمبر بود نمیدونم یا مبعث بود به گمونم؟ ولی همونییه که بعد از محرم و صفر هستش دیگه.(یادم رفته حافظه که حافظه نیست ماشالا رم کامپیوتره از نوع 520 گیگا بایت). خلاصه اینکه سالگرد عقدمون بود. نوشته شده توسط مامان رادین در سه شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ ساعت 0:51 موضوع لینک ثابت. کشف جدید پسرک ما. 10 ساله گیمون مبارک. پسر خاله، کلاه قرمزی اومد.هوراااااااااااااااا. مینویسم در مورد پسری که شد شیرینی تمام لحظات ما.
خاطرات ما
http://www.rraaddiinn.blogfa.com/post/54
الان که دارم این نوشته هارو مینوسم آخرین دقایق بهار هستش با هوای بسار خنک ودل انگیز واقعا بهاری. و خداوند منت بر سر ما بنده هاش نهاد و با این بارونهای زیبا و دوست داشتنی دل هممونو شاد کرد. و این اولین باریه که همچین هوایی در این فصل از سال میبینم. خدا یا تو راشاکریم. بهار امسالم گذشت و با خوبی و خوشی تموم شد و چه زود هم تموم شد.امید وارم فصلهای بعدی هم. مثل بهار باشن و دل همه مون بهاری باشه. نوشته شده توسط مامان رادین در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۳۱ ساعت 11:55 موضوع لینک ثابت. کشف جدید پسرک ما. 10 ساله گیمون مبارک.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
152
Nim
December 6, 2016. Tôi ghen tỵ vì sao người khác cứ mãi may mắn, sao họ có được tất cả, mọi thứ đều tốt đẹp đến như mơ. Vậy mà lại chẳng nhận ra, chính bản thân mình cũng k hề xứng đáng vs chính cuộc đời mình. Đáng trách quá, đáng trách quá. Những điều bận tâm thì k bao giờ hết, chỉ là cứ đắm chìm mà chả ngóc đầu lên, bắt tay vào làm việc. Tốt nhất đừng ngồi đực ra và kêu ca. Vietsub Full HD] Đạo Mộ Bút Ký điện ảnh Time Raiders (2016) Hỏa Dực Phi Phi. October 3, 2016. August 15, 2016. Và hãy thực sự nhìn ...
nimnimduai | ニムニムデュアイ
nimnimery.com
Welcome to the home of nimnimery.com. To change this page, upload your website into the public html directory. Date Created: Tue Jan 22 17:47:52 2013.
This site is under development
This site is under development. This page indicates the webmaster has not uploaded a website to the server. For information on how to build or upload a site, please visit your web hosting company's site.
ما سه نفر
روزنوشت و عكس ما سه نفر. چهار ماه از رفتن یا آمدن؟ ما گذشته . ما هم مثل تمام مهاجرها داریم روی منحنی مهاجرتمون با سرعت خودمون و گاهی زدن به جاده خاکی های خودمون حرکت می کنیم . احساساتمون و حال و احوالمون روی یک منحنی سینوسی حرکت میکنه . گاهی من دلداری می دهم و گاهی اون و هر دومون به آینده امیدواریم و به بهتر شدن اوضاع. مهاجرت عین متولد شدن مجدد هست . از ناتوانی و نادانستن مطلق شروع می شود. و برای هر توانایی و دانایی باید بهایی پرداخت که گاهی سنگینه . نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۹/۲۶ ساعت 5:10 توسط نازنين.
Nimnimim
A sprinkling of joy. Even while it sort of disgusts me. But it makes me wish I was in New York. Falko, go eat one for me, please. Celery butter, WTF. So much celery butter. In other news, this makes me want to learn pastry baking the MOST. I made a cake! Except I didn’t mean to make a cake. I meant to make bread. Please compare my photo to the photos. From the recipe I worked from. Can someone please explain to me why all my bread turns out dense enough to brain cattle? On the other hand, I have begun to...
nime
Artworks and projects, including works in progress and ramblings. Wednesday, August 8, 2012. Latest work so far @w@. Original version (done in paintchat! Wednesday, August 08, 2012. Links to this post. Thursday, April 1, 2010. Sneaky creatures live in my house. What you doing, love? I love the song SNEAKY CREATURES by HALOU. Go listen to it! Actually, i just love Halou in general. Great inspiration! My works in progress as of late. Click for larger view). Thursday, April 01, 2010. Links to this post.
nimnimity (nime) | DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Deviant for 9 Years. This deviant's full pageview. July 14, 1992. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange. You can edit widgets to customize them. The bottom has widgets you can add! Some widgets you can only access when you get Core Membership. Why," you ask?
NimNimLand's blog - *Nim nim en délire, thèse de la nimnimerie* - Skyrock.com
Nim nim en délire, thèse de la nimnimerie*. Prout, prout de mamouth. caca, caca boudin. crotte, crotte de chien. 22/12/2007 at 6:08 PM. 21/04/2008 at 7:27 AM. Subscribe to my blog! Bonjour et bienvenur sur le blog des Nimnims! Je suis Nimnim Kruspe, je présenterai ce blog et m'en occuperai aussi régulièrement que possible! Il y a toutefois un grand nombre d'autres Nimnim qui viendront m'aider de temps en temps et qui s'engagent a commenter régulièrement ce blog.(mais si mais si.). Parce que Mendès ne ser...
nimnimnimnimnimnim.deviantart.com
nimnimnimnimnimnim - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Digital Art / Artist. Deviant for 9 Years. 4 Week Core Membership. Daily Pageviews ». Last Visit: 3 days ago. You can drag and drop to rearrange.
