nazanin1232003.blogfa.com
غمزهغمزه -
http://nazanin1232003.blogfa.com/
غمزه -
http://nazanin1232003.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.422 sec
SCORE
6.2
غمزه | nazanin1232003.blogfa.com Reviews
https://nazanin1232003.blogfa.com
غمزه -
غمزه
http://www.nazanin1232003.blogfa.com/8807.aspx
فصل سقوط برگ و. در اوج سبزه زارن. در قلب عاشق من. فصلی كه میکند کوچ. درنا به سوی خورشید. فصلی كه میشود باز. بر رویه غصه خندید. فصل شکست و تردید. وقتی كه از دل من. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۸۸ساعت 16:29 توسط نازنین.
غمزه
http://www.nazanin1232003.blogfa.com/archive.aspx
غمزه
http://www.nazanin1232003.blogfa.com/8902.aspx
قدم بر میدارم درون كوچه های دلتنگی ات. عمیق فرو رفته ایی در رویای مهتابی ات. از این من تا تو. یك ترانه یك رویا یك مهتاب فاصله است! شب را می برم. تو بر می خیزی. جای پایی برایت آشناست. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 18:14 توسط نازنین. يار با ما بي وفايي ميکند. بي سبب از ما جدايي ميکند. شمع جانم را بکشت آن بي وفا. جاي ديگر روشنايي ميکند. ميکند با خويش خود بيگانگي. با غريبان آشنايي ميکند. جو فروشست ،آن نگارسنگدل. با من ا و ، گندم نمايي ميکند.
غمزه - انتظار سیاه
http://www.nazanin1232003.blogfa.com/post-8.aspx
هر روز در امتداد نوسان ثانیه های سیاه بر خود لعنت میفرستم. در روزی كه به سیاهی شب بود رفتی و من ماندم و گرد خاکستری. از سنگ صدا بر آمد كه نرو اما گویی دهانه مرا بسته بودند. تو حتی در عبور جادهای بی کسی هم نبودی. خط سپید جاده قاصد سیاه پوش، اخبار عزای رفتنت بود. بر تمام ابرهای بی باران گریستم. از تمام مترسکهای آدم نمای مضحک سراغت را گرفتم . ولی گویی سالها بود كه از اینجا رفت بودی! نوشته شده در دوشنبه دوم آذر ۱۳۸۸ساعت 23:32 توسط نازنین.
غمزه
http://www.nazanin1232003.blogfa.com/9011.aspx
من چشم به راه یک اتفاقم. نه شاکی ام و نه غر می زنم. فقط در سکوت خودم منتظرم، آرومم. به قول یه دوست :. تعویض یا تبدیل نمی خواهم دلم " تغییر " می خواهد! تغییری که درونم را دگرگون کند. چیزی که ابدی باشد و برای یک بار هم که شده. بیشتر از " یک لحظه " دوام داشته باشد! با خودم می گویم شاید . شاید هنوز وقتش نرسیده. شاید هنوز راه رسیدن را پیدا نکرده. اما حسی به من می گوید بالاخره پیدا می کند. و تا آن روز فقط از من یک چیز می خواهد. گرچه کمی بزرگ تر شده ام. با اینکه دیگر مثل آنوقت ها عجیب نیستم. اما خیالت راحت باشد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دیبا
http://www.maryamap.blogfa.com/8805.aspx
الان که دارم می نویسم ساعت ۲:۰۸ شب به وقت ما اینجاست و به وقت شما میشه ۱:۳۸ ظهر. بعد از دوماه کلاسهای تابستونی و کار کردن اولین شبی که با خیالت راحت می تونم بیدار بمونم و فردا هم تا لنگ ظهر بخوابم البته شبهای قبلم بیدار می موندم اونم با دلشوره که فردا چطوری از خواب بیدار بشم اما وقتی مجبوری باید از خواب بیدار بشی. توی این مدت چند تا سوژه پیدا کردم که راجع بهش بنویسم اما تنبلیم اومد نه اینکه تنبلی کنم از خستگی دیگه نمی تونم بنویسم. دلم برای همتون یه ذره شده و خیلی خیلی خیلی زیاد دوستتون دارم.
دیبا - آسانسور
http://www.maryamap.blogfa.com/post-34.aspx
کالجی که درس می خونم یه مقدار از سطح زمین فاصله داره البته یه مقدار که چه عرض کنم حدودا باید ۲۰۰پله رو بری بالا تا برسی به جایی که کلاسها دایر میشه. روزهای اول اشکم در می اومد و به زمین و زمان فحش می دادم چه بدی کردم که خدا این بلا رو سرم آورده که هفته ای ۶بار باید این پله ها رو طی کنم تا بتونم دو کلمه درس یاد بگیرم. تعجبم از این بود که همه با استفاده از آسانسور به این راحتی می تونند به کلاسهاشون برسند اما در کمال آرامش روزی چند بار این پله ها رو بالا و پایین میرند. الناز صفات(قصه عکسهای من). شهروز(چي بگ...
دیبا - سلام دوباره
http://www.maryamap.blogfa.com/post-39.aspx
سلام به همه رفیق رفقای قدیم و جدید. می دونم که دل همتون برام تنگ شده اینم بدونید که دلم برای همتون یه ذره شده و به یاد شما این روزها می گذره. امشب یکی از دوستام که خودشم بلاگفا داره و اینجا زندگی می کنه باعث شد که دلم برای بلاگم تنگ بشه و دوباره بیام و سری بهش بزنم. چندروز پیش وبلاگ الناز رو که می خوندم و از یکسال رفته و خاطراتی که با هم داشتیم نوشته بود دلم گرفت از اینکه چه دوران خوبی رو پشت سر گذاشتیم. خیلییییییییییییییییییییییییییییی زیاد دلم برای همتون تنگیییییییییییییییییییییییده.
دیبا
http://www.maryamap.blogfa.com/8710.aspx
نمی دونم چرا دیگه نمی تونم بنویسم قبلا می گفتم وفتش رو ندارم اما الانم که کالج یک ماه تعطیل شده دستم به نوشتن نمیره یه جورایی تنبل شدم یا شایدم برای یکنواخت بودن زندگی در اینجاست. هیچ حرفی که قابل گفتن باشه هم ندارم از وقتی هم که میرم سرکار دیگه نتونستم روزنامه بخونم بفهمم که توی ایران چه خبر یه مدت که از همه جا بی خبر بی خبرم بعضی اوقات میشه که یادم میره حتی خبری از خودمم بگیرم. زبانم خیلی بهتر شده تقریبا به راحتی می تونم حرف بزنم که بعضی اوقات رییسم بهم میگه مریم خیلی داری حرف می زنی لطفا تمومش کن.
دیبا - دوستت داریم
http://www.maryamap.blogfa.com/post-32.aspx
از طرف کلیه دوستات. نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۸۷ساعت 11:59 توسط مريم علائي پور. الناز صفات(قصه عکسهای من). جعفر تکبیری(روزنامه نگار دیوانه). محمد جعفري (تابستان 63). منصور اولي (جاودانگي ). تهمینه حدادی (کافه katz ). شهروز(چي بگم به تو ). محسن (من دیگه مشروط نمیشم). دلارام (یادداشت های روزانه). مهدی جمشیدی(از فرش تا عرش). خوش خنده (فقط بخند ).
دیبا - روز شکوفه ها
http://www.maryamap.blogfa.com/post-31.aspx
یک هفته است که از شروع کلاسهای کالج می گذره. منم که آش کشک خاله ام بود رفتم و سر کلاسها نشستم. روز اول یه حس عجیب داشتم با اینکه ۶ماه اینجا زندگی می کنم اما از دیدن آدم های جدید می ترسیدم حتی از دیدن ایرانی های خودمون. کالجی که میرم ایرانی زیاد داره بازم با این حال یه ترس و دلشوره داشتم. توی ایران که درس خوندم بیشتر از یه ساختمان ۳طبقه مسکونی رو به عنوان دانشگاه قبول نداشتم اونم بر اثر عادتیه که به دانشگاه انجمن دارم. از ریاضی به علت طرز صحبت استادش و خط دکتریش چیزی نفهمیدم و عوضش کردم با یه استاد با حال.
دیبا
http://www.maryamap.blogfa.com/8706.aspx
یکی از درس هایی که مجبور بودم بردارم آزمایشگاه شیمی بود که اگه برنداری شیمی رو هم نمی تونی برداری. منم که از این درس های مسخره در ایران نداشتم بنابراین تا دلتون بخواد باهاش مشکل دارم یه جورایی برام خنده داره که آب رو وزن کنم ظرف های آزمایشگاه رو وزن کنم بدبختیش اینجاست که باید هدفت رو هم بگی و همه کارهایی رو هم که انجام دادی مرحله به مرحله بنویسی. هفته پیش که داشتم می رفتم سرکلاس ریاضی دیدم دوتا از همکلاسی هام که باهاشون شیمی دارم با جدیت تمام در حال نوشتن مشق های آزمایشگاه هستن. از طرف کلیه دوستات.
دیبا
http://www.maryamap.blogfa.com/8708.aspx
همه جای دنیا یه رنگه. همیشه فکر می کردم که فروش زن ها فقط توی کتاب های رمان م.مودب پور هست و وقتی بهم می گفتن که این چیزا واقعیت و توی کشور وجود داره برام تعجب آور بود. همیشه دوستام بهم می گفتن حالیت نیست و هیچ وقت نمیخوای سیاهی های جامعه رو ببینی. حالا تو ایران این چیزا بود برام یه مقدار قابل باورتر بود اما اگه بهم می گفتن همچین چیزی توی کشور آمریکا که ابرقدرت دنیاست اصلا باورم نمی شد. اما وقتی وقتی خودم اینجا دیدم مجبور شدم که باور کنم. کشوری که همه جور رفاه و راحتی داره اما بازم کسایی هستند که برای زن...
دیبا - بازم آمریکا
http://www.maryamap.blogfa.com/post-40.aspx
الان که دارم می نویسم ساعت ۲:۰۸ شب به وقت ما اینجاست و به وقت شما میشه ۱:۳۸ ظهر. بعد از دوماه کلاسهای تابستونی و کار کردن اولین شبی که با خیالت راحت می تونم بیدار بمونم و فردا هم تا لنگ ظهر بخوابم البته شبهای قبلم بیدار می موندم اونم با دلشوره که فردا چطوری از خواب بیدار بشم اما وقتی مجبوری باید از خواب بیدار بشی. توی این مدت چند تا سوژه پیدا کردم که راجع بهش بنویسم اما تنبلیم اومد نه اینکه تنبلی کنم از خستگی دیگه نمی تونم بنویسم. دلم برای همتون یه ذره شده و خیلی خیلی خیلی زیاد دوستتون دارم.
دیبا - ایرانی مخفی
http://www.maryamap.blogfa.com/post-33.aspx
یکی از درس هایی که مجبور بودم بردارم آزمایشگاه شیمی بود که اگه برنداری شیمی رو هم نمی تونی برداری. منم که از این درس های مسخره در ایران نداشتم بنابراین تا دلتون بخواد باهاش مشکل دارم یه جورایی برام خنده داره که آب رو وزن کنم ظرف های آزمایشگاه رو وزن کنم بدبختیش اینجاست که باید هدفت رو هم بگی و همه کارهایی رو هم که انجام دادی مرحله به مرحله بنویسی. هفته پیش که داشتم می رفتم سرکلاس ریاضی دیدم دوتا از همکلاسی هام که باهاشون شیمی دارم با جدیت تمام در حال نوشتن مشق های آزمایشگاه هستن. الناز صفات(قصه عکسهای من).
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
قاطی پاتی
نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 15:1 توسط نازی جون. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 14:53 توسط نازی جون. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 14:53 توسط نازی جون. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 14:52 توسط نازی جون. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 14:49 توسط نازی جون. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393 ساعت 14:49 توسط نازی جون. مورد داشتیم که تو اعلامیه پدرش نوشته. از وقتی رفتی گرمی از خونه رفته. یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده.
♥♥ساحل تنهایی♥♥
نه ساعت آغازم میکند نه تقویم پایانم میدهد! لحظهشمار اتفاقی هستم که نمیافتد . . . با تلنگری باران میشوم. باکلمه ای عاشق می شوم. با فریادی می شکنم. زورم بہ تنها چیزی که مۍ رسد بغض لعنتیه. هنوزهم با مداد رنگی خانه رویاهایم را به تصویر میکشم. من دخترم پراز راااز.هرگز مرا نخواهی دانست! هرگز سرچشمه اشکهایم را نمیابی! عاشق لوس شدنام قهر کردنام حسود شدنام . دختروونگی هامو با هیچ چی تو دنیا عوض نمی کنم! دنیای دخترونه رو فقط یه دختر میتونه لمس کنه! پنجشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 15:38 توسط نازنین79. حالا زمانش...
کلبه عشق
در ان نفس بمیرم در ارزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم. آنها که از دور نگاه ميکنند مي گويند:" تو چه کم داري؟ و من باران اشکهايم را در ابرچشمانم پنهان ميکنم. و با لبخند پوچي به نشانه تاييد سر تکان مي دهم . اما خودم ميدانم که هر گاه درون خود را ميکاوم به يک غم بزرگ ميرسم. و آن غم نبودن توست! من در کنار همه تو را کم دارم. بر سنگ مزارم بنویسید که. آشفته دلی خفته دراین مزار خاموش. که او زاده غم بود و. زغم های جهان گشته فراموش. خداوندا کفر نمی گویم.پریشانم.چه خواهی تو از جانم؟ يک عاشق بي کس!
کارتونی
غمزه
تمام چيزهايي كه نگفتم. وقتي چمدانش را به قصد رفتن بست،. نگفتم : عزيزم ، اين كار را نكن . و يك بار ديگر به من فرصت بده . وقتي پرسيد دوستش دارم يا نه ،. تمام چيزهايي را كه نگفتم ، مي شنوم. نگفتم : عزيزم متاسفم ،. چون من هم مق صر بودم. نگفتم : اختلاف ها را كنار بگذاريم ،. چون تمام آنچه مي خواهيم عشق و وفاداري و مهلت است. گفتم : اگر راهت را انتخاب كرده اي ،. من آن را سد نخواهم كرد. تمام چيزهايي را كه نگفتم ، مي شنوم. او را در آغوش نگرفتم و اشك هايش را پاك نكردم. نگفتم : اگر تو نباشي زندگي ام بي معني خواهد بود.
بووووووووووووووووووووووووووووووووس
آثار تاريخي يك عاشق. وضعيت من در ياهو. موزيک و ساير امکانات. نوشته شده توسط در 9:57. نوشته شده توسط در 18:18. کپي برداري بدون ذکر منبع. غير مجاز مي باشد. طراح قالب : ميهن تم.
دختر تنها
نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393ساعت 4:3 بعد از ظهر توسط نازنین. نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393ساعت 3:53 بعد از ظهر توسط نازنین. زندگی دفتری از خاطره هاست. چند برگی را تو ورق خواهی زد. ما بقی را قسمت. نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393ساعت 3:36 بعد از ظهر توسط نازنین. دوست دارم کسی در چشمانم. نگاه کند و بگوید. نوشته شده در پنجشنبه دوم مرداد 1393ساعت 3:11 بعد از ظهر توسط نازنین. عکس های دوران کودکی. خاطرات کودکیم را ورق می زن م. و یک به یک ، عکسها را با نگاه م می نوشم. فقط برای تو می نویسم. روزی ...
نازنين
تخصصي صنعت نفت - اطلاعات عمومي. به نام یگانه هستی بخش. بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم .فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم). در این وبلاگ سعی شده است مطالب مفید و کاربردی در صنعت نفت همراه با يكسري اطلاعات عمومي ارائه شود. به امید شکوفایی جوانان اين مرز و بوم.( احمد دیانت- فوق لسيانس شيمي معدني-). محصولات شيميايي آروماتيك و حلالهاي آليفاتيك. بانك مقالات علمي به زبان فارسي. جستجوي سميت مواد شيميايي. قابل توجه بازديد كنندگان ارجمند. قابل توجه عزيزان بازديد كتتده:وبلاگ فقط شيمي. 1- HH: روغن پای...
❤ پـس کـوچـه هـای دلـتـنـگـی قـلبـم ❤
دریافت کد صفحه ورودی. پس کوچه های دلتنگی قلبم. نمیدونم از کجا شروع کنم قصه تلخ سادگیمو. نمیدونم چرا قسمت میکنم روزای خوب زندگیمو. چرا تو اول قصه همه دوسم میدارن. وسط قصه میشه سر به سر من میزارن. اخر قصه میشه همه تنهام میزارن. میتونم مثل همه دورنگ باشم دل نبازم. میتونم مثل همه یه عشق بادی بسازم. تا با یک نیش زبون بترکه و خراب بشه. تا بیان جمش کنن حباب دل سراب بشه. میتونم بازی کنم با عشقو احساس بی ادیمی. میتونم درس کنم ترسو دلو دلواپسی. میتونم دروغ بگم تا خودمو شیرین کنم. میتونم پشت دلا قایم بشم کمین کنم.
دیزج مرگور سرزمین من
دیزج مرگور سرزمین من. کاملترین تاریخچه واطلاعات و اخبار به روز و دعوت از عموم جهت همکاری ونظرات. این وبلاک وابستگی به هیچ حزب و گروهی ندارد و هدف اصلی آن توسعه صنعت گردشگری و شناخت فرهنگ منطقه و اطلاع رسانی می باشد. مسجد نور آبیاری ارومیه. افتتاح اولین گروه امداد هلال احمر در شهرک دیزج مرگور. نوشته شده توسط بهزاد در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۲ و ساعت 11:12. جام ریزگل ماه مبارک رمضان. نوشته شده توسط بهزاد در شنبه ۱۳۹۱/۰۵/۰۷ و ساعت 11:51. نوشته شده توسط بهزاد در سه شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۱۹ و ساعت 4:38. در منطقه مرزی زیوه.