najvayeshab.persianblog.ir
دل دوزخخشم خاموش
http://najvayeshab.persianblog.ir/
خشم خاموش
http://najvayeshab.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
3.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
13
SSL
EXTERNAL LINKS
22
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.813 sec
SCORE
6.2
دل دوزخ | najvayeshab.persianblog.ir Reviews
https://najvayeshab.persianblog.ir
خشم خاموش
najvayeshab.persianblog.ir
برهنه ترین آغوش را دوست دارم... - دل دوزخ
http://najvayeshab.persianblog.ir/post/58
برهنه ترین آغوش را دوست دارم. آزرده ترین مرد زمینم. اندوه مرا در آغوش می فشارد. پر از جوانه های درد. حنجره را آتش زدم. تا بی صدا جان دهم. همچو شعری بودم که ه. یچ کس مرا نخواند. امشب آزرده ترین مرد زمینم. تنها بودم ، تنها می میرم. تنها در آغوش خاک خواهم خفت. برهنه ترین آغوش را دوست دارم. 1777;:۱٥ ق.ظ ; ۱۳٩٠/۱/۳. صخره ها هم گریه می کنند. برهنه ترین آغوش را دوست دارم. از سراب تا . سروده های بر باد رفته. باشگاه مدیران و متخصصان.
اشک عشق... - دل دوزخ
http://najvayeshab.persianblog.ir/post/59
بگذار تا بگریم . کرگدن گفت:نه، امکان ندارد. کرگدنها نمیتوانند با کسی دوست بشوند. دم جنبانک گفت: اما پشت تو میخارد. لای چینهای پوستت پر از حشره های ریز است. یکی باید پشت تو را بخاراند. یکی باید حشره های تو را بردارد. کرگدن گفت: اما من نمی توانم با کسی دوست بشوم. پوست من خیلی کلفت است. همه به من میگویند پوست کلفت. دم جنبانک گفت: اما دوست عزیز دوست داشتن به قلب مربوط میشود نه به پوست. کرگدن گفت: ولی من که قلب ندارم، من فقط پوست دارم. دم جنبانک گفت: این که امکان ندارد همه قلب دارند. کرگدن گفت: کو کجاست؟
او... - دل دوزخ
http://najvayeshab.persianblog.ir/post/48
شانه ام را نرم نوازش میدهند. من این سایه اشنا را. درآنسوی پرده بلند وتار. دیری ست با اشک اشتیاق. قطره قطره کشیده ام. عرق سرد برتنم می نشاند؟ واز درون سایه های اتاق. به دیاردوست گشوده میشود. برتاب باغ ارامشم نرم لالایی بخواند. راز بزرگ آن سایه درمن زنده است. ومیدانم که اونیز مرا میداند. 1777;٠:۱٠ ب.ظ ; ۱۳۸٩/۳/۱۳. صخره ها هم گریه می کنند. برهنه ترین آغوش را دوست دارم. از سراب تا . سروده های بر باد رفته. باشگاه مدیران و متخصصان.
دل دوزخ
http://najvayeshab.persianblog.ir/najvayeshab
صخره ها هم گریه می کنند. گاهی صخره ها هم گریه می کنند. هرگز هم نخواهی دید. اما صخره ها هم گریه می کنند. هرگز هم به تو نخواهم گفت. اما گریه می کنند صخره ها. دریاها با خود غمی می اورند و می برند. اما صخره ها .نمی دانی. وقتی گریه می کنند. وقتی گریه می کنند. وقتی گریه می کنند. 1641;:٤۳ ب.ظ ; ۱۳٩٤/٧/۱٧. به نظر می رسد زندگی مشکل نیست ،. می بینی به چه روزی افتاده ام؟ حق با تو بود! می بایست می خوابیدم! اما به سگ ها سوگند ،. که خواب کلک شیطان است ،. تا از شصت سال عمر ،. سی سالش را به نفع مرگ ذخیره کند! 1777;...
از سراب تا ... - دل دوزخ
http://najvayeshab.persianblog.ir/post/55
از سراب تا . میان من و تو. سکوت و تنهایی است. تو می گریزی زمن و. من زغربت و فراغ از تو. چه شد که ع ش ق. به پوچی فاصله ها تن داد و هوس. میان من و تو. کویر در کویر تنید. و بیابان در بیابان زایید. چه دیده بود دلت. هزار آینه در هم شکست و دوید. همچو شبهای دیگر منم و ساز کهنه ام و کوهی از درد و غم. من زخمه میزنم و سازم ناله و شیون میکند و خدا می گرید. 1777;٢:۳٤ ق.ظ ; ۱۳۸٩/٦/٢٠. صخره ها هم گریه می کنند. برهنه ترین آغوش را دوست دارم. از سراب تا . سروده های بر باد رفته. باشگاه مدیران و متخصصان.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
13
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1387/8
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. شب پاییزی و بارون زیباش . باز هم این بارونه که هوای دلهای بی قرار رو داره . بارون امشب با 3ماه پیش خیلی فرق داره . این بار آسمون تو فصل زیبای من می باره . هنوز هم پاییز رو دوست دارم . هنوز هم دیوانه وار عاشق بارونم . هنوز هم سکوت شب رو دوست دارم . بعد از مدتها عجب شبی شده امشب! تو این لحظه هیچ صدایی جز صدای زیبای. رعد و برق و شرشر بارون نمی تونست. آرامشی رو که دنبالش بودم برام به ارمغان. پروفایل مدیر : باران. شب پاییزی و بارون زیباش .
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1387/5
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. باورت می شود در گرمترین روزهای فصل سال آسمان آتشین ببارد؟ می دانم باور نمی کنی ! آن هم در این شهر گرم و دود گرفته ! اما این بار پای خواستن دل و خواهش از تنها توانمند هستی در میان بود . بله آسمان شهر من می بارد! آن هم نه ١ بار بلکه ١ غروب زیبا و ١ شب دیدنی با من و دل پر از تردیدم. همراه و همسفر شد . باید باور کرد در تنهاترین لحظه های زندگی هم دلها تنها نیست و هست. که بشنوند و دستانی که مرحم بر دلت و لحظه های زیبایت بگذارند .
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1387/3
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. تنها به تو محتاجم مهربون . ترس از آینده نامعلوم . وحشت از زندگی که نمی دونی چه نقشه ای برات کشیده . تردید بین رفتن و موندن . سر در گم بین حال و آینده . همگی حاصل این شبها و روزهای منه! به جایی رسیدم که واقعا نمی دونم چه باید کرد؟ هیچ وقت فکر نمی کردم تصمیم گیری برای زندگی که. خودت قراره صاحب تمام و کمال لحظه های اون باشی. انقدر سخت و کلافه کننده باشه ! تنها اونی که من رو با همه ی خصوصیات خوب و بدم آفریده. با تو حرف می زنه . سبزه یخ می...
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1387/4
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. دلم بارون می خواد . شبهای پر ستاره شهرم که گاهی نسیم خنک شبانه اش آرام دل میشه و گاهی گرماش. مزید بر علت بی خوابی چه با عجله صبح میشن! این روزهای گرم و طاقت فرسای تابستون من رو با این سرعت به کجا می برن؟ زمان چه با سرعت و عجله در گذر است ! قراره چه روزهایی از روزهای آینده نامعلوم رو نشونم بدهند؟ قراره با این عجله من رو به کجا و کدام مسیر از زندگی ببرند؟ انگار راهی نیست جز انتظار و دنبال کردن مسیر رود زندگی که در نهایت به دریا. گاهی از...
باید رفت ... - .: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/post/42
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. خیلی وقتها حس کردم از همه ی بودن و نفس کشیدنم تنها تحرکم حکم. به زنده بودنم می کنه . بعضی وقتها باور کردم که تنها یه مرده ی متحرکم اما هیچگاه کسی به. صراحت بهم نگفته بود که دفن شدی ! تنها صدایی که این روزا به گوش می رسه :. ای غریبه تو دفن شدی در گورستان شبهایت ! اولین بار خواستم نشنوم یا که باور کنم این صدا با من حرف نمی زنه . صدای آخر محکم و قاطع گفت که دفن شدی و روزهای بودنت به انتها رسید . یعنی آخر بودنت . تو با من و دنیای من بودی .
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1386/7
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. زيباترين کادوی تولد . اگر چشمهارو بیشتر باز کنیم و سعی. کنیم قشنگ تر ببینیم ، اونوقت عزیزانی. رو کنار خود پیدا می کنیم که داشتنشون. به اندازه ی یه دنیا می ارزه . مهم نیست کجا هستن و چه طوری. مهم اینه که دلی به صافی و صداقت. آسمون ، به زلالی بارون ، به سبزی. دشت ، به گرمای خورشید و صمیمیتی. وصف ناپذیر داشته باشن . که حتی شاید آدمهایی که می بینی. و لمسشون می کنی به این زلالی. کافی فقط آدم باشیم نه آدمک . اونوقت دنیایی که توش همراهت رو.
.: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/1386/6
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. دیرگاهیست نامت را ستاره باران نکرده ام،. خالی از حس توام، مرا چه شده؟ زنگارهای دنیا کنار بروید . بگذارید لحظه ای الهی العفوام رنگ خلوص بگیرد . مرا با خویش تنها مگذار . ماه ضیافت الله بر همه ی دعوت شدگان مبارک . از همه ی دوستای مهربونم در این ماه زیبا التماس دعا دارم. ساعت ٤:۱٠ ب.ظ روز ۱۳۸٦/٦/٢٥. همه چيز برای تو . همیشه از اینکه درباره خودم بنویسم فراری بودم . کلمه ای است که ارزش بازگوئی اش در مقابل. اندیشه من برای توست. چقدر عجیبه که .
تنها به تو محتاجم مهربون ... - .: تنهاتر از سکوت :.
http://sookoote-baran.persianblog.ir/post/41
تنهاتر از سکوت :. بسیار نادرند کلماتی که ارزش آنها بیشتر از سکوت باشد. تنها به تو محتاجم مهربون . ترس از آینده نامعلوم . وحشت از زندگی که نمی دونی چه نقشه ای برات کشیده . تردید بین رفتن و موندن . سر در گم بین حال و آینده . همگی حاصل این شبها و روزهای منه! به جایی رسیدم که واقعا نمی دونم چه باید کرد؟ هیچ وقت فکر نمی کردم تصمیم گیری برای زندگی که. خودت قراره صاحب تمام و کمال لحظه های اون باشی. انقدر سخت و کلافه کننده باشه ! تنها اونی که من رو با همه ی خصوصیات خوب و بدم آفریده. با تو حرف می زنه .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
22
در آغوش خداوند
نجواهای من با تنها امیدم. یه دختر کوچولو پر از رویا پر از امیدپر از انگیزه روزهاشو پشت سر میذاره . تلاش میکنه. از همون بچگی دیگران رو ب خودش ترجیح میده آخه می بینه همه بهش محبت میکنن فکر میکنه مدیون همه ست . حتی اگه مامانش به خاطر اون با خواهرای بزرگترش دعوا میکنه تو دلش از دست مامانش ناراحت میشه . آخه چرا با اونا دعوا می کنی؟ اونا از من بزرگترن؟ با خودش عهد کرد تا اونا هستن زندگی براش حروم ولی هیچ کس متوجه این لطفش نشد. حتی نفهمیدن که با این دختر کوچولو دارن چکار می کنن. دختر کوچولوداره جون میده. نیمه گ...
نجوای سبز
نجوای ساز
یکی بود یکی نبود . غیر از خدا هیچ کس نبود. من نظرات این وبلاگو نمیبینم لطفا اینجا نظر بدین! نوشته شده در چهارشنبه هفدهم شهریور 1389ساعت 19:9 توسط فرهاد. امروز وبلاگمان از این جا به وبلاگ samdlcenter منتقل شد! نوشته شده در جمعه پنجم شهریور 1389ساعت 17:40 توسط فرهاد. نمبدانیم چرا با قدمرنجیمان در بلاگفا باید اینقدر امکانات در اختیار مردم قرار دهیم. از این پس تقبل میکنیم ساخت هرگونه بنر و یا لوگو که برای رضای خداوند رایگان است. زیرا ما فوتوشاپیست شدیم. نوشته شده در جمعه پنجم شهریور 1389ساعت 17:8 توسط فرهاد.
ستاره
جلسهای برای ارائه گزارش پیشرفت کمیته. وی افزود: جلسات برای ارائه گزارشات به صورت قطعی برگزار شده که آخرین مورد آن در هفته گذشته بود که گزارشی از پیشرفت 80 درصدی روند کار ارائه شد. الحمدلله کارها به خوبی پیش رفته و ساختار به شکل مطلوبی شکل گرفته است. روستاآزاد در توضیح روند سبک ارائه این گزارشها اذعان داشت:این گزارشات به صورت ساختار درختی رشد ترسیم میشوند و ما در مراحل مختلف از پیشرفتهای حاصل شده استفاده میکنیم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ساعت 10:17 توسط. علی عباسی به نام برات مینویسم.
خشم خاموش
دل دوزخ. سفر به دیگر سو. من چندمین پیامبرت بودم! آن سو و این سوی پنجره. تاريخ : نويسنده : م ح ز و ن. لکه های زرد و نارنجی در زمینه ی سورمه ای رنگ آسمان و زمین. یک لیوان قهوه ی داغ. قسطهایی که باید پرداخت شوند. صدای ماشین لباسشویی که لباسهای باران خورده را خشک میکند. فرفره های رنگی : چترهای. اضافه کاری آخر این هفته. تابلوهای نئون مغازه های روبرو. دکمه هایی سفید روی کوسن های مکعبی شکل خانه های قهوه ای. تدریس در دانشگاه و اعتراض دانشجویان به نمرات. آبنبات های رنگی. سبز. پنجره را باز میکنم. لامپ را خاموش کرد،.
دل دوزخ
به نظر می رسد زندگی مشکل نیست ،. می بینی به چه روزی افتاده ام؟ حق با تو بود! می بایست می خوابیدم! اما به سگ ها سوگند ،. که خواب کلک شیطان است ،. تا از شصت سال عمر ،. سی سالش را به نفع مرگ ذخیره کند! می شود به جای خواب به ریلها. و چشم ها فکر کرد. و از نو نتیجه گرفت که با وفاترین جفت های عالم ،. کفش های آدمی اند! می شود به زنبور هایی فکر کرد. که دنیای به آن بزرگی را گذاشته اند. و آمده اند زیر سقف خانه ی ما خانه ساخته اند! می شود به تشبیهات خندید! به زمین و مروارید! به خورشید و آتشفشان! من و سکوت و مرگ.
نجوای شبانه
ساقی رضوان ( جمعه 95/3/21 : ساعت 11:17 صبح). سلام بعد از اینهمه مدت تنها جایی که به ذهنم رسید برای پیدا کردنت همینجا بود آبجی نازنینم. تمام راه های ارتباطیت بسته س و من دلم فجیع تنگ شده برات. دیگه جایی رو ندارم‌برای پیدا کردنت. التماست میکنم و به روح داداشت قسم میدم اگه روزی خوندی این متن رو از خودت بهم خبر بدی و یه راه ارتباطی برام بذاری:(. کاش به زودی گذرت بیفته اینجا آبجی نورای نازنینم:(. نجوا با ساقی . ساقی رضوان ( چهارشنبه 94/3/27 : ساعت 2:56 عصر). حسین من شش ماهه شد. یا علی اصغر حسین علیه السلام.
najvayeshabane
نرم افزار ساخت کلمات کلیدی و متا تگ. ساخت کلمات کلیدی و متا تگ برای مطالب سایت. مناسب، علی الخصوص برای سایت های نوپا، عامل بسیار کلیدی در موفقیت آنها در جذب مخاطب از طریق موتورهای جستجو است. اصل کلی در انتخاب کلمات کلیدی این است که شما باید عبارت هایی را انتخاب کنید که واقعا توسط مخاطبان محصولات یا خدمات شما جستجو می شوند. در واقع انتخاب کلمه کلیدی مناسب بیش از آنکه پیرو عبارات مورد علاقه شما باشد، باید پیرو عبارات مورد توجه کاربران باشد. مهمترین فاکتورها در انتخاب کلمات کلیدی به طورخلاصه عبارتند از:.
اگر بارگران بودیم رفتیم...
اگر بارگران بودیم رفتیم. جمعه پانزدهم شهریور 1392 ] [ 16:2 ] [ . ] . گالري عکس هاي زیبا. خرید لیزر پوینتر سبز. وکیل و کارشناس دادگستری. سایت اجتماعی فارس عرب. مجله اینترنتی دانستنی ها. اس ام اس های عاشقانه.
Najvaye Shabaneh
جایزه نقدی بزرگ آینه. تنهایی من(Abji Lente golam). Http:/ bazy2008.blogfa.com/. گوش/ای آویخته از دیوار. تنها مینویسم .از تنها ترین تنهایی. سرزمين شعر و ادب و هنر و مقاومت ايران. ظرف میوه را جلوی شوهرش می گذارد و میگوید هوا داره سرد میشه رادیاتور اون اتاقم خرابه.نمیشه بازش کرد تاباز میکنی آب راه میفته کف اتاق .دختر گلت سردش میشه و با لبخند از مرد دلبری میکند . زن لیوانی برمی دارد. پر از آب میکند.بشقابی زیر آن میگذارد و با احترام به دست شوهرش میدهد. مرد تشکر میکندو لیوان آب را دستش میگیرد. این همه زن اینکا...
نجوای عاشقی
تموم شد به همین راحتی. حکایت این وبلاگ و من اون ( خوشبختانه ) به پایان رسید. دلا شب ها نمي نالي به زاري. سر راحت به بالين مي گذاري! تو صاحب درد بودي ناله سر كن. خبر از درد بي دردي نداري. بنال اي دل كه رنجت شادماني ست. بمير اي دل كه مرگت زندگاني ست. دلي خواهم كه از او درد خيزد. بسوزد، عشق ورزد، اشك ريزد! نوشته شده توسط مبینا and مرتضی در دوشنبه بیست و هشتم آذر 1390 ساعت 11:52 موضوع لینک ثابت. برای رسیدن به نهایت آرزوها. برای تجلی روح و صیقل جسم. برای پیوستن به خروش حیات. برای دیدن افق فرداها. توي تابلوي ر...
