makehastim.blogspot.com
ما که هستیم؟: November 2010
http://makehastim.blogspot.com/2010_11_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه. عشق دارد چشمک میزند. عشق به تنهايي يک معماي بزرگ است چيزي است که از عهد باستان و در همه اقوام و نژادها و کشورها جريان داشته و دارد. چيزي است که هرکسي از پسش برنمي آيد و فهميدن اينکه اين اکسير گران که بشريت را از ابتدا تا به حال همراهي کرده است دقيقا چيست، کمک مي کند به اينکه بدانيم ما که هستيم؟ نگران نباشيد منظورم عشق سه نفري نيست بلکه درست منظورم اين است که يک سوي اين مثلت فروشنده است. چه کسي عشق را به شما مي فروشد؟ روزگار، دنيا، زمين، کائنات و يا خد...شايد بعدن من مفصل راجع به...
makehastim.blogspot.com
ما که هستیم؟: هدیه ای در لفافه
http://makehastim.blogspot.com/2010/07/blog-post.html
ه.ش. ۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه. هدیه ای در لفافه. خیلی وقتی است که اقیانوس و لذت خوابیدن در کف آن رهایم نکرده بود، می دانید هر از چند گاهی بیدار می شدم و می دیدم که باز رشته های نور به این پایین می رسد و این انگار برایم نشانه ای بود که بخوابم اما این خواب چندان هم بی نتیجه نبود چرا که یک وقتهایی دریافت های یک خواب بیشتر از بیداریست. اما برایتان هدیه آورده ام، آن هم چه هدیه ای که اگر می دانستید چقدر می ارزد خود می رفتید و ساکن همیشگی اقیانوس میشدید شاید یک بار دیگر از آن عایدتان شود. اما از آنجایی که بخت بامن ی...
makehastim.blogspot.com
ما که هستیم؟: December 2010
http://makehastim.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه. من پروردگار را بیشتر از الله دوست دارم. حالا مدتي ميشود که ميانه خوبي با الله ندارم و در عوضش رويم را برگردانده ام سوي پروردگار،. حتمن مي پرسيد چرا؟ بزرگترين دليلم اين است که پروردگار مال همه است. آري حالا مي توانم به صراحت بگويم پروردگار من، در درون من زندگي ميکند. کسي که به باور من در درون همه کس و همه چيز هست. من پروردگار را دوست دارم چرا که پروردگار، من را به همه کس و همه چيز پيوند داده است (من دراين آيه تو را به درخت و آب و آتش پيوند زدم- فروغ فرخزاد-تولدي ديگر).
makehastim.blogspot.com
ما که هستیم؟: June 2011
http://makehastim.blogspot.com/2011_06_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سهشنبه. از اين روزهاي لال ماني گرفته ام بگويم که انتظار ميکشند لحظه اي را از يکي از لحظه هاي ده روز اول تابستان. انتظار سردترين لحظه از گرم ترين روزهاي سال را که هنوز نرسيده بغضش از پيش تر ها مي فشارد هرچند گاهي اين گلوي غم باد گرفته من را. 10 روز تير. نمي دانم چيست، نمي دانم کيست، نمي خواهم نامش را خدا بگذارم اما يکي دارد با من بازي مي کند و هيچ بعيد نيست آن يک نفر خودم باشم! اما اين گنگي و نادانستگي ديگر برايم ترسناک نيست چون مي دانم که کم کم ميشود شناختش. هیچ نظری موجود نیست:.
dard-e-moshtarak.blogsky.com
استاد شمس لنگرودی - من درد مشترکم مرافریادکن
http://www.dard-e-moshtarak.blogsky.com/1389/03/30/post-148
من درد مشترکم مرافریادکن. قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم .مرا فریادکن. یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 21:55. لبخند همهمان کمی مشکوک است . مونالیزا! و نمیدانیم در دلمان چیست. و چشم به راه خریدارانیم. لبخند همهمان کمی مشکوک است. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. ایمیل (پنهان میماند) :. مشخصات مرا به خاطر بسپار. یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 ساعت 22:01. Http:/ Www.sabz-raha.blogsky.com. این آدرس جدید ه.
akhshig.blogspot.com
آخشیگ: این سیکل معیوب...
http://akhshig.blogspot.com/2013/02/blog-post.html
اینجا گودو است. جایی که وقتی فرار میکنم از خودم، روی صندلی هایش مینشینم. حجم تنهایی هایم را روی میزهایش میشکافم و سیگار پشت سیگار، حرف بی حرف. گودو تلخ است. قهوه هایش، سیگارم، هوایم، خودم. دسته جمعی آمده اند اینجا یک عده. غریبه اند، خودشان، هوایشان، حرف هایشان. من اینجا دو قدم از خودم دور میشوم. نه! فرو میروم توی خودم. نه! غرق میشوم. چکه چکه صدایم می پیچد توی گوشم. آب می شوم. عاشق لب هایت میشوند. مزه لب هایت را میچشند. برایت شعر میخوانند. آنقدر که تو باورشان میکنی. برایشان میخندی. گون...میخواستم بگویم سا...
akhshig.blogspot.com
آخشیگ: April 2013
http://akhshig.blogspot.com/2013_04_01_archive.html
من از آنچه شما میبینید کوچکترم. به حساب هرچه که میگذاری، به حساب حواس پرتی ام نگذار. نبند مرابه باد حرفهای بغض آلودت که بی تفاوت میگذرم و به رویم نمی آورم این همه اتفاق را. پیشتر ها می نشستم روبروی طرح خالی کاغذهای سفید و بی آنکه لحظه ای به ذهنم خطور کند روزی سیاهشان میکنم، نقش میزدم از آدمکهایی که وجود ندارند و نداشتند و هرگز نخواهند داشت. شاید بخواهی یک غول مرموز و بی رحم توی ذهنت بسازی از من. شاید هم یک فرشته معصوم و آرام که روی نوک انگشتهایش راه میرود و میخندد و میگذرد و شاید یک ماهی که هی میگیری...
kurdnamo.blogfa.com
namo
http://www.kurdnamo.blogfa.com/8810.aspx
ساده است نوازش سگی ولگرد. شاهد آن بودن که چگونه زیر غلتکی میرود. و گفتن اینکه سگ من نبود. ساده است ستایش گلی. چیدنش و از یاد بردن. که گلدان را آب باید داد. ساده است بهره جویی از انسانی. دوست داشتن بی احساس عشقی. او را به حال خود وا نهادن و گفتن که دیگر نمی شناسمش. ساده است لغزشهای خود را شناختن. با دیگران زیستن به حساب ایشان. و گفتن که من اینچنینم. که چگونه می زیم. وپیچیده نیز هم . نوشته شده در جمعه هجدهم دی ۱۳۸۸ 6:57 توسط namo. چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری! تجربه یی بیهوده است.
kurdnamo.blogfa.com
namo
http://www.kurdnamo.blogfa.com/8902.aspx
سرود ابراهیم در آتش. در آوار خونین گرگومیش. که خاک را سبز میخواست. و عشق را شایستهی زیباترین زنان. هدی تی نه چنان کمبها بود. که خاک و سنگ را بشاید. قلب را شایستهتر آن. که به هفت شمشیر عشق. و گلو را بایستهتر آن. که زیباترین نامها را. و شیرآهنکوه مردی از اینگونه عاشق. تو را آن به که چشم. که سرنوشت مرا بسازد؟ شکلی میان اشکال ،. نه زانگونه که غنچهیی. تا آسمان بر او نماز ب ر د. من بینوا بندگکی سربراه. و راه بهشت مینوی من. ب ز رو طوع و خاکساری. مرا دیگرگونه خدایی میبایست. که نوالهی ناگزیر را. ب تی رقم زد.