mosafereshab22.blogfa.com

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - بارون و بازم اشک اسمان . . .

http://www.102098.blogfa.com/post-185.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . بارون و بازم اشک اسمان . . . نمیدونم چرا وقتی بارون میاد. تنها چیزی که دلم میخواد. یه خیابون خلوت برای قدم زدن . . . بازم دلم میخواد گریه کنم. اصلا انگار قانون شده برام که بارون میاد دلم باید بگیره. ولی از چی اخه؟ یاد اون نوشته افتادم. داشته بارون تندی می اومده مثل الان. یه بچه ای با یه بغضی به اسمون نگاه می کنه. میگه خدا جونم گریه نکن درست میشه! چه ساده چه پاک نه؟ حالا منم گریه نمی کنم درست میشه. به قول شاعر : این نیز بگذرد نه؟ لحظه عز...

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود

http://www.102098.blogfa.com/post-193.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. همه چیز در یکی. بود و یکی در همه چیز. را دید و او را نشناخت! دیگرش خواند و از آن روز بود که یکی. دوتا شد و دو تا چهارتا و چهارتا چهل تا و اینطور شد که یک. نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ اسفند۱۳۸۹ساعت 21:11 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . پستچی پیر این کوچه پیدایش نشد. از من دور شو!

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - مترسک . . .

http://www.102098.blogfa.com/post-192.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . مترسک . . . من و مترسک و کلاغ ها. مترسک ناز مي کند. کلاغ ها فرياد مي زنند. و من سکوت مي کنم. اين مزرعه ي زندگي من است. خشک و بي نشان . . . نوشته شده در دوشنبه ۱۱ بهمن۱۳۸۹ساعت 17:53 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . پستچی پیر این کوچه پیدایش نشد. پنجره را ببندم بهتر است. هق هق بی پرده این دو دیده بارانی. به هر آن ...

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - وقتی دلگیری و تنها ( بر اساس تجربه شخصی )

http://www.102098.blogfa.com/post-184.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . وقتی دلگیری و تنها ( بر اساس تجربه شخصی ). وقتی کاری نکردی ولی احساس خستگی میکنی. وقتی بی دلیل دلت تنگ میشه. وقتی اطرافت شلوغه ولی احساس تنهایی می کنی. وقتی بی حوصله ایی. همیشه وقتی دلت می گرفت یه کارایی می کردی که دلت وا می شد. این بار هم می کنی ولی نه انگار فرقی نمیکنه. وقتی فکرات همه یه هو منفی میشه. وقتی دلت می خواد بارون گریه کنی. اینجاست که دلت فقط یه چی می خواد. یه اغوش گرم که به قول امید(خواننده) خودتو گم کنی توش. با خودت میگی :.

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - فقط تو نیستی _هلن_

http://www.102098.blogfa.com/post-200.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . فقط تو نیستی هلن. فقط تو نیستی که منو شکستی. فقط تو نیستی که باهام نموندی. تو این شب و روزایه بی هیا هو. فقط تو نیستی که منو سوزوندی. من همیشه به هرکی دل سپردم. ازش فقط یه خاطره برام موند. این همه تنها شدن و شکستن. منو دیگه از هرچی عشقی ترسوند. فقط تو نیستی که شبونه رفتی. فقط تو نیستی که دروغ میگفتی. نمیدونم شاید یه روز که دور نیست. تو هم به حال و روز من بیافتی. انگار که سرونوشت من همینه. من از تو هیچ گلایه ای ندارم. سر مست شد نگارم .

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش -

http://www.102098.blogfa.com/post-196.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . واقعا چه قشنگ می گه شاعر که من پشت کردم به دنیا تا رو به تو سجاده بندازم. واقعا من که نشنیده بودم لذت بردم. و حالا این * تو * که میگه برای هر کسی یه معنی میده. ولی امیدوارم این تو برا همه معنی خوبی بده و ارزشش رو داشته باشه . . . نوشته شده در یکشنبه ۲۳ مرداد۱۳۹۰ساعت 2:45 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . دل من گر...

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - ادمک

http://www.102098.blogfa.com/post-191.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . آدمک آخر دنیاست بخند. آدمک مرگ همین جاست بخند. دست خطی که تو را عاشق کرد. شوخی کاغذی ماست بخند. آدمک خر نشوی گریه کنی. کل دنیا سراب است بخند. آن خدایی که بزرگش خواندی. بخدا مثل تو تنهاست بخند. نوشته شده در جمعه ۸ بهمن۱۳۸۹ساعت 17:14 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . پستچی پیر این کوچه پیدایش نشد. از من دور شو!

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش - پرواز را به خاطر بسپار

http://www.102098.blogfa.com/post-183.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . پرواز را به خاطر بسپار. پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد. باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او. در قفس را ببند تا زندان دلیل زمین گیر شدنش باشد نه پر و بال و ریخته اش. نوشته شده در چهارشنبه ۶ بهمن۱۳۸۹ساعت 13:48 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . پستچی پیر این کوچه پیدایش نشد. چیزی تازه اگر یافتید.

102098.blogfa.com

دخترک کبریت فروش -

http://www.102098.blogfa.com/post-197.aspx

کاش می شد همچو اواز خوش یک دوره گرد زندگی را بار دیگر دوره کرد . . . اهی نفس به تیزی شمشیر می شود. از هرچه زندگیست دلت سیر می شود. گویی به خواب بود جوانیمان گذشت. گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود. کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی. بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود. نوشته شده در یکشنبه ۲۳ مرداد۱۳۹۰ساعت 2:54 توسط دختر کبریت فروش. سر مست شد نگارم . فقط تو نیستی هلن. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها. مرگ ساعت خود را كوك ميكند. یکی بود یکی هم گاهی اوقات نبود. مترسک . . . پستچی پیر این کوچه پیدایش نشد. از من دور شو!