mikhamtanhabasham.blogfa.com

dokhtarmehrabon.blogfa.com

دختر مهربون

http://www.dokhtarmehrabon.blogfa.com/post-82.aspx

روزی که هیچ گاه نفهمیدم برای چی باید خوشحال باشم! پدر آن شب اگر خوش خلوتی پیدا نمی کردی. تو ای مادر اگر شوخ چشمی ها نمی کردی. تو هم ای آتش شهوت شرر بر پا نمی کردی. کنون من هم به دنیا بی نشان بودم. پدر آن شب جنایت کرده ای شاید نمی دانی. به دنیایم هدایت کرده ای شاید نمی دانی. از این بابت خیانت کرده ای شاید نمی دانی. من زاده ی شهوت شبی چرکینم. در مذهب عشق، کافری بی دینم. آثار شب زفاف کامی است پلید. خونی که فسرده در دل خونینم. من اشک سکوت مرده در فریادم. دادی سرو پا شکسته، در بی دادم. به او بگوييد دوستش دارم،.

shabgardesharghi.blogfa.com

دل نوشته ها

http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/90024.aspx

پيرمرد لاغر و رنجور. صندلی اتوبوس نشسته بود. چشم از گل ها بر نمی داشت. وقتی به ايستگاه رسيدند،. پيرمرد بلند شد، ،. دسته گل را به دختر داد و گفت:. می دانم از اين گل ها خوشت آمده است. به زنم مي گويم كه دادم شان به تو. گمانم او هم خوشحال می شود. و دختر جوان دسته گل را پذيرفت. و پيرمرد را نگاه كرد. كه از پله های اتوبوس پايين می رفت. و وارد قبرستان كوچك شهر می شد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1390ساعت 15:44 توسط خدیجه. پنجره اول رو به : بهار. چه کسی می تواند بگوید تمام شد و . خواب دیده ام .

dokhtarmehrabon.blogfa.com

دختر مهربون

http://www.dokhtarmehrabon.blogfa.com/post-92.aspx

بادبادک که می ساختیم. تردید نداشتیم که مبادا باد نباشد. نوشته شده توسط مریم در دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 22:9 لینک ثابت. به او بگوييد دوستش دارم،. به او که قلبش به وسعت درياييست. که قايق کوچک دل من درآن غرق شده،. به او که مرا از اين زمين خاکي. به سرزمين نور و شعر و ترانه برد،. و چشمهايم را به دنيايي پر از زيبايي باز کرد. در دلم بغضی هست که نمی ترکد هیچ. مرکز تخصصی دانلود نرم افزارهای رایگان.

dokhtarmehrabon.blogfa.com

دختر مهربون

http://www.dokhtarmehrabon.blogfa.com/post-71.aspx

دلم گرفت از این روزا. از این روزای بی نشون. از این همه در به دری،. از گردش چرخ زمون. دلم گرفت از آدما. از آدمای بی مهربون. از این مترسکای درد. تو هم که بی صدا شدی. آره دلم خیلی پره. از غم های رنگ و وارنگ. از جمله دوست دارم،. دروغ های خیلی قشنگ. دلم گرفت از این روزا. از آدمای بی مهربون. از تو که با ما نبودی. از اون خدای آسمون. از اون خدای آسمون. نوشته شده توسط مریم در پنجشنبه سیزدهم تیر ۱۳۸۷ ساعت 12:1 لینک ثابت. به او بگوييد دوستش دارم،. به او که قلبش به وسعت درياييست. که قايق کوچک دل من درآن غرق شده،.

dokhtarmehrabon.blogfa.com

دختر مهربون

http://www.dokhtarmehrabon.blogfa.com/post-91.aspx

تو را غریب دیدم. و غریبانه غریبت شدم. تو را بخشنده پنداشتم. تو را وفادار دیدم. و هرجا که رفتم بازگشتم. تو را گرم دیدم. و درسردترین لحظه ها. تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی اي خداي بزرگ؟ نوشته شده توسط مریم در چهارشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 2:19 لینک ثابت. به او بگوييد دوستش دارم،. به او که قلبش به وسعت درياييست. که قايق کوچک دل من درآن غرق شده،. به او که مرا از اين زمين خاکي. به سرزمين نور و شعر و ترانه برد،. و چشمهايم را به دنيايي پر از زيبايي باز کرد. در دلم بغضی هست که نمی ترکد هیچ.

dokhtarmehrabon.blogfa.com

دختر مهربون

http://www.dokhtarmehrabon.blogfa.com/post-93.aspx

امروز ایمان آوردم که روزگار خیلی . روزگار هیچ وقت نمی بخشمت. قرنها است که زنان به مثابه آیینه درشتنمای، این امکان را برای مردان فراهم آوردهاند تا خود را دوبرابر. بزرگتر از آنچه هستند، ببینند. نوشته شده توسط مریم در شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 21:27 لینک ثابت. به او بگوييد دوستش دارم،. به او که قلبش به وسعت درياييست. که قايق کوچک دل من درآن غرق شده،. به او که مرا از اين زمين خاکي. به سرزمين نور و شعر و ترانه برد،. و چشمهايم را به دنيايي پر از زيبايي باز کرد. در دلم بغضی هست که نمی ترکد هیچ.

shabgardesharghi.blogfa.com

دل نوشته ها

http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/93052.aspx

پنجره اول رو به : بهار. تنم به پیله تنهایی ام نمی گنجید. نمی توانستم دیگر نمی توانستم. صدای پایم از انکار راه برمی خاست. و یاسم از صبوری روحم وسیع تر شده بود. و آن بهار . و آن وهم سبز رنگ. که بر دریچه گذر داشت با دلم می گفت :. تو هیچ گاه پیش نرفتی. تو فرو رفتی.". نوشته شده در سه شنبه چهاردهم مرداد 1393ساعت 21:14 توسط خدیجه. چه کسی می تواند بگوید تمام شد و . هیچ پایانی به راستی پایان نیست. و در هر سرانجام مفهوم یک آغاز نهفته است. چه کسی می تواند بگوید "تمام شد" و دروغ نگفته باشد؟ از شکوفه های نارنج،.

shabgardesharghi.blogfa.com

دل نوشته ها - سلام ...

http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-107.aspx

حال همه ما خوب است! ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور. که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند. عمری اگر باقی بود. طوری از کنار زندگی می گذرم. که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد. و نه این دل ناماندگار بی درمان. حال همه ما خوب است. دلم می خواست شعر جدیدی بنویسم برای بهار در راه. برای سال جدید که قول داده برگ تازه ای برای خوشبختی رو کند. برای اردیبهشت عزیزم که پشت در منتظر است! برای گلدان کوچکم که ساده جوانه هایش را جشن گرفته. برای ماهی قرمز توی تنگ که مثل من دیوانه ی دریاست. روزهای آخر زمستان نفس گیر شده!

shabgardesharghi.blogfa.com

دل نوشته ها - زیباترین حرفت را بگو ...

http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-104.aspx

زیباترین حرفت را بگو . از آخرین نفس شب پر انتظار. همه برگ و بهار. در سر انگشتان توست. در نقره انگشتانت میسوزد. و زلالی چشمه ساران. از باران و خورشید سیرآب میشود. زیباترین حرفت را بگو. شکنجهي پنهان سکوتت را آشکار کن. و هراس مدار از آن که بگویند. حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید. به خاطر فردای ما اگر. بر ماش منتی است. بیشترین عشق جهان را به سوی تو میآورم. از معبر فریادها و حماسه ها. چراکه هیچ چیز در کنار. از تو عظیم تر نبوده است. ظریف و کوچک و عاشق است. ای معشوقی که سرشار از زنانگی هستی. و به جنسیت خود غرهای.