maryamzarmehr.persianblog.ir

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/10/11

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید:. Ldquo; می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ Ldquo; از میان تعداد بسیاری از. من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه:. خداوند لبخند زد و گفت. همیشه...

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/11/9

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد:. می بایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا،. از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانیش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از آن جوانان همسرا یافت. پائولو کوئیلو -...

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/5/23

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . امروز تولد دایی فندقمه. امروز تولد دایی فندقمه. از همینجا بهش تبریک میگم. و یه عالمه آرزوی خوب واسش دارم. فرید جونم تولدت مبارک باشه. ساعت ٦:۳۸ ‎ب.ظ روز ٢٩ امرداد ۱۳۸٩. من : خدایا من اگر بد کنم تو را بنده های خوب فراوان است اما تو اگر مدارا نکنی مرا خدای دیگر کجاست؟ ღ ღ فندقستان ღ ღ. فندق, نامزد جون, خانومی. مرواریدی به نام اشک.

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/10/4

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:. چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی. آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟ عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:…. ღ ღ فندقستان ღ ღ. فندق, نامزد جون, خانومی. مرواریدی به نام اشک.

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/4/12

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . گفت: عزیز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت. گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم. که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از. دغدغه دیروز بود و هراس فردا،. بر شانه های صبورت بگذارم،. آرام برایت بگویم و بگریم،. آن لحظات شانه های تو کجا بود؟ گفت: عزیزتر از هر چه هست،. تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی،. که در تمام لحظات. برمن تکیه کرده بودی،. بعد از ...

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/archive

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . عناوین مطالب وبلاگ "ای کریم! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .". 1777;٩ تیر ۱۳٩٠ : آیا زندگی را زندگی کرده ای؟ 1779; خرداد ۱۳٩٠ : دکتر شریعتی. 1779;٠ فروردین ۱۳٩٠ : خدا. 1777;۳ فروردین ۱۳٩٠ : گاهی فقط خدا. 1641; اسفند ۱۳۸٩ : خدا یا! من در اشتباه بودم و چه دیر بیدار شدم. من در اشتباه بودم و چه دیر بیدار شدم.

sobhan454h.persianblog.ir

خدا یا ! من در اشتباه بودم و چه دیر بیدار شدم - ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/post/82

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . من در اشتباه بودم و چه دیر بیدار شدم. گفتم بیا تا ببینمت. گفتی که من اینجایم روبروی تو. گفتی چشمانت آلوده شده . باید راهی پیدا کنی تا آنها را پاک کنی. گفتم بیا تا با تمام وجود در آغوشت بگیرم. گفتی آغوش من همیشه به روی تو باز است. گفتم پس چرا در آغوش خود احساست نمیکنم. گفتی آغوشی که برای همه کس باز شود. دیگر حساسیت خود را از دست میدهد.

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/4/26

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . آیا زندگی را زندگی کرده ای؟ به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست. خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست. خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست. خدا در قلبی است که برای تو می تپد. خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره. در جمع عزیزترین هایت. خدا در دستی است که به یاری می گیری. خدا در بتکده و مسجد نیست.

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1389/4/19

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند. و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:. می آید، من تنها گوشی هستم. که غصه هایش را می شنود. و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد. و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لبهایش دوختند. گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:. سهم من از عشق.

sobhan454h.persianblog.ir

ای کریم ! بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن .

http://sobhan454h.persianblog.ir/1390/2/31

بی نگاه لطف تو هیچ کاری به سامان نمی رسد ، نگاهت را از من دریغ نکن . اگر من بد بنده ای هستم تو نیکو خدا هستی ، پس با من آن کن که سزاوار مقام توست نه آنچه لایق من است . صبحمان شب نشود ،. سهممان کم نشود ،. ما خدارا با خود سر دعوا بردیم. و قسمها خوردیم . ما بهم بد کردیم ،. ما بهم بد گفتیم ،. ما حقیقتهارا زیر پا له کردیم ،. و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم . روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم . از شما می پرسم ما که را گول زدیم . ღ ღ فندقستان ღ ღ. فندق, نامزد جون, خانومی. مرواریدی به نام اشک. سهم من از عشق.