mardashuob.blogfa.com
مردآشوبمردآشوب - شعرهای عاشقانه شاعر (غزل)
http://mardashuob.blogfa.com/
مردآشوب - شعرهای عاشقانه شاعر (غزل)
http://mardashuob.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
264
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.144 sec
SCORE
6.2
مردآشوب | mardashuob.blogfa.com Reviews
https://mardashuob.blogfa.com
مردآشوب - شعرهای عاشقانه شاعر (غزل)
مردآشوب
http://www.mardashuob.blogfa.com/9010.aspx
شعرهای عاشقانه شاعر (غزل). انگار جنگی در من است . گاه مثل یک تفنگم، که فشنگی در من است. با خودم درگیرم و انگار جنگی در من است. وحشی ام ، آنقدر کز چشمان من خون میچکد. گاه باور میکنم تیمور لنگی در من است. یا به زیرت می کشم یا میشوم قربانی ات. ماه من بین تا کجا شور پلنگی در من است. روح نا آرام ا قیا نوس آر ا مم، رفیق. اینکه می بینی هرزگاهی نهنگی در من است. عاشقم تنها گناه من غرور است و غزل. نه ریایی، نه دروغی، نه دو رنگی در من است. عشق تلفیق فراق است و وصال و درد و عیش. عشق معجون شرابی و شرنگی در من است.
مردآشوب
http://www.mardashuob.blogfa.com/9006.aspx
شعرهای عاشقانه شاعر (غزل). نقل شده است که بایزید بسطامی ( سلطان العارفین ) در مدت زندگی گرانقدرش. هفتاد بار پیاده مشرف شد به حج (البته بنظر میاد یکی از ریاضات بایزید همین سفر. دور و دراز و سخت بوده است علاوه بر ثواب حج و اما ارباب معرفت فرموده اند. که هفتاد مین بار که داشت پیاده به حج می رفت به کاروانی از زائران خانه خدا رسید. بیابان گرم و سوزان جلوی چاه آبی تجمع کرده بودند و آبی نیافته بودند و همه به. شدت تشنه بودند و کسی اگر. مختصر آبی ذخیره داشت اون رو مخفی میکرد تا کسی. رو به مردم کاروان کرد و. ناگها...
مردآشوب
http://www.mardashuob.blogfa.com/9002.aspx
شعرهای عاشقانه شاعر (غزل). قسم به اون خدا که می پرستم. با اون نگات کار داری میدی دستم. حلال، حروم سرم نمیشه دیگه. شراب اگه چشم تو باشه ،مستم. چن روزی توبه کردم اما دیدم. بازم چشات پیاله میده دستم. آدم عاشق مگه توبه داره؟ با سنگ زدم توبه هارو شکستم. قالم گذاشتی گفتی برمیگردی. ازاون ببعد دل به کسی نبستم. گفته بودم هیچکی غزل نمیشه. غزل غزل غزل،غزل پرستم. گفته بودم یا تو،یا هیچکی،جونم. نمیدونی هنوز به پات نشستم؟ از خر شیطون بیا پایین امشب. یه وقت دیدی زدم پاشو شکستم. خیال نکن، اگه نباشی، نیستم. گاهی هم سرشو ...
پروفایل حسن رفعت پور
http://www.mardashuob.blogfa.com/Profile
من راوي افسانه تنهايي خويشم. تو ساحره قصه افسون شدنم باش. عشق در راس همه امور زندگيمه. همه چيز رو از دريچه عشق و شعر ميبينم. زياد با واقعيت ها وقتم رو تلف نميكنم. به همه چيزبا خيال شاعرانه مينگرم. زياد به مقصد فكر نميكنم. جاده و زيباييهاشو دوس دارم. رییس انجمن شعر و ادب سمنان به مدت 5 سال. دبیر انجمن شعرو ادب اسلامشهر 1 سال. رییس و عضو خانه شعر استان سمنان به مدت 5 سال. داور جشنواره های ملی شعر - منطقه ای - استانی شعر از سال 78 تا کنون. شعر - ورزش - موسیقی. ادبیات -عرفانی - تاریخ. فیلم های هنری و پرمحتوا.
مردآشوب - برای خواهرم که پرنده شد !
http://www.mardashuob.blogfa.com/post-118.aspx
شعرهای عاشقانه شاعر (غزل). برای خواهرم که پرنده شد! آرامتر بخواب گل نشکفته پرپرم. همبازی کودکی ام - ناز خواهرم. وقتی به جای خالی تو خیره می شوم. حس می کنم بی تو که جان رفته از برم. خواهر مرا ببخش - برادر نبوده ام! ای مهربان تر تو برایم - زمادرم. همراه من بیا پسرت بی قرار توست. مادر من از کجا برایش بیاورم؟ خواهر غریبانه سفر کردی و دلم. از رفتن تو سوخت که -. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۰۴ساعت 7:22 توسط حسن رفعت پور. Design By : Night Melody. میراث دار روح اساطیرسربدار. من آخرین تراوش خون سیاوشم. آفریدگاران...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/post-80.aspx
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . بعد مدت ها عشق! تقدیمی به مژگان عزیز. آمدی شانه باشی اما . آه . دست روی کدام بگذارد؟ از نگاهش بخوان نمی خواهد روی بغضش کلام بگذارد. منزوی مانده در گلو غزلش بعد این سالها که آسان نیست. حبسیه های سعد سلمانش پا به این ازدحام بگذارد. پلک بر هم که می زند ماهی سرخ سرخ از نگاش می ریزد. پا به هم جفت می کند این ابر به دلش احترام بگذارد. کعبه تنها بهانه ای شد تا یک دل سیر گریه ات بکند. تا غم روزهای تلخش را کنج بیت الحرام بگذارد. برای او که همه ی هستی من است.
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/cat-5.aspx
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . اگه جز تو از هرکسی خسته ام. اگه جزتو از هرکی دس میکشم. دارم تو هوایی که عطر تو رو. به یادم میاره نفس میکشم. نوشته شده توسط یاسمن قاسمی پور در شنبه ششم تیر ۱۳۹۴ ساعت 17:13 موضوع ترانه لینک ثابت. سنگ صبوری نیست جز تو وقتی پس از یک هلهله ی جانانه که مردم را به وجد می آورد خنده هایم ، سر بر شانه ات می گذارم و بلند بلند نفس می کشم غربتم را. دلم می خواهد ناسزا بگویم به تمام کسانی که یک عمر به احترامشان برخاسته ام . اگه دست شاخه شال تو رو برنداشته بود.
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/tag/نیوتن
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . آه حوا . به آهنگ زندگی ام گوش کن. چه بارانیست در دلم. چتری نه . پناهی نه. فقط شانه ات را کم دارم این روزها. تقدیم به لحظه های آخر . برقص نت به نت آرام با من و ویولون. فقط برای همین لحظه خوب بازی کن. فقط برای همین لحظه ای که مبهوت است. به عاشقانه ی ما چشم های این سالن. بیا و سیب بچین از لبم تظاهر کن. بگو که جاذبه این جاست حضرت نیوتن! برقص با من و با رقص نور روی تنم. بچرخ با من و با صفحه ی گرامافون. پلان آخر این عاشقانه است امشب. فقط برای همین لحظه .
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/post-81.aspx
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . کتری روی گاز سوت کشید. و پدر باز اشتباه گرفت. موج ها در سرش تکان خوردند. ناگهان گوشه ای پناه گرفت. اسلحه مست شد لگد می زد. پدرم داد می کشید : امداد. داشت نارنجکی عمل می کرد. که پدر روی سینه اش افتاد. از بخاری که روی کتری بود. در رگش ارتشی به جوش آمد. دوربین مه گرفت چشمانش. پدرم رفته رفته هوش آمد. دوربین از پدر دلش پرشد. نور قرمز به صحنه می تابید. ریسه می رفت صحنه از پدرم. پدرم ایستاده می خوابید. پرده افتاد و نور کمتر شد. مادر از سمت پرده برمیگشت.
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/tag/نت
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . آه حوا . به آهنگ زندگی ام گوش کن. چه بارانیست در دلم. چتری نه . پناهی نه. فقط شانه ات را کم دارم این روزها. تقدیم به لحظه های آخر . برقص نت به نت آرام با من و ویولون. فقط برای همین لحظه خوب بازی کن. فقط برای همین لحظه ای که مبهوت است. به عاشقانه ی ما چشم های این سالن. بیا و سیب بچین از لبم تظاهر کن. بگو که جاذبه این جاست حضرت نیوتن! برقص با من و با رقص نور روی تنم. بچرخ با من و با صفحه ی گرامافون. پلان آخر این عاشقانه است امشب. فقط برای همین لحظه .
ستایش شرقی -
http://www.setayesh-sharghi.blogfa.com/post-8.aspx
دل نوشته های من. که نفس هایت را در فنجان می ریختی. و خاطرات کودکیت را. خدا را در کنج حیاط خانه تان می دیدی. رو ی سنگ های ساحل. خوب به خاطر دارم. حتی نمی دانم هایت را. و کاش هایی را که. تنها به آب می سپردی. و تلخی قهوه ای که. روی همان سنگ های ساحل. نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 20:16 توسط ستایش شرقی. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. در بیکران آبی تو-داود مقدسی. نقطه پر رنگ - سهیل عباس زاده. Cry-6 -زهرا عباس زاده. مرد آشوب-حسن رفعت پور. طراحی قالب : بهاربيست. کدهای موسیقی بلاگ تصویر وشعر.
ستایش شرقی -
http://www.setayesh-sharghi.blogfa.com/post-9.aspx
دل نوشته های من. صبح را که آوردی. جاده پشت در مانده بود و. دلواپس خبری که نیامده بود. قرآن به دست و. پر از بیست و سوم آذر. پنجشنبه اسپند خورده و. نوشته شده در شنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 17:15 توسط ستایش شرقی. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. در بیکران آبی تو-داود مقدسی. نقطه پر رنگ - سهیل عباس زاده. Cry-6 -زهرا عباس زاده. مرد آشوب-حسن رفعت پور. طراحی قالب : بهاربيست. کدهای موسیقی بلاگ تصویر وشعر.
ستایش شرقی
http://www.setayesh-sharghi.blogfa.com/8811.aspx
دل نوشته های من. با خاطره میز و صندلی هایی. که پر از بی حرفی اند. و کلاغی که به من زل زده. با چمدانی که تو برایم بستی! و خداحافظی که تو ، نگفتی. و با خبری ، که یادم رفت بگویم! با نی زاری که دیروز همین جا بود! وقتی بهونه ای برای موندن نداری ، مجبوری که بری! نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۸۸ساعت 19:2 توسط ستایش شرقی. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. در بیکران آبی تو-داود مقدسی. نقطه پر رنگ - سهیل عباس زاده. Cry-6 - سارا عباس زاده. مرد آشوب-حسن رفعت پور. طراحی قالب : بهاربيست. کدهای موسیقی بلاگ تصویر وشعر.
از تو چه پنهون ...
http://www.poshtekhat.blogfa.com/cat-4.aspx
از تو چه پنهون . غزل معاصر .چهارپاره. دل نوشته. ترانه . دلم می خواهد باور کنم . دلم می خواهد فکر کنم. آن چراغ های دور. نشانه ی توست که برایم به تاریکی ها فرستاده ای. که مرا تعقیب می کند. دلم میخواهد باور کنم. عطری را که هر صبح. به کوچه ها میزنی. تا عبور کنم از این همه نداشتنت. پشت تمام عینک آفتابی ها. که به خورشید لبخند می زند. و بغض توست این ابر. که باران می شود روی نبودنم. نفس که به نفس این شهر مرده می دهی. بهار شکوفه می ریزد. و آفتاب داغ پاییزی. که انجیر پزان این شهر هم. به بوسه های تو ختم می شود.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
264
مردعاشق
گفتگو در مورد مطالب روز. یه روز مسوول فروش، منشی دفتر، و مدیر شرکت. برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند. یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و. جن چراغ ظاهر میشه. جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم. منشی می پره جلو و میگه: اول من، اول من! که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و. هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم. بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: حالا من، حالا من! من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم،. تمام عمرم حال کنم. کشیش زیر لب یه فحش میده.
عطر حضور
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی. من بازم اومدم که بنویسم. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA. Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:" ; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan...يا چشم بپوش ا...
На портале можно загрузить архив дневник наблюдения за живой и неживой природой для дошкольников , а также поддержка лютеиновой фазы
Дневник наблюдения за живой и неживой природой для дошкольников. Дневник наблюдения за живой и неживой природой для дошкольников. Дневник наблюдения за живой и неживой природой для дошкольников. Windows 2000/2003/XP/Vista/2008/Win 7/Win 8. Летний белый костюм ирландским кружевом. Лев кассиль и гришка фёдоров. Как блокировать dvd привод. Декоративные елочки своими руками из сизаля. Литература для диплома по экономике. Как проснется, Будет сыт Какие маленькие! Тема: Наблюдение В малой хатке-спаленке Спит р...
مردآشوب
شعرهای عاشقانه شاعر (غزل). نوشته شده در یکشنبه 1391/12/27. ساعت 13:8 توسط حسن رفعت پور. برای خواهرم که پرنده شد! آرامتر بخواب گل نشکفته پرپرم. همبازی کودکی ام - ناز خواهرم. وقتی به جای خالی تو خیره می شوم. حس می کنم بی تو که جان رفته از برم. خواهر مرا ببخش - برادر نبوده ام! ای مهربان تر تو برایم - زمادرم. همراه من بیا پسرت بی قرار توست. مادر من از کجا برایش بیاورم؟ خواهر غریبانه سفر کردی و دلم. از رفتن تو سوخت که -. نوشته شده در یکشنبه 1391/04/04. ساعت 7:22 توسط حسن رفعت پور. در بلا هم میکشم لذات او.
eureka!
1,5 milhões de classificações. É para isso mesmo que o app é perfeito. Ahhh, não quero não! O correr da vida embrulha tudo. A vida é assim: Esquenta e esfria, aperta e daí afrouxa, sossega e depois desinquieta. O que ela quer da gente é coragem.". Meu erro é tratar como prioridade quem me trata como última opção. Maio 7th, 2017. Um dia me disseram que o sorriso é uma forma de mostrarmos o quanto gostamos de alguém. Hoje me perguntaram se eu gostava de você, e eu apenas Sorri. Abr 29th, 2017.
Mardas Labradors
Greenworth Vincent O`Brien at Mardas JW. We are very pleased to say that Mardas Roam Republic JW has sired the Crufts 2014 Bitch CC winner. She was best bitch out of an entry of 283 bitches. Well done to Anne and Ch. Fabraken Trust in Me. This site was last modified on 10/08/2015 at 20:03. Don't forget to go and look at About US. And read the extract from Mr.Richard Edwards book. The Show Labrador Retriever in Great Britain and Northern Ireland. Mrs Hepper with her dear friend Nadia Timoshenko.
mardaslamentacoes.blogspot.com
Mar das Lamentações
A melhor invenção a seguir à roda.e ao Diário de Sofia! Segunda-feira, junho 19, 2006. Não são Amores, que pretendo poetizar. Nem tão pouco deixas ou sentenças roubadas. Acredita, estas palavras não são tuas. São minhas. Primeiro nuas, depois bem esculpidas. Nunca terás o poder de as estragar ou enfatizar. Apenas te servem de leitura e consolo. Por saberes que sou Eu,. Por saberes que já te foram queridas. Por saberes que Eu já fui Teu. Fomos o começo do fim.,. O choro antes da pancada. Nada Nada de nada.
mardasmargaridas
Mar das Nações
Reportagem produzida pelo Programa Nós - RTP2. E a emoção continua com a despedida no último dia! Quarto dia com muita emoção! Quarto dia começou na praia! Nem o tempo, que não estava muito convidativo, desanimou os participantes que, para além de jogarem a bola, deitaram na areia e escreveram, com os seus próprios corpos, o nome deste acampamento “Mar das Nações”. Depois, como não poderia faltar, seguiu-se um animado mergulho no mar da Costa. Abaixo a Carta das Nações:. Ao longo destes dias construímos ...