saba4persian.blogfa.com
Lovely
http://www.saba4persian.blogfa.com/8710.aspx
در کنار رودخانه ای لا به لای تخته سنگها خرچنگی تنها زندگی می کرد،. خرچنگ هر روز از زیر سنگ بیرون می آمد،. تا شب تصویر خود را در آب نگاه می کرد،. و غروب بدن خسته و سنگینش را روی سنگهای کنار رودخانه می کشید. تا به زیر تخته سنگ همیشگی اش برسد. روزهای سرد و گرم،. روزهای آفتابی و بارانی،. تا صبحی معمولی خرچنگ از زیر تخته سنگش بیرون آمد،. ناگه نگاه غم زده اش به ماهی قرمز کوچولویی افتاد،. بدونه اینکه سنگینی لاکش را احساس کند خود را به کنار آب رساند. ماهی مهربون به خاطر عشق یا ترحم، هر چه بود. تا مبادا دلش بشکنه!
saba4persian.blogfa.com
Lovely
http://www.saba4persian.blogfa.com/8804.aspx
این آپدیت هم به منزله ی بسته نشدن بلاگم بود! نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۸۸ساعت 3:1 توسط Saba. دل تو اولین روز بهار. دل من اخرین جمعه ی سال. و چه نزدیک به هم! به وب من خوش اومدین! امیدوارم لحظات خوشی رو در این وب سپری کنین. و آخرین حرفم اینه که لطفا اگر مطلبی چیزی برداشتین یه آدرس کوچولو اون کنارشون بذارین! دردای دل کوچیکم.شایدم بزرگم! Phptos From Lover-عکس های عشاق. ღنگار جونم و مونای گل. ღبه آغوش بی کینه ای تشنه ام. ღهمیشه تنها می ایستم. ღمدرسه ی موش ها.
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات - خدايم لابهلاي توفان بود
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/post-84.aspx
خدايم لابهلاي توفان بود. پسر نوح به خواستگاري دختر هابيل رفت . دختر هابيل جوابش كرد و گفت : نه ، هرگز. همسريام را سزاوار نيستي تو با بدان نشستي و. خاندان نبوتت گم شد . تو هماني كه بر كشتي سوار. نشدي خدا را ناديده گرفتي و فرمانش را . به پدرت. پشت كردي ، به پيمان و پيامش نيز . غرورت ، غرقت كرد . ديدي كه نه شنا به كارت آمد. و نه بلندي كوهها! پسر نوح گفت : اما آن كه غرق ميشود ، خدا را. خالصانهتر صدا ميزند ، تا آن كه بر كشتي سوار. است من خدايم را لابهلاي توفان يافتم ، در دل مرگ. و سهمگيني سيل . پاهايش تاريكي ...
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/88062.aspx
خدایا کفر نمی گوییم. این اپ من نظر علی رضای عزیز بود که گفتم اپ کنم تا همه بخوننش. راستی کنکور قبول شدم انتخاب سومم. حالا باید کنکور عملی بدم. چه میخواهی تو از جانم؟ مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی. به زیر پای نامردان بیاندازی. و شب آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر میگویی. اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایهی دیوار بگشایی. لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرفتر. اگر روزی بشر گردی.
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات - ناباوری
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/post-85.aspx
پسر به دختر گفت اگه يه روزي به قلب احتياج داشته باشي. اولين نفري هستم كه ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت. كنمدختر لبخندي زد و گفت ممنونم. تا اينكه يك روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود.نياز فوري. به قلب داشت.از پسر خبري نبود.دختر با خودش. ميگفت :ميدوني كه من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي. و به خاطر من خودتو فدا كني.ولي اين بود اون حرفات.حتي. براي ديدنم هم نيومدي.شايد من ديگه هيچوقت زنده نباشم. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد. چشمانش را باز كرد.دكتر بالاي سرش بود.به دكتر گفت چه. و نوازشهای گرم ما...
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات - خدایا کفر نمی گوییم
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/post-86.aspx
خدایا کفر نمی گوییم. این اپ من نظر علی رضای عزیز بود که گفتم اپ کنم تا همه بخوننش. راستی کنکور قبول شدم انتخاب سومم. حالا باید کنکور عملی بدم. چه میخواهی تو از جانم؟ مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی. غرورت را برای تکه نانی. به زیر پای نامردان بیاندازی. و شب آهسته و خسته. تهی دست و زبان بسته. به سوی خانه باز آیی. زمین و آسمان را کفر میگویی. اگر در روز گرما خیز تابستان. تنت بر سایهی دیوار بگشایی. لبت بر کاسهی مسی قیر اندود بگذاری. و قدری آن طرفتر. اگر روزی بشر گردی.
saba4persian.blogfa.com
Lovely - تولد!
http://www.saba4persian.blogfa.com/post-52.aspx
آیا میدانید که 1388/2/22 چه واقعه ی مهمی رخ خواهد داد؟ آیا میدانید که در روز 1388/2/22 چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا میدانید که شما بسیار وقت خود را هدر میدهید برای هیچ و پوچ؟ آیا میدانید که اگر در این روز زیبا بیایید اعتماد به نفستان به شدت بالا میرود؟ آیا میدانید که در این روز تمام افراد با اینکه نمیدانند چه خبر است کارو کاسبی آمبولانسی ها زیاد میشود؟ آیا میدانید که چه فردی در این روز متولد میشود؟ آیا میدانید که چه فرشته ی زیبایی در این روز یک سال دیگر از عمرش آغاز خواهد شد؟ یه رازی بهت بگم؟ ولی حالا از ک...
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات - سلام من امدم
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/post-83.aspx
سلام به همه دوستای گلم خوبین؟ من که خیلی خیلی خوبم. واقعا ممنون که این مدتی که نبودم منو تنها نذاشتین و بهم سر زدین. از نظرای نازتونم ممنونم. امیدوارم شما هم مثل من خوب باشین. واسه غیبتم دلیل موجه دارم. که بعد واستوم میگم. الان که ی عالمه سرم شلوغه. یه قناری وقتی تو قفسه می خونه. اما نه واسه اینکه تو لذت ببری. بلکه فقط می خونه که زنده بمونه. اما وقتی آزاده اندفعه اونه که تو رو به سارت می بره. اما این اسارت یه اسارت دوست داشتنی و خواستنیه. پس همیشه پرنده رو آزاد کن و بزار اون طور که باید بخونه. هفته چهارم...
dokhtaregomshodeh.blogfa.com
رویای خاطرات
http://www.dokhtaregomshodeh.blogfa.com/88071.aspx
میخوام بهترین خاطره ی. عمرمو واستون تعریف کنم. تولد من 17 شهریوره. همون روز قیام خونین. به خاطره اینکه 17. شب قدر و ملت شب. میریختن بیرون من دیشب. تولد گرفتم یعنی برام گرفتن. دیروز با عزیز دلم رفتم بیرون. توی یک کافی شاب قرار. کلی از دوستای من و. کلی از دوستای اون امده. بودن خلاصه کل کافی. شابو بر کردیم و جز خودمون. کسی نبود(حدود 40.30نفر. بودیم اصلا نمیتونستیم تکون. بخوریم از بس شلوغ شدیم). زدیم و رقصیدیم و مسخره. بازی کردیم و خندیدیم. گذشت بعدم رسید به. و خوشمزه که یک. به به چون من عاشق. سو تفاهم نشه ما.