mahor-87.persianblog.ir

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8802.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام ممنون كه دعا كردين . اما انگار من لايق نيستم. باز هم يك تست بيهوده و فقط يك خط! نوشته شده در سه شنبه ۲۹ اردیبهشت۱۳۸۸ساعت 8:12 توسط مامان. دوستاي گلم التماس دعا دارم ازتون. نوشته شده در دوشنبه ۲۸ اردیبهشت۱۳۸۸ساعت 13:56 توسط مامان. شيرين هستم . اين وبلاگو براي دليل زندگيم درست كردم تا هميشه خاطراتش جاويد بمونه.

nini88.blogfa.com

آغاز راه - عمل شوشو - مهموني

http://www.nini88.blogfa.com/post-75.aspx

خاطرات مامان و بابا. عمل شوشو - مهموني. سلام دوستاي گلم، هرچند انگار كسي اصلا اينجارو نميخونه! به زودي به آنهايي كه دوستشون دارم اينجارو معرفي ميكنم. هفته پيش سه شنبه 88/10/22 شوشو رفت و چشماشو عمل كرد، بيمارستان ن و. ر من هم مرخصي گرفتم ، كه مراقبش باشم ، ساعت 10 رفتيم و 2 بود كه خونه. بوديم، آن شب جلسه خانوادگي خونه ما بود، هيچ كس هم از عمل شوشو خبر نداشت. و وقتي ديدن خيلي غافلگير شدن . من هم يك طرح جديد گذاشتم و آن اينكه. مسابقه ترتيب ميداديم و جايزه ميداديم، هفته قبلش مسابقه بهترين سوتي بود. كه حالش ...

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8811.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام و صد تا سلام به دوستاي گلم . به كوچولوي نازم هم كه اين وبلاگو به عشق آن كه هنوز نيومده درست كردم سلام . 13 بهمن وبلاگم 2ساله شده و باز هم من دير براي تبريكش آمدم. امروز قبل از اينكه بنويسم داشتم گذري نوشته هاي قبلي رو ميخوندم ، روزهاي كه براي آمدن بچه لحظه شماري ميكرديم، اما چقدر طولاني شده اين مدت! اين هفته بدون دوست جون و تنهايي گذشت، فردا رئيس ميره ماموريت و ما نفس راحت ميكشيم، آخر هفته هم كه تعطيل و قصد داريم به خوشي و شادي بگذرونيم تا خدا چي بخواد.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8801.aspx

خاطرات مامان و بابا. خيلي دلم گرفته ، خيلي خسته ام ، ديگه چقدر انتظار؟ پس كي جوابمو ميدي؟ نوشته شده در یکشنبه ۳۰ فروردین۱۳۸۸ساعت 15:35 توسط مامان. شيرين هستم . اين وبلاگو براي دليل زندگيم درست كردم تا هميشه خاطراتش جاويد بمونه.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8807.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام دوستاي گلم ، حالتون خوبه؟ اول از همه ميخوام از همه دوستام كه به وبلاگم سر ميزنن و كامنت ميذارن و از همه اونهايي كه من به وبلاگشون سر ميزنم اما نظر نميذارم عذرخواهي كنم. من تو اين زمينه خيلي تنبل هستم ، هرروز به همه وبلاگها سر ميزنم اما نميدونم چرا كامنت نميذارم ( واقعا پررو هستما! و خبر آخر اينكه من از اواخر تير تا حالا حدود 5 كيلو لاغر شدم ( بگيد آفرين تا ذوق كنم. ). فكرميكنم ديگه خبرها كافي باشه و حسابي سرتون درد آمده باشه! براي همه دعا كنيدخيلي زياد.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8808.aspx

خاطرات مامان و بابا. از صبح صبر كردم ببينم كسي سالگرد ازدواج منو يادشه بهم تبريك بگه ديدم نه! خيلي پررو هستم نه؟ براي سالگرد ازدواجمون رفتيم مسافرت ، شمال ، گفته بودم كه، خوش گذشت ، خيلي خوب بود ، اگرچه يك كم تنهايي سخت بود برامون ولي خوش گذشت. فردا هم قراره عصري بريم بيرون حالا كجا معلوم نيست، حتما ميام براتون تعريف ميكنم. خيلي حرفا دارم اما وقت و موقعيتش نيست. اميدوارم به زودي بتونم بگم براتون. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ آبان۱۳۸۸ساعت 15:38 توسط مامان.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8809.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام دوستاي گلم ، حالتون چطوره ، امروز تولد 30 سالگي منه! ديگه از عدد 2 توي سنم خبري نيست، يك حس عجيبيه ، نميدونم چطور بيانش كنم، نميدونم از اين 30 سال استفاده كردم يا نه؟ آيا به سمت پيري دارم ميرم يا اينكه اول جونيه! از ديروز آماج تبريك و كادو بود كه به سمتم روانه شد. اولين تبريك و كادو رو دوست گلم هانيه بهم گفت و داد. صبح كه رسيدم شركت هانيه رو ديدم با يك پاكت بزرگ داره ميره تو آسانسور، روش هم يك نامه بود كه ميخواستم تصويرش رو بذارم اما بلد نبودم! امروز هم مهري و سحر بهم تبريك گفتن.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8805.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام ، خيلي وقت بود كه نيومده بودم و چيزي ننوشته بودم، نميشه گفت حال و حوصله نداشتم ، چرا اما وقت نداشتم. البته شايد هم حال و حوصله نداشتم! پروژه بچه دار شدن ما! هميشه به حكمت خدا اعتقاد داشتم ولي گاهي خودمو ميزدم به آن راه و گله وشكايت از خدا ميكردم ، ولي اينبار هم خجالت زده خدا شدم ، واقعا اگه تو اين يكسالي كه ما تصميم به بچه دار شدن كرده بوديم ، من بچه دار ميشدم بايد چكار ميكرديم؟ مشكلاتمون صد برابر حالا كه بچه نداريم ميشد ، ولي واي برما كه حكمت خدا رو گاهي ميخوايم كتمان كنيم.

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8810.aspx

خاطرات مامان و بابا. عمل شوشو - مهموني. سلام دوستاي گلم، هرچند انگار كسي اصلا اينجارو نميخونه! به زودي به آنهايي كه دوستشون دارم اينجارو معرفي ميكنم. هفته پيش سه شنبه 88/10/22 شوشو رفت و چشماشو عمل كرد، بيمارستان ن و. ر من هم مرخصي گرفتم ، كه مراقبش باشم ، ساعت 10 رفتيم و 2 بود كه خونه. بوديم، آن شب جلسه خانوادگي خونه ما بود، هيچ كس هم از عمل شوشو خبر نداشت. و وقتي ديدن خيلي غافلگير شدن . من هم يك طرح جديد گذاشتم و آن اينكه. مسابقه ترتيب ميداديم و جايزه ميداديم، هفته قبلش مسابقه بهترين سوتي بود. كه حالش ...

nini88.blogfa.com

آغاز راه

http://www.nini88.blogfa.com/8901.aspx

خاطرات مامان و بابا. سلام و صد تا سلام به دوستاي گلم. دوستاي گلم ، خبر خبر ، من الان مامان يك جنين 19 روزه هستم، خيلي خوشحالم ، خيلي زياد. خدايا شكرت كه منو لايق مادر شدن دونستي ، خدايا ازت ممنونم. نوشته شده در سه شنبه ۳۱ فروردین۱۳۸۹ساعت 10:57 توسط مامان. شيرين هستم . اين وبلاگو براي دليل زندگيم درست كردم تا هميشه خاطراتش جاويد بمونه.