mahnazart.blogfa.com

aminpoem.blogfa.com

تف -

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-5.aspx

یک بز پیر خسته و نومید، وقتی آهنگ رفتنش باشد طعم چاقوی تیز زیر گلوش خوش تر از طعم شیر مادرش است. گر چه تا بوده چشم این گله قصد قصاب را نمی دیده، این بز پیر خوب می داند ضجه ها ضجه های آخرش است. این بز پیر بارها دیده کار و بار جهان خراب شده، روزها را رسانده آخر ماه آخر ماه هم کباب شده. بارها گفته خوب می داند که جهان را دو نیمه ساخته اند، نیمه ای را سپرده اند به خاک، حال دنبال نیم دیگرش است. حال دنبال نیم دیگری است که در آن درک کرده اند همه عمر پروار مثل یک برگ است، مزه ی تازه مزه ی مرگ است.

aminpoem.blogfa.com

تف - ...

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-13.aspx

من خيلي كم مي شه سري به وبلاگم بزنم آخه حرفي براي گفتن نيست اگرم هست تكراري ست. اما امروز دلم گرفته خيل گرفته ولي دل و دماغ شكايت ندارم. خود كرده را تدبير نيست! خيلي وقته تنهام يعني از وقتي ازدواج كردم تنهاتر شدم، ملتي رو از خودم روندم با اون كار و چسبيدم به يك نفر امان از اين حكايت مردانه . كه دل سنگ مي خواد و پوست كرگدن. دلم از بابت اشتراك خرده، يعني شكسته ست، چاره چيه؟ شايد اگه فردايي در كار بود بيشتر سفره ي چرك دلمو باز كردم. يا حق. نوشته شده توسط امین حیدری در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 23:16 لینک ثابت.

aminpoem.blogfa.com

تف -

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-7.aspx

از ستون های بی سر تخت جمشید. و از چارقد-سیاه مادرت. چیزی یادت می آید. یا فقط آن سوی جغرافی. گبه های ایرانی حراج می کنی؟ بر گ رده ی گربه نشسته ای. و در آیینه ی تهی دستت. تبارک الله ت را ماااا می کشی؟ به گاو هم که بگویی. بس سینه هایی را که. دور از چشم مادر لیس می زنی. حلال ت نمی کند. ای بخت نامراد گذاشته زیر سنگ،. جان از حریق تشنه به در بردی! قرار به کجا بردی؟ افسوس خیلی ها بودی. از کلاغی که بر پیشانی مادرت نشست. فردا که کلاغ از سرش باز می کنند. تو داری آن سوی جغرافی. بستنی های جوان ترت را لیس می زنی.

aminpoem.blogfa.com

تف

http://www.aminpoem.blogfa.com/9109.aspx

من خيلي كم مي شه سري به وبلاگم بزنم آخه حرفي براي گفتن نيست اگرم هست تكراري ست. اما امروز دلم گرفته خيل گرفته ولي دل و دماغ شكايت ندارم. خود كرده را تدبير نيست! خيلي وقته تنهام يعني از وقتي ازدواج كردم تنهاتر شدم، ملتي رو از خودم روندم با اون كار و چسبيدم به يك نفر امان از اين حكايت مردانه . كه دل سنگ مي خواد و پوست كرگدن. دلم از بابت اشتراك خرده، يعني شكسته ست، چاره چيه؟ شايد اگه فردايي در كار بود بيشتر سفره ي چرك دلمو باز كردم. يا حق. نوشته شده توسط امین حیدری در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 23:16 لینک ثابت.

aminpoem.blogfa.com

تف -

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-10.aspx

از تن ت نوشیدیم. و در تن هایی ت شاشیدیم. هر وقت که در تن ت تلو تلو می رفت. هیچ وقت لو نرفت! همیشه همه را دوست تر داشت. از تو که دور تر نمی خواستی ش. مادران همه ی دنیا را می خواست. و من حالا زن های همه. نوشته شده توسط امین حیدری در سه شنبه سوم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 22:53 لینک ثابت. نه می توانند بارت کنند. نه قلاده ات بزنند. تنها بازوانی می خواهی. که ازخیر آدمیان رهایت سازد. که بر حماقت شان سیر بنگری. Designing and Supporting Tools By WebGozar.

aminpoem.blogfa.com

تف -

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-6.aspx

آنقدر صغرا کبرا کنید. تا مادر هرچه ادبیات را. به پدرهای ناخوانده ی فلسطه پیوند بزنید. هر چه گوش از شما پر تر سینه از شما خالی تر. حافظ را که گذاشتید برای فالگیرها. دیگران را رها کنید. از اعتراض سودی نبرده به تمارض می افتید. به ذرتشت های نفهمیده تان سوگند نخورید. که نیچه هم چنین نخورد. که شما در دروغش گویا ترید. به نقض دیگران مشغول و از تناقض های خود بی خبر. کتاب هایی که نخواندید. کمتر از ادعاهایی که کردید نیست. این شما و این سرزمین موعود. حالا چه گلی بر سرش زده اید. چشمش نبوده عصایش را نیز ربوده اید.

aminpoem.blogfa.com

تف

http://www.aminpoem.blogfa.com/9103.aspx

تا زمستان چه فرقي خواهي كرد كه جاي ميوه برگ برگ مي افتي؟ نوشته شده توسط امین حیدری در چهارشنبه هفدهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 14:22 لینک ثابت. نه می توانند بارت کنند. نه قلاده ات بزنند. تنها بازوانی می خواهی. که ازخیر آدمیان رهایت سازد. که بر حماقت شان سیر بنگری. Designing and Supporting Tools By WebGozar.

aminpoem.blogfa.com

تف

http://www.aminpoem.blogfa.com/9002.aspx

و چند کار قدیمی تر از سال های ۸۰ به بعد برای آشنایی دوستان جدیدم با سوابق شعری م. هنوز خواب نبوديم توي ايوان ها. كه بي ملاحظه بالا گرفت هذيان ها. زنان حلقه زده، حلقه هاي تازه عروس. زنان خوش رقص و خوش لباس و عريان ها. و خانه ها با نقش و نگار تجريدي. شرابهاي لبالب كنار بريان ها. و خواب مرگ قشنگي است با ارادة تن. و مرگ خواب خوشي شد درون شريان ها. و بعد خاكستر هاي خالي از تو و خون. نشست روي زغال سياه قليان ها. از اين به بعد شما هم به روح معتقديد. از اين به بعد در اين شعر مرگ انسان ها. نيمه اي ار آدم عبوس؟

aminpoem.blogfa.com

تف -

http://www.aminpoem.blogfa.com/post-9.aspx

و چند کار قدیمی تر از سال های ۸۰ به بعد برای آشنایی دوستان جدیدم با سوابق شعری م. هنوز خواب نبوديم توي ايوان ها. كه بي ملاحظه بالا گرفت هذيان ها. زنان حلقه زده، حلقه هاي تازه عروس. زنان خوش رقص و خوش لباس و عريان ها. و خانه ها با نقش و نگار تجريدي. شرابهاي لبالب كنار بريان ها. و خواب مرگ قشنگي است با ارادة تن. و مرگ خواب خوشي شد درون شريان ها. و بعد خاكستر هاي خالي از تو و خون. نشست روي زغال سياه قليان ها. از اين به بعد شما هم به روح معتقديد. از اين به بعد در اين شعر مرگ انسان ها. نيمه اي ار آدم عبوس؟