maahour.blogfa.com
لحظه های یک منلحظه های یک من -
http://maahour.blogfa.com/
لحظه های یک من -
http://maahour.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
لحظه های یک من | maahour.blogfa.com Reviews
https://maahour.blogfa.com
لحظه های یک من -
maahour.blogfa.com
لحظه های یک من - تو بمان...
http://www.maahour.blogfa.com/post/13
لحظه های یک من. شانه ات مجاب ام می کند. در بستری که عشق. زلال شانه های ات. هم چنان ام عطش می دهد. در بستری که عشق. مجاب اش کرده است. نوشته شده در ساعت توسط ماهور.الف. آخر به چه درد می خورد. این که جای پای تو را.
لحظه های یک من
http://www.maahour.blogfa.com/posts
لحظه های یک من. جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲. پنجشنبه سوم مرداد ۱۳۹۲. جمعه سی و یکم خرداد ۱۳۹۲. چهارشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۲. پنجشنبه دوم خرداد ۱۳۹۲. چهارشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۲. چهارشنبه سی ام اسفند ۱۳۹۱. جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۱. جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱. بی تو به سر نمی شود. دوشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۱. چهارشنبه بیستم دی ۱۳۹۱. چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۱. دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۱. یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم! دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۱. جمعه پنجم آبان ۱۳۹۱. من را صرف کن! یکشنبه سی ام مهر ۱۳۹۱.
لحظه های یک من - در من نپیچ!
http://www.maahour.blogfa.com/post/14
لحظه های یک من. آمده ای، خیلی دیر آمده ای! نشسته ای پشت پنجره ی نگاه خودبین ات و فاتحانه لبخند می زنی! به خیال ات همه چیز، هنوز مثل گذشته است و من این همه فاصله را از خودم نگریخته ام. کمی آرام تر شده ای ، سر به راه تر، خواستنی تر! وقتی عشق های گذشته را از صندوقچه ات بیرون می کشی، لبخندی بزرگ بر لبانت نقاشی می شود، لبخندی گرم. راه درازی آمده ایم، هرکدام در مسیر خودمان. بزرگ شده ایم، در این راه ها قد کشیده ایم، سر به زیر شده ایم. راستی چه قدر شبیه من شده ای! و من شبیه تو! درخت که می شوم. کشتی که می شوم.
لحظه های یک من - بگذریم!
http://www.maahour.blogfa.com/post/21
لحظه های یک من. شبی که خیال صبح شدن نداشت. شبی که در اوج گرما یک نفر لرزید. شبی که عشق مرا نفرین کرد. شبی که دل هم مرا نفرین کرد. شبی که تو از من پرسیدی. و از حسی گفتی که من به آن ایمان داشتم. و آن شب، حست باز مرا لو داده بود. و باز تو می خواستی از زبان خودم بشنوی. اما مرا یارای گفتن نبود. گویی قفل خموشی بر دهانم زده بودند. سکوت و سکوت از من. اصرار و اصرار از تو. گفتم که نمی توانم. اما تو باز هم اصرار کردی. شوقی در صدایت بود. و من می دانستم که منتظر شنیدن چه هستی. حست درست گفته بود. در دلم غوغایی بود.
لحظه های یک من
http://www.maahour.blogfa.com/1391/09
لحظه های یک من. با من بگو از لحظه هایت. آن گاه که گام زنان غرق هزاران اندیشه ای،. آن گاه که لبخند می زنی ، نظاره می کنی. با من بگو از اندیشه هایت. آن هنگام که هزاران فکر پرواز در تو جاری است،. آن هنگام که پر از هوای رفتن ای. با من بگو از عاشقی هایت. لحظه های بی تکرار،. لحظه های سکوت، تشویش! با من بگو از تنهایی هایت. از آن چه دیده ای،. سخنانی که شنیده ای،. جاهایی که گذر کرده ای،. سنگ فرش ها، کوچه ها، خیابان ها. با من از خود بگو. من به تمام لحظه هایت عاشق ام. نوشته شده در ساعت توسط ماهور.الف.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
فلسفه، ادبيات، موسيقي - عشق فيثاغورسي!
http://www.pedram51.blogfa.com/post-17.aspx
آقا معلم گفت: مثلث را تعريف كن. گفتم: مثلث سه ضلع دارد: يك ضلع من، يك ضلع او، و قاعده عشق. بچه ها خنديدند و آقا معلم اخم كرد. گفت: از دايره بگو. گفتم: دايره منم به مركز او با شعاعي از عشق كه ما را به هم مي رساند. هيچكس نخنديد. بچه ها در سكوت انگار به چيزي فكر مي كردند،. نوشته شده در شنبه ۳ شهریور۱۳۸۶ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! هذيان هاي گاه و بيگاه. آنها كه دوستشان دارم. به آرامي گذر كردن. سفر از پیش تو هرگز نتوانم. لحظه های یک من.
فلسفه، ادبيات، موسيقي - يك سئوال فلسفي!
http://www.pedram51.blogfa.com/post-16.aspx
لايب نيتس فيلسوف و رياضيدان آلماني موضوع مهمي را با مثال جالبي مطرح ميكند. مينويسد: فرض كنيم كه به شما بگويند حاضري همين حالا پادشاه چين بشوي بشرطي كه تمام گذشته ات را فراموش كني؟ اين چه تفاوت دارد با اينكه شما دقيقا همين حالا بميريد و دقيقا در همين لحظه پادشاهي در چين خلق شود؟ من پدرام هستم. اما چه چيزي باعث مي شود كه من همين پدرام باشم؟ پس منتظر نظرات و نقدهايتان هستم. نوشته شده در یکشنبه ۲۱ مرداد۱۳۸۶ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! به آرامي گذر كردن.
فلسفه، ادبيات، موسيقي - شايد باز هم خداحافظي!
http://www.pedram51.blogfa.com/post-30.aspx
شايد باز هم خداحافظي! نميتونم. دست كم توي اين شرايط نميتونم. نميتونم باشم و رنج بكشم. خودمو گول بزنم كه همه چي مث هميشه ست. نميتونم ديگران رو گول بزنم كه باور كنن برگشتم. برنگشتم. هيچوقت. گمان ميكنم نميتونم هم برگردم. دست كم تا. نوشته شده در پنجشنبه ۵ اردیبهشت۱۳۸۷ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! هذيان هاي گاه و بيگاه. آنها كه دوستشان دارم. به آرامي گذر كردن. سفر از پیش تو هرگز نتوانم. لحظه های یک من.
فلسفه، ادبيات، موسيقي - عشق: از دیروز تا امروز
http://www.pedram51.blogfa.com/post-35.aspx
عشق: از دیروز تا امروز. اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده . شک نکن که فقط یه الافه و هیچ درگیری عشقی با کسی نداره! اصلا چه معنی میده آدم چیزی بخواد و دیگران یا طبیعت مخالف باشن؟ بچه های امروز که از وقتی چشم باز می کنن با اولین اخم، همه چی براشون فراهم میشه (مبادا که خدای نکرده عقده ای بار بیان! عاشق امروزی برای اظهار عشق به دختر محبوبش با یه قیافه خسته و داغون میگه که دیشب تا صبح پنج تا لیوان مشروب خورده یا مثلا یه پاکت سیگار کشیده. دختر هم بر خلاف دخترهای عقب افتاده (! هذيان هاي گاه و بيگاه. آنها كه دوس...
فلسفه، ادبيات، موسيقي - تونل
http://www.pedram51.blogfa.com/post-37.aspx
حس میکنم چهل ساله توی یه قطار نشستم و قطار هم توی یه تونل تاریک داره حرکت می کنه. یادم نمیاد قبل از اینکه وارد تونل بشم روز بود یا شب، اما همش امیدوارم وقتی از تونل خارج میشم نور روز رو ببینم. از اینهمه سیاهی و تاریکی کلافه شدم. نوشته شده در یکشنبه ۲۹ اردیبهشت۱۳۹۲ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! هذيان هاي گاه و بيگاه. آنها كه دوستشان دارم. به آرامي گذر كردن. سفر از پیش تو هرگز نتوانم. لحظه های یک من.
فلسفه، ادبيات، موسيقي - "من" و "مخاطب" (3)
http://www.pedram51.blogfa.com/post-21.aspx
من و مخاطب (3). يكي ميگفت چقدر خوبه آدم دست و پا نداشته باشه. كه چي بشه؟ كه يكي از كنارش رد بشه و در لطف و صنع خداي در بمونه! آها، صبح داشتم تلفني با محمد صحبت ميكردم قضيه اين روباه بي دست و پا پيش اومد الان يهو يادم اومد. بايد بنويسم؟ خب طرف عشقش كشيده . نه خب، مگه عشقيه؟ مگه اونموقع ها در مورد داستايوسكي اين چيزا رو ميگفتن؟ خب ميمردي ميرفتي پي كارت. فقط پول تجديد چاپ كتابات ميره توي جيب ورثه! اوه، بابك يادم رفت. نامه چي ميخواست؟ ولش كن . چقدر مزخرف نوشتم. خنده م گرفت! آنهم با سانسور و نقطه چين! آيا حتي...
فلسفه، ادبيات، موسيقي - "من" و "مخاطب" (1)
http://www.pedram51.blogfa.com/post-19.aspx
من و مخاطب (1). آنقدر از بدو خلقت توي سرمان زده اند كه حالا ديگر اگر كسي هم كاري به كارمان نداشته باشد، توي خلوت خودمان، زبانمان را قيچي ميكنيم و هميشه در وقت نوشتن، يك "پاك كن" فرد اعلا كنار دستمان مي گذاريم و از هر دو جمله يكي را چنان با ظرافت و دقت پاك ميكنيم كه اثرش حتي از صفحه ضمير خودمان هم پاك مي شود! علت اصلي اين بيماري را شايد در نوع فرهنگ و تاريخ ما بايد جستجو كرد. در چه شرايطي اعتماد آدمها از يكديگر سلب ميشود؟ چرا آدمها در ارتباطاتشان با يكديگر چنان رفتار مي كنند كه انگار به بازي شطرنج مشغولند؟
فلسفه، ادبيات، موسيقي - اسیران خاک
http://www.pedram51.blogfa.com/post-34.aspx
پیرمرد عصازنان از کنارم می گذشت. جعبه خرما را نزدیک بردم و تعارف کردم. ایستاد. یکی برداشت. گفت: خدا رحمت کنه. گفتم: خدا همه اسیران خاک رو بیامرزه. خندید به قبرها اشاره کرد و گفت: اونا که رفته ن. "اسیر خاک" ماییم که هنوز. هستیم و جرأت نداریم دل از این خاک بکنیم. خرما را به دهانش گذاشت و عصازنان دور شد. من ماندم با جعبه خرما در دست که دیگر مطمئن نبودم برای طلب آمرزش چه. نوشته شده در یکشنبه ۵ آذر۱۳۹۱ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! هذيان هاي گاه و بيگاه.
فلسفه، ادبيات، موسيقي - "من" و "مخاطب" (4)
http://www.pedram51.blogfa.com/post-23.aspx
من و مخاطب (4). اگه اينطور نيست، تا چه حد از اين پنهانكاري مقبول و معقوله؟ و فرض كنيم كه "آدم" دركي هنري هم از دنيا ميتونه داشته باشه (يه فرض محال، چون درك هنري در فرآيند تكامل بشر شكل گرفته و در اساس، يه عنصر اجتماعيه) در چنين وضعي آيا ممكنه "آدم" دست به نوشتن يه رمان ببره؟ مثلا چيزي مثل "برادران كارامازوف"؟ اصطلاحات عربي بكار ببرم يا انگليسي؟ نوشته شده در یکشنبه ۱ مهر۱۳۸۶ساعت توسط پدرام. بالاترین سکوت، خاموشی نیست، سخن گفتن است. می نویسم که هیچ نگفته باشم! هذيان هاي گاه و بيگاه. آنها كه دوستشان دارم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
Domain Default page
If you are seeing this message, the website for is not available at this time. If you are the owner of this website, one of the following things may be occurring:. You have not put any content on your website. Your provider has suspended this page. Please login to to receive instructions on setting up your website. Plesk provides several test pages that you can use for checking the scripting features, testing database connections and mail sending. Click an icon to see test pages for different scripts:.
Maahoole
Kauplus suletud alates 08.08.2011! Aitähh kõigile toredatele klientidele, me kindlasti kohtume veel! Saidil on 2 külalist. Designed by pc-didi, modified by wrongrabbit.
Suspended Domain
This account has been suspended. Either the domain has been overused, or the reseller ran out of resources.
مهدکودک ماه و ستاره
مهدکودک ماه و ستاره. آشنایی با تمامی نقاط کره زمین از جمله دریا و کوه و جنگل و غیره نقاشی و نصب ان بر روی کره ی زمین. چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ] [ 13:7 ] [ موسس ] . آشنایی کودکان با ساحل و دریا. آشنایی با موجودات آبزی. آشنایی با سنگهای دریایی. چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ] [ 12:13 ] [ موسس ] . روشهای موثر برای حرف شنوی در کودکان. همه ما می خواهیم فرزندانمان حرف شنو باشند . وقتی فریاد می زنیم که بایست! ۱- برخورد مثبت داشته باشید. آفرین که یک لیوان شیر خوردی . حالا بیا کمی تخم مرغ بخور . اگر فرزند...
Maa Hospital
Welcome to Maa Hospital. . ! Maa Hospital is one of the Multi Specialty Hospital located in Dewas, the heart of incredible Madhya Pradesh. Maa Hospital has been envisioned with the aim of bringing to India the highest standards of medical care for the common men. Maa Hospital with the dedicated team of Doctors provides the medical services to all patients with care, compassion and commitment. Design and Developed by :. Free Ambulance Pickup From Dewas and Indore. Separate Quarters for Doctors and Nurses.
لحظه های یک من
لحظه های یک من. شبی که خیال صبح شدن نداشت. شبی که در اوج گرما یک نفر لرزید. شبی که عشق مرا نفرین کرد. شبی که دل هم مرا نفرین کرد. شبی که تو از من پرسیدی. و از حسی گفتی که من به آن ایمان داشتم. و آن شب، حست باز مرا لو داده بود. و باز تو می خواستی از زبان خودم بشنوی. اما مرا یارای گفتن نبود. گویی قفل خموشی بر دهانم زده بودند. سکوت و سکوت از من. اصرار و اصرار از تو. گفتم که نمی توانم. اما تو باز هم اصرار کردی. شوقی در صدایت بود. و من می دانستم که منتظر شنیدن چه هستی. حست درست گفته بود. در دلم غوغایی بود.
Association, Mississippi Association of Affordable Housing Providers Home
Promoting and Providing Affordable Housing for all Mississipians. For additional info email:. County rejects tax objections regarding certain Section 42 properties. September 2, 2016. 8220;This matter has been litigated, and Humphreys County went to the Mississippi Supreme Court. Since these are rent-controlled units, the assessment is low,” said Monroe County Board of Supervisors Board Attorney David Houston. The four properties’ assessments are divided by seven taxing districts including school d...
maahpanda-san (Marcel Amorim ^__^) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Traditional Art / Student. Deviant for 8 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 242 weeks ago. You can drag and drop to rearrange.
Maah Perucci
Quinta-feira, 26 de abril de 2012. Voltei mais uma vez, depois desse tempo todo sem postar rs. Bom, tô aqui mais uma vez, rescém ganhado mais um presente de DEUS, minha. Vou dar uma saída, daqui a pouco tô de volta. Compartilhar com o Pinterest. Voltei mais uma vez, depois desse tempo todo sem postar rs. Bom, tô aqui mais uma vez, rescém ganhado mais um presente de DEUS, minha. Vou dar uma saída, daqui a pouco tô de volta. Compartilhar com o Pinterest. Terça-feira, 14 de junho de 2011. Tô meio sem grana,...
ماه پیشونی
من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم. دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم. قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم. عشق را دوست دارم ولی از مرد ها می ترسم. کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم. سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم. من می ترسم پس هستم. این چنین می گذرد روز و روزگار من. من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم. من چه در وهم وجودم ، چه عدم ، دل تنگ ام. از عدم تا به وجود آمده ام ، دل تنگ ام. روح از افلاک و تن از خاک ، در این ساغر پاک. نشد از یاد برم خاطره ی دوری را.
