lahzehayerangi.blogfa.com
لحظه های رنگیلحظه های رنگی -
http://lahzehayerangi.blogfa.com/
لحظه های رنگی -
http://lahzehayerangi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
63
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.25 sec
SCORE
6.2
لحظه های رنگی | lahzehayerangi.blogfa.com Reviews
https://lahzehayerangi.blogfa.com
لحظه های رنگی -
lahzehayerangi.blogfa.com
لحظه های رنگی
http://www.lahzehayerangi.blogfa.com/posts
چهارشنبه پنجم خرداد ۱۳۸۹. جمعه بیست و هفتم فروردین ۱۳۸۹. جمعه سیزدهم فروردین ۱۳۸۹. جمعه بیست و پنجم دی ۱۳۸۸. سه شنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۸۸. یکشنبه هشتم آذر ۱۳۸۸. چهارشنبه سیزدهم آبان ۱۳۸۸. اندر احوالات چین و ماچین. سه شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۸. سه شنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۸. شنبه یازدهم مهر ۱۳۸۸. یکشنبه پنجم مهر ۱۳۸۸. جمعه ششم شهریور ۱۳۸۸. یکشنبه یکم شهریور ۱۳۸۸. دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۸۸. یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۸. یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۸. Powered by BLOGFA.COM.
لحظه های رنگی - بلاخره تونستم!
http://www.lahzehayerangi.blogfa.com/post-16.aspx
سلام دوستهای عزیزم.خوبین؟ واااای اینقد این یه ماه کار داشتم داشتم که خدا میدونه. اولا باید گزارش عملکرد پژوهشیمونو میدادم! حالا این که گفتم چیه؟ یعنی که تمام مقالات citation مقالات impact factor هزارتا چیز دیگرو در میاوردم که ببرم دانشگاه که به مرکزمون امتیاز بدن.۱۵۶ تا مقاله بود ها! ولی حدس بزنین چی شد؟ خستگییمون حسابی در اومد.ولی رئیس بیمارستانمون که رئیس مرکز تحقیقاتمون هم هست جایزه نداد بهم. ولی اون همکار رو اعصابم که گفته بودم متخصص ژنتیکه و عکس تولش همش رو کامپیوتر مرکز تحقیقاتمونه خوب؟ نمیدونم چرا...
لحظه های رنگی
http://www.lahzehayerangi.blogfa.com/8807.aspx
اندر احوالات چین و ماچین. ببخشید که دیر دارم اپ میکنم اخه نبودم.با داداشمو شوشو رفته بودیم شمال.حالا خاطراتشو واستون در پستهای بعدی حتما میگم. این بار میخوام واستون از خاطرات سفر چین بگم که عید رفتیم. والا بنده بی تقصیرم .مامانم یه عصر روز زمستونی بهم گفت عروس جون چین رو دوست داری؟ منم از همه جا بی خبر گفتم بعععععله. به همین سادگی و راهی شدیم. ما کجا چین کجا! چشمتون روز بد نبینه اولا ۳ ساعت توی فرودگاه معطل شدیم.چرا؟ چون ایران ایر بود! سوار هواپیما که شدیم ۳ ساعت دیگه هم معطل شدیم.چرا؟ شروع کردیم به خوردن.
لحظه های رنگی
http://www.lahzehayerangi.blogfa.com/8808.aspx
سلام دوست جونها.خوبین؟ ما هم خوبیم.اول که شوشو یه هفته سر کار نمیره یعنی تعطیلشون کردن به خاطره انفولانزای مهربون و عزیز که تازگیها تشریف اورده و نمیدونم چرا زودتر زحمتو کم نمیکنه. موج بعدیش هم اوائل دی قراره بیاد.ااااااااااااااه. طرح منم که فعلا هنوز جاش معلوم نشده! نکته بعدی اینکه ماذر بززگ علیرضا هفته پیش بعد ۱۰۴ سال به دیدار حق تعالی شتافتندو مارو غمگین کردن. خاله عزیزم هم از امریکا اومده پیش ما که واسه دختر خالم که یه چند ماه دیگه عروسیشه طلا و وسائل سفره عقد بخره. چون خرو پفهاش ادمو روانی میکنه.
لحظه های رنگی
http://www.lahzehayerangi.blogfa.com/8806.aspx
سلامنمیدونم چرا امروز همین جوری دلم خواست از روزای اولمون واستون بگم. دوران پزشکی ۷ ساله.تازه اگه عقب نیوفتیو سر موقع تموم کنی.این سالهای طولانی باعث میشه که نسبت به همه همکلاسیات یه شناخت نصفه نیمه پیدا کنی. منو علیرضا همکلاس نبودیم.اون یه سال از من بالا تر بود.صبحها میرفتیم بیمارستانو بعدش کلاسهای طولانی و خسته کننده داتشگاه تا ساعت ۶ بعداظهر. علیرضا اولین بار منو سر کلاس عفونی دید یعنی من عفونی داشتمو داشتم تند تند با دوستم الی از پله ها بالا میرفتیم که بله گویا علی منو دید. و یه دل نه صد دل گرفتار شد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
.... این یک زندگیست
http://www.in-yek-zendegist.blogfa.com/9010.aspx
یکشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۰ 9:19. این پستم حذف شده! پنجشنبه هشتم دی ۱۳۹۰ 9:36. ش کل ک هاے ع روس ک. شکلک هاے آین از. بهووونه دات آی آر. دختری از فصل بهار *. ساغر 1 دختر ورنا *. روز نوشت ها *. دنیای این روزهای من *. می نویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد*.
مـــــــــــــــــــــــــادر - فوری
http://www.s-mathar.blogfa.com/post-109.aspx
سلام به همه ی دوستای گلم. امتحانام شروع شده و درگیر امتحانا هستم. اگه می بینین نیستم یا اینکه نظری به نوشته هاتون نمی. دم دلیلش همینه ولی همیشه تحت هر شرایطی اینو بدونین که می یام و نوشته هاتونو می خونم. دوستون دارم و ازتون می خوام واسم دعا کنین که امتحانا رو با موفقیت پشت سر بزارم. نوشته شده در یکشنبه سیزدهم دی ۱۳۸۸ساعت 15:14 توسط سانی. خاطرات خصوصی یک دختر.
مـــــــــــــــــــــــــادر - برنامه های شخصی . . .
http://www.s-mathar.blogfa.com/post-113.aspx
برنامه های شخصی . . . دو هفته می خوام برم آرایشگاه بالاخره موفق شدم بعد از کلی کلنجار رفتن آخر سر رفتم ولی یخ کردم. هوا خیلی سرده با اینکه آرایشگاه نزدیکه و با ماشین هم رفتم ولی خیلی سرد بود. خوب بود خوشم اومد کلی خوشگل شدن این ابروهام. تصمیم گرفتم دکور اتاقمو عوض کنم یه چیزایی در نظر دارم ولی دقیقا نمی دونم چیکار کنم میخوام. قبل از اینکه ترم جدید شروع بشه به کارام برسم و با خیال راحت ترم رو شروع کنم و یکی از دغدغه های. من که همیشه آرامش بخش هم هست همین دکور اتاقه اگه شما هم نظری در مورد دکور اتاق دارین.
مـــــــــــــــــــــــــادر - با این اینترنتشون ...
http://www.s-mathar.blogfa.com/post-114.aspx
با این اینترنتشون . کلی نوشتم از این چند روز ولی با این وضعیت اینترنت اهواز کلش پاک شد تا چند وقت پیش از دست این. بلگفا نمی دونستم چیکار کنم این دفعه نوبته اینترنته اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه اینقدر سرعتش پایین بود که. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 7:45 توسط سانی. خاطرات خصوصی یک دختر.
مـــــــــــــــــــــــــادر - دیر هنگام
http://www.s-mathar.blogfa.com/post-108.aspx
چه زود این تعطیلات گذشت با اینکه از روز پنج شنبه از شرکت که رفتم خونه تا امروز که دوشتبه بود از. خونه بیرون نیومدم و در کل تنها بودم ولی بازم واسم خیلی دوست داشتنی بود حقیقت اینه که تنهایی. آرومم می کنه یه جورایی اون موقع خودم هستم با خودم آرامش عجیبی دارم و مخصوصا این شبا که. تنها بودم واقعا خیلی خوب و وضف نشدنی بود چه حیف که خیلی زود تمام شد. و مجبور شدم بیام. شرکت اینجا رو هم دوست دارم ولی الان عصبی هستم خیلی بی دلیل عصبی هستم و عجیب خوابم. نمی دونم چرا ! خاطرات خصوصی یک دختر.
مـــــــــــــــــــــــــادر - روزانه ...
http://www.s-mathar.blogfa.com/post-110.aspx
این روزا اکثرا درگیر امتحانا هستم ولی نمی دونم چرا اینقدر خوابم می گیره. هر چقدر می خوام زیاد درس بخونم ولی نمی دونم چرا خوابم می بره و نمی شه به هر حال من که سهم خودمو انجام می دم و درس می خونم خلاصه راضی هستم به رضای اون . اخرین امتحان هم باید ۲۷/۱۰/۸۸ بدم و دیگه تمام می شه و به لطف خدا ازاد می شم و می تونم راحت بخوابم ولی خودمونیم وقتی امتحان ندارم دیگه خوابم نمی یاد. همیشه گفتم که این شرکت حکم خانواده منو داره. زیاد نمی تونم باشم باید برم کار زیاده. خاطرات خصوصی یک دختر.
مـــــــــــــــــــــــــادر
http://www.s-mathar.blogfa.com/8809.aspx
اصلا نمی دونستم که شب یلداست با بابا بیرون بودم داشتم کمکش کاراشو انجام می دادیم واسه فردا که باید بره مسافرت می خواد بره پیش آجی جونم که ترکیه است بعد که کارا رو انجام دادیم گفت بریم هیئت داداشت. وای که چقدر من از همه جا بیخبرم نمی دونستم داداشم هیئت گذاشته خلاصه رفتیم اونجا خدا اجرشون بده خیلی خوب بود و کلی با دل و جون داشتن واسه امام حسین (ع ) به مردم خدمت می کردن انشالله که آقا حسین اجرشون رو بده و ازشون قبول کنه. خلاصه شب یلداتون خوش بگذره وکلی خوش باشین. دیشب یه خواب خیلی عجیب دیدم خیلی رفتم تو فکر.
.... این یک زندگیست
http://www.in-yek-zendegist.blogfa.com/9111.aspx
اول از همه خعلی ببخشید نبودم! بنا به دلایل عدیده! طی این مدته مادر شوهر دو بار اومد تهران که یکیش به عمل آنژیو منجر شد! و دوهفته تهران موند! خوب یه هفتش خونه ما بود که روزای آخر دیگه کار داشت به زد و خورد میکشید. از بس رو اعصابم بود! اما خوب دیگه چه میشه کرد! اهم اخبارم این س: جاری جان بعد چهار ده سال از بچه اولشون! خودش که میگفت نا خواسته اس! ااما لحنش اینو نم گفت خیلی خوشحال و شنگول میزد! تا باشه از این ناخواسته ها مادر! دیرزو در راستای همون هوس تغییرات! بنا به روایت بقیه خیلی خوف شده! که ظرفش خالی شه!
.... این یک زندگیست - سلام
http://www.in-yek-zendegist.blogfa.com/post-236.aspx
اول از همه خعلی ببخشید نبودم! بنا به دلایل عدیده! طی این مدته مادر شوهر دو بار اومد تهران که یکیش به عمل آنژیو منجر شد! و دوهفته تهران موند! خوب یه هفتش خونه ما بود که روزای آخر دیگه کار داشت به زد و خورد میکشید. از بس رو اعصابم بود! اما خوب دیگه چه میشه کرد! اهم اخبارم این س: جاری جان بعد چهار ده سال از بچه اولشون! خودش که میگفت نا خواسته اس! ااما لحنش اینو نم گفت خیلی خوشحال و شنگول میزد! تا باشه از این ناخواسته ها مادر! دیرزو در راستای همون هوس تغییرات! بنا به روایت بقیه خیلی خوف شده! که ظرفش خالی شه!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
63
lahzehayenabezendegi.blogfa.com
از اسمان طلا می بارد
از اسمان طلا می بارد. باخداباش وپادشاهی کن بی خداباش و هرچه خواهی کن. سلامتصمیم گرفته بودم دیگه نیام وبلاگم ودیگه ننویسم اما بعد دیدم به جای پاک کردن صورت مسئله بهتره. حلش کنم قضیه اینه که چند شب پیش دوست عزیزی با من تماس گرفت ومنو وبلاگمو حسابی کوبوند و انتقاد. کردوقتی باهام حرف میزد احساس کردم پشت میزمحاکمه نشسته و منم به عنوان یه متهم رو به روش اون. خیلی راحت و ساده حرف میزدوالحق هم که خوب حرف میزد و خیلی رو حرفاش تسلط داشت هرازگاهی هم نظرمنو. به من میگفت چرا وبلاگ می نویسی؟ حالا که دارم فکر می کنم می...
lahzehayeniyayesh.mihanblog.com
نیایش ونماز
سه شنبه 26 شهریور 1392. نوشته شده توسط: ریحانه دانشور. جان پیش تو خواهش نشستن دارد. دل در حرمت شوق شکستن دارد. چون پنجره آفتاب بر پنجره است. هر روز دخیل اشک بستن دارد. میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد. سه شنبه 26 شهریور 1392. نوشته شده توسط: ریحانه دانشور. به نام زیبا ترین زیبا ها. سلام اقا امام رضا(ع) تولدتون مبارک خیلی دلم می خواست. الان توی حرمتون باشم خیلی دلم برای صفای صحن. سقا خانه تنگ شده الان بهتون نیاز دارم. اگه الان حرم شما بودم تمام دنیا رو بهم می دادن. دلم می خواست الان می تونستم یک گوشه.
lahzehayenoghrei.persianblog.ir
دانلود فیلم و آهنگ
دانلود فیلم و سریال رایگان. دانلود سریال زیرهشت با کیفیت بالا. دانلود سریال لیسانسه ها با کیفیت عالی. دانلود رایگان سریال کیمیا. دانلود فیلم و سریال (۱). سریال زیر هشت (۱). ابزار رایگان وبلاگ (۱). سریال لیسانسه ها (۱). دانلود سریال کیمیا (۱). دانلود سریال کیمیا با کیفیت عالی (۱). دانلود سریال لیسانسه ها (۱). دانلود سریال لیسانسه ها با کیفیت عالی (۱). دانلود رایگان سریال زیر هشت (۱). دانلود سریال زیر هشت (۱). دانلود سریال زیر هشت با کیفیت عالی (۱). دانلود فیلم و سریال رایگان. دانلود فیلم و آهنگ.
لحظه های پرواز
تا بکشم من پر. تا بروم تا اوج. تو صدایم کن تا بزنم فریاد! نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 15:31 توسط فریاد. خدای مهربانم میدانی میزبان خوبی نیستی؟ دیگر به قلبت سفر نمیکنم. تو بیا مهمان قلب کوچک من باش. من با تمام کوچکی و تهی بودنم عاشقی میکنم برای مهمانم! بیا که گل های کوچک احساسم بی تاب دستهای نوازشگر تو هستند. تو مهمان نیستی . بیا که خانه دلتنگ صاحبخانه ست. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۴ساعت 10:23 توسط فریاد. به لب رسیده جان! دارم به غربت چشمان شهر عادت میکنم. به لب رسیده جان! نه شع...
لحظه های رهایی
جمعه بیستم دی 1392 ] [ 20:2 ] [ زهرا ] . گاهی دلم هوای تو را می کند. هوای آن خنده های از ته دلت. به پاسخ سوال هزار باره تکراری ام. بگذار هزاران بار بپرسمش. به خنده ات،دوباره نو می شود. چهارشنبه بیست و نهم آبان 1392 ] [ 23:57 ] [ زهرا ] . یکشنبه سی و یکم شهریور 1392 ] [ 23:44 ] [ زهرا ] . دل آدم گرم می شود به. این مطلب رو یکی از دوستانم روی کاغذی نوشته و برایم فرستاده بود ،فکر کردم شاید انتشارش در اینجا ،همان حس خوب را به شما هم منتقل کند:. دل آدم .چه گرم می شود گاهی ساده. به یک دلخوشی کوچک. به یک شاخه گل.
لحظه های رنگی
سلام دوستهای عزیزم.خوبین؟ واااای اینقد این یه ماه کار داشتم داشتم که خدا میدونه. اولا باید گزارش عملکرد پژوهشیمونو میدادم! حالا این که گفتم چیه؟ یعنی که تمام مقالات citation مقالات impact factor هزارتا چیز دیگرو در میاوردم که ببرم دانشگاه که به مرکزمون امتیاز بدن.۱۵۶ تا مقاله بود ها! ولی حدس بزنین چی شد؟ خستگییمون حسابی در اومد.ولی رئیس بیمارستانمون که رئیس مرکز تحقیقاتمون هم هست جایزه نداد بهم. ولی اون همکار رو اعصابم که گفته بودم متخصص ژنتیکه و عکس تولش همش رو کامپیوتر مرکز تحقیقاتمونه خوب؟ نمیدونم چرا...
لحظه های من
به روی شط وحشت برگی لرزانم ،. ریشه ات را بیاویز . من از صداها گذشتم . روشنی ها را رها کردم . رویای کلید از دستم افتاد . کنار راه زمان دراز کشیدم . ستاره ها در سردی رگ هایم لرزیدند . هوا موجی زد . علف ها ریزش رویا را در چشمانم شنیدند :. میان دو دست تمنایم روییدی ،. در من تراویدی . آهنگ تاریک اندامت را شنیدم :. و نه روشنی . طنین تنهایی تو هستم ،. طنین تاریکی تو .). سکوتم را شنیدی :. بسان نسیمی از روی خودم برخواهم خاست ،. در ها را خواهم گشود ،. در شب جاویدان خواهم وزید .). چشمانت را گشودی :. کسی که بهترین خ...
لحظه های روشن
هر چه می خواهد دل تنگت بگو. به تو مي انديشم. همه می پرسند: چیست در زمزمه مبهم آب. چیست در همهمه دلکش برگ. چیست در بازی آن ابر سپید،. روی این آبی آرام بلند،. که تو را می برد اینگونه به ژرفای خیال. چیست در خلوت خاموش کبوترها. چیست در کوشش بی حاصل موج. چیست در خنده جام. که تو چندین ساعت،. مات و مبهوت به آن می نگری. نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به این آبی آرام بلند،. نه به این خلوت خاموش کبوترها،. نه به این آتش سوزنده که لغزید به جام،. من به این جمله نمی اندیشم. من مناجات درختان را هنگام سحر،. گفتم: ظه...
سادگی لحظه ها
نوشته شده در ساعت توسط ل.م. Frozen inside without your touch ". نوشته شده در ساعت توسط ل.م. عادت که میکنی کلا فرقی نمی کنه که به چی! مهم اینه که عادت میکنی. لطفا اینجا نیاین و حرفهای الکی نزنین.ایمیل هم نذارین! نوشته شده در ساعت توسط ل.م. دلم میخواد حرف بزنم.یه نفس! نه کسی نصیحتم کنه.نه آرومم کنه.نه پند و اندرز بده! فقط گوش کنه.بعد از ته دلش بگه."میفهمم چی میگی". دلم آغوش می خواهد.نه مرد .نه زن. خدایاااااااا زمین نمی آیی؟ نوشته شده در ساعت توسط ل.م. م(این دیالوگ رو سه بار گوش دادم.). فامیل دور: واسه بهار.
لحظه های سبز
پنجشنبه هجدهم مهر 1392. دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق. هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق. هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق! عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم. شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق. شمع روشن شدو پروانه در آتش گل کرد. می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق. پیله ی رنج من ابریشم پیراهن شد. به پروانه نمی آید عشق! نوشته شده توسط ماری در ساعت 10:5 لینک. پنجشنبه هجدهم مهر 1392. چون صحبت از آرزوها کار ساده ای نیست ، وارد جزییات نشم خیلی بهتره . نوشته شده توسط ماری در ساعت 9:38 لینک. و تا خط پایان گریه ها.
لحظه های سخت
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلامی به زیبایی بهار خدمت تو ای دوست عزیز . پیشاپیش آمدن بهار رو. خدمتت تبریک عرض میکنم . امیدوارم هرجا که هستی یکی از زیباترین بهارهای عمرت. بهار سال 89 باشه . خوب ، امروز تصمیم گرفتم برای همه دوستان اینترنتی و به عبارت. دیگر وبلاگی خودم یکی از اشعارم رو بنویسم ، امیدوارم که خوشتون بیاد :. شاید تحمل میکنم من دوری دست تو را. شاید که باران می شوم ایام سرد بی تو را. شاید که تقدیمت کنم ،. با یک سبد یاس سپید ،. شاید فریبا می شود ، این لحظه های زندگی. امید ، قربانت شود ،.
