konjefana.blogfa.com
نقشخوان مانقشخوان ما -
http://konjefana.blogfa.com/
نقشخوان ما -
http://konjefana.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
116
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.289 sec
SCORE
6.2
نقشخوان ما | konjefana.blogfa.com Reviews
https://konjefana.blogfa.com
نقشخوان ما -
konjefana.blogfa.com
نقشخوان ما - حبيب بي وفا
http://www.konjefana.blogfa.com/post-89.aspx
یاد آن که جز به روی منش دیده وا نبود. وان سست عهد جز سری از ما سوا نبود. امروز در میانه کدورت نهاده پای. ن روز در میان من و دوست جا نبود. کس دل نمی دهد به حبیبی که بی وفاست. او ل حبیب من به خدا بی وفا نبود. دل با امید وصل به جان خواست درد عشق. آن روز درد عشق چنین بی دوا نبود. تا آشنای ما سر بیگانگان نداشت. غم با دل رمیده ي ما آشنا نبود. از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی. با چون منی به غیر محب ت روا نبود. گر نای دل نبود و دم آه سرد ما. بازار شوق و گرمی شور و نوا نبود. سوزی نداشت شعر دل انگیز شهریار.
نقشخوان ما
http://www.konjefana.blogfa.com/9307.aspx
پير اگر باشم چه غم؟ عشقم جوان است اي پري. وين جواني هم هنوزش عنفوان است اي پري. هر چه عاشق پيرتر عشقش جوانتر اي عجب. دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است اي پري. پيل ماه و سال را پهلو نمي کردم تهي. با غمت پهلو زدم ، غم پهلوان است اي پري. هر کتاب تازه اي کز ناز داري خود بخوان. من حريفي کهنه ام درسم روان است اي پري. ياد ايامي که دل ها بود لبريز اميد. آن اوان هم عمر بود اين هم اوان است اي پري. روح سهراب جوان از آسمان ها هم گذشت. نوش دارويش ، هنوز از پي دوان است اي پري. با نواهاي جرس گاهي به فريادم برس.
نقشخوان ما
http://www.konjefana.blogfa.com/9009.aspx
در عجبم از مردمي كه خود زير ظلم و ستم زندگي مي كنند و بر حسيني. كه آزاده زيست . بر شمشير ،تسليت باد . نوشته شده در شنبه پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 23:18 توسط ا ئلياشا. بنال اي دل كه من غ. نه دلسوز و نه همدم دارم امشب. دلم زخم است از دست غم يار. هم از غم چشم مرهم دارم امشب. همه چيزم زيادي مي كند حيف. كه يار از اين ميان كم دارم امشب. چو عصري آمد از در گفتم اي دل. همه عيشي فراهم دارم امشب. ندانستم كه بوم شام غمگين. به بام روز خرم دارم امشب. برفت و كوره ام در سينه افروخت. ببين آه دمادم دارم امشب. اشك شبنم دارم امشب.
نقشخوان ما
http://www.konjefana.blogfa.com/9102.aspx
نازنينان منا ، مرد چراغ دل من. صبحگاهي سر خوناب جگر بگشاييد. ژاله ي صبح دم از نرگس تر بگشاييد. دانه دانه گهر اشك بباريد چنانك. گره رشته ي تسبيح ز سر بگشاييد. سيل خون از جگر آريد سوي بام دماغ. را راه گذر بگشاييد. چون سياهي عنب كاب دهد سرخ ، شما. سرخي خون ز سياهي بصر بگشاييد. برق خون كز مژه. بر لب زد و لب آبله كرد. زمهريري ز لب آبله ور بگشاييد. به وفاي دل من ناله برآريد چنانك. چنبر اين فلك شعوذه گر بگشاييد. چون دو شش جمع برآييد چو ياران مسيح. بر من اين ششدر ايام مگر بگشاييد. مهره ي پشت جهان يك ز دگر بگشاييد.
نقشخوان ما - ای وای مادرم ! ( بخش اول )
http://www.konjefana.blogfa.com/post-79.aspx
آهسته ،باز از بغل پل ه ها گذشت. در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود. ام ا گرفته دور و برش هاله اي سياه. او مرده است و باز پرستار حال ماست. در زندگي ما همه جا وول مي خورد. هر كنج خانه صحنه اي از داستان اوست. در ختم خويش هم به سر كار خويش بود. هر روز مي گذشت از اين زير پله ها. آهسته تا به هم نزند خواب ناز من. امروز هم گذشت ،. در ، باز و بسته شد. با پشت خم ،از اين بغل كوچه مي رود. چادر نماز فلفلي ، انداخته به سر. كفش چروك خورده و جوراب وصله دار. او فكر بچ ه هاست. هرجا شده ، هويج هم امروز مي خورد. او مادر من است!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
كلك خيال - طلوع شمس *
http://www.kelke-khial007.blogfa.com/post-32.aspx
چهارشنبه پانزدهم دی ۱۳۸۹ / نویسنده: خیال. در قصه ای ازاین جمله روایت شد که شمس در روز ملاقات به مجلس درس مولانا وارد شد . قیل وقال اهل مدرسه را که آنجا پر از شور و ولوله دید جسورانه به باد استهزا گرفت حتی بر سبیل کوچک شماری کتابها را نشان داد و از مولانا پرسید که این چیست؟ مولانا که صلابت و وقار فقیهانه را در سکوت و نگاه خود حفظ کرده بود با غرور عالمانه اش جواب داد این چیزی است که تو ندانی! در این اثنا آتش در کتابها افتاد. در مقابل حیرت و سوال مولانا که از غریبه پرسید این چه ماجراست؟ یکشنبه بیست و دوم خر...
كلك خيال -
http://www.kelke-khial007.blogfa.com/post-29.aspx
جمعه دهم دی ۱۳۸۹ / نویسنده: خیال. از همه ی دوستای گلم معذرت می خوام به خاطر آپ قبلی. حذفش کردم . Raquo; و باز هم می گوئیم، تا شقایق هست زندگی باید کرد. شنبه چهارم خرداد ۱۳۹۲ ). Raquo; نیایش دکتر شریعتی. پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۰ ). یکشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۰ ). Raquo; عشق کور و دیوانگی. چهارشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۰ ). Raquo; برف بازم بارید. جمعه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۹ ). جمعه یکم بهمن ۱۳۸۹ ). چهارشنبه بیست و نهم دی ۱۳۸۹ ). دوشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۹ ). Raquo; امان از جدایی. یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۹ ).
كلك خيال - دلتون ابری نباشه ولی همیشه به ابری بودن دل خیلی ها فکر کنید...
http://www.kelke-khial007.blogfa.com/post-26.aspx
دلتون ابری نباشه ولی همیشه به ابری بودن دل خیلی ها فکر کنید. سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۹ / نویسنده: خیال. Raquo; و باز هم می گوئیم، تا شقایق هست زندگی باید کرد. شنبه چهارم خرداد ۱۳۹۲ ). Raquo; نیایش دکتر شریعتی. پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۰ ). یکشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۰ ). Raquo; عشق کور و دیوانگی. چهارشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۰ ). Raquo; برف بازم بارید. جمعه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۹ ). جمعه یکم بهمن ۱۳۸۹ ). چهارشنبه بیست و نهم دی ۱۳۸۹ ). دوشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۹ ). Raquo; امان از جدایی. یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۹ ).
مسابقات علمی عملی و علمی کاربردی :: کارشناسی آموزش و سنجش
http://sali-naghadeh.blog.ir/tag/مسابقات%20علمی%20عملی%20و%20علمی%20کاربردی
کارشناسی آموزش و سنجش. اخبار و اطلاعیه های آموزش و سنجش نقده. کارشناسی آموزش و سنجش. اخبار و اطلاعیه های آموزش و سنجش نقده. فنی و حرفه ای و کاردانش. آموزشی (اطلاعات عمومی ). مسابقات علمی عملی و علمی کاربردی. فرم معرفی به مهارت آموزی. فرم 3 نظام وظیفه. تغییر دادن رنگ آیکن ها. نگارش جدید 15.3.2. نگارش 15.1 سیستم دانش آموزی متوسطه ی دوم خرداد 95. نگارش 15 سیستم دانا فروردین 95. به نام اولین معمار دانایی و به نام نون و القلم و ما یسطرون. اصلاحیه ی برنامه ی امتحانات نهایی خرداد 95. آخرین وبلاگ های به روز شده.
من خدا را دارم ... -
http://www.nightstar12.blogfa.com/post-18.aspx
من خدا را دارم . هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ، در این سر. دن یا ، عرق می ریزیم و. وضع مان این است و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می. و وضع شان آن است! نمی دانم ، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و. شعر های عاشقانه فروغ فرخزاد و حمید مصدق براي يكديگر. دو شعر عاشقانه از اين دو شاعر نامي كه شعرهايي عاشقانه براي هم و در جواب همديگر مينوشتند. شعر زیبای حمید مصدق. تو به من خندیدی و نمی دانستی. من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم. باغبان از پی من تند دوید. سیب را دست تو دید. من به تو خندیدم.
من خدا را دارم ...
http://www.nightstar12.blogfa.com/8901.aspx
من خدا را دارم . نه تو می مانی، نه اندوه. و نه هیچ یك از مردم این شهر. به حباب نگران لب یك رود قسم. و به كوتاهی آن لحظه شادی كه گذشت غصه هم خواهد رفت. آنچنانی كه فقط خاطره ای خواهد ماند. به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز. تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده ست. تو اگر خنده كنی او به تو خواهد خندید. و اگر بغض كنی. آه از آیینه دنیا كه چه ها خواهد کرد. به دیدارم بیا هر شب ، در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند. دلم تنگ است . بیا ای روشن ، ای روشن تر از لبخند. شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها. نوشته ...
من خدا را دارم ...
http://www.nightstar12.blogfa.com/8903.aspx
من خدا را دارم . سلام به همه ی دوستای گل و دوست داشتنی. ممنون از اینکه به وبلاگ منم سر می زنید و نظر میدید. امروز یه داستان و چند تا شعر و جمله ی خوشمل براتون گذاشتم. امید وارم خوشتون بیاد . در مطب دکتر به شدت به صدا درامد . دکتر گفت در را شکستي! بيا تو .ا. در باز شد و دختر کوچولوي نه ساله اي که خيلي پريشان بود ، به طرف دکتر دويد : آقاي دکتر! و در حالي که نفس نفس ميزد ادامه داد : التماس ميکنم با من بياييد! مادرم خيلي مريض است .ا. دختر گفت : ولي دکتر ، من نميتوانم.اگر شما نياييد او ميميرد! ستارگان قدر شب ...
من خدا را دارم ...
http://www.nightstar12.blogfa.com/8904.aspx
من خدا را دارم . سلام به همه ی دوست های گل! می خوام از این به بعد هر شعر یا داستانی میزارم مال خودم باشه! بالاخره شما هم یا خوشتون میاد یا نمیاد . نباید بزارم استعدادام شکوفا نشه! هر انتقادی دارید و نظراتون بهم بگید . دیگه نمی خوام یه لحظه هم حتی تو رو ببینم. نمی دونم چرا تو خوابمم همش تو رو می بینم. نمی دونم چرا نمی شه تو رو از یاد ببرم. بی خیال عشقت بشم و از زندگی دل بکنم. نمی دونم چرا نمیشه یاد چشمات نباشم. یاد اون نگاه سرد و بی ریات نباشم. یاد اون شبایی که به خاطرت بیدار بودم. نظر یادتو ن نره! نوشته ...
من خدا را دارم ... -
http://www.nightstar12.blogfa.com/post-10.aspx
من خدا را دارم . بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم. همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم ،. شدم آن عاشق دیوانه که بودم . در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید . باغ صد خاطره خندید ،. عطر صد خاطره پیچید . یادم آید که شبی باهم از ان کوچه گذشتیم. پر گشودیم و در آن خلوت میخانه گشتیم . ساعتی بر لب آن جوی نشستیم ،. تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ،. من همه محو تماشای نگاهت . آسمان صاف و شب آرام. بخت خندان و زمان رام . خوشه ی ماه فروریخته در آب ،. شب و صحرا و گل و سنگ.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
116
㋡ کنجدی ㋡
نی نی کوچولوی ما*. 10-کنجدی جان دلمان می خواهدت. ما خواستیم بگوییم دلمان یک عدد متین می خواد گرد و قلمبه که حتی گاها کنجدی صدایش کنیم بک عدد متین می خواهد که بگیریمش میان بازوان خود و یک عدد گاز مشت از لپان مبارکش بگیریم، ما دلمان یک عدد وروجک می خواهد که شبها نگذارد بخوابیم ، یک عدد فنچ زشت می خواد که همیشه وق بزند خدایا نصیب ما و نصیب همه آنها که دلشان می خواهد کن. کنجدی مامان عسلکم ، خیلی این روزا می خوامت خیلی زیاد. تاريخ سه شنبه بیست و چهارم مرداد 1391ساعت 14:24 نويسنده مامان کنجد و بابای کنجد.
Az Mardomane Hashie
Wednesday, February 14, 2007. Berin oonja ke gham nist. Aval: gol dar bar o mey dar kaff o ma'shoogh be kaam ast. Lajeram: doost daram vaghthaee ra ke mastam o dar in safhe chizaki minevisam. hamdame jaan, shayad to bedani che migooyam. Eyzan: hale maa khoob ast. Mesle aanke hameye mardome donya CHATI ra zedeh baashand o COMPELE mast. Dovom: bar maa basi zabane malaamat kashidehand(khob laabod bikaaran teflakaa, az maa kam ke nemiad, taaze shaayad gheymatemoonam bere baalaa). Posted by farbod at 1:31 AM.
کــنــج دنـــــیــا...
و بعد از مدت هاااااا. دوباره برگشتم به اینجا. همه کوچ کردند به اینستا و تلگرام. اینجا خیلی خلوت شده. و من چقدر دلم تنگ شده برای خلوتی! اسم وبلاگ که میاد، کامیون کامیون تو ذهنم بار خاطره خالی می کنن! خاطره های خوب و شیرین. و خاطره های تلخی که. هرچی که باشه دوست دارم اینجا رو. :). نوشته شده در چهارشنبه دهم آذر ۱۳۹۵ساعت 14:36 توسط Mahsa.
ایست...اینجا جای غم و غصه نیست
ایستاینجا جای غم و غصه نیست. سکانس اول - سکانس دوم. شب خوابگاه دختران سکانس اول:. شبنم با چند کتاب در دستش وارد واحد دوستش لاله می شود و او را در حال گریه می بیند.). چرا داری مثل ابر بهار گریه می کنی؟ لاله: خدا منو می کشت این روزو نمی دیدم. (همچنان به گریه ی خود ادامه می دهد.) شبنم: بگو ببینم چی شده؟ لاله: چی می خواستی بشه؟ امروز نتیجه ی امتحان. رو زدن تو ب رد. منی که از 6 ماه قبلش کتابامو خورده بودم، منی که به امید 20 سر جلسه ی امتحان نشسته بودم، دیدم نمره ام شده 19! شبنم: لابد به خودش خیلی سخت گرفته...
نقشخوان ما
وای به حال دگران. از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران. رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران. ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی. تو بمان و دگران وای به حال دگران. رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند. هر چه آفاق بجویند کران تا به کران. میروم تا که به صاحب نظری باز رسم. محرم ما نبود دیده ی کوته نظران. دل چون آینه ي اهل صفا می شکنند. که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران. دل من دار که در زلف شکن در شکنت. یادگاریست ز سر حلقه ی شوریده سران. گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود. لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران. چو بلبل ...
آی خدااااا دلم برات تنگ شده!!
آی خدااااا دلم برات تنگ شده! رها کنید پرنده های آسمون ندیده رو.برو! سال نو يعني تو.وقتي از در تومياي. بهار آمد ، بهار من نیامد. گل آمد ، گ لعذار من نیامد. برآوردند سر از شاخ ، گل ها. گلی بر شاخسار من نیامد. چراغ لاله روشن شد به صحرا. چراغ شام تار من نیامد. جهان در انتظار آمد به پایان. به پایان انتظار من نیامد. جمعه یکم فروردین 1393 ] [ 13:27 ] [ میلاد ] . ینبار برایت می نویسم که :. دست نوشته هایت سر خوشی را به قلبم هدیه می کنند. گاه چنان آشفته و گنگ می شوم که تردید در باورهایم ریشه می دواند. به فرض دست ه...
سخنواره
سخن ماند اندر جهان یادگار / سخن بهتر از گوهر شاهوار. تصحیح وامق و عذرا و لیلی و مجنون صرفی کشمیری توسط مصظفی جوادی دانشجوی دکتری ادبیات فارسی دانشگاه آزاد دهاقان این دو منظومه برگرفته از پنج گنج صرفی می باشند. برچسبها: وامق و عذرا. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۳/۰۲/۱۲ساعت توسط. بانک اطلاعات نسخ خطی. پایگاه بانک اطلاعات نسخ خطی امکان دسترسی کاربران را به نسخ خطی کتابخانه های جهان را. در شبکه اینترنت فراهم کرد. به گزارش میراث مکتوب، این پایگاه که همزمان با رونمایی از نخستين نرم افزار بانك اطلاعات نسخ خطي. اروپا كه...
دفترِ صد برگِ قصه های من
دفتر صد برگ قصه های من. کنج خلوت خودم ، دور از هیاهو. شروع دوباره . . کنج یه خلوت . . تاريخ: چهارشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۵ ساعت: 21:46. تقریبا همه مون میدونیم بعد از نودهشتیا چی شد و چه اتفاقاتی افتاد . . راستش دل کندن از فضای سایتی و نوشتن تو یه وبلاگ کوچیک خیلی سخت بود . مدت هاست دارم بهش فکر میکنم . . فقط بگم خسته ام . . خیلی! روزهای سختی گذشته . . همینجا مینویسم . امیدوارم بازم کسانی باشن که نوشته هام رو دوست داشته باشن . . امیدوارم هنوز کسانی که منو همراهی میکنن ، باشن . . پروفایلم در کافه رمان :.
کنج خلـوت
بسم الله الرحمن الرحیم. این پست ، آخرین نوشته ی من توی این وبلاگ . همون طور که آرشیو نشون میده ، از اسفند 89 شروع به نوشتن کردم و تا حالا 2 سال و چند ماه از اون موقع میگذره. من در قبال هرچیزی که مینویسم مسئولیت دارم . نوشته هام برای خواننده سودی نداره و مفید نیست . حتی در برابر اون وقتی که خواننده میزنه و میذاره پای وبلاگ هم مسئولم . شاید میتونست توی این وقت ، کار مفیدی انجام بده و با خوندن نوشته های چرت و پرت من از کارش عقب میفتاد! این تصمیم هم عجولانه و احساساتی نبوده! چند وقت ذهنم رو درگیر کرده .
